iran-emrooz.net | Tue, 20.12.2005, 7:36
در جستجوی تئوری توطئه
فرانك فوردی / برگردان: علیمحمد طباطبايی
سهشنبه ٢٩ آذر ١٣٨٤
تئوری ئوطئه قدرت تخيل مردم را به تصرف خود در آورده است. غالباً، ما مردم كمتر علاقمند دانستن آنچه سياستمداران به واقع میگويند يا انجام میدهند هستيم تا تلاش برای كشف برنامههای مطرح پنهانی كه انگيزهی اصلی رفتار آن سياستمداران است.
هر انتصاب جديد برای ديوان عالی (آمريكا) به جستجو برای يافتن سابقهی بد يا نشانه و ردی از يك تبانی تبديل میشود. هنوز نامزدی هريت مايرز برای ديوان عالی صد در صد نشده است كه شايعاتی بر سر زبانها میافتد مبنی بر آن كه پرزيدنت بوش خانم مايرز را به عنوان سپر بلا انتخاب كرده تا در صورت رد انتصاب او ليبرالها برای جايگزين محافظه كارتری با دشواری بيشتر مواجه شوند. ظاهراً پرزيدنت بوش بيشتر از يك تبانی در آستين دارد. حتی چنين گفته شده است كه وحشت آنفولانزای مرغی كار كاخ سفيد است تا توجه مردم آمريكا را از وضعيت ناجوری كه در عراق پيش آمده منحرف كند. بعضی ديگر به كنايه میگويند كه صنايع داروسازی در پشت سر اين رويداد قرار دارند تا از افزايش ناگهانی تقاضا برای واكسن آنفولانزا به سودهای كلانی برسند.
اكنون تئوریهای توطئه چنان دارای تاثير و نفوذ هستند كه پايگاه اينترنتی وزارت خارجه ايالات متحده آمريكا از روی ناچاری در صدد فرونشاندن زيانهايی است كه اين قبيل تئوریها به اعتبار آمريكا وارد میسازند. آن پايگاه تاييد میكند كه « تئوریهای ئوطئه دارای گيرايی و جاذبهی زيادی هستند و غالباً مردم در همه جا آنها را باور میكنند ». در حقيقت اين نظريه كه سياست خارجی آمريكا پيامد يك نقشهی پنهانی و به دقت طرح شده توسط دارودستهی محافظه كاران جديد است به طور گستردهای مورد توافق مردم چه در داخل و چه در خارج از آمريكا میباشد. مشغوليت ذهنها با ئوطئهها ديگر به حاشيهها محدود نمیماند، بلكه عملاً هر رويداد غير منتظره فضايی از سوء ظن ايجاد میكند كه باعث ايجاد شايعه و اعتقاد به وجود تبانیها میشود.
پس از طوفان ويلما در ماه گذشته كه باعث قطع برق ميليونها شهروند فلوريدايی گرديد، شايعاتی بر سر زبانها افتاد مبنی بر آن كه برق مناطق مربوط به منازل قدرتمندان قبل از بقيهی نقاط وصل شده است. اين شايعات در مقايسه با شايعاتی كه پس از طوفان كاترينا به راه افتاد بسيار بی خطر تر بود. اين شايعه كه مقامات مسئول از روی قصد مناطق مسكونی سياه پوستان در نيواورلئان را به زير آب بردند هنوز هم مورد قبول تعداد قابل توجهی از مردم است. هنگامی كه كارگردان سرشناسی با نام سپايك لی (Spike Lee) اعلام نمود در حال ساختن فيلمی از به زير آب رفتن نيواورلئان است، او اظهار داشت كه اصلاً تعجبی نخواهد كرد اگر تئوریهای توطئه مبنی بر آن كه دخالت دولت در به زير آب رفتن آن شهر مسئول است با فيلم او مورد تائيد قرار گيرد.
تئوریهای توطئه از علتها و انگيزههای رويدادها تبينی ارائه میكنند كه در غير آن، آن تحولات در نظر ما غير قابل توضيح و بی دليل جلوه میكردند. اين قبيل تئوریها جذابند زيرا آنها شكلی از كنترل و محار نيروهای قدرتمندی را كه زندگانی ما را زير نفوذ و تاثير خود دارند در اختيار میگذارند. امروزه حوادث مصيبت بار غالباً با رفتاری كه از روی قصد بدخواهانهاند ارتباط داده میشوند و ديگر هيچ بدبختی به عنوان حوادث طبيعی تلقی نمیشود. برای مثال در مورد مرگ پرنسس دايانا در اثر يك حادثهی رانندگی و يا يك قطع برق همه جايی سوء ظن عمومی بر آن است كه بدخواهی بشری بايد در آنها نقش اصلی را داشته باشد (٢). در صورت بروز بيماریهای غير قابل توضيح يا نشت مواد شيميايی اكثراً تمامی تقصيرها به گردن اعمال غيرمسئولانه و نفع طلبانه سياستمداران، شخصيتهای مشهور و تجارت پيشه گان مطرح، دكترها، دانشمندان ـ در واقع تمامی حرفهها ـ گذاشته میشود.
مردم هميشه در جستجوی يافتن معنا هستند. اما در جهان آشفته و هميشه در حال تغييری كه در آن زندگی میكنيم ما به ويژه هنگامی سردرگم میشويم كه امكان فهم معضلاتی كه با آنها روبرو هستيم فراهم میآيد. يكی از مهمترين شيوههايی كه در آن فقدان معنا تجربه میشود رسيدن به اين احساس است كه فرد آلت دست نيروهای قدرتمند پنهانی و زير نفوذ آنها قرار گرفته است ـ نه فقط آلت دست كارگردانها، تبليغات مخفی از چشم ما و رسانهها كه همچنين توسط قدرتهايی كه بی نام هستند. به همين خاطر است كه ما غالباً نشانههای مادی و روان شناختی ناشناخته را به نيروهای نامعلومی نسبت میدهيم كه علت اصلی آنها غذايی است كه میخوريم، آبی است كه مینوشيم، تنوع همچنان رو به گسترشی است از مواد آلاينده و موادی كه توسط فن آوریهای جديد پخش و منتشر میشوند و البته ساير پروسههای غير قابل رويت. به اين ترتيب است كه گرم تر شدن همه جايی صرفاً يك پديدهی آب و هوايی نيست، بلكه بلايی چند منظوره است كه میتواند مجموعهی متنوع و گيج كنندهای از رويدادهای ويران گر را برای ما تبيين كند.
به نظر میرسد كه ما در جهان پر از ابهامی زندگی میكنيم شبيه به تريلوژی « ماتريكس » است، جايی كه آنچه در معرض خطر قرار دارد واقعيتی است كه در آن زندگی میكنيم و آنجا كه افراد آلت دست ديگران قرار میگيرند. در دوران گذشته چنين طرز تلقیهايی اساساً شيوهی تفكر جنبشهای دست راستی پوپوليست را شكل میبخشيد، كسانی كه در پس هر رويداد مهم جهانی دست يهودیها يا فراماسونها يا يك تبانی كمونيستی را میديدند. امروز، تئوری توطئه تبديل شده است به گرايش عمده و بسياری از حاميان جنجالی و پر سروصدای آن را میتوان در جنبشهای تندروی مخالف و در ميان چپ غير سياسی يافت. هنگامی كه هيلاری كلينتون در بارهی « تبانی گستردهی جناح راست » هشدار میداد، ديگر آشكار گرديد كه سياستهای طرح پنهانی جذب زندگی روزانهی مردم شده است. امروز، جنبشهای ضدسرمايه داری و ضد جهانی سازی همان اندازه با سياستهای تبانی آميخته شدهاند كه در مورد مخالفان آنها در منتهااليه راست صدق میكند. از ديدگاه آنها يك تبانی عظيم جهانی تبديل شده است به توضيحی چند منظوره برای بسياری از مشكلات و مصيبتهايی كه زمانهی ما را تحت تاثير خود گرفته است.
ديدگاه ساده انگارانه به جهان كه مبتنی بر انديشه تبانی است سوخت رسانی به سوء ظن را ياری میكند و قلمروی سياست را با شك و بدگمانی مینگرد. اين نگرش يك پيكار نقادانه از زندگی جامعه را با جستجوی ويران گری برای طرح پنهانی جايگزين میكند. اين ديدگاه همچنين توجه را از توضيح تفاوتهای واقعی منحرف كرده و به تبديل شدن زندگی به يك تماشاخانه كمك میكند، جايی كه آنچه در آن اهميت دارد زندگیهای خصوصی ومنافع شخصی سياستمداران مورد ظن قرار گرفته است. يك جستجوی ثابت برای داستانی در پشت داستان ديگر ما را از آن باز میداد كه به واقع به يكديگر توجه كرده و سخنان همديگر را به درستی بشنويم و نمیگذارد كه جهان را به همان شكلی كه واقعاً هست ببينيم.
--------------
فرانك فوردی پروفسور جامعه شناسی دانشگاه كنت انگلستان است و نويسندهی كتابی با عنوان « سياست وحشت: فراسوی چپ و راست ».
On the hunt for a conspiracy theory by Frank Furedi. Christian Science Monitor 2005.