شنبه ۲۱ تير ۱۴۰۴ -
Saturday 12 July 2025
|
ايران امروز |
اهالی دو شهر شمالی و جنوبی کشور دست به کار حفظ محیط زیستشان شدهاند و حالا یکی دو روزی است عکسهایشان در فضای مجازی سروصدا به پا کرده است. شمار زیادی از فعالان و دوستداران محیط زیست با تشکیل زنجیره انسانی در محل اجرای یک طرح در روستای گردشگری چاهک به این طرح اعتراض کرده و خواستار منحلشدنش شدهاند و از سوی دیگر خبر آمده که جمع زیادی از مردم کیاسر و فولادمحله، از توابع شهرستان ساری، در اعتراض به دپوی زباله این شهرستان در منطقه چهاردانگه و آلودهشدن محیط زیست، در محدوده دپوی زباله تحصن کردهاند.
گفته میشد معاون فرماندار ساری در محل حاضر شده اما معترضان با تشکیل حلقه انسانی دور خودروی او، خواهان مذاکره با مقامات ارشد استان شدهاند. بحث دپوی زباله در مازندران مدتهای زیادی است که خبرساز شده است و مردم میخواهند فکری به حالش شود اما ماجرای روستای چاهک ماجرای دیگری است. در این روستا قرار است طرح تولید و تکثیر لارو میگو عملیاتی شود که شرکتکنندگان در این گردهمایی، محل اجرای طرح تولید و تکثیر لارو میگو را در این منطقه بکر و گردشگرپذیر قابل توجیه ندانسته و خواستار توقف و انتقال محل این طرح به نقطه دیگری هستند.
یکی از ساکنان این روستا به ایرنا گفته: «سرمایهگذاری که قرار است این طرح را در این منطقه بکر اجرا کند، تخلفات عدیدهای ازجمله در زمینه روند تمدید مجوز بدون حتی تجهیز کارگاه در بازه زمانی اعتبار مجوز قبلی تحت عنوان تکثیر لارو میگو و رعایتنکردن فاصله مجاز تا روستا، تهدیدات آلودگی زیستمحیطی و بهداشتی، تخریب مرتع غنی ساحلی باقیمانده دارای پوشش گیاهی و درخت کنار کهنسال انجام داده است.»
همچنین غلامرضا نعمتی، مدیر انجمن یاوران سبزاندیش طبیعت گناوه، میگوید که در اجرای این طرح به حریم ۶۰ متر دریا و استحصال ۶۰درصد بستر خور و رودخانه فصلی گزک تعرض شده است و تعدادی از درختان آن تخریب شدهاند. «جانمایی طرح در این منطقه گردشگری خلاف مقررات است و با وجود بزرگترین زیرساخت شهرک شیلاتی کشور در این شهرستان، واگذاری اراضی ساحلی مرتعی که قابلیت گردشگری و تأمین معیشت روستایی دارد به سرمایهگذار ابهام و نیاز به تجدید نظر دارد.» درنهایت و با توجه به اعتراضات ادامهدار امانالله حیدری، مدیرجهاد کشاورزی گناوه، گفت که «باتوجه به شکایت و اعتراض اهالی این روستا، پیگیریهای لازم در دست اقدام است که پس از بررسی و حصول نتیجه اطلاعرسانی خواهد شد.»
هنوز مشخص نیست اجرای این طرح عملیاتی خواهد شد یا خیر اما حضور مردم برای به ثمر رسیدن این طرحها و مواجهه با مشکلات محیط زیستی ازجمله مواردی است که توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. هر چند پیش از این هم بارها شاهد شکلگیری زنجیرههای مختلف بودهایم؛ نمونهاش زنجیره انسانی فعالان محیطزیست در مازندران برای حفاظت از جنگلها در سال ۹۴ و یا ایجاد حلقه انسانی برای حفاظت از کارون بود.
نمونههایی که شاید خیلیها آن را نمایشی عنوان کردند و اتفاقی دانستند که نتیجه عملیاتی دربرنخواهد داشت.
محمد درویش، فعال محیط زیست که پیش از این مدیرکل دفتر آموزش و مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت محیط زیست هم بوده به «شهروند» میگوید که مردم در تمام این سالها از نظر دغدغهمندی یک سر و گردن از مسئولان بالاتر بودهاند و همین هم عاملی شده تا وارد میدان شوند.
«متاسفانه نه سازمان محیط زیست و نه سایر ارگانها دغدغهای برای آموزش مردم در حوزه حفظ محیط زیست ندارند. این در حالی است که هر بار اطلاعرسانی درست و به وسیله گروههای دغدغهمند انجام شده، مردم به سرعت و خوبی واکنش نشان دادند و پای کار آمدند.»
او میگوید که لازم است تا نگاه نسبت به فعالیت تشکلهای محیط زیستی تغییر کند و اجازه دهیم که این حرکتهای خودجوش گسترده شوند؛ این اتفاق به نفع کشور است و باید این را بپذیریم. «آموزشهای مردمی ما ناقص است و تلاشها هم نتوانسته آن را درست کند.
این اتفاق نمیتواند به نفع آینده کشور باشد. ما باید فرزندانمان را از همان ابتدا دغدغهمند بار بیاوریم.» درویش معتقد است که حفظ سرمایه اجتماعی در گروی فعالیتهای مختلف است؛ فعالیتهایی که بتواند همبستگی را افزایش دهد و ایجاد این همبستگی هم جز با اطلاعرسانی دقیق میسر نخواهد شد. «در حال حاضر اکثر اخبار از طریق شبکههای اجتماعی رد و بدل میشود و همین هم نکتهای است که باید تغییر کند.»
شنبه ۲۱ تير ۱۴۰۴ -
Saturday 12 July 2025
|
ايران امروز |
دوشنبه ۱۸ شهريور ۱۳۹۸
چند هفته قبل فردی سیونه ساله در یکی از روستاهای شهرستان ساوجبلاغ استان البرز خود را به دار آویخت و همه اهالی روستا را در بهت فرو برد. این روستا ۱۲۰ خانوار و ۶۰۰ نفر جمعیت دارد و تا آنجا که پیرمردان و پیرزنان روستا به یاد دارند و یا از اجدادشان شنیدهاند تا به حال در این روستا خودکشی سابقه نداشته و این نخستینبار است که این اتفاق میافتد.
این جوان که در آستانه میانسالی دست به خودکشی زد، با مشکلات زیادی دستوپنجه نرم کرده بود. او و همسالانش همزمان با آغاز جنگ ایران و عراق متولد شدند، با جنگ کودکی را پشت سر گذاشتند، تمام عمر سایه شوم تحریم را بر سر خود احساس کردند و هیچگاه داشتن شغل مورد اطمینان و پایدار را تجربه نکردند. جوان رنجکشیده ما با مشکلاتی برخورد کرد که او را به سوی مرگ رهنمون کرد. او شغل دایمی نداشت و این سالهای آخر بیکار بود؛ گاه با ماشین پرایدش مسافرکشی میکرد و شغلهای متعدد کوتاهمدت را تجربه کرد ولی حاصلی نداشت.
او ازدواج کرد اما متاسفانه فرزند اولش بیمار بود و هزینه زیادی پای او ریخت اما کودک در پنجسالگی فوت کرد، همسرش طلاق گرفت و برای مدتی از زندگی وی خارج شد ولی پس از مدتی مجددا آشتی کردند و زن به خانه شوهر برگشت. فرزند دوم هم بیمار بود. هزینههای زیادی صرف او کرد و کودک زنده ماند و اکنون دختری سیزده ساله است. تمام زندگیاش را که خانهای محقر همراه با حیاطی بزرگ بود، فروخت. در این میان خریدار هم ناتو از آب درآمد و سرش کلاه گذاشت و قرض و بدهیهایش بالا رفت. همسرش دوباره طلاق گرفت و برای همیشه رفت. حالا او مانده و دختر سیزده ساله بدون خانه، به خانه مادرش برگشته و با او زندگی میکند؛ مادری که چند سال پیش همسرش را از دست داده بود و مثل بسیاری از زنان روستایی رنج فراوانی کشیده است.
جوان ناکام از زندگی با مقداری پول قرضی تعدادی جوجه میخرد تا با بزرگکردن آنها مرغها را بفروشد و بخشی از بدهیهایش را بدهد اما تعدادی از این جوجهها از بیماری تلف میشوند. صبح یکی از روزهای اواخر مرداد ماه مادر به همراه یکی از فرزندان جهت خرید به شهر میرود و «جوان در فکر خودکشی» با برادرش منزل بودند. پس از خوردن صبحانه برادر که از کار شیفت شب آمده بود و خسته بود، جهت استراحت به داخل خانه میرود و او طناب را برمیدارد، به باغ میرود، طناب را دور گردن انداخته و خود را حلقآویز میکند تا برای همیشه از دنیا و رنجهایش خداحافظی کند. مادر وقتی در حیاط را باز میکند، قامت فرزند رشیدش را میبیند که ایستاده است و به فرزند همراهش میگوید که «ببین پسر رشیدم ایستاده و مراقب جوجههایش است»! نزدیکتر که میشوند، ضجهها بالا میرود و همسایهها میآیند و…؛ اولین خودکشی در روستا رقم میخورد. او از خود یادداشتی به جا گذاشته و ضمن شرح برخی نامرادیها و حلالیتطلبیدن از مادر و دیگر اعضای خانواده، چند سطری را هم به خریدار کلاهبردار زمینش اختصاص داده است و در اینجا غم نامه یک درمانده تمام میشود.
جامعهشناسان خودکشی را موضوعی عمدتا شهری میدانند؛ اما بروز این اتفاق در روستای ۶۰۰ نفری زنگ خطری برای مسئولان و تلنگری برای تحلیلگران مسائل اجتماعی است. اصولا چهار عامل مهم مانع خودکشی آسیبشناسانه میشود: شغل مناسب، خانواده، حمایت و توجه اعضای جامعه و درنهایت اعتقادات. همانطور که گفته شد، جوان مورد نظر ما و اغلب همسنهایش در این چهل سال کمتر تجربه شغل مطمئن و دایمی را داشتهاند، همسرش طلاق گرفته بود، خانواده از هم پاشیده شده و هزینه زیادی برای سلامتی فرزندان بیمارش صرف کرده بود. در کنار اینها جامعه نیز در غفلت است و دیگر حتی در روستاها هم کمتر به رنجهای دیگران توجه میکنند و در این میان کلاهبرداری از راه میرسد و آخرین داشتههایش را نابود میکند. درنهایت اعتقادات؛ چند سالی است در ویترین جامعه مذهب ریاکارانه به نمایش گذاشته میشود و دیگر همچون گذشته قدرت بازدارندگی از افتادن به گناه و خودکشی را ندارد. بدین ترتیب همه عوامل فوق دست به دست هم میدهند تا جوان مورد نظر ما مرگ را بر بقا ترجیح دهد و برای نخستینبار در یک روستای کوچک در شهرستان ساوجبلاغ استان البرز یک خودکشی اتفاق بیفتد.
*سعید معدنی، جامعهشناس
عضو هیات علمی گروه جامعهشناسی تهرانمرکز
شنبه ۲۱ تير ۱۴۰۴ -
Saturday 12 July 2025
|
ايران امروز |
| |||||||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025 | editor@iran-emrooz.net
|