-
|
ايران امروز |
بحرانهای محیط زیستی در دنیا دیگر یکی و دو تا نیست که بتوان آنها را مهار کرد، بلکه به دلیل بیتوجهی و کمتوجهی افراد در سِمتهای مختلف چالشهای محیط زیستی، زندگی این بشر ناسپاس به نعمتهای الهی را به مخاطره انداخته و روز به روز بر شدت و حدت این بحرانها افزوده میشود. در کشور ما هم این بحرانها با موضوع جدید بروز میکند، یک روز مساله هجوم ریزگردها برجسته میشود، روز دیگر مساله جنگل و به آتش کشیدن آن، اما غافل از اینکه این مسائل موضوع امروز و دیروز نیستند، بلکه هرگونه کم توجهی به آنها در آینده نزدیک سلامتی تک تک افراد جامعه را به مخاطره میاندازد. بر اساس گفتههای کارشناسان حوزه محیطزیست خاک کشور در معرض نابودی است و سالانه یک درصد از خاک ایران تبدیل به بیابان میشود. سالهاست که خاک کشور در معرض تخریب و فرسایش قرار دارد، اما انگار کسی نگران نابودی آن نیست.
بر اساس آمارهای رسمی در جهان ۴/۱ میلیون هکتار معادل ۲/۱۰ درصد خشکیهای جهان جزو بیابانها محسوب میشود. هرچند در ایران ۳۲ میلیون هکتار از اراضی تبدیل به بیابان شده و ۱۰۰ میلیون هکتار نیز در معرض این پدیده قرار دارد. علاوه بر این ۷۵ تا ۸۰ میلیون هکتار از اراضی کشور نیز در معرض فرسایش آبی، ۲۰ میلیون هکتار در معرض فرسایش بادی، پنج میلیون هکتار در معرض سایر تخریبها و دو میلیون هکتار در معرض فرآیند نمکزایی قرار گرفته است. در حالی که ایران ۲/۱ درصد خشکیهای جهان را در اختیار دارد که ۴/۲ درصد پدیدههای بیابانی فاقد پوشش و سه درصد مناطق بیابانی جهان را در خود جای داده است. چندی قبل روزبه کردونی، پدر کویرشناسی ایران به خبرنگار «آرمان» گفت: بر اساس بررسیهای انجام شده در کشور سالانه ۳۶ سانتی متر سطح خاک کاهش مییابد. در این میان، اگر در کشورهای توسعه یافته سالانه دو سانتی متر سطح خاک کاهش یابد، این مساله را برای محیط زیست خطرناک میدانند.
اقدامات بشر و افزایش اراضی بیابانی
قبل از هر گونه اقدامات عملی برای بیابانزایی میتوان به تفکیک تعریفی در این زمینه داشت و از تعریف نادرست در این باره پرهیز کرد، چون در بسیاری مواقع از واژه بیابانزدایی استفاده میشود؛ غافل از اینکه این واژه در برنامهریزیها میتواند افراد را با مشکلات متعدد مواجه کند. بیابانزدایی واژه مناسبی نیست. بیابان یک اکوسیستم کاملا پایدار است که در صورت بهرهبرداری اصولی از آن یک اکوسیستم پایدار همچون اکوسیستمهای مرتعی و تالابی است. قرار نیست چنین اکوسیستمی زدوده شود. قرار نیست بیابانهای کشور به مرتع با پوشش علوفه برای مناطق مرطوب و نیمه مرطوب تبدیل شوند. بیابان یک اکوسیستم پایدار با تنوع زیستی، گیاهی و جانوری ویژه آن منطقه است.در واقع هر گونه اقدام برای مقابله با بیابان زایی برای این است تا اکوسیستمهای مرتعی و جنگلی با تغییر کاربریها به بیابان تبدیل نشوند. بیابانزایی به فرآیند تخریب سرزمین، زوال زیست بومهای طبیعی یا کاهش توان تولید زیستی اراضی در مناطق خشک، نیمه خشک و خشک نیمه مرطوب ناشی از عوامل انسانی و محیطی اطلاق میشود. گسترش بیابانها یکی از مشکلات بزرگ امروز جهان است، به طوریکه بیش از ۱۱۰ کشور جهان را تحت تاثیر قرار داده است. فلات ایران از لحاظ جغرافیایی گرم و خشک است. این کشور از قدیمالایام به دلیل کمبود بارش و وضعیت جغرافیایی با مشکلات فراوان مواجه بوده است. بر اساس گزارش سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری سابقه اجرایی فعالیتهای مقابله با بیابانزایی کشور به سال ۱۳۴۴ بر میگردد. زمانی که در سطحی معادل ۱۰۰ هکتار از ماسهزارهای خوزستان و خراسان عملیات تثبیت ماسههای روان آغاز شد. طرح جامع مقابله با بیابانزایی و طرح استانی تثبیت ماسههای روان دو طرح اساسی سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور برای مقابله با بیابانزایی است. در این طرحها پروژهها و فعالیتهایی همچون مدیریت جنگلهای دست کاشت بیابانی، مدیریت کانونهای بحرانی فرسایش بادی، احداث خزانه و نهال کاری و بوته کاری است. طرح ترسیب کربن نیز از طرحهای بینالمللی سازمان جنگلها برای مدیریت اراضی بیابانی با محوریت مشارکت مردمی است.
اقداماتی که روند بیابانزایی را تشدید میکند
اقداماتی همچون تغییر کاربری اراضی، برداشتهای بیرویه از معادن نمک و شوره و منبع آبهای زیرزمینی، افزایش تبخیر و تعرق از سطح خاک کشوری سال به سال بر شدت بیابانزایی در کشور میافزاید. همچنین استفاده بیرویه از سموم و کودهای شیمیایی باعث فرسایش و از بین رفتن خاک میشود، با این اقدامات فشار زیادی به خاک میآوریم و باعث فقیر شدن خاک میشود. علاوه بر تغییرات آب و هوایی، خشکسالی، برداشت بیش از حد از چاههای آب کشاورزی، پایین رفتن سطح آبهای زیرزمینی، املاح حاصل از آب چاهها، کودهای شیمیایی و کاهش ورودی رودخانه در زمره عواملی هستند که باعث کاهش حاصلخیزی میشود. در نتیجه گسترش اراضی بیابانی باعث از بین رفتن سرمایههای ملی و عدم کارایی طرحها و تخریب منابع کمیاب آب و خاک میشود. چنین شرایطی باعث شده که بیش از ۲۰ درصد مساحت کشور را اراضی بیابانی تشکیل دهند. در حال حاضر سرانه بیابان در کشور ۵/۰ هکتار است. در حالی که سرانه جهانی آن ۲۲/۰ هکتار است.
اقدامات ناموفق برای کاهش روند بیابانزایی
یک کارشناس محیط زیست با بیان اینکه باید جلوی بیابانی شدن اکوسیستمها را گرفت به خبرنگار «آرمان» میگوید: بر اساس گفتههای مسئولان سازمان جنگلها و مراتع در بخش بیابان نقاطی که باعث تخریب بیابان شده و پوشش گیاهی از بین رفته و بیم تبدیل اراضی به تپههای ماسهای و شنی وجود دارد. در این شرایط اقدامات متعدد برای جلوگیری از بروز بیابان انجام میشود. به گفته هومان خاکپور هر عاملی که باعث تخریب سرزمین شود، تحت عنوان بیابانزایی مطرح میشود. برای مثال وقتی میزان شوری خاک افزایش یافته و سطح سفرههای زیرزمینی کاهش یابد و پوشش گیاهی و جنگلی از بین برود، هر یک از این عوامل در فرآیند یک اکوسیستم مرتعی و جنگلی نقش دارند. در اصل هر گونه بهره برداری غیر اصولی از اکوسیستمهای جنگلی و مرتعی باعث تشدید روند بیابانزایی میشود. برای مثال هم اکنون پنج برابر ظرفیت مراتع دام وارد رویشگاهها میشود. این مساله باعث از بین رفتن چراگاههای مرتعی میشود، طبیعتا با از بین رفتن پوشش گیاهی مراتع تخریب خاک و افزایش میزان فرسایش خاک را شاهد هستیم. این کارشناس محیط زیست میافزاید: در این روند با افزایش فرسایش خاک و نبود پوشش گیاهی آب وارد سفرههای زیر زمینی نمیشود. این در حالی است که باید پوشش گیاهی کشاورزی در این اراضی تقویت میشد تا از این طریق آب به بخش کشاورزی منتقل شود. این کارشناس محیط زیست تاکید میکند: هماکنون با برداشتهای بیرویه از منابع آب زیر زمینی مواجه هستیم. این مساله با فرونشست زمین و بروز پدیده بیابانزایی همراه است. هر یک از این مسائل به شیوه رفتار افراد با اراضی مربوط میشود. برای مثال هم اکنون بسیاری از مردم معیشتشان به رویشگاههای جنگلی وابسته است. این میزان معیشت که وابسته به جنگل شده متناسب با توان، تابآوری و تولید جنگلها نیست، از این رو سالانه بر میزان تخریب جنگلها در کشور سطح و کیفیت جنگلها کاسته میشود. این کارشناس محیط زیست تاکید میکند: وقتی جنگلها در اراضی از بین رود، برای بهرهبرداری از رویشگاههای مرتعی استفاده میشود، این رویشگاهها هم به دلیل بهرهبرداری بیرویه به سمت بیابانی شدن پیش میروند. خاکپور میافزاید: اینکه تاکنون سازمانهای متولی برای مهار پدیده بیابانزایی به چه میزان موفق عمل کرده باید گفت که با توجه به خشکی تالابها و تبدیل آنها به کانونهای تولید گرد و خاک در داخل استانها در محیطهای تالابی و غیر تالابی دستگاههای متولی در مسیر مقابله با بیابانزایی کارنامه مناسبی ندارند. برای مثال در دو تا سه دهه قبل بیش از ۵۰ درصد تالابهای کشور خشک شده است. در حالی که این تالابها به عنوان محیطهای ارزشمند برای افزایش کارایی سرزمین بودهاند و هم اکنون به کانونهای تولید گرد و خاک تبدیل شدهاند. اینها حکایت از نوع مدیریت دستگاههای متولی دارد. درضمن در رویشگاههای جنگلی در کمتر از نیم قرن گذشته بیش از شش میلیون هکتار از جنگلها کشور از بین رفته است. بر اساس آمار ۱۸ میلیون هکتار جنگلهای کشور به ۱۲ میلیون هکتار رسیده که این میزان نیز از کیفیت مناسب برخوردار نیستند. به گفته او برای مثال اینکه هر ساله در بخشی از جنگلهای کشور شاهد طغیان آفت در جنگلهای زاگرس و هیرکانی هستیم که باعث نابودی جنگلها میشود. باید توجه داشت که این آفت یک عامل ثانویه و حکایت از بهرهبرداری و مدیریت نادرست در عرصه جنگلهای کشور است. برای مثال وقتی فرسایش خاک در کشور ما دو برابر میانگین جهانی است، این مساله نشان دهنده عدم توانایی در اعمال مدیریت مناسب و ایجاد تعادل برای ارزیابی خاک است. تمامی این مسائل نشان میدهد که در زمینه مدیریت خاک و بیابانزایی تاکنون اقدامات مناسبی انجام نشده است.
| |||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|