جمعه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
Friday 17 May 2024
|
نامه اعتراضی حامی بهادری، شهروند بهائی محبوس در زندان تهران بزرگ؛ صدایم باشید و برای اجرای عدالت مرا یاری کنید
حامی بهادری، شهروند بهائی محبوس در زندان تهران بزرگ، در نامهای از این زندان نسبت به برخوردهای قضائی صورت گرفته و نقض حقوق شهروندی خود که به مثابه اقلیت دینی بودن از وی صلب شده، اعتراض کرده است.
به گزارش خبرگزاری هرانا، در بخشی از این نامه آمده است: «۵ ماه پیش، مامورین اطلاعات به صورت غیرقانونی بدون داشتن حکم تفتیش یا بازداشت به خانهی ما ریختند. آنها وسایل ما از جمله کتاب، اسناد اداری، وسایل دیجیتالی مثل لپتاپ، کامپیوتر و حتی جواهرات را ضبط کردند و من را بدون داشتن هیچ حکم قانونی از طرف قاضی با خودشان بردند. آنها من را در شرایط غیر انسانیای نگه داشتند، من به شکل فیزیکی و روانی شکنجه شدم، من را برای ساعتها در فضای بیرون و سرما نگه داشتند، اجازهی استفاده از توالت را وقتی به آن احتیاج داشتم به من ندادند، سعی کردند من را مجبور کنند تا از همسرم طلاق بگیرم، تهدیدم کردند که اعدامم میکنند و مجبورم کردند جواب سوالاتشان دربارهی کوچکترین جزئیات زندگیام را بدهم.»
آقای بهادری می افزاید: «آنها حتی من را جلوی دوربین قرار دادند و گفتند که قرار است اعدام بشوم و وصیتم را بکنم و بعد فیلم “اعتراف اجباری” از من ضبط کردند. در مجموع ۱۷ بار در حدود ۸۰ روز از من بازجویی شد و تمرکز آنها روی بهائی بودن من بود. به مدت ۳ ماه به من اجازهی داشتن وکیل انتخابی ندادند.»
متن کامل این نامه که جهت انتشار در اخیار هرانا قرار گرفته است:
مردم عزیز سلام،
من حامی بهادری هستم، یک ایرانی، یک بهائی و یک بازداشتی.
من این پیغام را از زندان “تهران بزرگ” برای شما میفرستم. از شما میخواهم که چند دقیقه از وقت ارزشمند خود را بگذارید، تا من بتوانم ذرهی کوچکی از اینکه بهائی بودن در “جمهوری اسلامی” چگونه است را به شما نشان دهم.
۵ ماه پیش، مامورین اطلاعات به صورت غیرقانونی بدون داشتن حکم تفتیش یا بازداشت به خانهی ما ریختند. آنها وسایل ما از جمله کتاب، اسناد اداری، وسایل دیجیتالی مثل لپتاپ، کامپیوتر و حتی جواهرات را ضبط کردند و من را بدون داشتن هیچ حکم قانونی از طرف قاضی با خودشان بردند. آنها من را در شرایط غیر انسانیای نگه داشتند، من به شکل فیزیکی و روانی شکنجه شدم، من را برای ساعتها در فضای بیرون و سرما نگه داشتند، اجازهی استفاده از توالت را وقتی به آن احتیاج داشتم به من ندادند، سعی کردند من را مجبور کنند تا از همسرم طلاق بگیرم، تهدیدم کردند که اعدامم میکنند و مجبورم کردند جواب سوالاتشان دربارهی کوچکترین جزئیات زندگیام را بدهم. آنها حتی من را جلوی دوربین قرار دادند و گفتند که قرار است اعدام بشوم و وصیتم را بکنم و بعد فیلم “اعتراف اجباری” از من ضبط کردند. در مجموع ۱۷ بار در حدود ۸۰ روز از من بازجویی شد و تمرکز آنها روی بهائی بودن من بود. به مدت ۳ ماه به من اجازهی داشتن وکیل انتخابی ندادند.
در دفتر بازپرس مجبورم کردند کاغذهایی را بدون خواندن امضا کنم. تنها چیزی که به من اجازه دادند بخوانم یک برگه بود که مثلا قرار بود من را از اتهاماتم مطلع کند، در حالی که این برگه خالی بود و من تا اواخر بازجویی از اتهاماتم اطلاعی نداشتم. محمود حاجی مرادی، بازپرس شعبهی ۲، من را در بازداشت نگه داشت و بدون اینکه محکوم بشوم. به زندان منتقل کرد و پروندهی من را برای قاضی ابوالقاسم صلواتی فرستاد. قاضی صلواتی بیش از ۲ ماه به وکیل من اجازهی دسترسی به پرونده یا حتی ورود به دفترش را نداد.
شب ۱۳ اسفند بعد از قطع شدن تلفنهای زندان، مسئولین زندان به من خبر دادند که فردا صبح قرار است به دادگاه فرستاده شوم. صبح ۱۴ اسفند قبل از وصل شدن تلفنها و بدون خبر کردن وکیلم، من را با دستهای دستبند زده و پاهای در زنجیر، همچون یک مجرم خطرناک، به دادگاه فرستادند. بعد از چند ساعت انتظار، من را برای ۵ دقیقه به دفتر قاضی صلواتی فرستادند که این کل زمان جلسهی دادگاه من بود. آنچه مشخص بود اینکه او در طول این ۲ ماه حتی یک بار هم پروندهی من را نگاه نکرده است. اتهام اصلی من “فعالیت تبلیغی به نفع دیانت بهائی” بود. من درخواست حضور وکیل، قرار وثیقه برای آزادی موقت و دسترسی به مدارک کیفرخواستم و توضیحات اتهاماتم را کردم. قاضی فقط درخواست حضور وکیل را قبول کرد و به من گفت که میتواند برای من ۵ سال زندان ببرد. در همان هفته قاضی به وکیل گفت که به خاطر بهائی بودن، من را با وثیقه یا دستور عفو عمومی آزاد نخواهد کرد و قرار جلسهی بعدی را برای ۳ ماه بعد یعنی ۲۰ خرداد ۱۴۰۲ تنظیم کرد!!!
زمان بازداشت من، آنها جزئیات پرونده و اتهامات من را مخفی نگه داشتند و هر زمان خانوادهام پیگیر میشدند و سوال میکردند، یا دروغ میشنیدند یا با برخوردی بد رانده میشدند، و بارها به آنها گفته شد که قانون شامل حال بهائیها نمیشود.
من همیشه یک ستارهی مخفی را که روی سینهام پوشیدهام، حس کردم و به آن افتخار میکنم و امروز هم بیشتر از هر زمان دیگری به آن افتخار میکنم.
من به خودم اجازه نمیدهم که یک قربانی باشم، دیگر سکوت نخواهم کرد، من به دنبال احقاق حقوقم هستم و برایش میجنگم.
حالا از شما میخواهم که “صدای من باشید” و به من کمک کنید که عدالتی که استحقاقش را دارم به دست بیاورم. همچنین از برادران و خواهران بهائی خود میخواهم که بیش از قبل بلند شوند و از اتفاقاتی که برایشان افتاده و میافتد صحبت کنند.
***
درباره حامی بهادری:
حامی بهادری شهروند بهائی بیست و شش ساله، در تاریخ سی مهر ماه ۱۴۰۱ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. وی سپس در تاریخ بیست و هشتم دی ماه همان سال به زندان تهران بزرگ منتقل شد. در تاریخ چهاردهم اسفند ماه ۱۴۰۱، جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات آقای بهادری، بدون حضور وکیل در شعبه پانزدهم دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد. آقای بهادری از بابت اتهامات “اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت کشور، فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی و فعالیت تبلیغی به نفع دیانت بهائی” به دفاع از خود پرداخت. در انتهای این جلسه، با صدور و تعیین قرار وثیقه برای آزادی موقت وی مخالفت شد. او هم اکنون در زندان تهران بزرگ تحمل حبس می کند.
| |||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|