يكشنبه ۲۳ شهريور ۱۴۰۴ - Sunday 14 September 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Sun, 10.09.2023, 19:27

بهار خانم هدایت سلام / الناز محمدی


این نامه را در منتهای رقت احساسات برایت می‌نویسم. یعنی طوری اشک توی چشم‌هایم جمع شده که حتی درست نمی‌توانم شکل و شمایل کلمات را در صفحه روبرویم ببینم؛ درست مثل یکشنبه هفته پیش که در ملاقات حضوری با تعدادی از خانواده‌ها آمدیم سر میز تو، دورت حلقه زدیم و وقتی من با شرم خواستم صحبت را شروع کنم، اشک آنقدر توی کاسه چشم‌هایم زیاد بود که درست نمی‌توانستم صورت ماهت را ببینم.

راستش غیر از اندوه، شرمم از تو و بزرگی‌ات آنقدر زیاد بود که زبانم الکن شده بود؛ نمی‌دانستم در برابر آن همه جدیت، استواری و البته نگاه دقیقت که مستقیم به چشمهایم راه پیدا کرده بود، باید چه بگویم. یادم است خودم را جمع و جور کردم و به تو گفتم ممنونم از اینکه یکی از دلایلت در جریان اعتصاب غذا، علاوه بر تاکیدت بر لزوم بیداری وجدان جمعی، آزادی الهه و نیلوفر بوده است و حالا می‌خواهم بگویم ما به تو و وجود نازنینت نیاز داریم و خواهش می‌کنم به اعتصاب ادامه نده.

تو دقیق به حرف‌هایم گوش دادی و وقتی بغض، بیش از این اجازه نداد که صحبت کنم، لبخند زیبایی زدی. لبخندت مثل صورت رنگ‌پریده‌ و موهای فِرت که خیلی آنها را دوست دارم، زیبا بود. من مدام برمی‌گشتم به الهه که سر میز دیگری بود نگاه می‌کردم و توی ذهنم، یک قاب دو نفره از شما می‌ساختم. داشتم فکر می‌کردم که چقدر دوست دارم یک روز عکسی دونفره از آنها بگیرم و به عکس‌های روی یخچال خانه‌ام اضافه کنم. توی همین فکرها بودم که شروع به صحبت کردی.

تا آن روز کسی را در کاری که می‌کند و حرفی که می‌زند، آنطور بااراده ندیده بودم. تو یک ماسک دستت گرفته بودی، آن را آرام توی دستهایت می‌چرخاندی و با احترام از لزوم اعتصاب غذایت می‌گفتی. گفتی: «اعتصاب غذا یک کنش سیاسی نیست اما می‌تواند به بیداری وجدان جمعی کمک کند. من هم به سهم خودم این کار را می‌کنم.» من این را شنیدم و توی دلم گفتم: «اما تو سهم بزرگی داری. چون خودت بزرگی.»

بعد هرکس سر میزی رفت تا عزیز دربندش را ببیند. موقع خداحافظی تو را در آغوش گرفتم و توی گوشت گفتم: «بهت افتخار می‌کنم بهار.» تو لبخند زدی و رفتی. از آن روز، هروقت الهه زنگ می‌زند اول از همه حال تو را می‌پرسم. نگران تو هستم. مثل همه کسانی که دوستت دارند و به تو افتخار می‌کنند.

بهار خانم، حالا و در حالی که هنوز آن بغض را در گلو دارم، به عنوان خواهری که برای آزادی پرنده کوچک در قفسش، لب به غذا بسته‌ای، باز هم با زبانی الکن از تو می‌خواهم که بیش از این سلامتی‌ات را به خطر نیندازی و اعتصابت را بشکنی که تو خود، معنای وجدان بیداری.


اینستاگرام الناز محمدی
* الناز محمدی خواهر دوقلوی الهه محمدی، خبرنگار روزنامه هم‌میهن زندانی در زندان اوین است.

الهه و الناز محمدی


تاکید بهاره هدایت بر ادامه اعتصاب غذای خود در زندان

اعتصاب غذای بهاره هدایت در زندان



 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025 | editor@iran-emrooz.net