دوشنبه ۱۴ مهر ۱۴۰۴ -
Monday 6 October 2025
|
ابراهیم حمیدی / المجله / ۶ اکتبر ۲۰۲۵
دو سال پیش، در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، حملات حماس به اطراف نوار غزه، زلزلهای سیاسی و امنیتی را در منطقه رقم زد که پسلرزههای آن همچنان ادامه دارد. این رخداد صرفاً یک درگیری میان حماس و اسرائیل نبود؛ بلکه نقطه عطفی تاریخی بود که مرحلهای تازه در خاورمیانه آغاز کرد. پرونده ویژه شماره اکتبر نشریه «المجله» با عنوان «خاورمیانه پس از ۷ اکتبر» به بررسی تغییرات در توازن قدرت منطقهای طی دو سال گذشته و شناسایی برندگان و بازندگان این تحولات اختصاص یافته است.
از آن روز تاکنون، تحولات با سرعتی چشمگیر رخ دادهاند. جنگها ادامه یافتهاند، ابتکارات دیپلماتیک نیز متوقف نشدهاند — برخی به نتیجه رسیدهاند و برخی همچنان در حد آرزو باقی ماندهاند. نقشههای جدید هنوز ترسیم نشدهاند، اما یک نکته روشن است: محور منطقهای ایران تضعیف شده است.
حملات اسرائیل از غزه و لبنان به دمشق، بغداد، صنعا و حتی تهران گسترش یافت. پایگاهها و انبارهای مهم نابود شدند و فرماندهان ارشد کشته شدند. متحدان تهران درگیر نبردهایی پرهزینه و طولانی شدند. در عراق، نیروهای بسیج مردمی [حشد الشعبی] در موضع دفاعی قرار گرفتند. در لبنان، حزبالله درگیر جنگی فرسایشی در جنوب شد که نهایتاً به بیروت کشیده شد. در یمن، حوثیها میان حملات نظامی و فشارهای سیاسی فزاینده گرفتار شدند.
ضربهای راهبردی
بزرگترین ضربه به تهران در ۸ دسامبر وارد شد، زمانی که بشار اسد از قدرت در دمشق کنار گذاشته شد. اسد تنها یک متحد نبود؛ او ستون فقرات گسترش نفوذ ایران به سمت غرب و گذرگاه راهبردی آن به لبنان و مدیترانه بود. سقوط او شوکی راهبردی برای رهبر جمهوری اسلامی ایران بود که تهران را از مهمترین بازوی نفوذ خود و یکی از وفادارترین متحدانش در دهههای اخیر محروم کرد. با از دست رفتن سوریه، «محور مقاومت» یکی از ارکان اصلی خود را از دست داد و در معادلات منطقهای منزویتر و کمنفوذتر شد.
با این حال، هرچند ایران بهعنوان بازنده بزرگ ظاهر شده، این به معنای فروپاشی کامل محور نیست. هزینههای آن افزایش یافته، شتاب آن کاهش یافته و تصویر آن بهعنوان نیرویی در حال صعود خدشهدار شده است.
این موضوع بهویژه در ناتوانی نیروهای نیابتی و متحدان ایران در دفاع از برنامه هستهای و منافع ایران در برابر حملات اسرائیل و آمریکا در میانه سال نمایان شد. حتی در داخل ایران، بحثها درباره عقلانیت این درگیریهای خارجی شدت گرفتهاند، بهویژه در شرایطی که اقتصاد با چالشهای عمیق مواجه است و فشار افکار عمومی رو به افزایش است.
بازآرایی اسرائیل
در مقابل، اسرائیل بهسرعت خود را بازآرایی کرد. هرچند در ۷ اکتبر دچار شوک وجودی شد و تصویر امنیتیاش آسیب دید، که در ابتدا چنین مینمود که محور ایران ضربهای سنگین وارد کرده، اما در دو سال بعد، اسرائیل بار دیگر خود را بهعنوان بازیگری کلیدی در منطقه تثبیت کرد. عملیات علیه پایگاههای ایران را تشدید کرد و همکاری با شرکایی را تعمیق بخشید که تعامل با اسرائیل را یا تضمینی امنیتی میدانند یا راهی برای پیشرفت فناورانه.
با وجود اختلافات مکرر با واشنگتن، اسرائیل حمایت قاطع آمریکا را حفظ کرد، که با بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید تقویت شد. همچنین جایگاه برجستهتری در محاسبات راهبردی اروپا و آسیا یافت.
با این حال، جبهه داخلی بیثبات باقی ماند. بنیامین نتانیاهو با اتهامات فساد، فشار فزاینده مخالفان و شکافهای اجتماعی شدید مواجه بود. تصویر داخلی او آسیب دید، حتی در حالی که تلاش میکرد چهرهای مقتدر در خارج از کشور ارائه دهد و نقشه خاورمیانه را بازطراحی کند.
رابطه مبهم نتانیاهو با ترامپ نیز اوضاع را پیچیدهتر کرد. او همزمان بر میراث دوره اول ترامپ و توافقهای ابراهیم تکیه داشت و در عین حال میدانست که بازگشت ترامپ هم فرصتهایی به همراه دارد و هم خطراتی. آخرین مورد زمانی بود که ترامپ از کاخ سفید طرحی برای توقف «جنگ دیوانهوار» اعلام کرد — جنگی که طی دو سال، تلفات سنگینی از جمله آوارگی، مرگ و گرسنگی برای غیرنظامیان به بار آورده بود. این اعلام، معادلات را تغییر داد و نشان داد که آینده غزه دیگر صرفاً مسئلهای میان حماس و اسرائیل نیست، بلکه به مهرهای در بازی قدرتهای جهانی و منطقهای تبدیل شده است.
روزنههای امید
روزنههایی از امید نیز وجود داشت. مهمترین آنها موفقیت ابتکار سعودی–فرانسوی برای برگزاری اجلاس بینالمللی در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل با هدف راهحل دو کشوری بود. این اجلاس منجر به شناسایی کشور فلسطین از سوی کشورهایی چون فرانسه، بریتانیا و کانادا شد.
امروز، دو سال پس از واقعه ۷ اکتبر، میتوان گفت که خاورمیانه دیگر آن خاورمیانه سابق نیست. بهطرز طنزآمیزی، این منازعه دیگر صرفاً یک مسئله فلسطینی–اسرائیلی نیست. غزه به میدان آزمایش نبردهای قدرتی بسیار گستردهتر تبدیل شده است: میان ایران و اسرائیل، میان بازیگران منطقهای که در پی تثبیت نفوذ خود هستند، و میان قدرتهای جهانی که اولویتهای خود را در بحبوحه بحرانهایی از اوکراین تا شرق آسیا بازتعریف میکنند.
اکنون پرسش اصلی صرفاً درباره غزه نیست؛ بلکه درباره آن است که چه کسی در خاورمیانه جدید دست بالا را دارد. منطقه در نقطه عطفی ایستاده که مسیر آن را برای دستکم یک دهه آینده رقم خواهد زد.
| |||||||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025 | editor@iran-emrooz.net
|