يكشنبه ۱ تير ۱۴۰۴ - Sunday 22 June 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Wed, 03.07.2024, 7:14

بهزاد نبوی: من ضد هر انقلابی شد‌ه‌ام


مهدی بیک‌اوغلی / اعتماد

وقتی «چریک پیر» که ردپای کنشگری‌های انقلابی او در بسیاری از بزنگاه‌های کشور ثبت شده، چشم در چشم مخاطب می‌دوزد و با قامت خمیده‌اش می‌گوید: «من ضد هر انقلابی شده‌ام.»

حتما در پس این جمله رازهای فراوانی نهفته است. این رویگردانی از تغییرات بنیادین اما تنها اختصاص به بهزاد نبوی ندارد؛ بسیاری از انقلابی‌های استخوان خرد کرده که از ورای مسیر طی شده با نسل‌های جدید سخن می‌گویند، متوجه این واقعیت عریان شده‌اند که معقول‌ترین راه و عاقلانه‌ترین روش برای بهبود امور، اصلاحات تدریجی است. مبتنی بر این واقعیت است که بهزاد نبوی از رای به پزشکیان دفاع کرده و خطاب به مخاطبان می‌گوید که برای بهبود گام به گام باید به اصلاحات تدریجی تن داد. اصلاحاتی که قهرمان آن قرار نیست، چهره‌هایی کاریزماتیک مانند کاسترو، چه گوارا، مائو و دیگران باشند. بلکه قهرمانان اصلاحات همان مردمی هستند که در بزنگاه‌ها به جای« قهر» شیوه «مشارکت» را انتخاب کرده و به صحنه می‌آیند. نسل‌های آگاهی که سلاح آنها نه کلاشینکف و تیربارهای مرسوم انقلابیون، بلکه برگه‌های رایی است که در آن نام مصلحان و معتدلان نوشته شده است.

صدای گرفته بهزاد نبوی و تاکیدش بر اصلاحات تدریجی اما متعلق به امروز نیست، او سه‌دهه است که با نسل‌های ایرانی از ضرورت اصلاحات تدریجی و مستمر سخن می‌گوید؛ امروز هم که از پزشکیان و رای به او صحبت می‌کند بر این واقعیت پافشاری می‌کند که پزشکیان قرار نیست، عصای موسی در دست داشته باشد و با آن جماعتی را از دریای مشکلات عبور دهد. پزشکیان تنها اصلاحگری است که قرار است یک گام به پیش نهد و وضع موجود مردم ایران را اندکی بهبود بخشد.

به اعتقاد نبوی اگر مردم بر اصلاحات تدریجی ثابت قدم بمانند و بر آن پافشاری کنند، دور نیست، زمانی که نسل‌های آینده از مواهب توسعه پایدار و رفاه بهره‌مند شوند. تصویری که نبوی نیک می‌داند ممکن است به عمر او و بسیاری دیگر از هم‌نسلانش قد ندهد، اما معتقد است که باید نهال اصلاحاتی که قبلا کاشته شده را آنقدر آبیاری کرد تا سرانجام بدل به درختی تناور شود، درخت توسعه‌ای که نسل‌های آینده در سایه سار آن نشسته و از میوه‌های آن بهره‌مند می‌شود. با این توضیحات است که چریک پیر، ایرانیان را توصیه به رای دادن به مسعود پزشکیان می‌کند.

* آقای نبوی در دور دوم انتخابات خطر تسلط کامل رادیکال‌ها جدی است. در این شرایط چرا مشارکت مردم در انتخابات مهم است؟

افرادی که در دور اول انتخابات رای نداده‌اند، سه دسته‌اند؛ یک دسته ناامیدها هستند که می‌گویند، فرقی ندارد، چه کسی انتخاب شود، نتیجه عملکردها یکی خواهد بود. دسته دوم افرادی هستند که مثلا در انتخابات مجلس دوازدهم شرکت نکردند به این امید که حاکمیت در سیاست‌های خود تجدیدنظر کند و بعد شرایط مشارکت در انتخابات آتی فراهم شود. دسته سوم، اما تحریم کنندگانی هستند که معتقد به براندازی کل نظام هستند. من با دسته سوم کاری ندارم، چون مساله این گروه با دو دسته اول و دوم متفاوت است.

* یعنی فکر می‌کنید با هر کدام از این دسته‌ها باید با لحن متفاوتی صحبت کرد و استدلال‌های جداگانه‌ای آورد؟

بله؛ به دسته اول یعنی ناامیدها باید گفت: آقا، خانم! آیا از نظر شما فرقی بین دولت سیدمحمد خاتمی و دولت بعدی او (محمود احمدی‌نژاد) وجود دارد یا نه؟ آیا تفاوتی میان دولت حسن روحانی حتی و دولت بعدی او وجود دارد یا نه؟ درست است این دولت‌ها وضعیت کشور را زیر و رو نکرده و به همه مطالبات مردم پاسخ نداده‌اند، اما دستاوردهای بسیاری داشته‌اند. بنابراین این گونه نیست که رییس‌جمهور هیچکاره باشد! رییس‌جمهور کارهایی می‌تواند انجام بدهد؛ منتها باید با حاکمیت هماهنگ باشد و به قول معروف با دعوا، کار را به کلانتری نکشاند. از طریق همکاری و پذیرش حاکمیت می‌توان کارهایی انجام داد. این شدنی است، مانند کارهایی که سیدمحمد خاتمی در دولت‌های هفتم و هشتم انجام داد. جالب اینجاست، خاتمی که اساسا مدعی کار اقتصادی نبود، بهترین عملکرد اقتصادی پس از انقلاب و حتی بر اساس دیدگاه برخی دیدگاه‌ها، بهترین عملکرد اقتصادی را در طول تاریخ معاصر ایران ثبت کرده است. در حوزه‌هایی چون سیاست خارجی، فرهنگ، رویکردهای اجتماعی، تحقق حقوق شهروندی، مطبوعات آزاد و... عملکردهای قابل توجهی در دولت اصلاحات ثبت شده است. خاتمی در حوزه سیاست خارجی به گونه‌ای با جهان تعامل کرد که به پیشنهاد خاتمی و با رای قاطع همه کشورها، سال ۲۰۰۱ به نام سال گفت‌وگوی تمدن‌ها نامگذاری شد. حسن روحانی هم حداقل کاری که انجام داده، امضای برجام در دور نخست و نهایی کردن مذاکرات احیای برجام در دور دوم بوده است. متاسفانه به دولت روحانی فرصت احیای برجام در دور دوم داده نشد. این تصور وجود داشت که دولت بعدی به راحتی پروژه احیای برجام را به سرانجام می‌رساند، اما ۳ سال از تشکیل دولت سیزدهم گذشت و هیچ توفیقی در احیای برجام و کاهش مشکلات کشور و مردم برداشته نشد. بنابراین دولت‌ها می‌توانند اقداماتی را برای کاهش مشکلات مردم و بهبود وضعیت کشور اجرایی کنند. این پاسخی است که به اقشار ناامید در انتخابات و افرادی که می‌گویند فرقی ندارد به حسن رای بدهیم یا حسین، باید داد.

* در دسته‌بندی شما، گروه دوم افرادی هستند که طی سال‌های اخیر رای نداده‌اند تا حاکمیت در سیاست‌های خود تجدیدنظر کند. به این گروه‌ها چه می‌گویید؟

به هر حال در این انتخابات، نامزدی به نام مسعود پزشکیان که مورد تایید جناح حاکم نبوده، تایید صلاحیت شده است. بسیاری از افرادی که سال ۱۴۰۲ رای نداده بودند، قانع شدند تا در دور نخست انتخابات رای بدهند. اما خطاب به افرادی که کماکان با این تحلیل رای نمی‌دهند (یعنی تحریم انتخابات برای فشار به حاکمیت) می‌گویم که دیگر فشاری در این مرحله متوجه حاکمیت نخواهد شد و رای ندادن، فاقد اثر خواهد بود. باید توجه داشت عدم مشارکت در انتخابات رای ندادن نیست، رای دادن به رقبای تندروی مسعود پزشکیان است. در واقع همه ایرانیان رای می‌دهند. حتی اگر در انتخابات مشارکت نکنند. منتها آرای تحریم کنندگان به سبد رای رقیب پزشکیان ریخته می‌شود. اگر با آگاهی ترجیح می‌دهند، جلیلی انتخاب شود که دیگر بحثی نیست.

‌* تحلیلگرانی مانند بیژن عبدالکریمی معتقدند حاکمیت با تایید صلاحیت پزشکیان، پالس تغییر را به افکار عمومی ارسال کرده است. این تحلیل درست است؟

من در پاسخ سوال قبلی هم گفتم، بسیاری از طیف‌ها و گروه‌ها در انتخابات ۱۴۰۲ شرکت نکردند. حتی اکثریت جبهه اصلاحات هم معتقد بودند که در انتخابات نباید مشارکت کرد.

‌* حتی سیدمحمد خاتمی هم با انتشار فایلی صوتی اعلام کرد که در انتخابات شرکت نکرده است؟

دقیقا، حاکمیت در رویکردهای تند خود اندکی تجدید نظر کرده و انعطافی نشان داده است. باید این انعطاف را به فال نیک گرفت. نباید طوری رفتار کرد که حاکمیت از انعطاف خود پشیمان شود. نباید توقع داشت که حاکمیت با صدای بلند اعلام کند که قصد تجدید نظر دارد، بلکه این پیام را از طریق رفتارها و سیاست‌هایش منتقل کرده است. اگر صحبت‌های بیژن عبدالکریمی همانی باشد که اشاره شد، حرف درستی زده است. من هم با ایشان موافقم که حاکمیت با تایید صلاحیت پزشکیان، پیام انعطاف و تجدید نظر صادر کرده است.

‌* دوشنبه شب اولین مناظره پزشکیان - جلیلی در دور دوم انتخابات برگزار شد. اغلب کارشناسان پزشکیان را پیروز این دور از مناظره‌ها معرفی کردند؛ تحلیل شما از اولین مناظره چیست؟

شخصا با دقت مناظره دوشنبه شب را دیدم. اکثریت قاطع افراد از لحن و گفتمان پزشکیان تعریف کردند. شاید به اندازه آنها از پزشکیان تعریف نکنم اما واقعیت را نمی‌توان انکار کرد که پزشکیان پیروز این دور از مناظره‌ها بوده است. معتقدم از پزشکیان نباید توقع داشت که نقش فرد دیگری را بازی کند. آقای دکتر پزشکیان باید خودش باشد نه فرد دیگری. دکتر پزشکیان مثلا اهل برخوردهای چالشی و تند و چکشی با رقبای خود نیست. در دور آخر گفت‌وگوها، مجری اعلام کرد که تمام وقت باقی مانده ۵ دقیقه‌ای مربوط به پزشکیان است، اما نصف بیشتر زمان یاد شده را رقیب پزشکیان صحبت کرد و مدام میان حرفهایش پرید! ایشان حتی اعتراض هم نکرد که چرا این اتفاق رخ داده است. چون تیپش این گونه نیست که درگیر این نوع مسائل شود. ضمن اینکه جای اعتراض به مجری برنامه، وجود داشت؛ مجری باید بحث را کنترل می‌کرد و میکروفن فردی که نوبت او نیست و زمانش تمام شده را خاموش می‌کرد که نکرد.

* شما همواره از روند تدریجی اصلاحات دفاع کرده‌اید؛ اینکه اصلاحات گفتمانی نیست که در کوتاه‌مدت بتوان از آن، توقع تغییرات بنیادین و آنی را داشت. روند اصلاحات تدریجی است و قرار نیست طی ۴ سال یا ۸ سال همه محتوای اصلاحات محقق شود. چقدر مهم است درباره این موضوع روشنگری شود تا مردم بدانند حمایت از پزشکیان و جریان اصلاحات باید تداوم داشته باشد تا زمینه بهبود شاخص‌ها در همه زمینه‌ها فراهم شود؟

من این واقعیت را بیش از ۲۷ سال (از ۲ خرداد ۷۶) است که تکرار می‌کنم. سه دهه قبل می‌گفتم ممکن است تغییرات و اصلاحات تدریجی حتی به عمر من و بسیاری از هم‌نسلان من قد ندهد. من سه راه بیشتر برای تغییر وضع موجود به وضع قابل قبول نمی‌شناسم. راه نخست، انقلاب است که هرگز نتیجه‌بخش نبوده است. در هیچ نقطه‌ای از جهان، انقلاب موفق نبوده است. حتی انقلاب فرانسه. از زندان دومم در سال ۹۳ که بیرون آمدم، وقتی جوان‌ها به دیدنم می‌آمدند به آنها می‌گفتم، بچه‌ها ما در سال ۵۷ فکر می‌کردیم با انقلاب همه مشکلات عالم را می‌توانیم حل کنیم! این اتفاق اما رخ نداد؛ نه فقط در انقلاب ما بلکه حتی در انقلاب فرانسه هم این روند بهبود شکل نگرفت. بسیاری از کشورها تصور می‌کردند انقلاب فرانسه آمده تا حکومت فئودالی را به حکومت بورژوایی بدل کند. اما این گونه نشد!

* ولی به هر حال نمی‌شود انکار کرد که انقلاب فرانسه نقشه اروپا و جهان را تغییر داد و دستاوردهایی را به بار آورد؟

وقتی مطالعه کنیم، متوجه می‌شویم همه کشورهای اروپای غربی این روند را بدون بالا و پایین کردن گیوتین‌ها و جنایات روبسپیر و... طی کرده‌اند. البته بسیاری از افراد هم هستند که از انقلاب فرانسه تعریف می‌کنند، اما به نظر من هیچ انقلابی خوب نیست. به جوان‌هایی که به دیدار من می‌آیند می‌گویم: «من ضد انقلاب شده‌ام.» یعنی ضد همه انقلاب‌های دنیا! افراد متفکر اندکی هستند که امروز تحقق انقلاب در جوامع را تجویز و تایید کنند. راه دوم برای تغییر در کشورها، «دخالت کشورهای خارجی» است. یادم هست، یک نقاش ساختمان داشتیم که سال‌ها قبل خانه ما را رنگ می‌کرد. حول و حوش سال‌های ۲۰۰۳ میلادی بود، زمانی که بوش پسر به عراق حمله کرده بود. زمانی که می‌خواستم این نقاش را به خانه‌اش برسانم، دیدم با عصبانیت زیاد به صدام فحش و بد و بیراه می‌گوید. آدم روشنی بود؛ پرسیدم: «چرا فحش می‌دهی؟» گفت: «آخه این صدام فلان فلان شده، اینجا هم حق ما را خورد!!!» چون در آن زمان شایعه شده بود، که پس از حمله به افغانستان، ممکن است امریکا به عراق یا ایران حمله کند! این بنده خدا تصور می‌کرد اگر امریکا به جای عراق به ایران حمله می‌کرد، ایران گلستان می‌شود!!! در حالی که امروز سرنوشت عراق و افغانستان و همه کشورهایی که گرفتار دخالت خارجی شدند، مشخص است.

* درباره انقلاب و حمله نظامی خارجی صحبت کردید، راه سوم چیست؟

راه سوم به عنوان راه‌حل نهایی همین راه اصلاح است. در دوران جدید از سال ۷۶ موضوع اصلاح در ایران مطرح شده و در حال پیشروی است. این راه، بسیار سخت، پرسنگلاخ، دشوار و البته زمانبر است. چون راه دیگری را به جز این سه راه نمی‌شناسم، کماکان معتقدم از طریق اصلاحات است که می‌توان وضع موجود را به وضع مطلوب تبدیل کرد. اصلاحات یعنی تبدیل وضع موجود به وضع مطلوب از طریق روش‌های قانونی و مسالمت‌آمیز. در این زمینه من تنها ابزار انتخابات را می‌شناسم. تنها با انتخابات است که می‌توان وضع موجود را به وضع مطلوب تبدیل کرد.

* اگر امکان داشت تا از طریق تریبونی پیامی را به همه مردم ایران ارسال کنید، به چه موضوعی اشاره می‌کردید؟

این روزها من هر جا که می‌روم با مردم صحبت می‌کنم که رای بدهند. در نانوایی، بقالی، میوه‌فروشی و... به مردم می‌گویم که تصور من این نیست که با انتخابات پزشکیان کشور گلستان می‌شود. او هم چنین وعده‌ای نداده است. اما تصورم این است که اگر پزشکیان انتخاب نشود، با توجه به روی کار آمدن ترامپ در امریکا، وضع کشور بسیار بدتر از وضعیت فعلی می‌شود.

* آقای نبوی! وقتی با این عبارات با مخاطب صحبت می‌شود، سریع جبهه‌گیری می‌شود که شما ما را مجبور می‌کنید بین بد و بدتر انتخاب کنیم. پاسخ شما به این نقدها چیست؟

اولا من پزشکیان را بد نمی‌دانم که انتخاب او را بین بد و بدتر بدانم. دوما، حتی اگر قرار باشد در موقعیتی خاص، قرار باشد بین بد و بدتر، انتخاب کنیم، انتخاب بد را روش عاقلانه‌ای می‌دانم. تصور کنید در جاده‌ای کوهستانی رانندگی می‌کنید، یک سمت شما کوه باشد و یک طرف هم دره. وقتی فرمان از دست برود و نزدیک سقوط به دره باشد، چرخاندن فرمان به سمت کوه و توقف خودرو، رفتاری عاقلانه است. ضمن اینکه پزشکیان انتخاب بین بد و بدتر نیست. حتی اگر این گونه بود، رفتار عاقلانه‌ای بود. زمانی هست که برخی دنبال براندازی باشند، در آن صورت می‌گویند بگذارید خرابی آنقدر زیاد شود که اوضاع درست شود! افرادی که فکر نمی‌کنند همه مشکلات کشور با تندروی حل می‌شود باید رای بدهند. پیشنهاد من رای به پزشکیان است که نامزدی معتدلی است و هیچ وعده و قول عجیب و غریبی هم نداده است. ان‌شاءالله هم تصمیماتش به نفع کشور خواهد بود. به خاطر ایران از مردم می‌خواهم که رای بدهند.



 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025 | editor@iran-emrooz.net