جمعه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
Friday 3 May 2024
|
محسن حيدريان از اعضای رهبری “حزب دمکراتيک مردم ايران” روز شنبه ۱۰ اسفندماه ۱۳۹۸ چشم از جهان فروبست. با مرگِ او، حزب ما، آزاديخواهان و میهندوستان ايران يکی از پيکارگران پرشور جنبش چپ دمکرات ايران و يکی از اندیشهورزان پيگير خود را از دست داد.
محسن (متولد ۱۳۳۴) دوران نوجوانی خود را در محلهی خزانهی تهران گذراند و از نزديک با سيمای پررنج و درد و سرشار از نداری رنجبران آشنا شد. در اين سالها، روح ستیز و پیکار با بیعدالتی و برای آزادی بيش از بيش در او بيدار شد. عشق به کتاب و ادبيات از يکسو، و شيفتگی به ورزش کشتی و جهان پهلوان تختی بهعنوان نماد پهلوانی و جوانمردی و ايستادگی در برابر استبداد از سوی ديگر، راه محسن را برای پيوستن به مبارزه ضد ديکتاتوری هموار کرد.
با ورود به “مدرسهی عالی پارس”، به جنبش دانشجويی چپ پيوست و ديری نپاييد که در صفوف دانشجويان هوادار حزب تودهی ايران جای گرفت و با از خودگذشتگی در راه پيروزی انقلاب ضدسلطنتی مبارزه کرد.
در زمان فعاليت علنی حزب، به همکاری در سازمان جوانان پرداخت و بعد از زمان کوتاهی به خاطر روحيهی پرشور، دانش و توانايی سازماندهی به عضويت کمیتهی مرکزی سازمان جوانان درآمد.
با شروع جنگ عراق عليه ايران، او که فارغالتحصیل رشتهی زبان و ادبيات انگليسی بود، بهعنوان افسر وظيفه راهی جبههی جنگ شد و از هيچ فداکاریای برای آزادی ميهن دريغ نورزيد.
محسن به هنگام يورش حاکمیت به حزب و غيرقانونی شدن فعاليت آن، به فعاليت زيرزمينی روی آورد و با تمام وجود کوشيد تا پرچم مبارزه را برافراشته نگه دارد. سازماندهی مبارزه مخفی و روحيه دادن به رفقا را وظیفهی خود میشمرد و برخاسته از روحيه پهلوانی، با وجود اینکه حکم تیرش صادر شده بود، نمیخواست همسنگران خود را تنها بگذارد.
او پس از ضربه خوردن سازمان بازسازیشده حزب در ايران، ناگزير به مهاجرت به اتحاد شوروی شد. در مهاجرت سوسياليستی، افزون بر کار روزانه به مبارزه حزبی و سیاسی می پرداخت. در آن دوران، زندگیاش معنايی جز وفاداری به حزب و آرمانهای سوسیالیستیاش نداشت. ازاینرو، در کنفرانس ملی حزب، به عضويت مشاور کمیتهی مرکزی درآمد و ديری نپاييد که برای ادامهی فعاليت حزبی به افغانستان فرستاده شد و در هیئت تحریریهی راديو زحمتکشان به کار پرداخت.
محسن در اين دوران، که دبير اولی گارباچف و گسترش روند دگرگونسازی و علنيت در سياست حزب کمونيست اتحاد شوروی و نیز رشد جنبش انتقادی در صفوف حزب تودهی ایران بود، رفتهرفته به ردهی انتقادگران حزب پيوست. او پس از مهاجرت به سوئد، ديگر دل از حزب تودهی ايران و ايدئولوژی مارکسيسم ـ لنينيسم بريد، در سال ۱۹۸۹ به “حزب دمکراتيک مردم ايران” پيوست و مرحله تازهای از زندگی سياسی و اجتماعی خود را آغاز کرد.
او در سالهای فعاليت در صفوف “حزب دمکراتيک مردم ايران” با شور و جسارت در فعاليت حزبی شرکت میکرد و به سهم خود میکوشید که تا با رد دگمهای ايدئولوژيک کمونيستی، به تدوين نظریههای چپ دمکرات ايرانی ياری رساند. در اين سالها، او به يکی از چهرههای پرشور مدافع سياست تحول رفرميستی نظامهای اجتماعی و دگرگونی مسالمتآمیز و عاری از خشونت جامعه تبديل شد.
او در نوشتههايش، بهخصوص در کتاب “مهاجرت سوسياليستی و سرنوشت ايرانيان” همراه با بابک امير خسروی، دست به تسويهحسابی ريشهای با گذشتهی فکری خود و پايههای تئوريک نظام بستهی شوروی (”سوسياليسم واقعاً موجود”) زد. او میکوشيد تا با ريشهيابی و طرد تفکر ضد دمکراتيک مسلط بر جنبش کمونيستی ايران، به شکلگيری سوسیال دمکراسی ايرانی ياری رساند.
عشق به فراگيری و آموزش يکی از عناصر شخصيت او بود. ازاینرو، در سوئد در رشتهی علوم و اطلاعات و کتابداری و بعدها در علوم سياسی به تحصيل ادامه داد و با درجهی کارشناسی ارشد از دانشگاه گوتنبرگ فارغالتحصيل شد.
او در فعاليتهای سياسی ايرانيان مهاجر نیز شرکت میکرد و يکی از پايهگذاران و مؤسسان اتحاد جمهوریخواهان ايران بود. رفيق محسن حيدريان در نگارش اعلاميهها و بيانيههای حزب دمکراتيک ايران همواره نقش فعال ايفا میکرد.
درگذشت رفيق محسن ضايعهای است برای همهی ميهندوستان و آزاديخواهان عدالتجوی ايران. “حزب دمکراتيک مردم ايران” با گرامیداشت ياد او، همدردی صميمانه خود را به خانوادهی حيدريان و همهی آزاديخواهان ايران ابراز میدارد.
حزب دمکراتيک مردم ايران
۷ مارس ۲۰۲۰
| |||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|