يكشنبه ۱ تير ۱۴۰۴ -
Sunday 22 June 2025
|
امتداد - زینب اسماعیلی
محمدعلی دستمالی: نقطه ارزشمندی در تاریخ دو کشور بود، خرابش نکنیم
ماجرای حضور پهباد آکینچی در محل سانحه برای بالگرد رئیس جمهور ایران و بعدا اعلام اینکه پهباد ایرانی موفق به یافتن محل دقیق سانحه شده، مساله حاشیهای اتفاقات هفته گذشته بود. در گفت وگو با محمدعلی دستمالی، کارشناس روابط بینالملل که روی مباحث ترکیه متمرکز است، به این مساله پرداختیم.
* در روزهای گذشته و در ماجرای تفحص سقوط پهپاد رئیس جمهوری، بحث حاشیهای پهپاد آکینچی پیش آمد که متاسفانه با خبری واحد مواجه نیستیم. اگر چه تاکید بیانیه ستاد کل بر این بود که پهپاد ایرانی، موفق به شناسایی محل سقوط شده، اما باز هم اذعان وزارت خارجه ترکیه بر این بوده که پهپاد آنها شناسایی را انجام داده. شما سالهاست بر حوزه ترکیه متمرکز هستید. چند سوال در این موضوع وجود دارد. اول اینکه چرا ایران از ترکیه پهپاد خواست؟ غیر از موضوع نزدیکی به محل حادثه، ترکیه در این حوزه چقدر تجهیزات پیشرفته دارد یا فعال است؟
در پاسخ به بخش نخست پرسش شما، به نظرم هیچ چیزی طبیعیتر از این نیست که ایران در چنین شرایطی، ترکیه را در صدر لیست دوستانی قرار دهد که میتواند در شرایط سخت، از آنها کمک بخواهد. به دو دلیل روشن: اول این که با وجود تمام رقابتهای منطقهای، این دو همسایه هنوز هم دوستان خوبی برای همدیگر هستند. دوم این که ترکیه کشوری است که صاحب نهادهای باتجربه و قدرتمند و تجهیزات و امکانات خوب است. البته این رابطه، دوجانبه است. به خاطر دارید که در جریان زلزله قهرمان مرعش ترکیه، هلال احمر و امدادگران ایرانی نقش خوبی ایفا کردند و بنابراین، مدد خواستن از همسایه، ایراد و اشکالی ندارد.
درباره این که چرا ایران لازم دانست از پهپادهای ترکیه کمک بگیرد؛ ترکیه برخلاف جمهوری اسلامی ایران، معرفی توانمندی پهپادی خود را به عنوان یک موضوع امنیتی و فوق سرّی مطرح نمیکند و همین الان، اگر شما به سایت اینترنتی شرکت تولیدکننده مراجعه کنید، میبینید که مجموعه روشن و شفافی از اطلاعات و مشخصات و مختصات پهپادها را در معرض دید گذاشته است و کارشناسان دفاعی ترکیه نیز، مانند ویزیتورهای بازار دارو، در دیدار با مقامات کشورهای مختلف، درباره توانمندی و مشخصات پهپادهایشان صحبت و بازاریابی میکنند. ولی در ایران؛ هنوز هم این موضوعات به عنوان کِیس مطالعاتی امنیتی و حکومتی تلقی میشود.
بر اساس نکاتی که سلجوق بیرقدار طراح و تولیدکننده پهپاد آکینجی اعلام کرد، در گام اول، ترکیه یک فروند از پهپادهای مشهور بیرقدار موسوم به «تی.بی2» [این پهپاد هم آکینجی بود] را به سوی حریم هوایی ایران روانه کرده تا در امر تجسس کوهستانی، یاریگر شود. اما مقامات ما اعلام کردهاند که ورود پهپاد مسلح به آسمان ایران، ولو به نیت یاری رساندن، مورد پسند کشور نیست(به باور من، این دیدگاه، درست و شایان تقدیر است). ترکها پهپاد مسلح را به آشیانه برگرداندند و از استان وان [استان باتمان درست است]، پهپاد بدون سلاح و مهمات اعزام شد و البته این نکته را نیز اعلام کردند که دو پهپاد دیگر ترکیه که در آشیانهای در جمهوری آذربایجان استقرار یافتهاند، در صورت نیاز، آماده اعزام فوری به ایران هستند.
شواهد نشان میدهد که پهپادهای تولیدی دو شرکت دولتی و خصوصی ترکیه، به نامهای توساش و بایکار، در چند سال اخیر، رشد جهشی و شگرفی را تجربه کردهاند و تاکنون به چندین کشور عربی، آفریقایی و اروپایی فروخته شدهاند. آیا این پهپادها، از پهپادهای ایرانی برتر هستند؟ یحتمل چنین است. شواهد نشان میدهد که پهپادهای ترکیه از بسیاری جهات از جمله قابلیتهای تهاجمی، طول ساعات ماندن درهوا، تجهیزات راهبری دارای قابلیت اتصال به ماهواره و جنگنده اف 16 و همچنین تجهیزات تصویری و شناسایی، برتر و پیشرفتهتر هستند.
اما همین جا هم باید به دو نکته مهم اشاره کرد: اول این که برتری پهپادهای ترکیه نسبت به پهپاد ایرانی، موضوع عجیبی نیست و هر کشوری در زمینهای رشد میکند. به عنوان مثال، قدرت موشکی ایران در سطح بالایی است و ترکیه در مسیر موشکی، هنوز نصف راه ایران را هم نپیموده است. نکته دوم این است که قطعا بخشی از قابلیت بالای پهپاد ترکیهای، مرهون روابط سیاسی و اقتصادی ترکیه است. چرا که میدانیم بخش قابل توجهی از تجهیزات پهپادهای ترکیه، از انگلیس، کانادا، بلژیک آمده و متخصصین آمریکایی و اوکراینی هم در ارتقای دانش فنی طراحان پهپادهای ترکیه نقش مهمی داشتهاند. اما ایران، روابط محدودی دارد و قاعدتا نباید انتظار داشت که به قطعات تولیدی برندهای برتر جهان دسترسی داشته باشد.
* رسانههای ترک و مقامات ترک برخی از موفقیت آکینچی صحبت کردند و برخی از موفقیت پهپاد ایرانی، به کدام بیشتر میشود اعتماد کرد؟ آیا ترکیه در این وضعیت میخواهد از اتفاقی که افتاده، شکست خورده خارج نشود و طرف ایرانی هم میخواهد روایت فاتحانه خود را داشته باشد؟
تا جایی که نسبت به کاراکتر سیاسی ترکها شناخت دارم، آنها همواره تمایل دارند در مورد توانمندیهایشان، حماسی و پرشور حرف بزنند و چه بسا گاهی غلو یا اغراق کنند. اما به هر حال، نمیتوان منکر قابلیت رصد دقیق پهپادهای آکینجی، سونگور، توساش و بیرقدار شد و اساسا نباید خودمان را در موقعیتی قرار دهیم که لازم باشد درباره این مباحث، قضاوت کنیم. کشور ما دچار یک حادثه شده؛ یک همسایه به کمک آمده، چیزی که در توانش بوده انجام داده و رفته است. کاری که باید انجام دهیم، این است که اولا از این رفتار مبتنی بر دوستی و حُسن همسایگی تشکر و قدردانی کنیم. دوم این که این مساله را آن قدر شاخ و برگ ندهیم که انگار لازم است حتما در بیانیه ستاد کل نیروهای مسلح نیز، به این اشاره کنیم که یابنده نهایی پهپاد خود ما بود نه مال ترکها! اصلا نیازی نبود به این مساله اشاره شود. چرا که هیچ ذلت و تحقیری در این موضوع وجود ندارد. من نه دسترسی اطلاعاتی دارم و نه شناخت علمی و فنی درباره تجسس و رصد هوایی. ولی صرفا بر اساس برداشت عقلی خودم عرض میکنم؛ اگر هم نقطه دقیق را نیافته باشند، در هر حال یافتن آن دو نقطه اولیه از سوی پهپاد آکینجی، سرنخی به دست داده و کار به فرجام رسیده است.
اساسا بحث من این است که نفس این حرکت، ارزشمند بود و در تاریخ روابط ایران و ترکیه، به نقطه ارزشمندی تبدیل شد. باید موضوع را طوری مدیریت کرد که این مسائل، بر اصل رابطه سایه نیاندازد. باید به جای پرداختن به این مسائل کم اهمیت، به ضعف خودمان بپردازیم. دنیای امروز ما با دنیای چند سال قبل خیلی خیلی فرق دارد. فن آوری و انتقال سریع اطلاعات، اجازه نمیدهد چیزی را از همدیگر پنهان کنیم. بگذارید مثالی بیاورم؛ یکی از روزنامههای چاپ آنکارا به نام «ملی گازته» که اتفاقا روزنامه آبرومندی است و به حزب سعادت یعنی به مجموعه شاگردان اربکان تعلق دارد و رابطه خوبی هم با جمهوری اسلامی دارند، در صفحه نخست عکس بزرگی از هلیکوپتر را چاپ کرده و نوشته بود: «تراژدی دوگانه در ایران». تفسیر تحلیل این بود که خود سقوط هلیکوپتر یک تراژدی بوده اما تراژدی دوم، روی بدنه هلیکوپتر نشان داده شده است. منظور چه بود؟ زوم کردم. عکس، خیلی دقیق و باکیفیت بود و نشان میداد که در بدنه هلیکوپتر، آثار مشهودی از زنگ زدگی وجود دارد و مدتهاست که حتی رنگ نشده. برداشت روزنامه ترکیه این بود که چنین چیزی مصداق «فرسودگی نهادها» است و این نشان میدهد که ایران، به خاطر تحریمهای بینالمللی، نمیتواند ناوگان هوایی و تجهیزات خود را به روز کند. خوب... در شرایطی که یک روزنامه کم تیراژ در کشوری دیگر، با اتکا به یک عکس ساده، چنین تاویل صحیحی به دست میدهد، باید باور کنیم که اظهارات مقامات ما، نحوه خبررسانیها، تکذیب یا تایید نقش پهپاد ترک، همه و همه رصد میشود و مورد توجه قرار میگیرد.
* آکینچی چه زمانی به ترکیه برگشته؟ ماجرای طراحی پرچم روی دریاچه وان، به گرایشات عثمانیگری ترکها مرتبط است؟
چیزی که همان آقای سلجوق بیرقدار داماد اردوغان و تولیدکننده آکینجی اعلام کرد، این بود که این پهپاد، حتی در درهها نیز تجسس کرده و مختصات دو نقطه گرمازا را در اختیار ایران گذاشته و سپس حریم هوایی کشورمان را ترک کرده و رفته است.
موضوع ماه و ستاره، اقدام عجیبی نیست! به عنوان آدمی که دنبال کار ترکیه شناسی و مطالعه مسائل سیاسی ترکیه هستم، خوب میدانم که علاقه عمیقی به پرچم و نمادهای ملیشان دارند و بارها، با دود رنگی جنگنده اف16 نیز همین نقش را ترسیم کردهاند. طراح و راهبر، هم میخواهد دقت و مهارت اپراتور و هم توانمندی محصول خود را به همگان نشان دهد و شخصا، چیز غیرمعمول و عجیبی در این رفتار نمیبینم.
* یکی دیگر از موضوعات بسیار جالب توجه، حضور خبرنگار سی.ان.ان ترک در صحنه پیدا شدن بالگرد است، قبل از آنکه خبرنگاران ایرانی و حتی نیروهای امدادی برسند. خبرنگار سی.ان.ان ترک چطور به آنجا رسیده؟ ممکن است تیم خبری همراه آکینچی بوده باشند؟
کنترل پهپاد، از داخل خاک ترکیه و حتی از طریق ماهواره نیز امکانپذیر بوده و بعید میدانم که تیمی به ایران فرستاده باشند. اما در مورد خبرنگاران شبکه «آ خبر» که این تصویر را گرفتند و در اختیار «سی.ان.ان ترک» و دیگر رسانهها گذاشتند؛ باید نکاتی عرض کنم که حقیقتا شایان تاسف است و خون باید گریست از این وضعیت مدیریت رسانهای و مدیریت بحران.
اول، تیم رسانهای آ خبر ترکیه، نخستین تیمی نیست که به صحنه رسیده! آنان زمانی آمدهاند که اجساد جمع آوری شده و اقدامات اولیه مهمی انجام شده.
دوم، گروه موتورسواران تبریزی، قبل از همه رسیدند و فیلم گرفتند اما به گفته خودشان «به دلایل امنیتی»، اجازه نداشتند پخش کنند!
سوم، یکی از مهمترین دفاتر صدا و سیمای ایران، همان دفتر تبریز است که به صحنه نزدیک بوده و علاوه بر صدا و سیما، در شهر تبریز و بسیاری از شهرهای استان آذربایجان شرقی، خبرنگاران و عکاسان خوب و قابلی داریم که میتوانستند به راحتی در صحنه حضور داشته باشند و اساسا کاری که خبرنگار ترک و رفیق تصویربردار او انجام دادند، نه کار شاقی بود و نه نیاز به مهارت و توانمندی و تجهیزات خاصی داشت! آنها تصویری را منتقل کردند که اگر مجوز داده میشد، خبرنگاران ایرانی، میتوانستند قبل از آنها و در همان دقایق نخست انجام دهند! این همان موضوعی است که من روی آن حرف دارم.
سوال من از حضرات صحنه گردان این بحران، این است: چرا تصور کردید که مردم ایران، نباید چیزی بدانند؟ چه شد که تصمیم گرفتید؛ نیازی نیست مردم ببینند؟ آن واژه ترکیبی عجیب و غریب «فرود سخت»، زاییدهی ذهن کدامیک از شما دانشمندان دنیا دیده بود؟ وزیر کشور حتی حاضر نبود به شکل قطره چکانی اطلاعات بدهد، رییس هلال احمر هی میگفت داریم تلاش میکنیم، سخنگوی دولت عملا سخن نگو شد، گویندگان صدا و سیما جملاتی را تکرار میکردند که واجد هیچ نوع اطلاع و خبری نبود، اول شب همان گویندگان لباس سیاه بر تن جلو دوربین رفتند و با وجود آن که با فعل «ماضی» از آقای رئیسی و همراهان او یاد میکردند؛ پشت بند آن میگفتند البته هنوز امیدواریم! این در حالی است که مرور اطلاعات آقایان اسماعیلی و بذرپاش، نشان میدهد که در همان دقایق نخست فهمیدهاند؛ آن چه که روی داده نه «فرود سخت»، بلکه «سقوط» بوده است. ولی نمیدانم کدام دانشمند و نخبه این تیم بود که پیشنهاد داد از ترکیب نامانوس فرود سخت استفاده شود!
در روزگار کودکی ما، اغلب خانهها، اتاق زیبا و مرتب و تمیزی داشتند که مخصوص مهمان بود! حتی ظرف و ظروف و رختخواب بسیار شیک و نونوار هم در همه خانهها بود که فقط برای «مهمان» کنار گذاشته بودند! نمیدانم منطق مادران ما در آن دوران چه بود؟ چرا خود ما را لایق آن اتاق زیبا و آن ظروف شیک نمیدانستند. نمیدانم جمهوری اسلامی با این اعتبارات چند هزار میلیارد تومانی که برای دهها شبکه رادیویی و تلویزیونی و دهها خبرگزاری و سایت خبری خرج میکند، همه اینها را برای چه روزی نگه داشته است؟ آیا مردم لایق این نیستند که با همه تجهیزات و امکانات و نیروها، در کوتاهترین زمان ممکن به آنها خبررسانی شود؟
شیوه معمول در چنین شرایطی این است که اولا خبررسانی سریع و دقیق باشد و اگر پای یک مصیبت ملی در میان است، اطلاعات به شکل صحیح و از یک مرجع و منبع رسمی ارائه شود. ثانیا اگر شبهه وجود دارد، دادستان باید فورا دستور منع انتشار خبر بدهد. اما روشی که آقایان انتخاب کردند، همان روش سردرگم و آزمون و خطایی بود که در همه حوزه های دیگر نشان دادهاند. متاسفانه، این رویداد نشان داد که در ایران، معضل بزرگی به نام مدیریت بحران و مدیریت رسانه و افکار عمومی داریم و اگر این ضعف بزرگ برطرف نشود، قطعا در شرایط بحرانی، به تهدید امنیتی تبدیل می شود. آدم هایی سخنگو هستند که حتی نمیتوانند به درستی حرف بزنند، کسانی مدیر بحران هستند که به راحتی برافروخته و بحرانی میشوند، رسانههایی با پول و بودجه کشور به وجود آمده که فرسخ ها از ماموریت و کارکرد خود دور هستند. اینها بخش مدیریت انسانی و زیرساخت ماجراست. اما یک بُعد فکری – فلسفی هم دارد که همانا چند و چون مواجهه حاکمیت با «مردم» است. منطقی نیست در زمان بحران و ضرورت انتشار خبر، مردم را نامحرم تلقی کنی و تصور کنی لازم نیست چیزی بدانند. اما برای مناسبت و انتخابات، هزار جهد بکنی تا آنها را به میدان بیاوری!
* روز تشییع و تدفین آیتالله رئیسی در مشهد، تی.آر.تی خبری مبنی بر حضور اردوغان در این مراسم مطرح کرد. اما بعد، از سوی دولت ترکیه تکذیب شد. شما چقدر خبر را درست میبینید؟ احتمال داشت اردوغان حضور پیدا کند و به خاطر ماجرای پهپاد سفر را لغو کرده؟
اردوغان یک سیاستمدار عملگرا است. اما تا جایی که شناخت دارم، زودرنج و اهل واکنش نیز هست. لذا بعید نیست که از آن موضوع آزرده خاطر شده باشد. آن هم در شرایطی که منتقدین داخلی تیتر زدند: چرا برای ایران یک روز عزای عمومی اعلام کردی؟ البته این را نیز بگویم که حضور جودت ییلماز معاون رییس جمهور و خاقان فیدان وزیر خارجه در تهران، همدردی و همراهی ترکیه را به اندازه کافی نشان داد.
* به عنوان یک خبرنگار در حوزه دیپلماسی نسبت به خطر امنیتی پرواز یک بالگرد از کشور دیگر حساس هستم. یک بالگرد میتواند تصاویری از نزدیک از مراکز حساس منطقه تهیه کرده و به راحتی در بزنگاههای دیپلماتیک آن را در اختیار دیگر بازیگران قرار دهد. شما چنین نگرانی را جقدر جدی میدانید؟
من نیز معتقدم که روابط بینالملل، جای تعارف و رودربایستی و اعتماد کامل نیست. اما این را نیز به خاطر داشته باشیم که اولا راههایی برای کنترل مسیر همان پهپاد وجود دارد. دوم این که با پیشرفت شگرف جهان ماهوارهها، همه چیز قابل رویت است؛ مگر این که ناچار شویم هر چه داریم در تونل پنهان کنیم! آن هم به شرطی که روند احداث تونل، توسط همان ماهوارهها رصد نشده باشد!
| |||||||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025 | editor@iran-emrooz.net
|