جمعه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
Friday 17 May 2024
|
پرستو سرمدی
این روزها که دختر معصومی در دست گشت ارشاد جانش را به دلیل چند تار گیسوی زیبایش از دست داده و حال همه ما بد است، فکر میکنم چه خوب که حال همه بد است، چه خوب که این رنج همگانی است و چه بهتر میشد اگر درک رنجی که زندگی در یک جامعه نابرابر هر روز برای زنان ایجاد میکند هم همگانی شود. رنج زندگی در تبعیض خشنی که هر روز مثل جسم سختی با سر ما برخورد میکند، برخی از ما دوام میآوریم و هر چند زخمی به زندگی ادامه میدهیم، اما برخی دیگرمان نه، یک روز بالاخره طاقتمان تمام میشود و قلب و مغزمان میمیرند.
چه خوب میشد اگر درک این رنج تبعیض جنسیتی همگانی میشد، شاید راهی برای رفعش باز میشد.
ما زنیم، بسیاری از ما هر روز در خانه کتک میخوریم اما یاری کنندهای نداریم، پلیس از ما دفاع نمیکند، خانه امن نداریم، بسیاری از ما در همان خانهای که قرار بود محل آرامشمان باشد با جسم سخت برخورد میکنیم و میمیریم و قاتلمان مجازات هم نمیشود.
بسیاری از ما در کودکی زن میشویم، بسیاری از ما سر زایمان جان دادیم، بسیاری از ما به خاطر زن شدن در کودکی سرطان دهانه رحم میگیریم.
ما زنیم، بسیاری از ما تنها به دلیل شایعهای محکوم به برباد دادن ناموس خانواده و طایفه میشویم، سرمان بریده میشود و در خیابان چرخانده میشود و قاتلمان بیبیم مجازات به زندگیاش ادامه میدهد.
ما زنیم، وقتی ازدواج میکنیم، اختیار اشتغال، تحصیل، خروج از کشور و حتی خروج از قرارداد ازدواج را از دست میدهیم، اختیار زندگیمان را قانون از ما میگیرد و به دیگری میدهد و یکی از بزرگترین جسمهای سخت را به سرمان میزند.
ما زنیم، وقتی مادر میشویم همه انتظار دارند از کار و تحصیل و زندگی اجتماعی و هر رویا و آرزویی که داریم دست بکشیم، تا فرزندمان را بزرگ کنیم. اما حتی اختیار شناسنامه گرفتن برای همان فرزندمان را نداریم، گاهی حتی اختیار ثبت نام او را در مدرسه نداریم، اختیار حساب بانکی فرزندمان را نداریم، و ...
اگر طلاق بگیریم حضانت فرزندمان از ما گرفته میشود و هیچگاه ولایت فرزندمان به ما داده نمیشود، حتی اگر تنها والدش باشیم.
ما زنیم، همه انتظار دارند در خانه بمانیم و کار خانگی و مراقبتی انجام دهیم، کاری طولانی که درآمدی ندارد، ما وابسته اقتصادی میمانیم. جسم سخت وقتی به سرمان میخورد که بسیاری از ما برای هر خرج کوچکی بیاختیاریم و باید منت مرد نان آور خانه را تحمل کنیم.
ما زنیم، در خیابان و محیطهای مختلف مورد آزار کلامی و فیزیکی جنسی قرار میگیریم. اعتراض کنیم خودمان مقصر شناخته میشویم، اگر مورد تجاوز قرار بگیریم، دیگر در جامعه پذیرفته نمیشویم، بسیار از ما بعد تجاوز خودکشی میکنیم تا برای همان جامعه شهید قلمداد شویم.
ما زنیم بدنهایمان مدام مورد قضاوت قرار میگیرد، برخی از ما تحت فشار قضاوتها بارها عملهای زیبایی درد آور را تحمل میکنیم، با این حال همان جامعهای که ما را به سمت چنین عملهایی سوق میدهد، بعد عمل دوباره تمسخرمان میکند با عناوینی که به ما نسبت میدهد.
ما زنیم موقع استخدام مردان را به ما ترجیح میدهید، در محیط کار باید چند برابر همکاران مرد کار کنیم تا شایستگیمان پذیرفته شود اما باز هم ارتقا پیدا نمیکنیم، ما همیشه درآمدی کمتر داریم و بسیارمان همیشه فقیر میمانیم.
ما زنیم، رانندگان شهر از حضورمان راضی نیستند، در برابر هر حرکتی در رانندگی مورد شماتت و تمسخر و تحقیر قرار میگیریم.
ما زنیم، سوژه مسخره بازی اغلب برنامههای طنز، باید برای آن که نشان دهیم جنبه داریم به مسخره بازیهای سبک جنسیتی واکنش نشان ندهیم و...
همه اینها هر روز چون جسم سخت به سرمان میخورد، برخی دوام میآوریم، برخی هم نه، یک روز تحملمان تمام میشود و برای همیشه چشم میبندیم.
| |||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|