iran-emrooz.net | Tue, 28.02.2006, 18:17
ايسنا: «بابك احمدی» كه طرح اين پرسش كه «چرا عدالت بدون آزادی ممكن نيست؟» گفت: ما با اين پرسش روبرو هستيم كه آيا امكان دارد يك نظام سياسی برابر اجتماعی را بدون آزادی تعميق دهد؟
وی در همايش "ايران، عدالت و آزادی" با عنوان انجمن اسلامی دانشجويان دانشكدهی مديريت و با همكاری دفتر تحكيم وحدت(طيف علامه) برگزار شده است، با تقدير از تلاش دفتر تحكيم وحدت(طيف علامه) برای برگزاری اين همايش، گفت: در فرهنگ مدرن غرب، آزادی و عدالت به عنوان دو مفهوم به هم پيوسته مطرح میشوند كه به سختی میتوان اين دو را از هم جدا كرد. اينكه در ايران اين دو مفهوم جدا از هم تصور میشوند به مسايلی كه در ايران اتفاق افتاده بر میگردد. حدود هشت، نه ماه پيش محيط سياسی ايران عوض شد، گرايشی سر كار آمد كه خودش را متعهد به دمكراسی نشان نداد، هيچ فضيلتی برای نظام دمكراسی قائل نشد اما همواره بر اين تاكيد كرد كه برابری اجتماعی را افزايش خواهد داد، دست دزدان را كوتاه خواهد كرد و تماما از اصطلاحاتی استفاده كرد كه ماقبل مدرن است و عاقبت اينكه میتواند برابری اجتماعی را ميان افراد ايجاد كند.
وی با اشاره به اتفاق چند وقت گذشته در ارتباط با تعدادی از كاركنان شركت واحد، با بيان اينكه «هرجا ديديد آزادی بيان را محدود میكنند مطمئن باشيد كه حقی پايمان میشود»، ابراز عقيده كرد: اگر چنين اتفاقی نمیافتاد اجازه داده میشد كه مردم حرف بزنند. توقيف فلهيی مطبوعات، پنهان كردن حقيقت است، حقيقت نابرابری اجتماعی كه در جامعهی ما وجود دارد و هر روز بيشتر میشود.
اين پژوهشگر با بيان اين پرسش كه «چرا نمیتوانيم بدون آزادی هيچ گامی جهت تحقق عدالت برداريم؟»، گفت: آزادی به معنای سياسی يعنی تحقق دولت دموكرات. دستكم تا بيست سال پيش عدالت به معنای برابری افراد در تقسيم اموال و بهرهبردن از ثروت عمومی بود، در عرض ٢٠ سال گذشته اين مفهوم متحول شده و معنای انصاف جای برابری را گرفت.
وی ادامه داد: ما نمیتوانيم در قلمرو زندگی سياسی، اجتماعی عدالت را به طور واقعی تحقق بخشيم، مگر اينكه دولت دمكراتيك داشته باشيم؛ دولتی كه حقوق شهروندی و آزادی بيان را به رسميت بشناسد. در سالهای حكومت شاه امكانات زيادی برای پيشرفت مادی ايران به خصوص در دههی پنجاه ازدياد پول نفت به وجود آمد. از ١٣٣٢ به بعد آزادیهای مدنی تا حدی در ايران پديد آمد، شاه با تاكيد بر اينكه آزادی مدنی وجود دارد ادعای وجود آزادی سياسی را نمیكرد. چندين بار دمكراسی را به صراحت مورد تمسخر قرار داد و برای مردم هيچ چيز سخت تر از تحمل آن نبود. هنوز هم اين سوال مطرح است كه آيا بايد در ايران با هر نوع اعتراضی، خشن برخورد شود؟
احمدی با بيان اينكه «تاريخ میتواند راهگشايی برای اين مساله در ايران باشد»، گفت: بايد گفت: بدون آزادی نمیتوان بحثی از برابری اجتماعی كرد. به علت نبود اعتقاد به دولت دمكراتيك سختیها و مشكلات فراوانی مردم جهان ديدهاند.
وی با اشاره به چاپ كاريكاتورهای اهانت آميز در روزنامههای غربی اظهار داشت: غربيان اين همه خطوط قرمز را برای آزادی میپذيرند تا حدی كه هر كه خواست از نبود هولوكاست حرف بزند جرم برايش محسوب میشود، گرچه معتقدم كه اگر بگوييم در ماجرای هولوكاست هزاران نفر كشته شدهاند كم گفتيم و اگر نگوييم كشته نشدهاند جنايت كردهايم اما انتقاد به آن نيز جرم محسوب نمیشود. اگر غربیها بگويند شاه جنايت نكرد شما برآشفته میشويد، ما به افراد تاريخی اكتفا میكنيم و اين مساله هيچ ارتباطی به دولتهای مسلط ندارد. نظام دمكراتيك میتواند پايهاش مبتنی بر نسبی نگری دمكراتيك باشد و نظام دمكراتيك غربی كاريكاتورهای روزنامههای غربی را هر شب اين مساله در كانالهای مختلف و اتفاقات بعد از آن به بحث گذاشته شد، از هر گروهی آمدند و بحث كردند و جامعه را برابر مسالهی جديد قرار دادند، بحث شد كه آيا بی حرمتی به پيامبر يك دين جايز است يا نه؟ جامعه، دانشگاه و سياستمداران به آن فكر كردند، نظريات مختلفی مطرح شد و اين نظر زير سوال رفت، اما جاهايی كه دمكراسی نبود خشنترين اقدامات انجام شد.
احمدی همچنين گفت: بسياری از دوستان اصلاح طلب پس از اينكه در انتخابات شكست خوردند نتيجه گرفتند كه شايد ما بيش از حد به دموكراسی پرداختيم و به نابرابری اجتماعی آن طور كه بايد نپرداختيم، اگر چه دولت هشت سال گذشته نابرابریهايی را به وجود آورد ولی بايد گفت كه از آزادی هم بد دفاع كرد. دولت گذشته به درستی از آزادی دفاع نكرد و اين يكی از درسهايی است كه ملت ما بايد بگيرد. بايد فشاری ايجاد كند برای تشكيل دولت دمكراتيك، آزادی بيان و مطبوعات و ايجاد سنديكاها. وقتی اينها شكل بگيرد ديگر شكست و عقب نشينی نخواهيم داشت.
احمدی با بيان اينكه «اگر دموكراتيك فكر كنيم و دولت دموكراتيك را بخواهيم متوجه میشويم كه نظامهای سياسی به هيچ وجه مقدس نيستند، گفت: اشكال كار ما اين نبود كه دمكراسی میخواستيم، اشكال ما اين بود كه برای دمكراسی خوب نايستاديم و پافشاری نكرديم، ما بايد ياد بگيريم كه در آينده با هم به طريق دمكراتيك زندگی كنيم. اگر شكلهايی از بيان دمكراتيك وجود داشته باشد میتواند نابرابریها شناخته شود. با اقتصاد هشتاد درصد دولتی سخت است اما بايد به دولت دمكراتيك تن داد.
" width="640" />