iran-emrooz.net | Thu, 31.08.2006, 20:58
تروريسم؟ چه حرفها!
اينها همه تبانی پروتستانهای صليبی است
برندا استروماير / برگردان: علیمحمد طباطبايی
چه كسی طراح بمب گذاری ناكام اخير در قطارهای آلمانی بود؟ اين البته بستگی به آن خواهد داشت كه چه كسی به آن پاسخ دهد. بسياری از مسلمانهای ساكن در آلمان بر اين باورند كه اينها همگی تبانی خود دولت آلمان است. درست مانند جريانات ١١ سپتامبر، بمب گذاریهای لندن و.... آنها نمیتوانند بپذيرند كه برادران دينیشان در چنين تروريسمی دست دارند.
مردان لبنانی كه مظنون به كارگذاردن بمبهايی در ماه گذشته در قطارهای آلمانی هستند برای اين كار اجير شده بودند و در خدمت سازمان اطلاعاتی خود دولت آلمان قرار داشتند. مرد ٢٧ ساله از عربستان سعودی كه اين نظريه را مطرح میكند كمترين ترديدی در صحت سخنان خود ندارد. او میگويد: «اينها همه صليبیهای پروتستانی هستند. همهی مردم شمال آلمان پروتستاناند. اينطور نيست؟ و همينطور پرزيدنت بوش». سپس پشت سر هم استدلالها و دادههای عجيب و غريبی رديف میشود. از طاعون خياركی و مارتين لوتر گرفته تا صدراعظم پيشين آلمان هلموت كوهل، و وی كاملاً صحت به تمای سخنانش يقين دارد.
نقطه نظرات آن مرد جوان عربستان سعودی چنانچه با ديدگاههای ما غربیها سنجيده شود چندان معقول و منطقی به نظر نمیآيد. شما میتوانيد او را در گوشه و كنار يكی از خيابانهایهامبورگ نزديكی ايستگاه مركزی قطار ملاقات كنيد. بيشتر خارجیهای هامبورگ كه مسلمان هم هستند در اين منطقه كه نامش سنت جورج است زندگی میكنند. در اين ناحيه چندين مسجد نيز ساخته شده است. بسياری از فروشگاههای اينجا نوشابههای الكلی نمیفروشند، اما میتوان در آنها دستگاههای الكترونيكی خودآموز قرآن را يافت. اما چيز ديگری كه اين روزها در خيابانهای اين ناحيه به وفور يافت میشود انواع و اقسام نظريههای توطئه در بارهی حوادث اصلی جهان است و البته توضيحات كاملی از حادثهی تروريستی ناكام اخير در آلمان. و تعجبی هم ندارد كه بيشتر اين نظريهها با يكديگر در تناقض قرار میگيرند.
تئوری صليبيون آن جوان عربستانی در گوشه و كنار خيابان Steindamm يكی از خيابانهای اصلی آن ناحيه با حرارت مورد بحث قرار میگيرد. مردی الجزايری كه يك پيراهن مارك Lacoste به تن دارد میگويد: « موضوع بر سر دين نيست، بر سر پول و نفت است ». مرد ديگری اهل تونس كه با او موافق است میپرسد: « پس فكر كرده ايد كه برای چه سربازان آلمانی را به كنگو فرستاده اند؟ ». مطابق با اين نظريه در نبرد برای رسيدن به پول و به نفت كشورهای غربی از هرچه در توان دارند استفاده میكنند. اين كه آمريكا از پيش در بارهی حملههای تروريستی ١١ سپتامبر كاملاً با خبر بوده و با اين حال هيچ اقدامی برای جلوگيری از آنها انجام نداده نيز در اينجا يك ديدگاه بسيار متداول است. محران عبدالوهاب يك لبنانی و طراح گرافيك با لهجه یهامبورگی میگويد: « به باور ما ايالات متحده به آن حملههای نياز داشت تا بهانهی حمله به عراق را به دست آورد ».
آنها ديوانهاند
هنگامی كه از اين مهاجرين سوال میشود كه در بارهی مظنونين به بمب گذاریهای اخير در قطارهای آلمان چه فكر میكنند، بسياری از آنها با اين قبيل اظهار نظرها پاسخ میدهند: « آنها ديواهاند ». تعداد اندكی از آنها شايد حرف ديگری هم برای گفتن داشته باشند. عبدالوهاب نيز فكر میكند كه اين حملهها ديوانگی محض است. به عقيدهی او « اين كارها فقط به خود ما صدمه میرساند ». اما حتی او هم كه ديدگاههايش معتدلتر است و زمانی يك دوست دختر يهودی داشته بر اين باور است كه هرگز نمیتوان از رسانههای غربی به حقايق اصلی پی برد. زيرا به باور او « گزارشهای آنها بيش از حد از يهودیها طرفداری میكند ». از اين قبيل اظهار نظرهای يهودستيزانه و حتی به مراتب بدتر از آنها را میتوان در اطراف ايستگاه مرگزی قطارهامبورگ شنيد.
اما آنچه بسيار عجيب است اظهار نظر يك كرد ١٧ ساله اهل بن بود كه از تلويزيون اشپيگل پخش شد. نظريهی او در بارهی شروع جنگ در لبنان چنين بود: « اول يهودیها يك كودك را مورد تجاوز قرار دادند، يا در هر حال چيزی شبيه به اين ». او بعداً ادعا نمود كه از يك منبع موثق شنيده است كه يهودیها زمانی كودكان شش ساله را در كودكستانی به گلوه بسته بودند. آنها آموزگار آنها را زنده گذاردند تا مبتلا به بيماری روانی شود.
نظريههای عجيب و غريب در بارهی مناقشهی لبنان را میتوان در سنت جورج هم شنيد. يك فروشندهی تلفن صددرصد مطمئن است كه دستگيریهای اخير در لندن تبليغات محض است. آيا او شنيده است كه قرار بود به كمك مواد منفجرهی مايع آن حملهها صورت گيرد؟ او میگويد: « همهی اين حرفها دروغ است. هيچ كس اين سخنان را باور نمیكند. اينها فقط برای اين است كه ذهن مردم از جنگ لبنان منحرف شود ». در حالی كه او صحبت میكند فروشندی ديگر به خارج از مغازه اشاره میكند، جايی كه گروهی از مردان در حال گپ زدن هستند. آخرين سخن او اين است: « ما همگی همين گونه میانديشيم ».
يهودستيزی بر روی آنتن
اين قبيل ديدگاهها توسط برنامههای تبليغاتی رسانههايی مانند المنار كه هزينههای آن را حزب الله تامين میكند تبليغ و ترويج میشود. المنار نه فقط بمب گذاران انتهاری را مورد ستايش قرار میدهد كه حتی شوهای تلويزيونی يهودستيزانه را به عنوان بخشی از برنامههای كودكان پخش میكند. وحيد وحدت آق از موسسهی تحقيقاتی رسانههای خاورميانه در برلين، يعنی موسسهای كه وظيفه اش بررسی برنامههايی است كه تلويزيونهای عربی پخش میكنند میگويد: « اين فيلمها مخصوص كودكان ساخته میشوند. تمامی نسلها با ايدههای ضد يهود بار میآيند و میآموزند كه يهودیها ميمون و خوك هستند ». اين موقعيت به توسط فيلمهای سينمايی پرفروشی مانند فيلم تركی « درهی گرگها » وخيمتر میشود، فيلمی كه در آن يك پزشك يهودی نمايش داده میشود كه اعضای داخلی بدن زندانيان عراقی در زندان ابوقريب را بيرون میآورد.
ليكن مردان لبنانی مانند عبدالوهاب يعنی همان طراح گرافيك تاكيد دارند كه آنها قادر به تمايز گذاری هستند. وی میكويد: « ما میدانيم كه المنار متعلق به حزب الله است، به اين ترتيب ما كانالهای ديگر را هم تماشا میكنيم ». در عين حال بسياری از مهاجرين نمیپذيرند كه آلمانیها قادر به استفادهی نقادانه و هوشمندانه از رسانهها هستند. مردی تونسی میگويد: « بيشتر آنها فقط روزنامهی Bild را میخوانند و تلويزيون تماشا میكنند. آنها همگی تصور میكنند كه ما همه تروريست هستيم ». و او نيز برای اثبات نظريه اش تئوری آمادهای دارد: « تمامی پوشش خبری در بارهی تروريسم برای آن است كه ذهن مردم از مشكلات واقعی مهاجرين منحرف بشود. همهی آنچه ما میخواهيم اين است كه در صلح و آرامش در اينجا زندگی كنيم. معنايش اين است كه ما بايد شغل داشته باشيم. لطفاً اين را هم بنويسيد ».