جمعه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
Friday 17 May 2024
|
سرمقاله نشریه پیام جبهه ملی ایران شماره ۲۱۰ به تاریخ شانزدهم تیرماه ۱۴۰۰ خورشیدی
حزب مهمترین سازمان و عرصه سیاستورزی در دنیای امروز است و بسیاری از صاحبنظران فلسفهی سیاسی برآنند، اصلیترین بستر تحقق دموکراسی رقابت حزبی است. انتخابات بدون رقابت احزاب معنا نمییابد. از این روی در جامعهای امکان محقق شدن دموکراسی هست، که عدالت سیاسی برقرار باشد و احزاب مختلف با عقاید متفاوت از امکان داشتن فعالیت سیاسی به یک میزان برخوردار باشند. در چنین شرایطی مبارزات انتخاباتی میتواند معنای حقیقی به خود بگیرد. در چنین مبارزهای احزاب، نامزدها و برنامههای خود را از طریق رسانههای مستقل از حاکمیت در فضایی بدون سانسور عرضه میدارند و به جامعه فرصت داده میشود که در ارتباط با این احزاب و نامزدها به طور مستقیم قرار گیرند و بتوانند بدون هیچ فشار سیاسی و اجتماعی به انتخاب صحیح برسند.
صاحب نظران، مطبوعات، رسانهها و شخصیتهای مرجع اجتماعی نیز این امکان را دارند، حرفهای تبلیغاتی عاری از واقعیت را مورد پرسش قرار دهند و برای جامعه روشنگری نمایند و از منابع تامین هزینههای تبلیغات بپرسند. هم چنین در مواردی اعمال نظارت ملی یا بینالمللی برای تضمین صحت انتخابات و جلوگیری از بروز خشونت و اعمال قدرت مستقیم و غیرمستقیم حاکمان در امر انتخابات آزاد صورت میگیرد. مانند انتخابات روسیه پس از فروپاشی اتحاد شوروی یا در آفریقای جنوبی پس از آپارتاید.
شاخصهای دموکراسی به دموکراتیک شدن حکومت از مسیر استقرار موازین حقوق بشری و آزادیهای مدنی و سیاسی در لوای یک قانونی اساسی که بدون تناقض، پشتیبان چنین مواردی باشد و حاکمان را مسئول و ملت را محق نه فقط مکلف بداند و امکان مشارکت و رقابت سیاسی را به گونهای عادلانه بسترسازی کند. جمهوریت درگرو ادارهی کشور توسط مردم بدون هیچ گونه دخالت آمرانه و خودکامانه است و شهروندان یک جمهور موظف به دفاع از اصل دولت شهر آزاد هستند.
در دموکراسی تبعیت مردم از حکومت بر مبنای ترس نیست و ساز و کارهای حکومت در راستای تامین رضایت نسبی آحاد مردم است. تعیین مصلحت فردی ولی در چارچوب قوانینی ضامن مشارکت ملی در سرنوشت کشور است. آزادی از ارادهی خودکامگان و آزادی برای گزینش و مشارکت سیاسی در موقعیتی برابر، روح دموکراسی به مفهوم تحریف نشدهی آن است و با قانون مبتنی بر حاکمیت مردم همسوست. مشروعیت قدرت حکومت ارادهی مردم است.
لیبرالیسم به مفهوم فلسفی-سیاسی آن مبارزه با قدرت خودکامه برای تامین آزادیهای ملت در دایرهی قانون اساسی است. لیبرالیسم مبدا قدرت محدود و مشروط است و دربرگیرندهی تفکیک قوا و حقوق بشر میباشد. بر این مبنا همه در برابر قانون برابرند و آزادی عقیده، اندیشه، بیان، اجتماعات، مشارکت سیاسی و عدالت در امکان این مشارکت از اصول آن است. دموکراسی قابل تسری به حوزههای اجتماعی و تبلورش در تامین و رفاه اجتماعی، صنعتی برای اقشار زحمتکش کارگران، اصناف و مانند آن است. مراعات حقوق اقلیتهای مختلف معیار سنجش خوبی برای ارزیابی دموکراسی در هر کشوری است. آزادی احزاب و مطبوعات به عنوان ارکانی مهم در شکوفایی دموکراسی بسیار تعیین کننده است.
از یاد نباید برد که صرف رای دادن آیینهی دموکراسی نیست و هر پسوندی برای دموکراسی جز در بیان فلسفی انواع شناخته شده اش تحریف و سوء استفادهی فریبکارانه از این نام است. از دیگر سوی گروههای ذینفع و ذینفوذ با لابیهای ثروت و قدرت نباید بتوانند با ظاهر قانونی و شبه احزاب مدیریت رقابتهای سیاسی را بر عهده گیرند. برای تبلیغات باید امکانات رسانهای برابر باشد. هرچند بازهم سرمایهداری با امکان بیشتری ممکن است به صحنه ورود کند اما قوانین انتخاباتی میتوانند بازدارنده نظم بخش باشند. حقوقی چون اعتراضات مدنی، تجمعات، امنیت در حین بیان آزادانه و پس از آن، امکان نهادهای نظارتی دموکراتیک بر حاکمان میتوانند قوام بخش چنین روندی گردند.
متاسفانه نخستین انتخابات این قرن در سال ۱۴۰۰ در ایران واجد هیچ یک از شاخصههای اصلی و روندی مبتنی بر تعاریف دموکراسی نبوده است و از جهت علمی انتخابی دموکراتیک صورت نگرفته است. بیشتر به بیعت گروهی (که در برابر آمار اجتناب گران از شرکت در انتخابات و آرای باطله اقلیت محسوب میشود) با حاکمان پیدا و پنهان قدرت شبیه است. لایهی سخت قدرت ناپاسخگو به ملت، که بر ثروت بیت المال دستش باز و در عرصه سیاست داخلی و خارجی فاعل مایشاء است.
کسی که هیچ سابقهی روشنی در عرصهی اجرایی نداشته، هیچ تحصیلات مرتبطی ندارد، سالها از ستونهای قوهی قضاییه بوده است و خودش از ناکارآمدی و فساد شدید در آن میگوید، چرا عزم قوه مجریه میکند؟ چه برنامهی کارشناسانهای دارد، که در مسابقهای بیرقیب و از پیش معلوم به جایگاه ریاست دولت وارد میشود؟
هنوز نسرین ستودهها، فرهاد میثمیها، رضا خندان مهابادیها، آبتین بکتاشها و برادران افکاری و صدها ایرانی آزادیخواه و حقطلب دیگر، در شهرهای مختلف در بند زندانند، اما قاتلان ستار بهشتیها و شیرمحمدیها و شهیدان کودک و بزرگ دی ماه ۹۶، آبان ۹۸ و شهیدان مظلوم جنبش ۸۸ و کوی دانشگاه و قتلهای زنجیرهای و بسیاری دیگر آزادانه از هر محکومیتی رهایند. پروندهی متجاوزان به اموال عمومی با ارقام نجومی وابستگان به مراکز قدرت بایگانی میشود اما شماری از کسانی که به علت ناکارآمدی اقتصاد کشور ورشکسته شدهاند در زندانند.
| |||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|