يكشنبه ۱ تير ۱۴۰۴ -
Sunday 22 June 2025
|
میرَو زونساین / نیویورک تایمز / ۲۱ مه ۲۰۲۵
در ۱۲ مه، یک شهروند دوتابعیتی آمریکایی-اسرائیلی و سرباز ارتش اسرائیل به نام «ایدن الکساندر» پس از مذاکرات مستقیم ایالات متحده با حماس که اسرائیل را دور زد، از اسارت در غزه آزاد شد. تصاویری که با آزادی او منتشر شد، بیشتر شبیه به عملیاتی آمریکایی بود که صرفاً در اسرائیل رخ داده بود. این «آدام بوهلر»، مذاکرهکننده آمریکایی گروگانها ـــ که در ماه مارس گفتوگوهایی مستقیم با حماس انجام داده بود ـــ بود که مادر آقای الکساندر را در پرواز از خانهاش در آمریکا به اسرائیل همراهی کرد، و این «استیو ویتکاف»، نمایندهی آمریکایی بود که تلفنی به دست او داد تا بتواند لحظهی آزادی با پسرش صحبت کند. تیتر اخبار بر تماس تلفنی رئیسجمهور ترامپ با آقای الکساندر تأکید داشتند. پیام روشن بود: این ترامپ بود ـــ نه نخستوزیر بنیامین نتانیاهو ـــ که سرباز اسرائیلی را از غزه بیرون آورد.
این، همان دولت ترامپی نیست که نتانیاهو مشتاقانه در انتظارش بود. در تقریباً تمام مسائل راهبردی و ژئوپولیتیکی مهم برای اسرائیل ــ از تلاش برای توافقی جدید با ایران درباره برنامه هستهای، تا آتشبس با حوثیها، از پذیرش حکومت جدید سوریه تا مذاکره مستقیم با حماس بر سر آزادی گروگانها ــ ترامپ نهتنها اسرائیل را دور زده، بلکه راهی کاملاً متفاوت از آنچه نتانیاهو میخواست در پیش گرفته است. دولت ایالات متحده بارها و بارها اسرائیل را به حاشیه رانده است. در این مسیر، ترامپ و تیمش موفق شدهاند سیاست ویرانگر اسرائیل و ناکامیهای رهبر این کشور را برملا کنند ــ رهبری که تنها موفقیتش در قدرت ماندن از طریق دامن زدن به جنگهای مداوم بوده است.
این البته به معنای بحران آشکار میان ترامپ و نتانیاهو نیست، و نه به این معنا که اسرائیل متحد قدرتمند خود، ایالات متحده، را از دست داده، یا حتی اینکه ترامپ اسرائیل را وادار خواهد کرد که جنگ در غزه را متوقف کند. در واقع، در موضوع غزه، ایالات متحده عمدتاً ائتلاف نتانیاهو را به حال خود رها کرده است. زمانی که نخستوزیر در ماه فوریه پس از آنکه آتشبسی بر او تحمیل شد، در دفتر بیضی کاخ سفید با ترامپ دیدار کرد، او و ائتلاف تندرویش هدیهای به نام «ساحل ریویِرای غزه» از ترامپ دریافت کردند ـــ ایدهای که به اخراج جمعی فلسطینیان از غزه مشروعیت میبخشید. دولت ترامپ از آن زمان حمایتها و تسلیحات بیشتری در اختیار اسرائیل قرار داده، از جمله بمبهای ۲۰۰۰ پوندی که جو بایدن رئیسجمهور پیشین فروش آنها را محدود کرده بود. همچنین گزارش شده که دولت ترامپ ایدهی انتقال یک میلیون فلسطینی به لیبی را نیز مطرح کرده است.
با این حال، ترامپ از پایان دادن به «این جنگ بسیار وحشیانه» سخن میگوید، در حالی که نتانیاهو اکنون آشکارا وعده داده است که «کنترل تمام بخشهای غزه» را در دست بگیرد و به «پیروزی کامل» برسد. از زمانی که اسرائیل در ماه مارس آتشبس را شکست، بیش از ۳۰۰۰ نفر در غزه کشته شدهاند که بسیاری از آنها غیرنظامی بودهاند. سیاست اسرائیل، مردم باقیماندهی غزه ـــ نزدیک به دو میلیون نفر ـــ را به گرسنگی کشانده است، مسئلهای که ترامپ هنگام ترک منطقه خلیج فارس در ۱۶ مه به آن اذعان کرد، هرچند مانع از وقوع آن نشد. و اسرائیل هیچ نزدیکتر به پیروزی نشده است. در ۱۸ مه، پس از بیش از دو ماه توقف کامل کمکهای بشردوستانه به غزه به بهانهی بهرهبرداری حماس از آنها، نتانیاهو با اکراه اجازهی ورود فوری مقدار کمی کمک را صادر کرد، آن هم پس از هشدار آمریکا و ارتش اسرائیل مبنی بر اینکه نوار غزه در آستانهی قحطی جمعی قرار گرفته است. اکنون بریتانیا، فرانسه و کانادا با انتشار بیانیهای اسرائیل را تهدید به اقدامات تنبیهی، از جمله اعمال تحریم، کردهاند اگر عملیات نظامی جدید خود را متوقف نکند و فوراً اجازهی ورود کمکهای بیشتر را ندهد.
نتانیاهو بیش از پیش در تنگنا قرار گرفته است. او دیگر نمیتواند ناتوانیاش در شکست دادن حماس را به دولت بایدن نسبت دهد و بگوید که واشینگتن در موضوع غزه او را محدود کرده است. همچنین نمیتواند تقصیر را بر گردن وزیر دفاع یا رئیس ستاد ارتش یا اعضای تیم مذاکرهکنندهای بیندازد که همگی بهتازگی از سوی خودش کنار گذاشته شدهاند ـــ یا حتی یکی از رهبران ارشد حماس، «محمد صنوار»، که طبق گزارشها اسرائیل در ۱۳ مه او را هدف قرار داده است.
در میان نیروهای ذخیره ارتش اسرائیل نوعی بحران شکل گرفته: ترکیبی از فرسودگی و بیانگیزگی نسبت به عملیاتی که بسیاری از آنها باور ندارند اهدافش را محقق کند؛ بحرانی که با مطالبهی شرکای افراطی مذهبی در ائتلاف حاکم برای تصویب قانونی جهت معافیت پیروانشان از خدمت سربازی، تشدید شده است. اکثریت افکار عمومی اسرائیل، و همچنین تعداد قابل توجهی از مقامات پیشین نهادهای امنیتی این کشور، اکنون از توافقی برای آزادی گروگانها و پایان جنگ حمایت میکنند. آنها مستقیماً به سراغ لابیگری با ترامپ رفتهاند، به این امید که شاید او نتانیاهو را وادار به عقبنشینی کند، همانطور که در ماجرای آزادی ایدن الکساندر این کار را کرد.
به نظر میرسد کاخ سفید سرانجام نتانیاهو را آنطور که هست دیده است: رهبری ضعیف در اسرائیل که ظاهراً چیز زیادی برای عرضه به ترامپ ندارد ـــ کسی که بیشتر به تجارت، بازرگانی و دریافت جایزهی صلح نوبل علاقهمند است تا تأمین مالی یک جنگ بیپایان.
این چرخشی چشمگیر است. پس از پیروزی ترامپ در انتخابات، نتانیاهو در او متحدی میدید که وارد کاخ سفید شده است. این همان رئیسجمهوری بود که در دورهی اول خود الحاق بلندیهای جولان به اسرائیل را به رسمیت شناخت و سفارت آمریکا را از تلآویو به اورشلیم منتقل کرد. و این همان رئیسجمهوری است که از زمان بازگشت به قدرت، از نتانیاهو در برابر حکم بازداشت دادگاه کیفری بینالمللی محافظت کرده ـــ با اعمال تحریم بر آن دادگاه ـــ و همچنین یک کارزار تهاجمی را برای سرکوب آزادی بیان و از بین بردن فعالیتهای حامی فلسطین در ایالات متحده رهبری کرده است.
اما اکنون همین رئیسجمهور است که نتانیاهو را بیش از هر زمان دیگری منزوی، تحقیرشده و ناتوان جلوه داده است.
چند ماه پیش، اسرائیل در ظاهر به دستاوردهایی تاریخی در نبرد چنددهسالهاش برای هژمونی در خاورمیانه دست یافته بود: حزبالله در لبنان را در هم کوبیده، ایران را آسیبپذیر کرده و به سقوط رژیم اسد در سوریه کمک رسانده بود. اما این روزها اسرائیل چیزی جز پوستهای از گذشتهی خود نیست. این کشور اکنون تنها ارتشی در اختیار دارد با ظرفیتها و منابع گسترده در نظارت و تخریب، و رهبری که هنر بقا در قدرت را با سرکوب مخالفتها و دستکاری روایتها آموخته است. ائتلاف نتانیاهو ـــ متشکل از شهرکنشینان راستافراطی و یهودیان فوقمحافظهکار ـــ هنوز یکپارچه باقی مانده، چرا که اعضای آن جایی دیگر برای رفتن ندارند. اینکه آیا ترامپ در نهایت نتانیاهو را وادار خواهد کرد که به جنگ در غزه پایان دهد، هنوز مشخص نیست؛ اما روشن است که توان اسرائیل برای جهتدهی به گفتوگوها یا تعیین شروط معادلات منطقهای بهشدت تضعیف شده، آن هم بهخاطر کارزاری بیفرجام.
آنچه نتانیاهو در حال حاضر میفروشد ـــ یک پیروزی صفر-یک بر حماس، بدون تضمینی برای بازگرداندن گروگانهای باقیمانده ـــ دیگر خریداری ندارد. این روزها او گرفتار بهنظر میرسد. اما در عین حال استادی بیبدیل در حفظ خود است. پرسش اینجاست که این بار چگونه خود را نجات خواهد داد ــ و این نجات چند جان دیگر خواهد گرفت.
* خانم زونساین نویسندهی همکار بخش دیدگاههای نیویورک تایمز و تحلیلگر ارشد مسائل اسرائیل در «گروه بینالمللی بحران» است.
| |||||||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025 | editor@iran-emrooz.net
|