جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
Friday 26 April 2024
|
ايران امروز |
* حکایت ایذاء و آزار و درازدستی و تعدی جنسی به زنان سابقهی دیرینهای دارد و در هیچ دم و دستگاهی زنان از آن مصون نماندهاند. این اواخر چون که پردهی هرزهگیهای مردان در هالیوود دریده شده است - این امر به صدر اخبار داغ و جنجالی روز رانده شده است و تاکنون چندین نفر از مناصب خود برکنار یا مجبور به استعفا شدهاند.
* در این گیرودار - آقای علیرضا میبدی با دکتر هلاکویی سر صحبتی را باز میکند که در خلال آن با همهی رندی و رسن بازی، دکتر هولاکوئی چهرهی مرد سالار و شووینیستی خود را نمایان میکند. (میتوانید این مصاحبهها را در تاریخهای ۶ دسامبر ۲۰۱۷ و ۱۰ ژانویه ۲۰۱۸ و در لینک زیر با عنوان «همراه با علیرضا میبدی» گوش دهید.
به حرفهای آقای میبدی کاری نداریم. حرفهای ایشان را نباید جدی گرفت . هرکس که خرده هوشی و سرسوزن ذوقی و گوشهچشمی به مسائل سیاسی و اجتماعی داشته باشد، میداند که نگاه و نظریات ایشان از رودخانهی زور و سرچشمهی زَر و برکهی زِر نشأت میگیرد. به هرحال ایشان مامورند و معذور و عیال وار!
* اگر چه دکتر هلاکویی استفاده از قدرت برای تجاوز و آزار جنسی به زنان را محکوم میکنند اما محکوم کردن یک عمل زشت، کار شاقی نیست. محکوم کردن و یا جانبداری به صورت انتزاعی و کلی چیزی را ثابت نمیکند. هیچ دیکتاتور و یا متجاوزی در هیچ جای دنیا از دیکتاتوری و یا تجاوز به طور علنی دفاع نمیکند (حتی متجاوزین حرفهای چون دونالد ترامپ وهاروی واینستاین هم آن را محکوم کردهاند).
زمانی که اظهارات انتزاعی جای خود را به رویکردها و رویدادهای ملموس و واقعی میدهد است که تمنیات و تلقیهای نهان سر بر میکند و محک تجربه هر که در او غش باشد را سیه روی میکند.
* دکتر هلاکویی برای لوث کردن طغیان و توفان زنان به سنت معروف خود به صحرای کربلا میزند و از سیلی زدن بچه به خاطر نخوابیدن و درصد بیمارانی که با روانپزشک خود ازدواج میکنند گرفته تا جرایمی که مشمول مرور زمان شدهاند تا تناسب جرم با مجازات و اینکه تجاوز چیست و پارهای از متجاوزین کارهای خوبی هم کردهاند و تفاوت نگرش به موضوع در اروپا و آمریکا و چرا همان زمان اعتراض نکردهاند و اینکه با قانون این مسائل حل نمیشود و ... [لابد اینکه متجاوزین بچهی چندم بودهاند!؟] و ..... میگویند تا در گردوغبار این درازگوئیهای کوتهبینانه اصل داستان مشمول سفسطه و مغلطه شود. برای آن کس که ریگی در کفش و کاسهای زیر نیم کاسه نداشته باشد نیازی به این یاوه گوئیها نیست.
به منطق و استدلال ایشان خوب دقت کنید:
دکتر هلاکویی برای مرعوب و مجذوب کردن شنوندگان تنبلالذهن خود که وی را مرجع تقلید میپندارند، به شیوهی ابوالحسن بنی صدر، برای هر پرت و پلائی ۷ حالت و ۱۲ صورت و ۱۴ روایت میتراشند و ریشخند زمانه در این است که استدلالهای ایشان شباهت حیرتانگیزی به احکام مراجع تقلید دارد. داستانهای پرسروصدای آیتالله گیلانی (گیلی شو ) را که یادتان میآید:
و در حاشیه، چرا زنان باید تاوان نفهمی «نهِ» دوم شما را بدهند!
* دکتر هلاکویی در ادامه صحبتهای خود استدلال میکنند: «هر کس که فکر کند این مسئله ساده هست و با قانون حل میشود، یعنی چیزی نمیداند، ...این مسائل فرهنگی و تربیتی ست... به این ترتیب شما قبول میکنید که زن موجودی ضعیف است»...
این توجیهات «روشنفکرانه» و «جامعهشناسانه» و ترهاتی از این دست در زمان تلاش و مبارزه برای تصویب قوانینی چون حق رای برای زنان و سیاهپوستان، آزادی ازدواج همجنسگرایان، لغو بردگی، حقوق کودک و ... بسیار شنیده شده است.
بله دکتر هلاکویی حق با شماست که با وضع قوانین آدمها عوض نمیشوند و فکر و شخصیت و کاراکتر آنها تغییر نمیکند اما رفتارشان تغییر میکند.
قوانین مقصد نیستند جادهاند. گفتار نیک و کردار نیک و پندار نیک آدمیان مقصد است. قوانین کاری که میکنند این است که پیروزیهای به دست آمدهی تاکنونی را تثبیت میکنند. با این تثبیت جاده بازتر و هموارتر میشود. همچنین قوانین باعث میشوند که تا رسیدن به مقصد شمار بسیاری از زنان از تعدی و تجاوز و توهین و تحقیر در امان بمانند.
همان طور که قبلا گفتم این توجیهات همیشه در تاریخ از جانب صاحبان قدرت و ثروت استفاده شده است، بد نیست پاسخ زیبای مارتین لوترکینگ را در این خصوص بارها و بارها بشنویم:
تعداد نه چندان اندکی از زنان در طی سالیان گذشته قربانی جرائم دردناک جنسی بودهاند و اکثریت قاطع متهمان به جرم خود اعتراف کردهاند و حتی عذرخواهی هم کردهاند و جائی برای اینکه موضوع بسیار پیچیده است و ۳۲ حالت دارد نمیماند. در اینکه مجازات باید با جرم متناسب باشد تردیدی نیست اما انگار ایشان این جرم ضد انسانی را چیزی در حد عدم رعایت تابلوی ایست هنگام رانندگی یا دله دزدی تلقی میکنند که آن هم به احتمال زیاد مشمول مرور زمان میشود. و یا مغرضانه آزارهای جنسی را در حد لاس زدن و فرستادن علامت و اشاره بین زن و مرد برای ایجاد ارتباط تنزل میدهند!
* در این عرصه تنها کسانی مجاز و محققاند که تناسب مجازات را با جرم رقم بزنند، که در مقام قضائی جامعه تکیه داده و رنج و اندوه قربانیانی که حرمت انسانی آنان دریده شده و حیثیت روانیشان مجروح گشته است را تمام و کمال شنیده باشند. روضهخوانان مدرن و معرکهگیران رادیوئی نمیتوانند حرمت عزیز زنان را با صحبت پشیز خود مغفول و مطرود سازند.
* دکتر هلاکویی اشاره میکند که زنان میتوانند از این امر سو ء استفاده کنند. در اینکه پارهای از زنان میتوانند در خیال بافتن کلاهی از این نمد به دروغ و افتراء و سوء استفاده توسل جویند تردیدی نیست، اما کدام قانون و قائدهای را سراغ دارید که نتواند دست آویز سوءاستفاده دغل بازان شود؟
در دنیای روانشناختی که جناب هلاکویی از آن فقط تکرار ملالآور فرضیههای کهنه و مردود و منسوخ را یاد گرفتهاند، مگر در معرض سوءاستفاده که هیچ - دستمایه شنیعترین جرم و جنایت نبوده است؟
کوهی از اطلاعات انکارنکردنی پیرامون همکاری روانشناسان و روانپزشکان با رژیمهای سفاک و خونآشام و شکنجهگران سیهروی و سیهدل آنها بر ملا شده است. آیا به این دلیل باید دفتر و دستک روانشناس و روانپزشک را درید و درِ مطب آنان را گِل گرفت؟
* از دیگر ایراداتی که دکتر هلاکویی به هیاهوی این رسوائیها دارد این است که چرا پس از گذشت این همه زمان تازه اکنون زنان به زبان آمدهاند.
نخست آنکه با امکانات زایدالوصفی که ثروتمندان و قدرتمندان دارند میتوانستهاند به سادگی زنان قربانی را از تمامی امکانات پیشرفت و ترقی محروم و یا به تیِرِ غیب گرفتار سازند و آب هم از آب تکان نخورد. دیگر آنکه در گذشتههای دوردست از «جاهِ» متجاوزان اندیشه کردهاند و اکنون که در «چاهِ»شان دیدهاند به حقجوئی برخاستهاند.
* برخی بر این زنان خُرده میگیرند که اگر آنان حُب جاه و مال و مقام نداشتند میتوانستند بر سینهی مردان هرزه دست رد بزنند و کنج عافیت برگزینند و به گوشهای بنشینند. دار و دسته اخیر برآنند که زنان شاکی موقعیت متزلزل مالی زنان تهیدست را نداشتهاند که برای زنده ماندن چارهای جز تسلیم و تمکین نداشته و میتوانستهاند «عطای» ترقی را به «لقای» توهین و تحقیر ببخشند و ناگزیر چندان هم بیگناه نبودهاند. بر مبنای این احکام نجویده زنان باید حد و حدود خود را بشناسند، استعداد و خلاقیتهای خود را خاک کنند، رویای پیشرفت و شکوفایی را به فراموشی بسپارند تا به تیغِ هتک حرمت و حیثیت و شلاق توهین و تحقیر گرفتار نیایند!
میبینید در بزنگاهها چگونه پاپیون «مصلحان» و «منجیان» کنار میرود و خالکوبی سینهشان چشم آدمیت و انسانیت را آزار میدهد؟
* جای تعجب است که هر وقت میشنویم که یک ایرانی در جائی مرتکب جرم و جنایت و یا عمل زشت و قبیحی شده است، اکثریت ایرانیان شریف و آزاده احساس خجالت و نفرت و سرافکندگی میکنند، اما چرا زمانی که زنان، (که محض اطلاع خواهران و مادران و همسران و دختران آنها هستند)، در تیررس توهین و تحقیر و تجاوز قرار میگیرند، مردان شریف و آزاده آن طور که باید و شاید شرمگین و خجلت زده نمیشوند!
* بگذارید بگویم که تا زمانی که حتی یک زن در گوشه و کنار این دنیای ثروت زده و قدرتگزیده سایهی هولناک آزار و ایذاء و تجاوز جنسی را بر سر خود احساس میکند، مردان شریف و آزاده باید در برابر آینه به چشمان خود شرمنده نگاه کنند!
فریبا مقدم
ژانویه ۲۰۱۸
| |||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|