جمعه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - Friday 17 May 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Mon, 14.08.2023, 9:37

دریغا کو مسلمانی؟ / احمد زیدآبادی


به نظرم جمهوری اسلامی علاقه‌ای به حل “مسئلۀ بهائیان” در ایران را ندارد. اگر داشت، نهادهای حاکم حداقل به برخی از پیشنهادها و توصیه‌های من در این باره توجهی می‌کردند و واکنشی نشان می‌دادند.

البته نمی‌توان گفت که هیچ واکنشی نشان نداده‌اند! در واقع هر اشاره‌ای به این موضوع را تحت عنوان “دفاع از بهائیت” قرینه‌ای برای اثبات مجرمیت و توجیه محکومیتم در پرونده‌ها به حساب آورده‌اند.

روشن است که من هیچگاه از “بهائیت” دفاع نمی‌کنم زیرا اگر این آیین را قابل دفاع می‌دانستم، خودم بهایی می‌شدم! دفاع از حقوق مشروع و قانونی بهائیان و هر موجود انسانی دیگری با هر نوع آیین و اعتقادی اما امری وجدانی و وظیفه‌ای اخلاقی و دینی است. اگر یک مدعی دینداری این نکته را درک نکند، به نظر من اهل دینداری حقیقی نیست و به قول امام حسین، دین را صرفاً لقلقۀ لسان و ابزاری برای رسیدن به “دنیا” قرار داده است.

به نظر من، نگاه نیروهایی قدرتمندی در داخل نظام جمهوری اسلامی به “مسئلۀ بهائیان” مشابه نگاه برخی نحله‌های سیاسی اروپا به “مسئلۀ یهودیان” در قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ است. در اروپای قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰، برخی نحله‌های سیاسی در اروپا، بسیار علاقمند بودند تا تمام یهودیان را به صورت جماعتی مرموز و توطئه‌گر و مرتبط با دشمنان و کانون‌های خطرناک جهانی و مسبب تمام مشکلات جامعه معرفی و تودۀ عوام را علیه آنها بسیج کنند.

این نگاه به یک فرقه یا جماعت اعتقادی اگر هم در یک شرایط بسیار بحرانی، نظر بخشی از جامعه را به خود معطوف سازد اما اثر آن علاوه بر فجایعی که در بطن خود می‌آفریند، از این جهت نیز زودگذراست و به سرعت معادله را به طور کامل معکوس می‌کند.

حساسیت بیش از اندازه نسبت به موقعیت یهودیان در جوامع امروز غربی، در حقیقت بازتاب همان نگاه خصمانه به “مسئلۀ یهود” در قرون گذشته است و رویکرد کنونی برخی نهادهای حاکم با جمعیت بهایی، می‌تواند نتیجه‌ای مشابه آن در ایران به بار آورد.

اگر گوش شنوایی در بین مسئولان حکومتی یافت می‌شد، بازشکافتن این موضوع می توانست کمک‌کننده باشد. اما آنها متأسفانه کار خود را می‌کنند.

یکی از این کارها صدور بیانیه‌های رسمی پس از دستگیری شماری از اعضای جامعۀ بهایی از سوی نهادهای امنیتی است. در واقع تأکید بر بهایی بودن دستگیرشدگانی که اتهامی مالی یا اقتصادی علیه آنها مطرح می‌شود، خود به روشنی از وجود نگاهی غیرملی و فرقه‌گرایانه به این موضوع در دستگاه‌های رسمی حکایت دارد. آیا هنگامی که دیگر اتباع کشور با اتهامی مشابه بازداشت می‌شوند، به مذهب و اعتقاد آنها نیز اشاره می‌شود؟ آیا مثلاً اعلام می‌شود که امروز چند شیعه یا سنی یا مسیحی یا مارکسیست به اتهام احتکار و غیره دستگیر شده‌اند؟ چرا هنگامی که پای دیگر شهروندان در اتهاماتی مشابه وسط است، از آیین و اعتقاد و مذهب آنها بحثی به میان نمی‌آید، اما در مورد بهائیان این اصل کاملاً زیر پا گذاشته می‌شود؟ آیا جز این است که به خلاف ادعای نهادهای رسمی، اساساً بهایی بودن در کشور ما جرم است و نه فعل یا عملی خاصی که به آنها نسبت داده می‌شود؟

واقعیت این است که تکرار مکرر این رفتارها، اتهامات مطرح شده علیه بهائیان را در جامعه باورناپذیر کرده است بخصوص وقتی دستگاه‌های حاکم در صدد برمی‌آیند مشکلات اقتصادی و کمبودهای جاری از جمله کمبود دارو را به “توطئۀ بهائیان” نسبت دهند و شماری از آنان را از پیر و جوان دستگیر کنند.

واقعاً دستگیری جمال‌الدین خانجانی در سن ۹۰ سالگی با چه منطقی قابل توجیه است؟ آیا یک مسئول در این کشور یافت می‌شود که شهامت به خرج دهد و توضیحی در این زمینه ارائه دهد؟ بدبختانه یافت نمی‌شود. بارها آزموده‌ام. بارها این نوع پرسش‌ها را مطرح کرده‌ام و جز بی‌اعتنایی یا جواب سربالا و تهدیدآمیز از رسانه‌های حکومتی پاسخی نگرفته‌ام.

به قول سنایی غزنوی:
مسلمانی کنون اسمیست بر عرفی و عاداتی
دریغا کو مسلمانی دریغا کو مسلمانی؟

بدبختانه دیگر مسلمانی بر عرف و عادات هم نیست. بر بدعت‌های آزارگرانه‌ای است که عرف و عادت را هم قربانی خود کرده است.

تلگرام نویسنده



 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024