يكشنبه ۱ تير ۱۴۰۴ -
Sunday 22 June 2025
|
ادوارد وونگ / نیویورک تایمز / ۲۶ مه ۲۰۲۵
برای دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، هر زمانی برای معاملهگری مناسب است، اما اکنون بیش از هر زمان دیگری، بهویژه با رهبران چین و روسیه. هفته گذشته، آقای ترامپ اعلام کرد که قصد دارد تجارت با روسیه را عادیسازی کند و به نظر میرسد فشار بر مسکو برای پایان دادن به جنگ با اوکراین را کاهش داده است. همچنین، او تلاش میکند تا با ترغیب رهبر چین به تماس تلفنی با او، از تبعات جنگ تجاری جهانی خود بکاهد.
آقای ترامپ در مصاحبهای اخیر با مجله تایم گفت: «همه ما میخواهیم معامله کنیم. من یک فروشگاه عظیم و زیبا دارم و همه میخواهند در آن خرید کنند.»
برخی تحلیلگران سیاست خارجی معتقدند که آقای ترامپ ممکن است چیزی حتی بزرگتر در ذهن داشته باشد که شامل روسیه و چین میشود، معاملهای نهایی و عظیم. اقدامات و اظهارات او نشان میدهد که او ممکن است جهانی را تصور کند که در آن سه قدرت بزرگ بهاصطلاح — ایالات متحده، چین و روسیه — هر یک بر بخشی از جهان تسلط داشته باشند. این رویکرد یادآور سبک امپراتوری قرن نوزدهمی است.
آقای ترامپ گفته است که میخواهد گرینلند را از دانمارک بگیرد، کانادا را ضمیمه کند و کنترل کانال پاناما را دوباره به آمریکا بازگرداند. این تلاشها برای گسترش تسلط آمریکا در نیمکره غربی، واضحترین نشانههای تمایل او به ایجاد حوزه نفوذ در حیاط خلوت این کشور است.
او از متحدان انتقاد کرده و درباره خروج نیروهای آمریکایی از سراسر جهان صحبت کرده است. این میتواند به نفع روسیه و چین باشد که به دنبال کاهش حضور امنیتی آمریکا در اروپا و آسیا هستند. آقای ترامپ اغلب از ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، و شی جینپینگ، رهبر چین، بهعنوان مردانی قوی و باهوش که دوستان نزدیک او هستند، تمجید میکند.
در همین راستا، آقای ترامپ تلاش کرده است تا کنترل روسیه بر برخی از سرزمینهای اوکراین — و دسترسی آمریکا به منابع معدنی اوکراین — را بهعنوان بخشی از یک توافق صلح بالقوه رسمی کند. منتقدان میگویند این توافق عملاً اوکراین را تجزیه میکند، مشابه آنچه قدرتهای بزرگ در عصر امپراتوریها انجام میدادند. هفته گذشته، آقای ترامپ و آقای پوتین در یک تماس تلفنی دوساعته درباره اوکراین صحبت کردند.
آقای ترامپ در شبکههای اجتماعی نوشت: «فضا و روح گفتوگو عالی بود.»
مونیکا دافی تفت، استاد سیاست بینالملل در دانشکده فلچر دانشگاه تافتس، میگوید که رهبران ایالات متحده، روسیه و چین همگی به دنبال «گذشتهای خیالی هستند که آزادتر و باشکوهتر بود.» او در مقالهای جدید در مجله فارین افرز نوشت: «فرمانروایی و گسترش حوزههای نفوذ، ظاهراً حس عظمت رو به زوال را بازمیگرداند.» اصطلاح «حوزههای نفوذ» در کنفرانس برلین ۱۸۸۴-۱۸۸۵ شکل گرفت، جایی که قدرتهای اروپایی طرحی رسمی برای تقسیم آفریقا تدوین کردند.
برخی ناظران نزدیک به آقای ترامپ، از جمله مقامات دولت اول او، هشدار میدهند که نباید اقدامات و اظهارات او را استراتژیک تلقی کرد. آنها استدلال میکنند که اگرچه آقای ترامپ ممکن است دیدگاههای قوی و دیرینهای در مورد چند موضوع، بهویژه مهاجرت و تجارت، داشته باشد، اما چشماندازی برای نظم جهانی ندارد.
با این حال، نشانههایی وجود دارد که آقای ترامپ و شاید برخی از دستیارانش به شیوهای فکر میکنند که امپراتورها زمانی برای حوزههای نفوذ در نظر داشتند. استفن ورتهایم، مورخ سیاست خارجی آمریکا در مؤسسه کارنگی برای صلح بینالملل، میگوید: «بهترین شواهد، تمایل ترامپ به گسترش آشکار حوزه نفوذ آمریکا در نیمکره غربی است.»
اما ایجاد حوزه نفوذ در عصر پساامپریالیستی، حتی برای یک ابرقدرت، آسان نیست. ماه گذشته، کاناداییها مارک کارنی، نخستوزیر ضدترامپ را انتخاب کردند که حزب لیبرال او تا پیش از اظهارات تهاجمی آقای ترامپ درباره کانادا، به نظر میرسید در انتخابات شکست خواهد خورد. رهبران گرینلند، منطقهای خودمختار از دانمارک، ایده کنترل آمریکا را رد کردهاند. مقامات چینی تهدید کردهاند که مانع از فروش کسبوکار یک شرکت هنگکنگی، که دو بندر در کانال پاناما را اداره میکند، به سرمایهگذاران آمریکایی شوند.
یون سان، تحلیلگر چین در مرکز استیمسون در واشنگتن، میگوید: «چین بهراحتی و بدون مبارزه، منافع خود در نیمکره غربی را رها نخواهد کرد.»
با این حال، آقای ترامپ و دستیارانش همچنان در تلاشند تا نفوذ آمریکا را از مدار قطب شمال تا منطقه پاتاگونیای آمریکای جنوبی گسترش دهند. وقتی آقای کارنی این ماه در دفتر بیضی به آقای ترامپ گفت که کانادا «فروشی نیست»، آقای ترامپ پاسخ داد: «هرگز نگو هرگز.»
در مارس، جِیدی ونس، معاون رئیسجمهور، از یک پایگاه نظامی آمریکا در گرینلند بازدید کرد تا بر تمایل آقای ترامپ برای تصاحب این سرزمین تأکید کند. همچنین، بیدلیل نیست که دو سفر مهم مارکو روبیو، وزیر امور خارجه، از زمان تصدی این سمت، به آمریکای لاتین و کارائیب بوده است.
در السالوادور، آقای روبیو با نایب بوکله، رهبر اقتدارگرا، مذاکره کرد تا این کشور مهاجران اخراجشده توسط دولت آمریکا را زندانی کند، که عملاً یک مستعمره کیفری آمریکایی ایجاد میکند. آقای روبیو همچنین بر پاناما برای موضوع بنادر فشار آورده است.
آقای روبیو، بهعنوان سناتور فلوریدا، در جلسهای در ژوئیه ۲۰۲۲ گفت که تمرکز بیشتر بر نیمکره غربی «برای امنیت ملی و منافع اقتصادی ملی ما حیاتی است.» او افزود: «جغرافیا مهم است، زیرا نزدیکی اهمیت دارد.»
در طول آن سفر به منطقه، از آقای روبیو پرسیده شد که آیا مقامات دولت درباره ایجاد حوزههای نفوذ، که شامل مذاکره درباره محدودیتهای حضور هر ابرقدرت، از جمله در آسیا، میشود، بحث کردهاند. آقای روبیو، که دیدگاههای سیاست خارجی متعارفتری نسبت به آقای ترامپ دارد، تأکید کرد که ایالات متحده اتحادهای نظامی خود در آسیا را حفظ خواهد کرد. این اتحادها به آمریکا اجازه میدهند تا نیروهایی در سراسر منطقه مستقر کند.
او گفت: «ما درباره حوزههای نفوذ صحبت نمیکنیم. ایالات متحده یک ملت هند-اقیانوسیه است. ما روابطی با ژاپن، کره جنوبی، فیلیپین داریم و این روابط را ادامه خواهیم داد.»
برخی تحلیلگران میگویند رویکرد آقای ترامپ به جنگ اوکراین با مفهوم حوزههای نفوذ سازگار است. ایالات متحده با یک قدرت بزرگ دیگر — روسیه — درباره تعیین مرزهای یک کشور کوچکتر مذاکره میکند و خود تلاش میکند تا منابع طبیعی را کنترل کند.
آقای ترامپ شرایط توافقی را پیشنهاد کرده است که عمدتاً به نفع روسیه است، از جمله بهرسمیتشناختن حاکمیت روسیه بر کریمه و پذیرش اشغال بخشهای وسیعی از شرق اوکراین توسط روسیه. این هفته، آقای ترامپ حتی به نظر میرسد از درخواست خود برای آتشبس فوری روسیه با اوکراین عقبنشینی کرده است. پیشتر، او اوکراین را وادار به امضای توافقی کرد که به شرکتهای آمریکایی دسترسی به منابع معدنی این کشور را میدهد.
حامیان پیشنهاد توافق آقای ترامپ میگویند این پیشنهاد واقعیتهای موجود را منعکس میکند، زیرا اوکراین برای اخراج اشغالگران روس با مشکل مواجه است. اما ستایشهای آقای ترامپ از آقای پوتین و روسیه، و تردید مداوم او نسبت به نقش آمریکا در ناتو، نگرانیهایی را در میان کشورهای اروپایی درباره کاهش احتمالی حضور آمریکا در حوزه جغرافیایی آنها برانگیخته است.
همین موضوع در مورد تایوان و امنیت آسیا نیز صدق میکند. آقای ترامپ آنقدر از تایوان انتقاد کرده و شی جینپینگ، رهبر چین، را ستایش کرده است که مقامات تایوانی و آمریکایی نگرانند که آیا او در حمایت تسلیحاتی آمریکا از تایوان، که توسط قانون کنگره الزامی شده است، تردید خواهد کرد یا خیر.
آقای ترامپ میگوید میخواهد با چین به توافق برسد. اینکه آیا این توافق فراتر از تعرفهها، به موضوعاتی مانند تایوان و حضور نظامی آمریکا در آسیا خواهد پرداخت، سؤالی باز است. خانم سان میگوید: «پکن دوست دارد معامله بزرگی با آمریکا در مورد حوزههای نفوذ داشته باشد، و تمرکز اصلی آن بر تایوان خواهد بود.»
مقامات دولت ترامپ جزئیاتی درباره اینکه ایالات متحده تا چه حد در صورت تهاجم چین از تایوان دفاع خواهد کرد، ارائه نکردهاند. در جلسه تأیید صلاحیت، البریج اِی. کولبی، معاون وزیر دفاع در امور سیاستگذاری، از سناتور تام کاتن، جمهوریخواه آرکانزاس، پرسیده شد که چرا موضع او در دفاع از تایوان اخیراً «نرمتر» به نظر میرسد. آقای کولبی گفت که تایوان «منافع حیاتی» برای ایالات متحده نیست و تعهدی مبهم به آسیا را تأیید کرد: «منافع اصلی آمریکا در جلوگیری از هژمونی منطقهای چین است.»
* ادوارد وونگ، گزارشگر سیاست خارجی آمریکا و نویسنده کتاب جدیدی درباره چین است. او این مقاله را از واشنگتن و از سفری در نیمکره غربی با مارکو روبیو، وزیر امور خارجه، گزارش کرده است.
| |||||||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025 | editor@iran-emrooz.net
|