بحرانی که از چهار دهه پيش با فراز و فرودی پر نوسان میان ایران و امریکا در حال ساختن بود، اکنون می‌تواند به ‏واقعیّتی خونين و خسارت‌باری تبدیل شود. پیامدهای آن بی‌تردید نه تنها بر خواست کنونی آزادی و دمکراسی و حاکمیّت ‏ملت که ایرانیان سزاوار آنند بلکه بر سرنوشت کشور ما تاریکی هولناکی خواهد انداخت. فاجعه انسانی جنگی که در ‏حال در گرفتن است، چنان گسترده و فجیع خواهد بود که به آسانی می‌تواند هر ملاحظه‌ای را زير سايه بگيرد.‏

‏ آنچه که ترامپ و جان بولتون مشاور امنیت ملی وی پس از گسترش تحریم‌ها تا شخص آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان ‏پاسخی «عظیم و کوبنده» علیه ایران پیش کشیده‌اند، با وجود آنکه گامی دیگر به سوی جنگ می‌تواند تلقی شود، اما هنوز ‏به معنای بسته شدن درهای مذاکره نیست. همه چیز به رفتار سیاسی ایران و تحرک افکار عمومی ایران و جهان علیه ‏جنگ بستگی دارد. اکنون کشور ما در برابر دو راهی سرنوشت‌ساز جنگ یا مذاکره قرار گرفته است. راه و آلترناتیو ‏واقع‌بینانه دیگری در پیش نیست.

بی‌گمان رویکرد ایدئولوژکی آقای خامنه‌ای در سیاست «امریکاستیزی» و بی‌کفایتی سیاسی او، نقش مهمی در تشدید ‏ستیزه‌جویی میان دو کشور به‌وِیژه در کارآمد کردن تبلیغات «مذاکره‌خواهانه» ترامپ دارد. اما واقعیت انکارناپذیز بنا ‏به باور ما و نیز برجسته‌ترین کارشناسان بی‌غرض حقوق بین‌الملل این است که مبنایِ وضعیت پر خطر کنونی، لغو «برجام» و ترک کردن میز مذاکره از سوی آمریکاست.

ترامپ با رویکرد تنش‌افروزانه خود در هر جا که توانسته، از قراردادهای تجاری و سیاسی با دیگر کشورهای ‏امریکای لاتین تا اروپا و چین گرفته تا محیط زیست جهانی را مورد تهدید قرار داده است. اکنون این ایران ماست که به ‏هدف مرکزی رویکرد قلدرمنشانه و تنش‌افروزانه وی تبدیل شده است. آمریکا با رویکردی پرخاشگرانه همچنین تلاش می‌کند کشورهایی را که مطیع این رویکرد قلدر منشانه نیستند (همچون اروپا، روسیه و چین) تنبیه کند‎.

همه ناظزان و کارشناسان معتبر جهان، رعایت کامل اصول و مفاد «برجام» از سوی ایران را تایید کرده‌اند. ترامپ نه ‏تنها همچون سخنگوی نظامی گرایان امریکا بلکه متحد اصلی دولتهای عربستان سعودی و اسراییل، با استفاد از رویکرد ‏نا درستِ ضد اسراییلی و امریکا ستیزانه آقای خامنه‌ای، بهترین فرصت را علیه ایران بدست آورده است. دولتهای ‏عربستان سعودی و اسراییل حتی پیش از قرارداد برجام با همه قوا علیه انعقاد آن کارشکنی می‌کردند. واشنگتن علیرغم «تعهد ظاهری» به مذاکره و گفتگو در حال خراب کردن تمام پل‌ها با ایران است.

به باور ما باید میان نظام سیاسی استبدادی و غرق در فساد جمهوری اسلامی، با منافع ملی و کشور و تمدن ایران زمین، ‏تمایز اساسی قایل شد. از اینرو ایران و ایرانیان می‌توانند و باید با سیاست ورزی هوشمندانه و ضد جنگ، هم ترامپ ‏را خلع سلاح کنند و هم افکار عمومی مردم ایران و جهان را در راه دفع خطر جدی جنگ بسیج کنند. قدرت ایران نه در ‏نیروی نظامی و «شعارهای ضد امریکایی» انزواجویانه و تحریک کننده، بلکه درپیروی ازسیاست صلح وآرامش طلبی ‏درمنظقه ودر رویکردی است که افکار عمومی و باور مردم ایران و جهان را جلب کند. تنها ار این راه است که می‌توان ‏در برابر تندخویی‌ها و تصمیات شتابزده و خطرناک ترامپ، بازی خونین در چشم انداز کنونی را به سمت و سوی ‏تامین منافع واقعی ملی ایران در پهنه‌های سیاسی و اقتصادی تبدیل کرد.

‏ ما ايرانيان با هر فکر و دین و گرایش سیاسی که داریم و در هر جای دنیا که زندگی می‌کنیم، مستقيما در سود و زيان ‏سرنوشت ساز جنگ یا مذاکره، شریکیم.‏

‏ تاریخ جنگ‌های بزرگ جهانی و نیز جنگ ایران و عراق براستی نشان میدهد که هیچ جنگی قانونمند نیست. بلکه مواد ‏اولیه جنگ‌ها آمیزشی از جنون قدرت و تحمیق افکار عمومی است. جنگ‌ها میان تشنگان قدرت و نيروهای نظامی ‏روی می‌دهند ولی غيرنظاميان، قربانیان اصلی می‌شوند. آنچه در محاسبات و خيال‌های ترامپ و خامنه‌ای نمی‌آيد، ‏سرنوشت مردم ایران است.‏

نباید اجازه داد که رویکرد تنش افروزانه ترامپ از یکسو و رویکردِ ایدئولوژیک و بی‌کفایتی سیاسی خامنه‌ای از ‏سوی دیگر، سرنوشت ایران و مردم ما را بازیچه یک رفتارکودکانه ولی پرمخاطره‌ای قرار دهد که کمترین پیامد آن ‏نابودی و آوارگی ملیون‌ها انسان بی گناه و نابودی تاسیسات اقتصادی ایران و دیگر کشورهای منطقه خواهد بود.‏

موضوع‌های بر سر راه گفتگوی مستقم میان دو طرف، بسیار است‎: راه‌ها و امکانات بازگشت به «قرارداد برجام»، «رفع سیاست‌های تنش‌زا در منطقه»، «خلع صلاح اتمی در منطقه»، «راه‌های پایان دادن به تحریم‌ها و شدت‌گیری ‏آن‌ها»، «مبارزه علیه تروریسم در منطقه» و پایان دادن به بی‌احترامی متقابل طرفین از جمله آنهاست.‏

اما تنها با تغییر گفتمان، با سیاست‌ورزی هوشمندانه و پرشکیب و بسج افکار عموی علیه جنگ با هدف نشستن بر سر ‏میز مذاکره بی‌قید و شرط می‌تواند آغازی برایِ حل و فصل این مسایل باشد. ترديدی نيست که چنین گام‌هایی نقشی ‏بسیار اساسی در جهت بالا بردن اعتبار و نفوذ جهانی ايران و تامين منافع و مصالح ملی ایران دارد.‏

صلح‌خواهان ، طرفداران گفت‌وگوی مستقیم میان ايران و امريکا وهمه نیروهائی که به مصالح ملی ایران می‌اندیشند بدین ‏منظور خواهان تغییز گفتمان رهبران دو کشورند. به باور ما باید با استفاده از همه راه‌های ممکن درفش جنگ‌‏ستیزی، مذاکره و گفت‌وگوی مستقیم میان دو کشور بزرگ و پر اهمیت دنیای امروز را در سراسر کشور و در هر نقطه‌ای که زندگی می‌کنیم، در برابر خطر جنگ برافراشت. ‏

حزب دمکراتیک مردم ایران
دوشنبه ۳ تير ۱۳۹۸‏