يكشنبه ۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
Sunday 28 April 2024
|
ایران امروز: کیمیا علیزاده تکواندوکار ایرانی که به آلمان مهاجرت کرده برای نخستینبار در برابر رسانهها قرار گرفت. او و همسرش حامد معدنچی مهمان کنفرانس خبری مسابقات انتخابی تیم ملی تکواندوی آلمان برای المپیک توکیو ۲۰۲۰ بود.
در سخنانی کوتاه که زبان فارسی ایران کرد گفت: «امروز با توجه به اینکه دیگر متاهل هستم، مهمترین مساله برایم این است که زندگی آرامی داشته باشم. به جز کسب مدال المپیک و قهرمانی جهان و موفقیتها و اهدافی که در ذهنم هست، به دنبال زندگی آرام میگردم.»
کیمیا ۱۹ تیر ۱۳۷۷ در کرج از خانوادهای آذربایجانی زاده شد. مادرش اهل اردبیل و پدرش نیز اهل شهر زنوز شهرستان مرند است. کیمیا فرزند بزرگ خانواده است و یک برادر کوچکتر از خود دارد. کیمیا علیزاده در ۳۱ مرداد ۱۳۹۷ با حامد معدنچی، والیبالیست پیشین، ازدواج کرد.
او زمانی که ۱۷ سال داشت در بازیهای المپیک ریو ۲۰۱۶ در وزن ۵۷ کیلوگرم زنان برنده مدال برنز شد. این نخستین مدال المپیک برای یک زن در تاریخ ورزش ایران بود.
به هنگام بازگشت نیم ایران ورزشی ایران از المپیک ریو، رهبر جمهوری اسلامی در پیامی بدون نام بردن از کیمیا، از او به دلیل آن که «با حجاب کامل در پیشانی کاروان درخشید» سپاسگزاری کرد. خامنهای در پیام خود همچنین خطاب کاروان ورزش ایران نوشت: «از همهی شما سپاسگزاری میکنم. قدر شما را میدانیم.»
با اینحال دیری نپایید که کیمیا علیزاده به همراه حامد معدنچی (عضو سابق تیم ملی والیبال ایران) از کشور خارح شدند. آنها چند ماهی را در هلند بودند سپس به هامبورگ رفته و از آلمان تقاضای پناهندگی کردند.
او در نامهای که در آن قصد خروجش از ایران را علنی کرد نوشت: «من یک انسانم و میخواهم بر مدار انسانیت باقی بمانم.»
او خطاب به ایرانیان نوشت: «مردم نازنین و داغدار ایران، من نمیخواستم از پلههای ترقی که بر پایه فساد و دروغ بنا شده بالا بروم. کسی به اروپا دعوتم نکرده و در باغ سبز به رویم باز نشده. اما رنج و سختی غربت را بجان میخرم چون نمیخواستم پای سفره ریاکاری، دروغ، بیعدالتی و چاپلوسی بنشینم. این تصمیم از کسب طلای المپیک هم سختتر است، اما هر کجا باشم فرزند ایرانزمین باقی میمانم. پشت به دلگرمی شما میدهم و جز اعتماد شما در راه سختی که قدم گذاشتهام، خواسته دیگری ندارم.»
دفاع پدر کیمیا علیزاده از دخترش
کیوان علیزاده پدر کیمیا در گفتوگو با خبرگزاری «آنا» تاکید کرد که دختر و دامادش از هنگامی که تصمیم به ازدواج گرفتند تصمیم به خروج از ایران داشتند. او گفت، تمامی این موضوعات را رد میکنم و اصلاً صحت ندارد. همسر کیمیا همان روز اولی که به خواستگاری آمد، اعلام کرد قصد ترک ایران را دارد، حتی این موضوع را با آقای پولادگر (رئیس فدراسیون تکواندو) هم در میان گذاشتم.
پدر علیزاده در واکنش به این موضوع که «دخترش در ایران مورد حمایت همهجانبه قرار داشته است»، تأکید کرد: شما به چه چیزی حمایت همه جانبه میگویید؟ پرداخت چند هزینه عمل جراحی یعنی حمایت همه جانبه؟
وی در پاسخ به این سؤال که دخترش چه توقعی داشته که برآورده نشده، بیان کرد: نمیدانم دقیقاً او چه انتظار و توقعی داشته است، اما اگر کیمیا حرف نزند قطعاً بنده حرفهایی دارم که در آینده خواهم زد. کیوان علیزاده درباره منع قانونی دخترش برای پیوستن به تیم ملی آلمان نیز گفت: کیمیا بر اساس قانون نمیتواند در شرایط کنونی برای آلمان مبارزه کند. او تا دو سال محروم خواهد بود و پس از آن حق بازی برای این کشور را دارد. در شرایط فعلی او باید زیر نظر پرچم IOC (کمیته بینالمللی المپیک) مبارزه کند.
***
متن نامه کیمیا علیزاده که ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰ در اینستاگرام خود منتشر کرد:
با سلام آغاز کنم، با خداحافظی یا تسلیت؟
سلام مردم مظلوم ایران، خداحافظ مردم نجیب ایران، تسلیت به شما مردم همیشه داغدار ایران.
شما مرا چقدر میشناسید؟ فقط آنطور که در مسابقات، در تلویزیون، یا در حضور مقامات دیدهاید.
اجازه دهید حالا آزادانه، هویت سانسور شدهام را معرفی کنم.
میگویند کیمیا پس از این چیزی نخواهد شد. خودم از این هم فراتر میروم و میگویم قبل از این هم چیزی نبودهام: «من کیمیا علیزاده، نه تاریخسازم، نه قهرمانم، نه پرچمدار کاروان ایران»
من یکی از میلیونها زن سرکوب شده در ایرانم که سالهاست هر طور خواستند بازیام دادند. هر کجا خواستند بردند. هر چه گفتند پوشیدم. هر جملهای دستور دادند تکرار کردم. هر زمان صلاح دیدند، مصادرهام کردند. مدالهایم را پای حجاب اجباری گذاشتند و به مدیریت و درایت خودشان نسبت دادند.
من برایشان مهم نبودم. هیچکداممان برایشان مهم نیستیم، ما ابزاریم. فقط آن مدالهای فلزی اهمیت دارد تا به هر قیمتی که خودشان نرخ گذاشتند از ما بخرند و بهرهبرداری سیاسی کنند، اما همزمان برای تحقیرت، میگویند: فضیلت زن این نیست که پاهایش را دراز کند!
من صبحها هم از خواب بیدار میشوم پاهایم ناخودآگاه مثل پنکه میچرخد و به در و دیوار میگیرد. آنوقت چگونه میتوانستم مترسکی باشم که میخواستند از من بسازند؟ در برنامه زنده تلویزیون، سوالهایی پرسیدند که دقیقاً بخاطر همان سوال دعوتم کرده بودند.
حالا که نیستم میگویند تن به ذلت دادهام. آقای ساعی! من آمدم تا مثل شما نباشم و در مسیری که شما پیش رفتید قدم برندارم. من در صورت تقلید بخشی از رفتارهای شما، بیش از شما میتوانستم به ثروت و قدرت برسم. من به اینها پشت کردم. من یک انسانم و میخواهم بر مدار انسانیت باقی بمانم.
در ذهنهای مردسالار و زنستیزتان، همیشه فکر میکردید کیمیا زن است و زبان ندارد! روح آزرده من در کانالهای آلوده اقتصادی و لابیهای تنگ سیاسی شما نمیگنجد. من جز تکواندو، امنیت و زندگی شاد و سالم درخواست دیگری از دنیا ندارم.
مردم نازنین و داغدار ایران، من نمیخواستم از پلههای ترقی که بر پایه فساد و دروغ بنا شده بالا بروم.
کسی به اروپا دعوتم نکرده و در باغ سبز به رویم باز نشده. اما رنج و سختی غربت را بجان میخرم چون نمیخواستم پای سفره ریاکاری، دروغ، بی عدالتی و چاپلوسی بنشینم. این تصمیم از کسب طلای المپیک هم سختتر است، اما هر کجا باشم فرزند ایران زمین باقی میمانم. پشت به دلگرمی شما میدهم و جز اعتماد شما در راه سختی که قدم گذاشتهام، خواسته دیگری ندارم.
| |||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|