يكشنبه ۱ تير ۱۴۰۴ -
Sunday 22 June 2025
|
بیانیه حزب دمکراتیک مردم ایران پیرامون چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری
پذیرش و احترام به دو رویکرد متفاوت شرط حفظ اتحاد مردم و تقویت جنبش اعتراضی
چهاردهمین دوره انتخابات پیشرس ریاست جمهوری ایران در شرایطی برگزار میشود که بیشینه سنگین مردم به شدت نسبت به حاکمیت احساس بیگانگی دارد. پس از سرکوب خونین جنبش سبز در سال ۸۸ و جنبشهای اعتراضی ۹۶، ۹۸ و بالاخره جنبش زن-زندگی آزادی، وسیع ترین اقشار مردم هر گونه امید به تغییر و تحول مثبتی در حکمرانی جمهوری اسلامی در جهت احترام به حقوق خواستهای خودشان را از دست دادهاند. شعبههای رایگیری به شدت سوت و کور در آخرین انتخابات مجلس، نمایش آشکار اتحاد گسترده ملی برای ایجاد تغییر بود.
شورای نگهبان در دو دوره انتخاباتی پیشین مجلس و نیز آخرین دوره انتخابات ریاست جمهوری، تحت نام خالصسازی، اقدام به حذف بسیار گسترده نامزدهای اصلاحطلبان و بخشهای معتدل اصولگرایان کرده بود. به نظر میرسید حاکمیت مصمم است روند ولایتمدارسازی نظام سیاسی و اداری و آموزشی را با قاطعیت به پیش ببرد و آنچه را آیتالله خامنهای مرحله دوم انقلاب مینامید، محقق سازد. بنیادگرایان تندرو، از زمره جبهه پایداری، تمامی ارکان امور سیاسی را به دست گرفتند و پاکسازی نظام اداری و آموزشی از عناصر غیرمطیع را به پیش بردند.
این همه در حالی است که ایران در وضعیت اقتصادی بسیار دشواری به سر میبرد. تورم، گرانی، بیکاری و کمبود سرمایهگذاری در حوزههای مختلف، در کنار شکاف ژرف ملت-حکومت و گرایش حکومت به اعمال هر چه بیشتر زور و خشونت در اداره جامعه، به فقر و ناامیدی و مهاجرت در کشور ابعاد تهدیدکنندهای بخشیده است. برای مردم، حکومت نماد ناکارآمدی، فساد، دروغ و سرکوب شده است. ابر بحرانهای گوناگون در داخل، در کنار تهدیدات خارجی، حکمرانی را با پیچیدهترین و دشوارترین چالشها روبرو کرده است. افزایش تنشهای طبقاتی، قومی و سیاسی قوام و دوام کشور را آسیب پذیر کردهاند.
این در حالی است که ایران در برابر تهدیدهای آشکار و یا پنهان برخی از کشورهای منطقه هیچ متحد پایداری ندارد. احتمال دم افزون حمله اسرائیل به لبنان و درگیر شدن ایران در آن، فشارهای فزاینده بینالمللی برای محدود کردن پروژه هستهای ایران، و تبعات پیروزی احتمالی ترامپ در انتخابات پیشروی ریاست جمهوری آمریکا، دورنمای بحرانزا و پرخطری را در برابر حاکمیت ج.ا. و مردم ایران ترسیم میکند. سیاست خالصسازی و ولایت مدارسازی، ایران را با شتاب در مسیر فروپاشی قرار داده است. رویکرد حاکمیت در برابر مردم و حقوق و آزادیهای آنان به شدت آمرانه تر و خشونت آمیزتر از پیش و فضای داخلی بسیار امنیتی تر شده است.
در چنین شرایطی، پذیرش نامزدی آقای مسعود پزشکیان، فردی که به واسطه سابقه و دیدگاهاش در جرگه حلقه تنگ صاحبان قدرت نبوده است، و اجازه فعالیت انتخاباتی به تیم پشتیبان او که به طور عمده از جریان جریان اصلاحطلبی و اعتدالی است، وضعیت غیرمنتظرهای را به وجود آورده است. پنج نامزدی که خود را “جبهه انقلاب” مینامند، هر یک به نوعی در پیوند با ساختار امنیتی-نظامی و اقتصادی قدرت حاکم هستند و هر یک به نوعی در فساد اقتصادی، سرکوب، بنیادگرایی و یا ناکارآمدی حکمرانی در نظام مسئولاند. به عکس آقای پزشکیان به پاکدستی و راستگویی شهرت دارد و بهرغم سابقه اعتقاد او به نظام ولایت فقیه، با رهیافت حقطلبانه و عدالتجویانه، در دفاع از حقوق و خواستهای مردم کوشا بوده است، به طوری که بخشی از مردمی که در دورههای قبلی از شرکت در انتخابات خودداری کرده بودند، با وجود سرخوردگی و انزجار از برخوردهای حاکمیت و بیاعتمادی به آن، به امید گشایش و بهبود اوضاع، تصمیم به شرکت در انتخابات برای رای دادن به آقای پزشکیان گرفتهاند.
تیم آقای پزشکیان و صحبتهای ایشان نوید تعدیل عملگرایانه در سیاستهای داخلی و خارجی ج.ا. را میدهد، اما سخنان و موضع رهبر نگرانی و بیاعتمادی نسبت به چنین تعدیلی را افزایش داده است و بسیاری آن را تایید دیدگاه شان مبنی بر بیمعنا بودن این انتخابات یافتهاند.
اما آیا پذیرش نامزدی پزشکیان در این دوره، و حمایت معین مردمی از او، توان و امکان به وجود آوردن هیچ تغییری را ندارد؟ نمیتوان با قطعیت چنین حکمی داد. پزشکیان نمیخواهد و نمیتواند مدافع استقلال جمهوریت نظام باشد. پذیرش نقش برتر رهبر و عدم چالش اختیارات قانونی او، نتیجه توازن قوای امروزین در صحنه سیاسی ایران است. اما پزشکیان خود را ملزم به دفاع از منافع و حقوق مردم ایران در زیر چتر حکومت اسلامی میداند. او یک حکومت اسلامی بهتر میخواهد. شعار کانونی او کارآمدی، کارشناسی، و کاهش و ترمیم شکاف دولت-ملت از طریق تغییر رویهها و رویکردها بر مبنای پاسخگو کردن دستگاه دولتی است.
به میدان آمدن و فعال شدن بخشهایی از جامعه برای تغییر، کمابیش مهر خود را بر تحولات آتی خواهد زد و خواسته یا ناخواسته میتواند در امتداد خود فضاهای تازهای از کنش اجتماعی و سیاسی بیافریند. نمیتوان به امید تغییر بزرگ ساختاری، پیشاپیش هر تلاش و نیتی برای تلطیف و بهبود اداره امور جامعه را رد کرد و تفاوتها را ندید. شکاف میان خواستهای بنیادگرایان از سنخ آقای جلیلی، و یا اقتدارگرایی پیرامون آقای قالیباف با جریان اعتدالی بهبودخواه پیرامون آقای پزشکیان قابل کتمان نیست. پیروزی آقای پزشکیان و امید و حرکتی که خواستهای او در بخشهایی از جامعه ایجاد کرده است، به معنای پس نشاندن تندروترین جناحهای بنیادگرا در ساختار قدرت خواهد بود و میتواند شرایط بهتری برای جان گرفتن جامعه مدنی فراهم کند.
با این همه نمیتوان چشم بر تردیدها در عملی بودن شعارهای انتخاباتی این “نامزد متفاوت” بست. سخنان آقای پزشکیان مبنی بر تابعیت از سیاستهای رهبری این پرسش را پیش میکشد که چگونه و با کدام سیاست و برنامه ایشان میخواهند پیگیر شعارهای خود در رفع تحریمها و ایجاد اتحاد ملی و استفاده از همه کاردانان در اداره کشور باشند. عدم تحقق تاکنونی این خواستها با سیاستهای کلان رهبری در پیونداند. آقای پزشکیان خواست و توان چنین تغییری را ندارد.
شوربختانه نشانه و امیدی به چرخشی جدی و پایدار در سیاستهای کلان حکومت و رهبری هم وجود ندارد. آقای خامنهای در سخنرانی روز غدیر، در آستانه انتخابات، با ستایش از دولت رئیسی، بر ادامه سیاستهای داخلی و خارجی گذشته و نقش تعیین کننده خود در عرصههای اساسی تاکید دوباره کرده است. به اینگونه حتی در صورت پیروزی آقای پزشکیان امید چندانی به بهبود کیفی حکمرانی در سیاست داخلی و یا در سیاست خارجی وجود ندارد. به اینگونه انتخاب مردم، در عمل نه انتخاب میان دو سیاست، بلکه انتخابی محدود میان مجریان یک سیاست خواهد بود. بنبست سیاسی ایران ساختاری است و نجات از آن به تغییر ساختار قدرت بستگی دارد.
از همین روست که بخش بزرگتر شهروندان معترض همچنان بر دوری از صندوقهای رای به عنوان موثرترین راه برای فشار به ج.ا. برای تغییر معنادار در سیاستها، و نمایش همبستگی و قدرت خود، بر گذار از استبداد تاکید دارند. سابقه حکومت در سرکوب وحشیانه مخالفان، ناپیگیر و سطحی و گذرا بودن عقب نشینیهای حکومت، بنبستهای ساختاری نظام، عدم وجود شرایط و پیش زمینههای یک انتخابات آزاد و محدودیتهای قانونی و فراقانونی برای جایگاه ریاست جمهوری و تلاش دائمی به فروکاستن این جایگاه به کارگزار ولی فقیه، و نبود پیش شرطهای انتخابات آزاد، از جمله دلایلی است که مخالفان شرکت در انتخابات به درستی بر آنها انگشت میگذارند.
به اینگونه امروز مردم خواهان تغییر در نظام حاکم به دو دسته تقسیم شدهاند که هر یک از راهی خواست تغییر خود را نشان میدهند. بیشینه کسانی که در انتخابات شرکت نمیکنند، و انتخاب کنندگان آقای پزشکیان، همه رای به تغییر میدهند. این مجموعه بیشک اکثریت شکننده مردم ایران را شامل میشود. حفظ اتحاد مردم و تقویت جنبش اعتراضی تنها با پذیرش و احترام به این دو رویکرد ممکن است.
حزب دمکراتیک مردم ایران
ششم تیرماه ۱۴۰۳
| |||||||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025 | editor@iran-emrooz.net
|