iran-emrooz.net | Sat, 11.03.2006, 13:44
ايرنا / فرزانه جلاليان و حسين اسدی
بررسیها نشان میدهد، قدمت برگزاری جشن چهارشنبه آخر سال كه جزيی از فرهنگ ايرانی است به حدود بيش از سه هزار سال پيش باز میگردد.
شواهد مختلف حاكی از آن است كه قدمت برگزاری اوليه جشنهای تاريخی ايران به زمانی فراتر از قوم ايرانی (قوم هند و اروپايی مهاجر كه حدود سه هزار سال قبل به ايران آمدند) و يا احتمالا به زمان قبل از آريايیها برمیگردد.
جشن چهارشنبهسوری از آئينهای ايرانی است كه در غروب آخرين سهشنبه سال با "آتش افروزی و پريدن از روی آتش" آغاز میشود و با اجرای آداب و رسوم خاص تا دقايق پايانی شب ادامه میيابد.
گفته میشود فلسفه روشن كردن آتش در ايران از همان سالهای دور به آئين زرتشتی برمیگردد.
هنوز هم مراسم اوستاخوانی در خانههای زرتشتيان برقرار است و در آخرين چهارشنبه سال هفت نوع ميوه خشك مثل كشمش، انجير، بادام، خرما، توت و پسته به ميهمانان میدهند.
طبق روايات، ساسانيان ۱۰روز آخر سال را جشن میگرفتند و باور داشتند دراين مدت "فروهر" (حافظ فرشتگان) و روح مردگان دوباره بهزمين برمیگردند.
در زمان ساسانيان اين ۱۰روز به دو دوره تقسيم میشد "پنجه كوچك" و "پنجه بزرگ" كه مربوط به ارواح بود و در اين ۱۰روز زرتشتيان خانهها را تميز و در بام خانهها آتش روشن میكردند كه به ارواح خوشامد بگويند و غذا برای ارواح كنار میگذاشتند كه اين سنت هنوز هم مرسوم است.
آتش در تمام طول شب روشن نگاه داشته میشد تا اطمينان حاصل شود كهارواح مردگان در تاريكی درامانند.
اين همان جشن سوری خوانده میشد كه اكنون در ايران فقط آخرين چهارشنبه سال را به انجام مراسم آتش بازی و روشن نگاه داشتن آتش میپردازند.
اجرای سنت چهارشنبهسوری همواره با گذشت ساليان متمادی دستخوش تغييراتی به شكل كاملا متفاوت درايران بويژه تهران شدهاست.
مراسم چهارشنبهسوری در تهران قديم بدين ترتيب برگزار میشد كه مردم بوتههای خشك را از بيابانهای اطراف جمع میكردند و با شتر يا الاغ به شهر میآوردند و در محلات مختلف میچرخاندند.
پس از غروب خورشيد، بوتههای خشك و اثاثيه كهنه و شكسته را كه پس از خانه تكانی بيرون گذاشته شده بود، جمع میكردند و با آنها در فضايی دور از محل سكونت، آتش درست میكردند و همه از روی آن میپريدند و میخواندند "زردی من از تو ، سرخی تو از من".
البته سنتهای رايج و ماندگار ديرينه اين جشن تاريخی همچون فالگوش ايستادن و قاشق زنی هم در آن شب به اجرا گذاشته میشد.
فشفشه و ترقه هم بود، اما از بمب و نارنجك دستی كه نوجوانان امروزی میسازند و با انفجار آنها شيشههای ساختمانها را به لرزه درمیآورند خبری نبود.
رسم فال گوش ايستادن يكی از اين رسوم تاريخی ديرينه درشب چهارشنبهسوری است كه بهشكلی خاص اجرا میشود، بدين ترتيب كه زنان و حتی دختران نيتهايی میكنند پشت ديواری میايستند و به حرفهای رهگذران گوش میدهند و سپس با تفسير حرفهايی كه میشنوند پاسخ نيت خود را میگيرند.
از ديگر رسوم، قاشق زنی است، به اين صورت كه زنان و حتی پسران جوان چادر بسر میكنند، روی خود را میگيرند و به در خانههای همسايهها و دوستان میروند، صاحبخانه از سر و صدای قاشقهايی كه به كاسه میخورد در خانه را باز میكند و آجيل چهارشنبهسوری، شيرينی، شكلات، نقل و حتی پول در كاسههای آنها میريزد.
رسوم پختن آش ترشی، دور ريختن وسيلههای كهنه و فرسوده زندگی و شكستن و يا پرت كردن كوزه به نيت دور كردن بلا نيز از جمله آداب و رسوم آخرين چهارشنبه سال است كه همچنان در همه شهرهای ايران عموميت دارد.
جامعهشناسان معتقدند، رسمها و آئينهای ريشهدار عمومی كه بهاقتضای قدمت و كهنگی از حرمت اجتماعی برخوردارند، "سنت اجتماعی" ناميده میشوند.
واژه "سوريك" ( (SURIKدرفارسی پهلوی بهگونه صفت بوده چون "سور" ((SUR به معنی سرخ و "ايك" ( (IKپسوند صفت است كه تركيب اين دو كلمه با گل "گل سوريك" به معنای گل سرخ را میسازد.
اين آئين را ازآن جهت "سوری" میگويند كه عنصر اصلی آن افروختن آتش است و نه چيزهايی كه امروز معمول شده و اين آئين وحدت بخشی را تبديل به رفتار دلهرهآور كرده است.
به عقيده مورخان و ايرانشناسان، جشن سوريك در ايران كهن درشب چهارشنبه نبوده، بلكه برگزاری آن در آخرين روز آفرينش انسان و جهان بوده است.
به اعتقاد ايرانشناسان، ارواح نياكان در آغاز اين روزها بهزمين میآيند و برای آن خاندان بركت و نيك روزی میآورند.
به همين منظور برای راهنمايی ارواح نياكان، خانوادهها به هنگام شب بر بالای بامها يا صحن خانهها آتش روشن میكردند.
مهمترين مطلب درمورد آتش اين بود كه مايه آتش را بايد از آتشدان ويژه خانه خود فراهم میكردند تا ارواح نياكان براحتی راه خانه را پيدا كرده و به سوی خانواده بيايند.
تاريخنويسان و ايران شناسان میگويند: با سقوط حكومت ساسانيان برای مدت كوتاهی برگزاری جشنهای ايرانيان كمرنگ شد امااين آئين هرگز از بين نرفت.
بنابر آنچه در تاريخ بخارا آمدهاست، درسال ۳۵۰هجری به دستور منصورابن نوح سامانی چنانكه عادت قديم بوده آتشی عظيم برپا شد كه پارهای از آتش بر سقف سرای افتاد و آتش سوزی بزرگی به وقوع پيوست.
اين جشن به عنوان سنت و رسمی كهن در ايران بشمارمیرفت و "عادت ورسم قديم"، "سنت و رسمی كهن" بوده كه ازپشتوانه تاريخی، اعتقادی و فرهنگی برخودار بوده است.
عضو هيات علمی دانشگاهآزاد واحد تهران مركز دراينباره به خبرنگار ايرنا گفت: آنچه از ديدگاه جامعهشناسی و مردم شناسی درباره تعريف "سنت" آمده، رسمهای ريشهدارعمومی بوده كه به اقتضای قدمت دارای حرمت اجتماعی است.
محمدصادق فربد خاطرنشان كرد: آئين چهارشنبهسوری از نظر قدمت مورد قبول و احترام عموم مردم است.
وی افزود: از نظر اعراب حاكم بر ايران روز چهارشنبهسوری "روز نحست" بوده وايرانيان برای رفع پليدی اين روزبهبرگزاری آئين چهارشنبهسوری اقدام میكردند تا از طريق برافروختن آتش كه نشانه نور، روشنايی، حيات و خداوند است با پليدی مبارزه كنند.
فربد گفت: چون مختار سردار معروف عرب به خونخواهی شهدای كربلا قيام كرد برای اينكه موافق و مخالف رااز هم تشخيص دهد وبر كفار بتازد دستور داد تا شيعيان بر بالای بامخانه خود آتش روشن كنند.
وی خاطرنشان كرد: اين شب بر حسب تصادف با شب چهارشنبه آخر سال همزمان بود كه از آن پس ايرانيان هرساله چنين شبی را جشن گرفته و به آتشافروزی و نيايش در كنار آن میپردازند.
اين استاد دانشگاه بيان داشت: جشن شب چهارشنبهسوری از جمله آئينهايی است كه محبت، همبستگی، همدلی، رفع نفاق و كنشهای ترغيبكننده جمعی را با خود دارد و زمينه را برای بازسازی جسمی و روانی آحاد جامعه فراهم میسازد.
رئيس مجتمع دانشگاهی ولیعصر نيز گفت: امروزه، رفتارها و هيجانها در آئين چهارشنبهسوری به شكل تخريبی درآمده است.
دكتر محمدرضا محمودی اضافه كرد: رفتار هيجانی قابل آموزش است و همه انسانها هيجانات را تجربه میكنند اما هيجانات افراد باهمديگر تفاوت دارد.
وی خاطرنشان كرد: به عنوان مثال، خندهای كه از تعريف يك جوك در فرد حاصل میشود "شادی" ناميده میشود اما گاهی اوقات حسی كه از نزديك شدن به هدف چالشآميز در مسير فرد احساس میشود، از آن به "خوشحالی" تعبير میشود.
محمودی ادامه داد: در چهارشنبهسوری، شادیهای تند و زودگذر است و اين شادیها هرگز اثر مثبت برای فردای شخص به همراه ندارد.
يك عضو هيات علمی دانشگاه آزاد گفت: چهارشنبهسوری در كشور ما از "نامديريت فرهنگی" رنج میبرد.
دكتر اصغر مهاجرانی اضافه كرد: اگر مديريت فرهنگی در بخش چهارشنبهسوری حاكم بود، ايجاد توانمندی و فرصت میكرد.
بهگفتهاين استاد دانشگاه نمیتوان با ميراث فرهنگی بزرگی نظير آئين شب چهارشنبهسوری كه آميزهای از فرهنگهای دينی است، برخورد قهری كرد.