شنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
Saturday 4 May 2024
|
ایران امروز: شامگاه پنجشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۰، علی لاریجانی، یکی از کاندیدهای ریاست جمهوری در «انتخابات ۱۴۰۰» در یک گفتوگوی حدودا چهار ساعته در کلابهاوس شرکت کرد. یکی از پرسشهایی که در این گفتوگو از وی شد درباره برنامه «هویت» بود. این برنامه در زمان ریاست علی لاریجانی بر صداوسیما تهیه و پخش شد و در آن بسیاری از نویسندگان و روشنفکران ایران مورد انتقاد و توهین قرار گرفتند و اعترافات تلویزیونی برخی زندانیان سیاسی که در زندان ضبط شده بود نیز در این برنامه پخش گردید.
علی لاریجانی در فاصله سالهای ۱۳۷۲ تا ۱۳۸۳ ریاست سازمان صداوسیما را برعهده داشت.
علی لاریجانی اما دیشب منکر نقش خود در پخش این برنامه از صداوسیما شد. او گفت: «میپذیرم که پخش برنامه هویت کار غلطی بود و من دیر متوجه پخش آن شدم... یک روزی دیدم که در برنامهای علیه مرحوم زرینکوب به اسم نام بردند که اشتباه بود؛ یا ابنمیمون را که فیلسوفی یهودی بود نقدهایی مطرح میکردند در حالی که فلسفه مسیحی و یهودی ندارد و کار غلطی بود... اشکال را وارد میدانم... هرچند که زیر دستان من این کار را کردند ولی آن زمان من مسئول بودم... ما تلاش کردیم با مراسم چهرههای ماندگار این کار را جبران کنیم.»
اما احمد پورنجاتی، معاون سیمای سازمان صداوسیما در دوره ریاست علی لاریجانی، در سال ۱۳۹۴ در گفتوگو با دوهفتهنامه «رو به رو» گفته است «برنامه جنجالی «هویت» با اصرار لاریجانی از تلویزیون پخش شد.»
بخشهایی از احمد پورنجاتی که در تاریخ ۲۲ دی ۱۳۹۴ در خبرگزاری ایسنا منتشر شده است:
معاون سیمای سازمان صداوسیما در دوره ریاست علی لاریجانی میگوید که برنامه جنجالی «هویت» با اصرار لاریجانی از تلویزیون پخش شد.
* بعد از بازنگری در قانون اساسی که اصل ۱۷۵ اضافه شد و تکلیف انتخاب رئیس سازمان را مشخص کرد که توسط رهبری انتخاب شود، قانون نحوه اداره صداوسیما که بر اساس مفاد قانون اساسی قبلی بود، به همان سبک گذشته باقی ماند. در حال حاضر خلاء جدی قانونی در مورد نحوه اداره صداوسیما بعد از بازنگری در قانون اساسی داریم. پیش از بازنگری، سازمان شبیه یک شرکت اداره میشد که هیأت مدیرهای داشت و مدیرعامل منتخب هیأت مدیره بود؛ هیأتمدیرهای به نام شورای سرپرستی صداوسیما که از سه قوه تشکیل میشد و مدیر را برمیگزیدند که البته مدیر هم باید به شورای سرپرستی پاسخگو میبود. قانون اداره صداوسیما هم ترکیب بین مناسبات صداوسیما و مدیرعامل را تعیین کرده بود. بعد از بازنگری قانون اساسی، صداوسیما مدیرعامل ندارد بلکه رئیس دارد. میتوان گفت بعد از بازنگری، صداوسیما انگار به صورت نوعی مونوپولی اداره میشود و ما با پدیدهای روبهرو هستیم که هنوز در قانون عادی تکلیف مشخصی ندارد.
* ما در صداوسیما با چند لایه گزینش مواجه هستیم. میتوان هر اسمی روی این گزینش گذاشت، سانسور، ممیزی یا ... به هر حال ما با لایههای گوناگونی از گزینش مواجه هستیم. یک سلسله چارچوبگذاریهایی هست که سیاستهای عمومی و مشترک صداوسیماست که در همان سطوح عالی مدیریت مشخص میشود، حتی ممکن است مصداق و مورد جزئی هم داشته و مشخص شده باشد که چه اشخاص و یا چه آثاری یا چه نوع اندیشهها و گرایشهایی، نباید در صداوسیما مطرح شوند یا اگر مطرح میشوند، در چه اندازه و بخشها یا شبکهها و با چه گروه مخاطبانی مطرح شوند. گاهی ممکن است مشاهده کنید یک اثر فرهنگی و هنری حدگذاری میشود که در یک شبکه و در ساعت خاصی پخش شود. به همین دلیل میبینیم برخی برنامهها در شبکه جامجم پخش میشود اما در داخل پخش نمیشود.
* در مورد مرحوم شریعتی، منحنی رفتار صداوسیما با ایشان بسیار جالب است. در دورهای به شکل فرازهای مکرر از ایشان سخنانی پخش میشد. در دورهای، برنامههای عبدالکریم سروش از صداوسیما پخش میشده اما در دورهای به دلیل اینکه دیدگاههای او از نظر تعیینکنندگان سیاست صداوسیما، مورد قبول نیست، پخش آن متوقف میشود. حالا باید یک گزینه جایگزین وجود داشته باشد. در این دوره شخصیتهای دیگر پررنگ میشوند. مثلا میبینیم که دورهای الهی قمشهای شروع میشود. در دورهای دیگر شریعتی مورد نیاز است، پس سخنانش پخش میشود اما زمانی که احساس میکنند مصداق «از قضا سرکنگبین صفرا فزود» شده است، دستورالعمل تازهای صادر میشود. جالب اینجاست که در صداوسیما اینگونه نیست که ملاک آنچه باید از اصحاب فرهنگ و هنر پخش شود، قانونیبودن و مجاز بودن آثار باشد. آثار بسیاری از اصحاب فرهنگ را در قالب کتاب و لوح فشرده با مجوز میبینیم اما ملاک در سازمان، تشخیص لایههای مختلف مدیریتی برای پخش در صداوسیماست.
* برخی چهرههای نامدار و مقبول از نظر افکارعمومی، در گزینش صدا وسیما قابل حذف نبودهاند و کم یا بیش حضور داشتهاند اما این موضوع در مورد برخی چهرهها از جمله در مورد مرحوم شاملو رخ نمیداد.
* برنامه «هویت»، برنامهای نبود که در صداوسیما ساخته شده باشد. برنامه تولید صداوسیما نبود. هویت برنامهای بود که خارج از صداوسیما فراهم شده بود و بیشتر با یک رویکرد سیاسی - امنیتی توسط مجموعهای فراهم شد و بعد به مدیران صداوسیما ارائه شد. بالطبع ابتدا به معاونت سیما ارائه شد که من مسئول آن بودم که نپذیرفتم این مجموعه از سیما پخش شود. بعد از آن، به حوزه معاونت سیاسی ارجاع داده شد و در باکسهای برنامهای آن معاونت قرار گرفت. من نمیتوانم داوری کنم که لزوما در تمام موارد از نظر سیاسی، مدیریت عالی سازمان (علی لاریجانی) همسو با آن برنامه بوده است. بخشی از این موضوع را باید به تدابیر کلیتری که احتمالا مد نظر و پشت پرده بوده، نسبت داد. چه بسا در موارد دیگر همسویی هم نداشته باشد. ریاست وقت سازمان، اصرار داشتند که برنامه هویت پخش شود اما اینکه خاستگاه اصرار بر این موضوع خود شخص ایشان بودهاند یا مشورتی کردهاند را دقیقا نمیدانم که مطرح کنم اما به هر حال مدیریت سازمان در آن زمان موافق پخش برنامه هویت بود. خوشبختانه مخالفت من برای پخش از سیما را برتافتند تا از معاونت دیگری پخش شود. البته قرار بود بیش از این حرفها چنین برنامههایی ساخته شود اما من حاضر نشدم حتی با آنها جلسهای بگذارم.
* در همان سالهای ابتدای مدیریت علی لاریجانی، مواردی ارائه میشد که الان حذف شده است. به خاطر دارم در پخش کنسرتها، ساز نمایش میدادیم و ایراد و مشکلی نداشت. اجراهای تالارهای مختلفی که ضبط تلویزیونی شده بود، از صداوسیما پخش میشد. در صداوسیما تکنوازی همراه با حضور خواننده ارائه میشد. در برنامه افتتاحیه شبکه جامجم که اتفاقا از شبکههای داخلی هم پخش میشد، رئیسجمهوری و رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس که اتفاقا سیدرضا تقوی بود، حضور یافتند و کنسرت زنده با ساز اجرا شد. مختاباد هم خواننده بود و نوازندگان هم حضور داشتند.
* چیزی که سایه سنگینتری به صداوسیما تحمیل کرد، سیطره سیاسی بیرون از صداوسیما در چند سال اخیر بود. همه بخشهای حاکمیت انتظار داشتند به این روند شدت ببخشند. کار به جایی رسید که اهالی فرهنگ و هنر محصول انقلاب هم دچار ممیزی شدند. بسیاری از کسانی که زمانی به عنوان فراوردههای انقلاب اسلامی بودند، دچار سانسور شدند. صداوسیما آرام آرام تا پشت در خانه انقلابیون هم آمد. البته بعضی اوقات به جای حذف میتوان از سهمیهبندی یاد کرد. گاهی ممکن است برخی سهمیه کوچکی داشته باشند اما حد دارد، در حالی که برای برخی، این حد و حدود تعیین تکلیف نمیشود. برای مثال اگر صبح تا شب صداوسیما از آقای رهگذر برنامه پخش کند، مشکلی ندارد و البته سهمیه مشخصی هم ندارد. در مورد ۸ سال گذشته، برخورد صداوسیما و منحنی رفتار آن بسیار جالب است. در دورهای که با دولت هماهنگی و همراهی دارد، به خوبی پوشش داده میشود ولی در برههای میبینیم چون دولت در دو سال پایانی، از ریل مورد نظر خارج شده، مورد نقد هم قرار میگیرد و دریچهای برای نقد وجود دارد اما دوباره و در آستانه انتخابات ۹۲ که باز لازم بود جریانی که محصولش دولت احمدینژاد بود، از سکه نیفتد، باز به دولت فرصت میدهند که عرض اندام کند و آنقدر روابط حسنه بود که در آخرین روزهای ریاستجمهوری، محل نمایشگاه بینالمللی هم به صداوسیما بخشیده شد.
* باید توجه کنید و مطمئن باشید که همه نوسانات صداوسیما شأن نزول دارد و با این وجود انتظارات برآوردهنشدهای که در سطح افکار عمومی و همچنین در لایههای اندیشهورز وجود دارد نه تنها محقق نمیشود بلکه روز به روز از رسانه عمومی تنزل یافته و به سمت رسانه اختصاصی پیش خواهد رفت.
***
درباره برنامه «هویت»
هویت یک برنامهٔ تلویزیونی است که در سال ۱۳۷۵ از شبکه ۱ سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد. در این برنامه بسیاری از نویسندگان و روشنفکران مورد انتقادات شدید قرار گرفتند و اعترافات تلویزیونی برخی زندانیان سیاسی که در زندان ضبط شده بود نیز در این برنامه پخش گردید.
در برنامه هویت روشنفکرانی چون عبدالحسین زرینکوب، هوشنگ گلشیری، داریوش شایگان، محمدعلی اسلامی ندوشن، سید حسین نصر، باقر پرهام، محمود دولتآبادی، محمدجعفر محجوب، احمد شاملو، ایرج افشار و بسیاری دیگر به عنوان عنوان تئوریسینها و مجریان تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی غربی و خائن به کشور یاد میشدند.
اعترافات تلویزیونی که از سعیدی سیرجانی، عزتالله سحابی، غلامحسین میرزاصالح در زندان ضبط شده بود نیز در این برنامه پخش و تحلیلهای مورد نظر مقامات دولتی لابلای آن گنجانده میشد. عزتالله سحابی فیلمهای گرفته شده را پس از ماهها حبس و شکنجه خود و سایر زندانیان میداند.
«عزتالله سحابی پس از ماجرای نامه ۹۰ امضایی در سال ۱۳۶۹ و در زمان مسئولیت سعید امامی، معاون با نفوذ علی فلاحیان وزیر وقت اطلاعات، بازداشت و به مدت چند ماه تحت بازجوییهای سنگین برای “اعتراف کردن” علیه خود و همفکرانش قرار گرفت.»
احمد پورنجاتی که در زمان پخش هویت معاونت سیما را برعهده داشت، هویت را تولید و محصول صداوسیما نمیداند بلکه محصول بازار مشترک معرفی میکند. بازار مشترکی که به گفته او «بخشی از این بازار مشترک در وزارت اطلاعات بود با محوریت شخص سعید امامی و بخشی دیگر از آن نویسندگان و مسئولان ستون «نیمه پنهان» روزنامه … بودند.» ستون «نیمه پنهان» آن زمان در در روزنامه کیهان نوشته میشد.
سعید امامی و حسین شریعتمداری به عنوان تهیهکنندگان این برنامه شناخته میشوند و هاشمی رفسنجانی به صراحت از شریعتمداری به عنوان تهیهکننده اصلی این برنامه نام میبرد. خبرنگار روزنامه کیهان در سال ۱۳۸۲ مصاحبهای با هاشمی رفسنجانی در مورد هشت سال دوره ریاست جمهوریاش انجام دادهاست. در آن مصاحبه با اشاره به برنامه هویت و نقش حسین شریعتمداری گفته میشود.
«….[خبرنگار روزنامه کیهان] ضمناً میگویند آقای سحابی از شما قول گرفتهبود اعترافاتی که کرده، از تلویزیون پخش نشود؛ ولی در برنامه هویت پخش شد. در مورد این دو شبهه توضیح بفرمایید؟
[هاشمی رفسنجانی]: اولاً از من قولی نگرفتهبود. اصلاً از اعترافات ایشان اطلاعی نداشتم که قولی بدهم. آقای سحابی هم رفیق من بود. ما در دوران مبارزه هم پرونده و با هم در زندان بودیم. بعد از پیروزی هم در شورای انقلاب بود. همیشه با هم بودیم و اختلافی نداشتیم. گروهی را هم که وزارت اطلاعات گرفتند، بدون اطلاع من گرفتند. گویا حدود ۹۰ نفر را گرفتند. من اصلاً با اینطور چیزها مخالف بودم. منتها وزارت اطلاعات از این کارها میکرد…. برنامه هویت را از تلویزیون دیدیم و اصلاً خبر نداشتیم. شما از آقای شریعتمداری بپرسید که چه کسی به او گفته که آن برنامه را بسازد.«
از امیر فرشاد ابراهیمی نیز به عنوان یکی از عوامل تولیدی این برنامه یاد میشود. وی در مصاحبه با روزنامه جامعه در مورد چگونگی ساخت این مجموعه پاسخ داد: «ترجیح میدهم در این مورد حرفی نزنم.»
| |||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|