جمعه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
Friday 3 May 2024
|
محمدرضا جلائیپور
(منتشر شده در نشریهی صدا، شمارهی بیستم دورهی جدید)
نوروز ۹۸ حدود نیمی از کشور از سیلی کمسابقه آسیب دید، بیش از ۵۰۰ شهر ایران درگیر آن شد و حدود دو ملیون ایرانی به درجات مختلف سیلزده شدند. گستردگی بیسابقهی این سیل در سدهی گذشته و محدودیت منابع عمومی و ضعفهای نهادی و مدیریتی برای امدادرسانی فوری دولتی به همهی سیلزدگان ایجاب میکرد که نهادهای مدنی، کمکهای مردمی و داوطلبانه و شبکههای فعالان اجتماعی و سیاسی هم در حد بضاعت و توانشان درگیر امدادرسانی شوند. اکنون که بیش از یکماه از شروع این بحران گذشته است میتوان پرسید مجموع نهادها، شبکهها، فعالان و چهرههای نزدیک به اصلاحطلبان در هنگامهی این بحران چه نقشی ایفا کردند؟
مشاهدات میدانی هر کسی که به آسیبدیدهترین مناطق سیلزده سفر و رصد حضوری کرده موید این داوری است که در امدادرسانی میدانی و مستقل از نهادهای حکمرانی، شبکهی داوطلبان اصولگرا بسیار موثرتر و موفقتر از اصلاحطلبان عمل کردند. نیروهای مشهور به جهادی و بسیجیانِ عضو «حلقههای صالحین» در ابعادی کمسابقه پای کارترین نیرو برای خالی کردن خانههای سیلزدگان از گل بودند. طلبهها و روحانیان بیل به دست بدون اینکه عمامهشان را درآورند هم حضوری مرئی و پرتعداد داشتند. موکبهای اربعین هم در پخت غذا و تحویلشان به سیلزدهها سازمانیافتهترین امدادرسان مردمی بودند. شخصا سیلزدگان پرشماری را دیدم که علیرغم اینکه پیش از این از حامیان اصولگرایان نبودند تحت تاثیر این میزان کمک داوطلبانهی نیروهای جهادی، بسیجیان و روحانیان قرار گرفته بودند. از چند نفر، از جمله یکی از متنفذان ترکمن در آققلا (که همیشه نامزدهای اصلاحطلب در آن رای آوردهاند) و یک معلمِ علاقمند به بازرگان و منتقد روحانیان در پلدختر، شخصا شنیدم که میگفتند بعد از دیدن این کمکها نظرشان دربارهی اصولگرایان تغییر کرده است. آنچه در آسیبدیدهترین مناطق سیلزدهی گلستان و لرستان و خوزستان به چشمم آمد این بود که چند موکب بیش از مجموع کمکهای ارزشمند نهادهای مدنی و خیریه و داوطلبان با گرایش نزدیکتر به اصلاحطلبان کمکرسانی کردند.
چند حزب اصلاحطلب در گردآوری و توزیع کمک برای سیلزدگان فعال بودند و مثلا نیروهای حزب اتحاد ملت به ویژه در استان گلستان واسطهی جمعآوری و توزیع بیش از یک میلیارد تومان کمک کارساز بودند، رسانههای نزدیک به اصلاحطلبان (به ویژه روزنامهی ایران و ایرنا و کانالهای تلگرامی مشاهیر اصلاحطلب، در اطلاعرسانی و بسیج کمکها و تشویق مردم به کمک به هلال احمر و ایجاد فضای همدلی ملی نقشی موثر داشتند، نویسندگان و اندیشمندان نزدیک به اصلاحطلبان در نقد ریشهای سیاستهای افزایندهی آسیب سیل نوشتههای موثری منتشر کردند، نمایندگان و منتفذان اصلاحطلب در مناطق سیلزده فعالیت مستمر و نیکاثری داشتند و چند نهاد و حلقهی نزدیک به اصلاحطلبان در بسیج حمایتهای هنرمندان و توزیع کتاب و حمایت از کودکان در مناطق سیلزده به نحو متفرق فعالیت بودند. اما علیرغم همهی این کمکها حضور اصلاحطلبان و نیروهای نزدیک به آنها از اصولگرایان کمتر بود و از میزان کنونی میتوانست بیشتر باشد.
اصلاحطلبان و نهادها و شبکهها و نیروهای نزدیک به آنها برای سازماندهی گسترده با موانع امنیتی پرشماری مواجهند، اما بخشی از ضعفشان هم ناشی از کمتوجهی است و با توجهِ بیشتر رهبران و سازماندهندگان اصلاحطلب در همین شرایط هم امکان حضور تاثیرگذارتری وجود داشت. برای مثال میتوان پرسید:
چرا از میان چهرههای شاخص اصلاحطلب فقط خبر حضور مصطفی تاجزاده در مناطق سیلزده منتشر شد و سایر رهبران و چهرههای شاخص این جریان در این مناطق حضور نیافتند؟
شورای عالی سیاستگذاری و رهبران و احزاب اصلاحطلب چرا فعالیت سازمانیافتهتری نداشتند؟
چرا انجمنهای اسلامی دانشجویان و سایر نهادهای پرشمار دانشجویی، همچون تجربهی کمک سازمانیافتهی این انجمنها به زلزلهزدگان طبس در سال ۵۷، واسطهی اعزام نیروهای داوطلب پرتعداد به مناطق سیلزده نشدند؟
چرا احزاب اصلاحطلب علاوه بر کمکهای نهچندان گستردهای که بسیج کردند، شبکهی اعضایشان را به مناطق سیلزده نفرستادند؟
چرا اصلاحطلبان عرب خوزستان در کنار اهالی ملاشیه و حمیدیه و گلدشت و عیندو حضور مرئی نداشتند و برای کمک به ساختن سیلبندها امکانات و روابطشان را بسیج نکردند؟
چرا اساسا خیریههای نزدیک به اصلاحطلبان اینقدر کمشمارند و در هنگامهی چنین بحرانهایی توان نهادی اصلاحطلبان برای کمکِ جامعهمحور محدود است؟
چرا از میان شبکهی بیش از بیست هزار نیروی انسانی هستهی اصلاحطلبان و بیش از پنج هزار فعالان انتخاباتی و حزبی اصلاحطلبان در سراسر کشور، شمار اندکی برای کمک به سیلزدگان بیل به دست گرفتند و سرمایههای اجتماعی و نمادینشان را برای انواع کمک در ابعاد گسترده به کار گرفتند؟
برخی از اقدامات برای اصلاح و ارتقای مدیریت و سیاستگذاری نهادهای امدادرسان هم از نیروها و دانشگاهیان و فعالان اصلاحطلب و میانهرو بیش از داوطلبان اصولگرا برمیآید و میتوان پرسید:
چرا اصلاحطلبان برای تقویت و ارتقای امدادهای روانی-اجتماعی شاخهی جوانان هلال احمر (موسوم به سحر) که توسط نیروهای نزدیک به خودشان مدیریت میشود و ۴۰۰ هزار عضو جوان دارد کمک کارساز نکردند؟
چرا اصلاحطلبان در نقد خشکاندن هورالعظیم در سالهای گذشته نقش تعیینکننده نداشتند و در میانهی این بحران هم به قدر کافی صدای شهروندان فرودست و بیصدای خوزستان نشدند؟
چرا اصلاحطلبان در نقد سیاستهای ضدمحیطزیستی دولت و سایر نهادهای وابسته به حکومت و تجاوز به حریم رودخانهها و مسیلها و تخریب محیط زیست در عرصهی عمومی و رایزنی برای اصلاح این سیاستها و حکمرانی در این حوزه تلاش تعیینکننده نکردند؟
چرا اصلاحطلبان از ظرفیتهای فناورانه و ارتباطی جدید برای سازماندهی نیروهای پرشمار داوطلب مدنی برای امدادرسانی حرفهای روانی و اجتماعی و بهداشتی استفاده نکردند؟
چرا اصلاحطلبان به تقویت عملکرد و مدیریت سازمان بهزیستی که مهمترین نهاد مسئول برای بهبود زندگی ضعیفترین ساکنان ایران است توجه کافی نشان ندادهاند و عملکرد این سازمان نسبت به کمیتهی امداد و آستان قدس هم ضعیفتر است؟
چرا اصلاحطلبان برای تقویت عملکرد و مدیریت هلال احمر که با حدود یکمیلیون داوطلب عضو و بیش از هشتهزار کارمند یکی از بزرگترین نهادهای امدادرسان در سطح جهان است و با بودجهی بیشتر و مدیریت فسادستیز و کارآمدتر ظرفیت بیشتری برای امدادرسانی دارد، تلاش و نقد و رایزنی کافی نکردهاند؟
چرا اصلاحطلبان برای تقویت عملکرد و مدیریت ستاد مدیریت بحران کشور تلاش و نقد و رایزنی کافی نکردهاند؟
همچنین میتوان پرسید بسیاری از فعالان مدنی و سیاسی عدالتجو و دموکراسیخواه که منتقد سیاستورزی انتخاباتمحورِ بخشی از اصلاحطلباناند و به درستی بر ضرورت تقویت بال جامعهمحور اصلاحطلبی تاکید میکنند در هنگامهی این بحران ملی کجا بودند؟
چند خیریه و نهاد و چهرهی نزدیک به این نیروها کمکهای کارسازی به سیلزدگان کردند، اما اغلب این نیروهای منتقد اصلاحطلبان که مدام بر ضرورت ارتباطات مویرگی اجتماعی و بازگشت به جامعه تاکید میکنند، عملا حتی از جریان اصلی اصلاحطلبان هم حضور کمرنگتری در میدان کمکرسانی به سیلزدگان داشتند. اگر فکر میکنند نیروهای دموکراسیخواه و عدالتجو خوب است به جای انتخابات یا علاوه بر انتخابات، ارتباط بهتری با اقشار و گروههای متکثر اجتماعی بگیرند و در سطح خُرد هم به جامعه رجوع کنند، چرا در یک ماه گذشته چنین نکردند؟
ارزیابی آسیبشناسانه و انتقادیِ عملکرد نیروها و نهادهای نزدیک به اصلاحطلبان در یک ماه گذشته دریچهی خوبی برای فهم علل ضعف ارتباط این نیروها با فرودستان و ضعف سازماندهیهای مویرگی در میان اصلاحطلبان است.
| |||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|