دوشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
Monday 29 April 2024
|
با اعلام موضع نهایی دونالد ترامپ، ماجرای قتل جمال خاشچقی را میتوان پایان یافته تلقی کرد. طبعاً برخی گزارشهای مطبوعاتی و موضعگیریهای سیاسی در بارۀ این قتل ادامه مییابد؛ و سعودیها نیز افرادی را محاکمه و مجازات خواهند کرد؛ اما آن اتفاقی که بسیاری علاقمندش بودند؛ یعنی برکناری یا کنارهگیری محمد بن سلمان از قدرت رخ نخواهد داد.
وزیر خارجۀ سعودی، بن سلمان را خط قرمز دولت عربستان دانسته است و این بدان معناست که اگر هر قدرت خارجی به سمت متهم کردن ولیعهد سعودیها حرکت کند، روابطاش با ریاض آسیب خواهد دید.
سعودیها از نقطه نظر امنیتی و نظامی قدرت چندانی ندارند و از این جهت، نیازمند حمایت غرب بخصوص آمریکا هستند. در مقابل اما آنها نقش مهمترین صادرکنندۀ نفت و متولیگری «حرمین شریفین» را به عهده دارند که ترکیب این دو، نفوذ اقتصادی و سیاسی و فرهنگی قابل توجهی برایشان در سطح بینالمللی بویژه در بین کشورهای عرب و مسلماننشین فراهم کرده است.
بدین علت، سعودیها چندان که برخی تصور کردهاند هدف سهلالوصولی برای اعمال فشارهای بینالمللی نیستند و چنانچه طرفهای خارجی در سیاست خود از حدود و ثغور قابل تحملِ آنها فراتر روند؛ واکنش آنها میتواند به سختی آسیب زننده باشد.
چنین واکنشی درمورد آمریکا هم صدق میکند. دولت ترامپ برای کنترل بهای نفت و پیشبرد سیاست خاورمیانهای خود، نیازمند همکاری عربستان است؛ پس بر مبنای اصول “رئال پلتیک” به صرف قتل فجیع یک نفر، این همکاری را به خطر نمیاندازد.
سعودیها در این مدت نشان دادند که اگر غرب فشارهایش را تشدید کند؛ راه چرخش استراتژیک به سمت روسیه برغم همۀ مشکلاتاش، برای آنها باز است و روسها نیز به نوبۀ خود از معدود کشورهایی بودند که قتل خاشقچی را در مناسبات خود با ریاض مطلقاً به حساب نیاوردند و بدین وسیله اشتیاق خود را برای نزدیک شدن به عربستان به عنوان متحدی قابل اعتمادتر از آمریکا نشان دادند.
البته آمریکا و متحدان غربیاش از قتل خاشقچی به عنوان ابزاری برای فشار بر سعودیها در جهت تغییر سیاست آنها در برابر بحران یمن و انزوای قطر استفاده کردند و در عین حال، راه تکرار عملیات گستاخانه و ماجراجویانهای چون قتل خاشقچی را هم بر آنها بستند؛ اما بیش از این جلو نخواهند رفت چرا که پیشروی در این جبهه، زیان متقابلی را به دو طرف ماجرا تحمیل خواهد کرد که با مبانی سیاست خارجی آنها تعارض پیدا میکند.
در این میان بخصوص بسیاری از ایرانیان که اصولاً تصوراتشان از روابط بینالملل ساده و فانتزی است؛ موضعگیری ترامپ را بارۀ قتل خاشقچی را حرکتی ضد اخلاقی، ضد ارزشی و مغایر تمام ادعاهای حقوق بشری دنیای غرب تلقی کرده و خشم خود را نسبت به آن نشان دادند.
واقعیت این است که موضوع اخلاق و ارزش در روابط بینالملل هنگامی که اصل حفظ و پیگیری «منافع و امنیت ملی» بالاتر از آن مینشیند؛ به فرمولی بینهایت پیچیده و تناقضآمیز تبدیل میشود که حل آن اگر ممکن هم باشد؛ به نبوغ ویژهای نیاز دارد.
به نظر من رهبران کشورها هم به این پیچیدگیهای نظری واقف نیستند و توان توضیح نظری تصمیمات خود را نیز ندارند. آنها عموماً با یک مثال، افکار عمومی را قانع میکنند. مثالِ ترامپ در این باره، کمک عربستان به پایین آمدن بهای نفت و در نتیجه کاهش بار زندگی آمریکاییها بود. شاید او میتوانست مثال سادهتر اما جنجال برانگیزی مطرح کند و آن اینکه اگر مجازات کشورها به دلیل قتل فجیع یک شهروندشان تا حد قطع رابطه و گسست روابط سیاسی و اقصادی و امنیتی با آنها شدید باشد؛ در آن صورت شاید اصولاً روابط بینالملل شکل نمیگرفت!
آمانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه با زبانی دیگر ظاهراً همین مضمون را در نظر داشت. او وقتی که با پرسش خبرنگاران در مورد ضرورت تحریم تسلیحاتی عربستان به دلیل قتل خاشقچی روبرو شد؛ به سادگی پاسخ داد؛ قتل خاشقچی چه ربطی به جنگ یمن دارد؟ برخی حامیان حقوق بشر این پاسخ را به سخره گرفتند؛ اما اگر خودشان به جای مکرون در کاخ الیزه حکمرانی میکردند؛ شاید این پاسخ به نظرشان خیلی هم مسخره نمیآمد!
| |||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|