iran-emrooz.net | Tue, 29.11.2005, 13:53
ايسنا: «تقی رحمانی» گفت: بايد سياست را به نان و زندگی مردم نزديك كرد، سياست امر لوكسی نيست، بلكه نان مردم است.
به گزارش خبرنگار سياسی ايسنا، اين فعال سياسی با موضوع «نسبت ما و سياست» در برنامهای كه از سوی انجمن اسلامی دانشجويان چند دانشكده در دانشكدهی فنی دانشگاه تهران برگزار شد، اظهار داشت: دانشجو چه بخواهد و چه نخواهد درگير زندگی سياسی است، گاه برايش سياست میورزند و گاه در سياستورزی مشاركت میكند. انسانها نياز دارند كه قدرتمندان، نمايندگان و احزاب سياسی آنها را به درستی مديريت كنند.
وی افزود: با توجه به وجود دولت مدرن كه برخلاف دولتهای امپراطوری دخالت بسيار زيادی در زندگی انسانها دارد شما اساسا محكوم به سياستورزی هستيد. سياست مسالهی همهی انسانها و امری همگانی است. در حكومتهای سنتی جهان سوم سياست امری مذموم به شمار میرود. اما برای مثال در ايران بعد از انقلاب سياست ديگر مذموم نبود اما برخی میگفتند آن طور كه ما میخواهيم سياست بورزيد و اين كار منع ديگران از سياست است. رحمانی در ادامه گفت: ما در حكومتهای بعد از استقلال دچار پيچيدگی میشويم. هم دعوت به سياست میشويم و هم به سمت سياست بخشنامهيی هدايت میشويم كه اين آفاتی دارد. سياست اين است كه حداقل تحصيلكردگان و نخبگان سياسی بر اين نظارت كنند كه چه كسی اقتدار میگيرد. مشكل جامعهی ما اين است كه قبل از اينكه بدانيم چگونه سياسی هستيم سياستورزی دموكراتيك نداريم. يعنی سياست را پرهزينه میكنند؛ داوطلب كم میشود؛ عرصهی رقابت محدود میشود و در نتيجه كسانی كه لياقت دارند در جای خود قرار نمیگيرند.
وی افزود: مشكل سياستورزی در صد و پنجاه سال اخير كه به يك دور حركتهای انفجاری و انتهاری منتهی شده يكی اين است كه نظارت بر دولت خوشايند برخی نيست. اگر قبول كنيم كه در صورتی كه سياست نورزيم برایمان سياست خواهند ورزيد الزاماتی خلق میشود كه نگاه مشكلگشايانه به مسائل دارد.
رحمانی اظهار داشت: وقتی پوياترين جنبش اجتماعی كشور ما جنبش دانشجويی است كه آن هم دورهيی است و نهادهای مستقل برای سازمان دادن در جامعه وجود ندارد هزينهی سياستورزی افزايش پيدا میكند. مقطع دانشگاه مقطع تمرين سياستورزی است اما اگر بيرون از دانشگاه هم بتوان سياست ورزيد اين شهروندی است. مشكل عمدهی ما عدم استمرار در سياستورزی است چرا كه كاری پرهزينه است.
وی گفت: سياست به دليل اينكه لذتبخش است و اقتدار میآورد چيزی نيست كه حتی در كشورهايی كه دموكراسی در آن حاكم است حوزهی آن را باز بگذارند تا افراد به صورت چرخشی در آن وارد يا خارج شوند. سياستورزی پرهزينه باعث میشود مردم از سياست زده شوند، پس عدهای سياست را پرهزينه نگه میدارند تا رقيب كم شود.
رحمانی اضافه كرد: بعد از پايان دورهی اصلاحات و كسادی آن دوران خوبی برای نقد است. در اين دوران جمعيت زياد و همهمه احتياج نداريم بلكه میشود با نقد راههای گذشته راهی برای آينده كاويد. اكنون دورهای نيست كه سخنی بگوييم و جمعی برايمان كف بزنند بلكه دورهای است كه در وهلهی اول بايد خود و عملكرد خود را منصفانه نقد كرد.
وی با طرح اين پرسش كه «چرا در ايران قطار دموكراسی به منزل نرسيده است؟»، گفت: اولين مشكل ما در صد و پنجاه سال اخير آشفتگیهای فكری ماست كه از غرب وارد شده است. شما مدام در معرض انديشههايی قرار داريم كه در سرزمين خودشان درست هستند اما در سرزمينمان نارساند. مثلا ما زمانی میتوانيم از حقوق بشر و دموكراسی حرف بزنيم كه «شهروند» باشيم نه «تابع».
رحمانی گفت: روشنفكر و دانشگاه در معرض آرمانخواهیهايی قرار میگيرد كه در لفظ خود غلط نيستند اما تحقق آنها دشوار است، شروع خوبی دارد اما پايان آن غمانگيز است، در حقيقت آرمان خوب است به شرط اينكه چراغ راهمان باشد.
وی در ادامه مشكلات تحقق دموكراسی را اساسی دانست و افزود: در دانشگاههای ايران، تجربه و علم يكديگر را قطع نمیكنند. نمیشود در دانشگاه انديشه توليد كرد چرا كه ساختار اين طور شكل گرفته است. حتی در دولت هم وزارتخانهها و نهادهای موازی هم وجود دارد.
رحمانی همچنين گفت: بانی حكومت مدرن بر اساس دموكراسی وجود اصناف، احزاب و نهادهای مستقل، جامعهی سازمانيافته را تشكيل میدهد. اما فردگرايی باعث میشود كه شما بانی دموكراتيك نداشته باشيد و تنها رفتارهای شبه دموكراتيكی وجود داشته باشد كه استمرار ندارد. ما بايد تلاش كنيم كه حوزههای عمومی را قدرتمند كنيم چرا كه تا جامعهی سازمان داده نشود احزاب در ايران قدرتمند نمیشوند و به دموكراسی نمیرسند.
وی گفت: در جهان هيچوقت چپها حاكم نيستند چرا كه قاعدهی قدرت اين است. بايد از طريق احزاب و نهادهای مدنی بر دولت نظارت كرد. با وجود سياستورزی پرهزينه داوطلبان كم میشوند و شروع پر شتابی خواهيم داشت. پس روشنفكران بايد قبل از باز شدن فضا، برنامه و ايده داشته باشند و قبل از حركت همايش ايجاد كنند.
به گزارش خبرگزاری دانشجويان ايران، رحمانی افزود: اولين خروجی از نقد گذشته اين است كه بين توان و توقع نسبت برقرار كنيم. اگر سياست در ايران در ريل خود بيافتد ديگر دچار اين گونه افراط و تفريطها نمیشويم و به ميزانی كه دايرهی سياستورزان بسته باشد منافع اقليت محدود میشود و آنگاه مقابل منافع اكثريت قرار میگيرد.
وی در ادامه با بيان اينكه «دموكراسی نتيجهی جنگ اقشار اجتماعی و احزاب است كه با هم سازش میكنند»، اظهار كرد: دموكراسی لزوما امر تئوريك و اخلاقی نيست. اگر در شعار شفافيت و در استراتژی سماجت داشته باشيم برای محقق كردن برنامهها هم به صبوری احتياج داريم اما اگر آنها را محقق نكنيم نااميدی ايجاد میشود.
رحمانی سياست در ايران را دچار فراز و نشيبهای بسيار زيادی دانست و افزود: روشنفكران و كسانی كه میخواهند تئوری سياسی مطرح كنند بايد آن را به اجتماع نزديك كنند، حاكمان نيز بايد بگذارند تا تشكلها و نهادهای مستقل به وجود بيايد، در اين صورت راهی به سوی آينده باز خواهد شد.
وی همچنين گفت: متاسفانه در انجمنهای اسلامی دانشجويان انباشت صورت نمیگيرد تا تجربهها مورد استفادهی بقيه قرار گيرد و حالت هياتی مدرن در انجمنها حاكم است. ما بايد برای داشتن نقد درست از خودمان شروع كنيم چرا كه اگر بتوانيم در دورهی ركود نقد راهگشا داشته باشيم در مواجه با فضاهای ديگر میتوانيم درست حرف بزنيم.
اين فعال سياسی همچنين بر لزوم بازگشت به دانشگاه، ارتباط با دانشجويان، صنفی – سياسی بودن، نزديك كردن سياست به زيست دانشجو و برقراری نسبت بين توقع و توان از سوی انجمنهای اسلامی دانشجويان تاكيد كرد.
رحمانی در پاسخ به پرسشی دربارهی مانع بودن هزينهی سياستورزی، گفت: برای حركت اجتماعی تفاهم لازم است، اجماع صد نفر از حركت پراكندهی هزار نفر مفيدتر است، اكثريت بايد سياست بورزند تا اقليت راحت زندگی كنند.
وی دربارهی اعتراضات دانشجويی، گفت: در ايران معمولا گفتمانهای دانشجويی فراگير میشوند اما معمولا به درستی مهندسی نشدهاند. وقتی منافع را به بينشها نزديكتر كنيم راهحلها عملیتر میشوند. در هفتاد سال گذشته دولتهای زيادی دچار بحران شدهاند، اين نشان میدهد گفتمان تحولطلب موفق بوده اما مقصد نداشته است. طبقهی متوسط ما اكنون میتوانند به دموكراتها در حكومت امتياز دهند چرا كه خود به دليل نداشتن پول، قدرت و سازمانهای كافی نمیتوانند وارد دولت شوند.
رحمانی در پايان با تاكيد بر مشخص كردن نسبت جنبش دانشجويی با سياست، گفت: دانشجو رهبر نيست بلكه پيشتاز و آرمانخواه است.
" width="640" />