جمعه ۲۴ مرداد ۱۴۰۴ -
Friday 15 August 2025
|
نعیم قاسم، رهبر حزبالله، روز جمعه با هشدار درباره احتمال وقوع جنگ داخلی اعلام کرد که اگر دولت لبنان تلاش کند با این گروه مورد حمایت ایران مقابله کرده یا آن را حذف کند، لبنان “هیچ حیاتی” نخواهد داشت.
به گزارش خبرگزاری رویترز، دولت لبنان در راستای طرحی مورد حمایت آمریکا، که پس از عملیات نظامی اسرائیل علیه حزبالله تدوین شده، خواستار کنترل تسلیحات است. حزبالله که چهار دهه پیش با حمایت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران تأسیس شد، همچنان یکی از گروههای قدرتمند در لبنان است.
اما این گروه در برابر فشارها برای خلع سلاح مقاومت میکند و اعلام کرده که تا زمانی که اسرائیل حملات خود را متوقف نکرده و اشغال نوار جنوبی لبنان، که از پایگاههای اصلی حزبالله بوده، را پایان ندهد، خلع سلاح ممکن نخواهد بود.
نعیم قاسم، رهبر حزبالله، در یک سخنرانی تلویزیونی گفت: «این کشور متعلق به همه ماست. ما با هم در عزت زندگی میکنیم و با هم حاکمیت آن را میسازیم؛ اما اگر شما در مقابل ما بایستید و سعی کنید با ما مقابله کرده یا ما را حذف کنید، لبنان هیچ حیاتی نخواهد داشت.»
اسرائیل در دو سال گذشته ضربات سنگینی به حزبالله وارد کرده و بسیاری از فرماندهان ارشد آن، از جمله حسن نصرالله، رهبر پیشین، را کشته، ۵۰۰۰ نفر از جنگجویانش را از بین برده و بخش زیادی از زرادخانه تسلیحاتی آن را نابود کرده است.
نخستوزیر لبنان، نواف سلام، اظهارات قاسم را حاوی تهدید ضمنی جنگ داخلی خواند و آنها را «غیرقابل قبول» توصیف کرد. او در پستی در شبکه اجتماعی ایکس، به نقل از مصاحبهای با روزنامه پانعرب الشرقالاوسط، گفت: «هیچ گروهی در لبنان اجازه ندارد خارج از چارچوب دولت لبنان سلاح حمل کند.»
کابینه لبنان هفته گذشته به ارتش مأموریت داد که تسلیحات را تنها به نیروهای امنیتی دولتی محدود کند، اقدامی که خشم حزبالله را برانگیخته است.
امکان گفتوگو وجود دارد
قاسم دولت لبنان را متهم کرد که «دستور آمریکایی-اسرائیلی برای حذف مقاومت را اجرا میکند، حتی اگر این امر به جنگ داخلی و ناآرامی داخلی منجر شود.»
با این حال، او گفت که حزبالله و جنبش امل، متحد شیعهاش، تصمیم گرفتهاند تا زمانی که هنوز امکان گفتوگو وجود دارد، از برگزاری اعتراضات خیابانی خودداری کنند.
قاسم افزود: «هنوز فضا برای بحث، اصلاحات و رسیدن به راهحل سیاسی قبل از تشدید اوضاع به سمت رویارویی که هیچکس خواستار آن نیست، وجود دارد.»
اما او هشدار داد: «اگر این وضعیت به ما تحمیل شود، ما آمادهایم و چارهای جز این نداریم... در آن زمان، اعتراضاتی در خیابانهای سراسر لبنان برگزار خواهد شد که تا سفارت آمریکا پیش خواهد رفت.»
درگیری میان حزبالله و اسرائیل، که بخشهایی از لبنان را ویران کرده، در اکتبر ۲۰۲۳ آغاز شد، زمانی که حزبالله در حمایت از متحد فلسطینی خود، حماس، در آغاز جنگ غزه، به مواضع اسرائیل در مرز جنوبی حمله کرد.
حزبالله و جنبش امل همچنان نفوذ سیاسی قابلتوجهی دارند و وزرای شیعه را در کابینه منصوب کرده و کرسیهای شیعه در پارلمان را در اختیار دارند. اما برای اولین بار در سالهای اخیر، آنها «سومین مانع» در کابینه را که در گذشته امکان وتوی تصمیمات دولت را به آنها میداد، در اختیار ندارند.
حزبالله همچنان از حمایت قوی در میان جامعه شیعه لبنان برخوردار است، اما درخواستها برای خلع سلاح این گروه در دیگر بخشهای جامعه لبنان افزایش یافته است.
رویکردی به حساب جمهوری اسلامی
احمد زیدآبادی، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی در یادداشت کوتاهی در تلگرام خود، نوشت اظهارات تهدیدآمیز نعیم قاسم رهبر حزبالله به حساب جمهوری اسلامی گذاشته خواهد شد. علی لایجانی روز چهارشنبه ۱۳ اوت (۲۲ مرداد) به لبنان سفر کرد و با نعیم قاسم دبیر کل حزبالله نیز دیدار داشت.
زیدآبادی نوشت:
«تهدید شیخ نعیم قاسم دبیر کل حزبالله مبنی بر غیرمسکون شدنِ لبنان بر اثر جنگ داخلی در صورت اصرار به خلع سلاح این گروه، چه نتیجهٔ دیدارش با علی لاریجانی باشد و چه به ابتکار سازمان تحت رهبریاش، محافل منطقهای و بینالمللی آن را به حساب رویکرد جمهوری اسلامی میگذارند.
این اتفاق رابطهٔ تهران با کشورهای عرب، بخصوص در حوزهٔ جنوبی خلیج فارس و مذاکرات احتمالی با اتحادیهٔ اروپا را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد.
در عین حال، انتخاب آقای لاریجانی به عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی نیز از جانب آنها نه اقدامی در جهت ورود ایران به دیپلماسی و مذاکره بلکه حرکتی برای ایستادگی و مقاومت بر مواضع مرسوم جمهوری اسلامی تفسیر میشود.
آیا این به معنای خروج سیاست رسمی جمهوری اسلامی از وضعیت تعلیق به نفع آماده شدن برای رویارویی است؟
گامهای بعدی مشخص خواهد کرد.»
جمعه ۲۴ مرداد ۱۴۰۴ -
Friday 15 August 2025
|
هیچچیز برای شی جینپینگ ترسناکتر از آبِ وان حمام پدرش نبود
مصاحبه تازهترین شماره هفته نامه اشپیگل با «جوزف توریگیان» نویسنده کتابی در باره زندگی پدر شی جینپینگ، رهبر کنونی چین
شی جونگشون در ۱۴ سالگی تلاش کرد معلمش را بکشد. سپس معاون نخستوزیر جمهوری خلق چین شد و سرانجام به دست مائو بهعنوان خائن معرفی گردید. نویسنده جوزف توریگیان زندگی پدر رهبر کنونی چین را بررسی کرده است.
جوزف توریگیان در دانشگاه آمریکایی واشینگتن دیسی درباره رژیمهای اقتدارگرا، بهویژه چین و روسیه، تحقیق و تدریس میکند. زندگینامه او با عنوان «منافع حزب در اولویت است» (The Party’s Interests Come First) (انتشارات دانشگاه استنفورد) داستان زندگی سیاستمداری را روایت میکند که «هم قربانی بود و هم عامل سرکوب»: یعنی شی جونگشون، پدر شی جینپینگ رهبر کنونی چین.
اشپیگل: آقای توریگیان، خارج از روایتهای تبلیغاتی پکن، درباره دوران جوانی شی جینپینگ (Xi Jinping) اطلاعات چندانی وجود ندارد. گفته میشود پدر او، شی جونگشون (۱۹۱۳–۲۰۰۲) (Xi Zhongxun)، فردی خشن و سختگیر بوده است. آیا پسر از او میترسید؟
توریگیان: شی جونگشون، مانند بسیاری از همنسلانش، برای تنبیه فرزندان از مجازاتهای بدنی استفاده میکرد. یک آشنای خانوادگی این رابطه را «فئودالی» توصیف کرده بود. خود شی جینپینگ گفته که در کودکی هیچچیز به اندازه بیدار شدن نیمهشب توسط پدرش برای رفتن به حمام و شستوشو در آب وانی که او قبلاً استفاده کرده بود ترسناک نبود. شی جونگشون معتقد بود استفاده فقط یکبار از آب، اسراف است، بنابراین پسر خوابآلود و برادر کوچکش را از تخت بیرون میکشید تا از آن آب برای شستشو استفاده کنند.
اشپیگل: شی جونگشون از سال ۱۹۵۹ معاون نخستوزیر چین بود. این فکر صرفهجویی از کجا میآمد؟
توریگیان: دقیقاً به همین دلیل. او از نسل بنیانگذاران جمهوری خلق بود. پس از پیروزی در جنگ داخلی ۱۹۴۹، بسیاری از اعضای نخبگان کمونیست میترسیدند که فرزندانشان به دلیل جایگاه بالای خانواده، در رفاه پرورش یابند و نرمخو شوند. و این را برای انقلاب مهلک میدانستند. شی فرزندانش را بسیار سختگیرانه تربیت میکرد و بیوقفه برایشان از انقلاب داستان میگفت، به قول خود شی جینپینگ «آنقدر که گوشهایمان پینه بسته بود».
اشپیگل: شما نوشتهاید که از میان هفت فرزند، جینپینگ محبوبترین فرزند او بود.
توریگیان: او جینپینگ را بهویژه پسری مقاوم و سرسخت میدانست. خودش میگفت جینپینگ «دارای شور و شوق» است و توان بالایی برای تحمل سختیها دارد. این ویژگی برایش مهم بود، چون آن را با جوانی دشوار خودش و محرومیتهای دوران جنگ داخلی که او را آبدیده کرده بود، مقایسه میکرد. شی جونگشون سیاستمداری پرتناقض، و درعینحال مردی زخمخورده بود. دوران جوانی او چنان آسیبزا بود که تا پایان عمر از کابوس رنج میبرد.
اشپیگل: چه تجربههایی داشت که به این حالت رسیده بود؟
توریگیان: او در شمال شیآن (Xi’an)، پایتخت باستانی امپراتوری، بزرگ شد. در اوایل قرن بیستم، آن منطقه مکانی غمانگیز بود که قحطی و راهزنی بر آن حاکم بود. چین در حال فروپاشی بود و تحت فشار قدرتهای استعماری غرب قرار داشت. در چنین شرایطی، شی جونگشون نوجوان برای نخستین بار نوشتههای کمونیستی را خواند. بعدها اعتراف کرد که آن مطالب را نمیفهمید، اما حزب کمونیست تازهتأسیس را راه نجات چین از مصیبتها میدانست. در ۱۴ سالگی، یک عضو حزب کمونیست به او مأموریت داد تا یک معلم وفادار به دولت را بکشد. شی تلاش کرد، اما سوءقصدش با سم ناکام ماند و به زندان افتاد.
اشپیگل: تلاش برای قتل آنهم در سن ۱۴ سالگی!
توریگیان: این نشان میدهد که او در محیطی سرشار از خشونت رشد کرده بود. او خیلی زود آزاد شد، اما همچنان تحت تعقیب ماند. وقتی از زندان بیرون آمد، بدنش پر از زخم و دملهایی بود که در زندان شکل گرفته بود و بهسختی میتوانست راه برود. در کنار این، تراژدیهای خانوادگی هم رخ داد: پدرش اندکی بعد درگذشت، احتمالاً به دلیل فشار روحی ناشی از اقدام پسرش به قتل. سپس مادرش مرد، و دو خواهرش از گرسنگی جان باختند. بهعنوان فرزند بزرگ، اکنون مسئول تأمین خانواده بود، با این حال به فعالیتهای انقلابی ادامه داد.
اشپیگل: کمی بعد از اعلام جمهوری خلق توسط مائو در ۱۹۴۹، شی جونگشون وزیر تبلیغات شد. پیشتر گفته بود که حزب برای تثبیت قدرت باید «مدتی بیرحم باشد» و «به اندازه کافی بکشد تا رعب و وحشت ایجاد کند». این حرف چه چیزی درباره نگرش حزب کمونیست به انسان میگوید؟
توریگیان: این حرف نشاندهنده آن دیدگاه هولناک است که گویا «مقدار درست»ی از کشتار وجود دارد که باید انجام شود تا حکومت مؤثر باشد. طنز ماجرا اینجاست که بعدها شی جونگشون شهرت یافت به اینکه انسانیترین و لیبرالترین نوع کادر حزبی بود که حزب کمونیست پرورانده است. امروز دیگر دوران اعدامهای دستهجمعی گسترده گذشته است، اما یک چیز از دوره شی جینپینگ باقی مانده: این باور که بسیار مفید است که مردم از حزب بترسند.
اشپیگل: شی جینپینگ ۹ ساله بود که پدرش در سال ۱۹۶۲ ناگهان از سوی حزب بهعنوان خائن معرفی شد. علت این سقوط، رمانی درباره انقلاب در شمالغرب چین ــ پایگاه قدرت شی ــ بود که توسط یک آشنای خانوادگی نوشته شده بود. مائو او را متهم کرد که پشت انتشار این رمان بوده تا به او حمله کند. در پی آن، حبس خانگی، زندان، کار در کارخانهای در نقطهای دیگر از کشور و ۱۶ سال کنار گذاشتهشدن سیاسی در انتظارش بود. شی جینپینگِ جوان این دوره را چگونه گذراند؟
توریگیان: این برای کل خانواده تحقیرآمیز بود. بچهها سالها پدرشان را ندیدند و شایعاتی شنیدند که او مرده است. وقتی سرانجام از تبعید به پکن بازگشت، حتی نمیتوانست پسرانش را از هم تشخیص دهد. شی جینپینگ طعم آزار و تعقیب را شخصاً چشید.
اشپیگل: در کتاب شما یک خاطره تکاندهنده از کودکی او آمده است. این رویداد در جریان انقلاب فرهنگی رخ داد ــ دههای پیش از مرگ مائو که در آن هر کس حتی فقط به خاطر نسبت خانوادگی با یک «فرد اشتباه» میتوانست خائن اعلام شود.
توریگیان: شی جینپینگ حدود ۱۳ سال داشت. آن زمان مرتب «جلسات مبارزه» برگزار میشد که در آن، بهاصطلاح ضدانقلابیها را در انظار عمومی تحقیر میکردند. آنها باید در «خودانتقادی»های طولانی، به گناه خود اعتراف میکردند. یکی از این نشستها که در آن شی جینپینگ به خاطر پدر مغضوبش به نمایش گذاشته شد، در مدرسه عالی حزبی پکن ــ محل کار مادرش چی شین ــ برگزار گردید. شی جینپینگ مجبور شد روی صحنه بایستد و کلاهی بر سرش گذاشتند که آنقدر با وزنه سنگین شده بود که سرش پایین میافتاد. وقتی جمعیت فریاد میزد: «مرگ بر شی جینپینگ!»، مادرش در میان تماشاگران ناچار شد مشت خود را بالا ببرد و همراهی کند.
اشپیگل: از دوران مدرسه شی جینپینگ چه میدانیم؟
توریگیان: او و خواهر و برادرانش به مدرسه راهنمایی «اول اوت» میرفتند. این یکی از مدارس پکن بود که عمدتاً فرزندان نخبگان در آن تحصیل میکردند. مدرسه شبانهروزی بود و شی جینپینگ در طول هفته در آن زندگی میکرد. آموزش بسیار سخت و به سبک نظامی بود و دانشآموزان کتابهایی درباره میراث انقلابیون، یعنی پدر و مادرشان، میخواندند. جالب اینجاست که حتی در دوره تبعید پدرش هم درس خواندن را در همان مدرسه ادامه داد. تصور کنید چقدر دشوار بود که در محیطی درس بخواند که بچههای دیگر مدام به مقامهای پدرانشان افتخار میکردند.
اشپیگل: با توجه به همه کارهایی که حزب با خانواده شی کرده بود، ممکن بود انتظار برود که آنها از نظام فاصله بگیرند. اما برعکس شد. شما صحنهای را توصیف میکنید که در آن پدر و پسر با زیرپیراهنی کنار هم نشستهاند، سیگار میکشند و شی جینپینگ با افتخار سخنرانیهای مائو ــ همان کسی که آنها را به این روز انداخت ــ از حفظ میخواند. چرا چنین وفاداریای؟
توریگیان: شی جونگشون باور داشت که حزب همیشه حق دارد. اگر حزب میگفت او خائن است، وظیفهاش این بود که در درون خود دنبال اشتباهاتی بگردد که شاید از جهت نظری مرتکب شده باشد. هرچند بسیاری از اتهامات بیاساس بود ــ او حتی آن رمان جنجالی را شخصاً منفی ارزیابی کرده بود ــ اما اعتراف میکرد که هیچکس در برابر «میکروب» لیبرالیسم بورژوایی مصون نیست و شاید او هم آلوده شده باشد. اینکه حتی وقتی به زمین خورده بود همچنان به حزب وفادار ماند، بعدها وقتی پس از بیش از یک دهه و نیم از او اعاده حیثیت به عمل آمد، مایه افتخارش بود. شی جینپینگِ جوان نیز مشابه همین احساس را داشت، که این را میتوان از هشت بار درخواستش برای پیوستن به اتحادیه جوانان کمونیست فهمید.
سیاستمدار استانی شی جینپینگ در حوالی سال ۲۰۰۰، پشت سر پدرش شی جونگشون، دخترش شی مینگ زه و همسرش پنگ لی یوان
اشپیگل: ایمان تزلزلناپذیر، خودسرزنشی، اعتراف و بخشش: آیا ممکن است حزب کمونیست بیخدا در جهانبینیاش کمی شبیه کاتولیکها باشد؟
توریگیان: در سخنرانیهای کتابم در آمریکا، مردم اغلب به من میگویند که اینها چقدر شبیه چیزهایی است که در مدرسه کاتولیک یاد گرفتهاند. البته، مبارزه طبقاتی کاملاً متفاوت است از پیام انجیل درباره عشق به همنوع. اما در نامه پولس به رومیان آمده: «ما به رنج خود میبالیم، زیرا میدانیم که رنج، بردباری میآفریند».
اشپیگل: یا همانطور که شی جینپینگ با افتخار در مصاحبهای گفت: «من از بیشترِ مردم، بیشتر رنج کشیدهام.»
توریگیان: برای شی همیشه مهم بود که مسیر پررنج خود را برجسته کند. او میخواست با این کار در برابر اتهام رانتخواری خانوادگی از خود دفاع کند. البته واضح است که چندینبار موقعیت پدرش به پیشرفت کاریاش کمک کرد. اما در عین حال، درست است که او یک «شاهزاده بیاهمیت» (Prinzling) کلاسیک، آنطور که با تحقیر به فرزندان اشراف سرخ چین میگفتند، نبود. از یک سو، چون پدرش زودتر از بسیاری دیگر از رهبران همسرنوشتش سقوط کرده بود. و از سوی دیگر، چون او در نوجوانی طی انقلاب فرهنگی به روستا فرستاده شد ــ آن هم به منطقهای بسیار فقیر ــ و بیش از بسیاری از جوانان دیگری که به تبعید روستایی فرستاده شده بودند، در آنجا ماند.
اشپیگل: وقتی شی جینپینگ در سال ۲۰۱۲ به قدرت رسید، بسیاری او را به اشتباه یک اصلاحطلب پنداشتند، چون پدرش از کسانی بود که از آنها اعاده حیثیت شده بود و به عنوان فردی لیبرال شهرت داشت. آیا شی جونگشون واقعاً چنین بود؟
توریگیان: بله و خیر. در دههٔ هشتاد، «شی جونگشون» (پدر شی جینپینگ) از این ایده حمایت میکرد که باید به اقلیتهای قومی مانند تبتیها و اویغورها گوش داد. او گاهی به جای سرکوب، بر گفتوگو تکیه میکرد و حتی از تصویب قانونی برای حمایت از مخالفان سیاسی سخن گفت — که از منظر امروز، باورنکردنی به نظر میرسد. اما در نهایت، او همیشه از خط رسمی حزب دفاع میکرد. حتی وقتی این خط به معنای کشتن صدها دانشجوی طرفدار دموکراسی در میدان تیانآنمن در سال ۱۹۸۹ بود..
اشپیگل: در یک مورد، موضع شی جونگشون روشن بود: او پس از دوران مائو، دربارهٔ بازگشت به دیکتاتوری تکنفره و ایجاد کیش شخصیت هشدار داده بود. امروز که با هم صحبت میکنیم، سه تا از چهار مقالهٔ صفحهٔ اول روزنامهٔ حزبی «مردم» دربارهٔ شی جینپینگ است و تصویر جلد چهار بار چهرهٔ او را نشان میدهد. پدرش امروز چه میگفت؟
توریگیان: یک روشنفکر چینی یکبار به شوخی گفت: «شی جینپینگ پسر شی جونگشون نیست، بلکه نوهٔ مائو تسهتونگ است.» وقتی شی پدر در سال ۲۰۰۲ درگذشت، شی جینپینگ هنوز یک سیاستمدار استانی بود. مسلم است که تمرکز این همه قدرت در دستان او تصادفی نیست، بلکه در ذات همان حزبی است که شی جونگشون زندگیاش را وقف آن کرده بود. یک حزب انقلابی رهبران مطلقه میآفریند.
اشپیگل: شی جینپینگ که یک غیراصلاحگرا است چه چیزی از پدر «گاهبهگاه اصلاحگر» خود آموخته؟
توریگیان: مثل پدرش، شی جینپینگ معتقد است که رفاه مادی به تنهایی مخرب است. اگر مردم، کمونیسم را تنها یک افسانه بدانند، این میتواند به معنای پایان حزب باشد. شی این را یکی از دلایل فروپاشی اتحاد شوروی میداند. در چین نیز پس از انقلاب فرهنگی، بسیاری از مردم به دنبال خوشگذرانی، پول درآوردن و زندگی آزادانه بودند. چون دیگر به کمونیسم ایمان نداشتند، بسیاری به طور فزایندهای به دنبال معنای زندگی در ادیان مختلف مانند کاتولیک و بودیسم بودند. برای حزب، این وضعیت یک رقیب بود. شی جینپینگ میخواهد مردم یک هدف معنوی والاتر داشته باشند، اما این هدف چیزی جز ملیگرایی چینی تحت حاکمیت حزب کمونیست نیست.
اشپیگل: یعنی مردم باید حاضر باشند آزادی فردی خود را قربانی کنند؟
توریگیان: در فرهنگ سیاسی کمونیسم، یک مفهوم کلیدی وجود دارد: «ساختهشدن» یا «آبدیده شدن» شخصیت فردی. چگونه میتوان آبدیده شد؟ با عبور از آتش. در دیدگاه اخلاقی و تاریخی شی جین پینگ، نسل پدرش با جنگیدن در جنگ داخلی از آتش عبور کردند. نسل خودش نیز با تحمل انقلاب فرهنگی این کار را انجام داد. اما این مسئله برای نسل سوم، یعنی نسل امروزی، دشوار است.
اشپیگل: چون آتشی نبوده که [این نسل] از آن عبور کرده باشد؟
توریگیان: از یک نظر، کرونا آتش این نسل بود. اما آیا سختیهای همهگیری ایمان جوانان چینی به حزب را تقویت کرد؟ بیشتر برعکس. امروز پدیدههایی مثل tangping (به معنی «دراز کشیدن» یا در اصل کنار کشیدن از جامعه) و runxue («هنر فرار» یا تمایل به مهاجرت) را میبینیم. شی در سخنرانیهایش تأکید میکند که جوانان باید یاد بگیرند «طعم تلخی را بچشند». سؤال این است: آیا چینیها واقعاً آمادهاند برای بار سوم سوار دور باطل بردباری (Karussell der Duldsamkeit) را تحمل کنند؟
اشپیگل: از یک طرف شی میگوید: ببینید حزب چقدر کشور را برای شما مرفه و قابلزندگی کرده است. از طرف دیگر هشدار میدهد: باید همچنان رنج بکشید، وگرنه بورژوا و تنبل میشوید. به نظر میرسد او تلاش میکند آرزوهای پدرش، متولد ۱۹۱۳، را به نسل دخترش، متولد ۱۹۹۲، تحمیل کند.
توریگیان: بله، این پروژهٔ اوست. یکی از معدود دفعاتی که در رسانههای چینی از دخترش نام برده شد، مصاحبهٔ «پنگ لییوان» (Peng Liyuan) همسر شی، پس از زلزلهٔ ویرانگر سیچوان (Sichuan) در سال ۲۰۰۸ بود. او گفت که دخترشان در پاکسازی خرابهها کمک میکند تا با مردم نیازمند یکی شود. به زبان دیگر: تا خودش را «آبدیده» کند.
اشپیگل: در پایان کتابتان مینویسید که هم شی جونگشون و هم شی جینپینگ یک «پیمان فاوستی» بستهاند. منظورتان چیست؟
توریگیان: در اثر «فاوست» گوته، فاوست روح خود را به شیطان میفروشد تا به دانشی بیپایان دست یابد. او برای چیزی که بسیار ارزشمند میداند، بهای وحشتناکی میپردازد. شی جینپینگ، مثل پدرش، معتقد است که حاکمیت مطلق حزب تنها راه نجات چین از سختیهاست. چیزی با ارزشتر از این وجود ندارد. اما بهایی که خانوادهٔ «شی» برای این باور پرداختهاند، رنج انسانی عظیمی بوده است. شی جینپینگ یکبار به آنگلا مرکل، صدراعظم وقت آلمان، گفته بود که در نوجوانی «فاوست» را خوانده است. او اعتراف کرد که داستان را کاملاً درک نکرده.
اشپیگل: آقای توریگیان، از شما برای این گفتوگو سپاسگزاریم.
Nichts fürchtete Xi Jinping mehr als das Badewasser seines Vaters
Nr. 34 / 14.8.2025 DER SPIEGEL
| |||||||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025 | editor@iran-emrooz.net
|