جمعه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - Friday 3 May 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Thu, 10.11.2005, 20:10

سياست ياس و ناكامی


رالف داهرن دورف / برگردان: علی‌محمد طباطبايی

جمعه ٢٠ آبان ١٣٨٤

آيا فقر بيش از اندازه سبب خشونت و در نهايت ايجاد انقلاب می‌گردد؟ بسياری از انسان‌ها معتقد هستند كه چنين است و در تلاش توضيح پديده‌هايی برمی‌آيند كه گستره‌ی آنها از قيام‌های چريكی تا تروريسم اسلامی امتداد می‌يابد.
ليكن كارل ماركس و الكسی دوتوكويل، دو تن از بزرگترين تحليل‌گران مسائل اجتماعی قرن ١٩، بهتر می‌دانستند كه شيوه‌های عمكرد انسان‌ها چگونه است و چه چيزی باعث تغييرات جوامع انسانی می‌گردد. فقر بيش از اندازه باعث بی‌تفاوتی و دل‌مردگی می‌شود، اما به شورش نمی‌انجامد. حداكثر آن كه مردم بسيار فقير را می‌توان برای تظاهرات گاه و بيگاه خشم انسانی مورد استفاده قرار داد، اما آنها از همان خميره‌ای نيستند كه تروريست‌ها و انقلابی‌ها از آن ساخته شده‌اند.
يك گروه به مراتب تعيين كننده‌تر در هر جامعه‌ای آن كسانی هستند كه برای رسيدن به شرايط جديد و بهتر به خود زحمت حركت به جلو را می‌دهند، اما سپس راه خود را مسدود شده می‌يابند. آرزوها و آمال آنها با توجه به شرايط موجود به هيچ وجه غيرواقع‌بينانه و نامعقول نيست، اما آنها مايوس می‌شوند: اوضاع و احوال به همان سرعتی كه آنها می‌خواهند به جلو نمی‌رود، يا اصلاً حركتی نمی‌كند، آنهم با توجه به شرايطی كه آنها هيچ كنترلی بر آن ندارند. به ديگر سخن موقعيت‌های مناسبی وجود دارد، ليكن نمی‌توان از آنها به نفع خود استفاده كرد يا به اهداف خود جامه‌ی عمل پوشاند.
همين گروه است ـ و نه مردم معمولی كه به طور غم انگيزی فقير و درمانده هستند ـ كه نيروی عظيم گردآمده برای تظاهرات خشونت انگيز و در نهايت برای تغييرات اصلی و مهم را تشكيل می‌دهد.
سياست ياس و ناكامی علی الخصوص در جهان پساكمونيستی و طی اين ١٥ سال گذشته آشكار بوده است. دخالت سهمگين سلطه‌ی نومنكلاتورا ديگر وجود نداشت، و رويای زندگی جديد مانند آنچه در جوامع باز غربی در جريان بود عملی و ممكن به نظر می‌رسيد. اما در عمل و بدواً همه چيز رو به خرابی گذارد. مسير رسيدن به رونق اقتصادی و به آزادی مسيری پر پيچ و خم بود و برخلاف تصور اوليه از ميان دره‌ای از اشك و اندوه می‌گذشت.
اما مردم در شيوه‌های گوناگونی واكنش نشان دادند. كسانی كه بختشان بلندتر بود ابتدا به مراكز پيشرفت‌های اقتصادی كشورهای خود و سپس به كشورهای خارجی مهاجرت كردند، يعنی به كشورها و مكان‌هايی كه در آنها جهان جديد بی درنگ قابل يافتن و به دست آوردن بود. و آن كسانی كه در وطن خود باقی ماندند در رای گيری‌ها شيوه‌های عجيبی را انتخاب كردند ـ برای مثال به جانشين‌های احزاب كمونيستی سابق رای دادند كه همين چندی پيش از خلاص شدن از شر آنها بسيار خشنود بودند.
اتحاديه‌ی اروپا با تمامی ضعف‌هايش به كشورهای پساكمونيستی اروپای شرقی و جنوبی كمك‌های زيادی نمود. مثلاً باعث گرديد كه دره‌ی اشك و اندوه تحمل پذير‌تر گردد، هم از طريق ارائه‌ی كمك‌های مالی و ساير همكاری‌ها و هم با ايستادگی بر وعده‌ی خود مبنی بر عضويت آن كشورها در اتحاديه‌ی اروپا و ايجاد اميد برای شكوفايی اقتصادی در آينده‌ی نزديك. آنچه به همين اندازه مهم است آن كه چنانچه اتحاديه‌ی اروپا ايجاد يك زيربنای اداری و اجتماعی برای آزادی را مورد حمايت قرار نمی‌داد، به احتمال بسيار در لهستان، مجارستان و نقاط ديگر يك واكنش حادتر كمونيستی و چه بسا فاشيستی به وجود می‌آمد.
در حالی كه سياست ياس و سرخورگی به اين ترتيب در جهان پساكمونيستی تحت كنترل در آمد، اما در جهان اسلامی همان سياست با كينه توزی تمام شيوع يافت. در اينجا نيز البته اين پديده‌ی جديدی نبود. با آغاز عصر نوگرايی در اين قسمت از جهان، ارتباط ميليون‌ها انسان از جوامع و شيوه‌های زندگی سنتی كاملاً بريده شد. به ويژه مردان جوان چشم انداز نوعی زندگی را مشاهده می‌كردند كه بيشتر به آن شيوه‌ای از زندگی شباهت داشت كه توسط تلويزيون‌های غربی به آنها عرضه می‌شد.
اما آنها به زودی دريافتند كه جامه‌ی عمل پوشاندن به اين چشم انداز متضمن سفری طولانی‌تر و طاقت فرسا‌تر از آنچيزی است ابتدا انتظارش را داشتند. در واقع اين عمل مستلزم سپری شدن حداقل يك نسل تمام بود كه طی آن می‌بايست تلاش اصلی برای به انجام رساندن يك زندگانی مدرن باشد، در حالی كه ميوه‌های اين تلاش فعلاً دست نيافتنی باقی می‌ماند.
نسل‌های قبلی شايد آمادگی بيشتری داشتند تا بار سنگين زحمات و انتظاركشيدن‌ها را تقبل كنند، اما امروزه مردم می‌خواهند كه هرچه سريع‌تر نتايج تلاش‌های خود را ببينند. اگر منفعت‌ها به سرعت حاصل نشود ـ كه برای اكثر اين انسان‌ها چنين است ـ آنها بی آرام و قرار می‌شوند. جريان سنگين مهاجرتی كه به تازگی آغاز شده است موضوع اصلی دهه‌ی آتی خواهد بود. به ويژه در آفريقا، مهاجرت تقريباً يگانه مسير پرسرعت برای رسيدن به ميوه‌های مدرنيته است.
آن كسانی كه نمی‌توانند خود را به كشورهای ديگر برسانند، يا در كشور جديدی كه به آن مهاجرت كرده‌اند ناكام می‌مانند، در نوعی ترديد و سردرگمی گرفتار می‌شوند: جهان قديمی آداب و رسوم و پيوندهای سنتی برای آنها ديگر وجود ندارد، اما جهان جديد مدرنيته نيز خارج از دسترس آنها است. آنها در برزخ عدم قطعيت و نا اميدی سردرگم و پريشان می‌مانند.
بعضی چنين استدلال می‌كنند كه چنين حالتی يكی از معضلات « ملت‌های ديررسيده » است، ملت‌هايی مانند آلمان يك قرن پيش. رهبران اغوا گر (كه هيتلر هم يكی از آنها بود) احساسات حاصله از ياس و سرخوردگی را مورد بهره برداری خود قرار می‌دهند. اما هرچه هم كه ارزش اين قبيل نظريه‌ها باشد، آشكار است كه سرخوردگی ناشی از بلندپروازی جوانان در كشورهای در حال گذر به مدرنيته آنها را به هدف‌های مناسبی برای واعظين نفرت تبديل كرده و آنها را اغوا می‌كند كه از مسير پيشرفت‌های كند خارج شده و به سوی حركت‌های شورانگيز‌تر تغيير جهت دهند.
آنچه ما تروريسم می‌ناميم علت‌های بسياری دارد اما لازم است كه از توضيحات كم مايه و سطحی برحذر بود. در هر حال سياست ياس و سرخوردگی كه حاصل بلندپروازی‌ها و سپس به مانع برخوردن آنها است به روشنی يكی از همين علت‌ها می‌باشد و اين چالشی است برای آن كسان كه از ميان ما كه در شرايط سعادتمندانه تری زندگی می‌كنند. اگر قصد آن نداريم كه به درون مرداب خشونت گرايی و واكنش‌های اقتدارگرايانه به آن فرورويم، نهادهای بين المللی بايد برای جهان در حال گذر از مدرنيته همان كاری را انجام دهند كه اتحاديه‌ی اروپا برای كشورهای پساكمونيستی انجام داده است. برای دموكراسی‌های جهان وظيفه‌ای بزرگ‌تر و مهم از اين وجود ندارد.

-----------------
رالف داهرن دورف نويسنده‌ی كتاب‌های مورد تحسين قرار گرفته‌ی بسياری است. وی نمانيده‌ی پيشين اتحاديه‌ی اروپا از آلمان بود و عضو پيشين مجلس عوام انگلستان. داهرن دورف همچنين رئيس قبلی مدرسه‌ی اقتصادی لندن و مسئول پيشين كالج سنت آنتونی در آكسفورد بود.
1: The Politics of Frustration by Ralf Dahrendorf.
Project Syndicate 2005.



نظر شما درباره این مقاله:









 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024