شنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - Saturday 4 May 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Wed, 08.03.2006, 23:06

هم زيستی يا نازيستی


اوفه المان ـ جنسن / برگردان: علی‌محمد طباطبايی

اكنون كه مناقشه‌ی كاريكاتورهايی كه پيامبر اسلام را به تصوير كشيده بود در حال رنگ باختن است، يا اميدوارم كه به واقع چنين باشد، كاملاً واضح است كه تنها برنده‌ی آن افراط گرايان بودند ـ چه در جهان اسلام و چه در اروپا.
متاسفم از اين كه اين مجادله در ميهن من آغاز گرديد، يعنی هنگامی كه در پائيز سال گذشته يك روزنامه در تلاش كودكانه برای ثابت كردن آزادی بيان تصميم به انتشار آنها گرفت. من در همان زمان علناً بر عليه آنچه آن را به عنوان عملی فاقد حساسيت كافی خواندم سخن گفتم، زيرا انتشار آن كاريكاتورها احساسات دينی مردم ديگر را جريحه دار می‌ساخت. آن عمل همچنين يك اقدام تحريك آميز غير ضروری بود و در واقع خودش به كاريكاتوری از آزادی بيان بسيار عزيز ما در غرب كه در قانون اساسی نيز تضمين و تصريح شده است تبديل گشت. همانگونه كه پدر من (كه خودش روزنامه نگاری قديمی است) عادت به گفتن دارد: آزادی بيان اين حق را به ما می‌دهد كه هر آنچه را كه می‌انديشيم بيان كنيم، اما نه اين كه حتماً موظف به بيان آن سخنان هم باشيم!
هنگامی كه آن مجادله چند هفته پيش از اين به ناگهان آغاز گرديد از هر سو هيزم‌های زيادی به آن آتش اضافه شد. داستان‌های غير واقعی بسياری نقل و منتشر گرديد، شايعات اشتباه در اين باره كه كتاب مقدس مسلمانها در تظاهرات به آتش كشيده شده است، اطلاعات غلط در باره‌ی جايگاه اسلام در دانمارك، ترجمه‌های نادرست از آنچه ملكه‌ی ما گفته بود و غيره. همه‌ی اينها خشم‌ها را برافروخته‌تر ساخت و به آتش زدن سفارتخانه‌ها و تهديد به خشونت بيشتر دامن زد.
نام آن مناقشه را « برخورد تمدن‌ها » گذاشته‌اند كه البته می‌تواند زمانی به چنين وضعيت وخيمی هم ختم شود. حقيقتاً امكان بالقوه‌ی آن هم اكنون موجود است. اما من هنوز هم ترجيح می‌دهم كه از « برخورد گمراه شده‌ها » سخن گويم. در هر دو طرف مناقشه خطاهای بسياری به چشم می‌خورد: از يك طرف فقدان درك احساسات عميق دينی وجود داشت، همان احساساتی كه توسط نمايشی از بی احترامی جريحه دار گرديد. در طرف ديگر به مردم (مسلمان) در باره‌ی آنچه حقيقتاً (در دانمارك) روی داده بود حكايت‌های اغراق شده وحتی كاملاً اشتباه منتقل گرديد.
توان بالقوه‌ی « برخورد تمدن‌ها » در تفاوت‌های عميق ميان اروپايی‌ها و فرهنگ و سنت اسلامی نهفته است. ما همگی بايد متوجه كسانی باشيم كه تلاش می‌كنند اين تفاوت‌ها را از آنچه هست عميق‌تر كرده و آنها را به شكاف‌های غير قابل عبور و اختلاف‌های غير قابل حل تبديل كنند، آن هم در عوض آن كه آنها را به عنوان منبع الهامی برای يك زندگی غنی‌تر به كار گيرند. برای آنها بسيار ساده خواهد بود كه به قضيه كاريكاتورها اشاره كرده و چنين بگويند: « حال می‌بينيد كه دموكراسی غربی و آزادی بيان نتيجه اش اين شده است كه ايمان دينی شما تبديل به هدفی برای تمسخر و استهزای آنها قرار گيرد » ! انجام چنين كاری بسيار ساده است زيرا آزادی بيان در انتشار آن كاريكاتورها به كار گرفته شد آنهم صرفاً برای نشان دادن خودش و از اين روست كه می‌گويم آزادی بيان به كاريكاتوری از خودش تبديل گرديد.
دنيای جهانی شده‌ی ما برايمان نه فقط فرصت‌های اقتصادی بيشتر بلكه به همان اندازه نيز چالش‌های فرهنگی و معنوی همراه می‌آورد. اينترنت و SMS طی كمتر از يك دهه به تكامل و بهره برداری رسيدند اما ما هنوز هم سازگاری‌های ذهنی لازم را با تاثيرات ضمنی چنين وسايل ارتباط آنی پيدا نكرده‌ايم. كاريكاتوريست‌های دانماركی و روزنامه نگارانی كه آنها را منتشر ساختند ظاهراً از درك اين نكته ناتوان بودند كه مخاطبين آنها صرفاً افراد محلی نبوده بلكه ساكنين دهكده‌ی جهانی هستند. اگر چنين موضوعی را درمی يافتند، آنها را منتشر نمی‌كردند ـ كه در عذرخواهی خود نيز به آن اعتراف نمودند.
درس‌هايی كه می‌توان از اين حادثه‌ی نامطبوع گرفت به نظرم می‌رسد كه بسيار واضح است: ما همگی بايد تصديق كنيم كه در جهان معاصر به نحو فزاينده‌ای برای تمامی انسان‌های خردمند ضرورت دارد كه برای احترام و توجه متقابل، بردباری بيشتر و درك بهتری از ديگری به فعاليت بپردازند. ما بايد از ايجاد موقعيت‌هايی كه ارزش‌های متفاوت را در برابر يكديگر قرار داده و می‌تواند به سهولت به خشونت منجر شود پرهيز كرده و به جای آن بايد برای ساختن پل‌هايی ميان اديان، هنجارها و نظام‌های اخلاقی به تلاش بپردازيم.
شما البته می‌توانيد نام آن را خودسانسوری بگذاريد. اما خودسانسوری شيوه‌ای است كه هميشه توسط انسان‌های خردمند به اجرا گذارده شده است. وقتی می‌خواهيد كه با انسان‌های ديگر در اتاقی بمانيد سعی نمی‌كنيد كه با تحريك‌های بی جا احساسات آنها را جريحه دار كنيد. اتاقی كه از آن صحبت می‌كنيم البته پاتوق محلی نيست بلكه دهكده‌ی جهانی است و كليد آن هم زيستی.
بعضی از انسان‌ها نمی‌خواهند اين را بپذيرند. آنها در برابر ارزش‌های ديگران با گشودگی برخورد نكرده و حالت دفاعی می‌گيرند و خواهان رويارويی‌اند. شما می‌توانيد چنين انسان‌هايی را در اروپا و البته در جهان اسلام پيدا كنيد. بدبختانه همين‌ها بودند كه از مناقشه ايجاد شده بر سر كاريكاتورها در روزنامه‌ی دانماركی منتفع شدند.
اما اگر در برابر آنها ايستادگی نكنيم همگی خود را در تكرار بعضی خطاهای فاحش تاريخی به تنگنای بزرگی می‌سپاريم. اين تنگنا در شعر بسيار كوتاهی از شاعر و فيلسوف فقيد دانمكاركی پيت هين (Piet Hein) در يكی از مجموعه شعر‌هايش با عنوان « پرسش اين است » به زيبايی بيان شده است:
هم زيستی
يا نازيستی
-------------------------
اوفه المان ـ جنسن وزير امور خارجه دانمارك از ١٩٨٢ تا ١٩٩٣ بود و از ١٩٧٧ تا ٢٠٠١ نماينده‌ی مجلس. ميان ١٩٨٤ و ١٩٩٨ رهبر حزب ليبرال دانمارك (Venstre) و از ١٩٩٥ تا ٢٠٠٠ رئيس حزب ليبرال‌های اروپايی (ELDR) بود.
Coexistence or No Existence bu Uffe Ellemann – Jensen.



نظر شما درباره این مقاله:









 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024