-
ايران امروز
iran-emrooz.net | Sun, 14.08.2016, 11:29

آینده آبی ایران تاریک است


امید کریمی - نیو صدر

تابستان امسال رکوردهای دمایی متفاوتی در خاورمیانه شکسته شده. تحقیقات مختلفی از جمله تحقیق دانشگاه «ام آی تی» و موسسه ماکس پلانک از آینده ای وحشتناک در خاورمیانه به علت «گرمایش جهانی» خبر داده‌اند، آینده‌ای که شاید خاورمیانه را غیرقابل زندگی کند. اما آیا این اتفاق واقعا رخ می‌دهد؟ تغییر اقلیم تاکنون چه تاثیراتی بر روی ایران داشته است؟ و آیا باید منتظر یک جنگ آب در ایران باشیم؟

در این رابطه میزگردی در خبرآنلاین با حضور محسن ناصری، مدیر طرح ملی تغییرات آب‌ و هوای سازمان حفاظت محیط زیست و دکتر هومان لیاقتی رئیس صندوق ملی محیط زیست برگزار کردیم.

مشروح این میزگرد را در ادامه می خوانید؛

در یک ماه گذشته در منطقه خاورمیانه و ایران، چند مورد رکورد بیشترین دما شکسته شد. ما باید به این نتیجه برسیم که این تحولات زیست محیطی در آینده هم دائمی و برگشت ناپذیر است یا این ایده که این اتفاقات مقطعی است و در دوره زیستی کره زمین همیشه اتفاق می افتد، درست است؟

لیاقتی: ببینید هنگامی که از این موضوع صحبت می کنیم باید در نظر بگیریم که علم همیشه یک نسبیتی دارد، الان می بینید بعضی از دانشمندان درباره تئوری انیشتین هم مطالبی را عنوان کردند. علم همیشه با یک نسبیتی روبرو است بله قوانین ثابتی وجود دارد اما شما اگر مطالعات مختلفی را ببینید نظریه های متفاوتی وجود دارد. در یکی از این نظریه ها بسیار قوی که یک پروفسور سوئیسی که به ایران آمده بود هم آن را قبول داشت، گرمایش زمین را چرخه های طبیعی طولانی مدت کره زمین می دانند. دوره های زمانی که در دهه ۸۰ میلادی مطرح بود چرخح ها چند صد ساله بود. کسانی که بر این باور هستند، دلیلی خود را هم می آورند آنها از گرمایش زمین به شکل تاریخی صحبت می کنند. چیز دیگری که به واقعیت فعلی ما بر می گردد این است که گرمایش زمین در عصر صنعتی به شدت رشد کرده است؛ از تاریخی که ما دماسنج و انقلاب صنعتی داریم، متوجه رشد گرمایش کره زمین می شویم. بالاخره ما نمی توانیم دلایل علمی که برای گار های گلخانه ای افزایش دی اکسید کربن در جو و مسئله سوراخ اوزون را رد بکنیم.

آیا تغییر اقلیم واقعی است؟ چه تاثیراتی بر روی محیط زیست ایران داشته است؟

ناصری: بالاخره هنوز افرادی هستند که می گویند تغییر اقلیم موضوعی دست ساخته و ساخته و پرداخته امپریالیسم علمی است، حتی بعضی سعی می کنند توجیهات علمی استفاده کنند و می گویند تغییر اقلیم چرخه های بلند مدت است ولی واقعیت این است که وقتی از  تغییر اقلیم صحبت می کنیم مشخصا منظور ما یک فرایند طبیعی تفکیک شده است. تفکیک شده به نسبت چیزی که در طبیعت در حال رخ دادن است، چیزی که اگر انقلاب صنعتی رخ نمی داد به وجود نمی آمد. پس وقتی صحبت از تغییر اقلیم می کنیم یعنی نوسانات اقلیمی را از آن جدا می کنیم. دقیقا منظور ما سهمی از تغییرات است که به شکل مستقیم نتیجه جاه‌طلبی بشر است.

این ادبیات تغییر اقلیم است، با این توضیح اشتباهی که در فهم تغییر اقلیم وجود دارد حل می شود. اما این اتفاق ها در حال رخ دادن است و در ایران در نقاطی بیش از ۱٫۵ درجه افزایش دما داریم ما به ازای هر یک درجه ای که تغییر دما رخ می دهد ۲۰ میلیارد متر مکعب از منابع آبی را از دست می دهیم. در همین تابستان دمای ۶۳ درجه ثبت شده را در خوزستان تجربه کردیم. داریم می بینیم بخش عمده ای کشور ما به سرعت پتانسیل ذخیره سازی آب را از دست می دهد، خسارت تغییر دما روی کشاورزی کاملا روشن است، خسارتی که در عملکرد سیستم های صنعتی رخ می دهد هم ملموس است. مطالعات زیادی در کشور ما انجام می شود که این افزایش دما را به تغییر اقلیم نسبت می دهد. به هر حال همه این ها اتفاق هایی است که در کشور ما دارد رخ می دهد و هر اسمی می خواهیم روی آن بگذاریم مهم نیست. این اتفاق واقعی است و باید برای مواجهه با آن برنامه جدی اندیشیده شود.

یکی از مشکلات در ایران این است که مردم تغییر اقلیم را باور ندارند چرا؟

ناصری: ببینید باور داشتن تغییر اقلیم مثل این است که مردم به کم آبی باور نداشته باشند، مثل اینکه گرم شدن فضای زندگی ما را باور نداشته باشند. واقعا اگر هم وطنانی هستند که این تجربیات باور ندارند من هم حرفی ندارم!

آیا تغییر اقلیم نکات مثبتی هم دارد؟

لیاقتی: این سناریو علمی وجود دارد که تغییر اقلیم می تواند ویژگی های مثبتی داشته باشد، مثلا رشد گیاهان در اثر گرم شدن ولی فعلا همین گونه دما کره زمین در حال گرم شدن است و راه حل های این موضوع هم درباره تکنولوژی است.

ما باید چقدر باور کنیم این گرمایش دوره ای است؟ و چقدر باور کنیم این غیر قابل بازگشت است؟

لیاقتی: این سوال سختی است، ما باید این را قبول کنیم که از ظرفیت زیستی کره زمین اکنون ۳۰ درصد بیشتر استفاده می کنیم؛ یعنی در ۲۰۵۰ کره زمین به جایی می رسد که به دو کره زمین نیاز داریم. با وضعیت مصرف آینده نامعلومی را داریم، تغییر فوری الگوی مصرف یک اصل است، که قدم های بزرگی در رابطه با آن برداشته نمی شود. حال تا کی سفینه کره زمین به یک فاجعه برسد که مسئله مصرف را واقعا در آن نهادینه کنیم بحثی دیگر است، ولی چیزی که الان مشخص این است که ظرفیت کره زمین به انتها رسیده.

پس ما باید الگو مصرف را در ۱۰ سال آینده به طور کلی تغییر دهیم، جایگزین هایی داشته باشیم برای فعالیت های اقتصادی و اجتماعی. ببینید؛ گفتنش آسان است اما برخی مسائل در بلند مدت حل می شوند. ما باید کارهای جایگزین داشته باشیم و سرمایه گذاری ها را در انرژی های پاک افزایش دهیم. دلیل اینکه اکنون صندوق ملی در ایران ساخته شده است این است که محیط زیست یک بحث فناوری شده است یعنی اگر امروز بشر برای حفظ محیط زیست از فناوری های جدید استفاده کند به فاجعه می رسد. این موضوع انقدر اهمیت دارد که وقتی نخست وزیر بلژیک به ایران آمده بود اولین دیدارش را با خانم ابتکار انجام داده بود. دنیا تفکرش را دارد تغییر می دهد، ایران هم باید همین کار را انجام دهد.

ناصری: تغییر اقلیم فعلا در تمام دنیا یک فرایند برگشت ناپذیر است؛ برای مثال دو روز پیش یک تیتری را دیدم که در دانشگاهی سیستمی را ساخته اند که دی اکسید کربن را می گیرد و فتووسنتز صنعتی انجام می دهد و در واقع آن را به یک سوخت زیستی تبدیل می کند. اما همه ما الان می دانیم که فوتوسنتز یک فرایند بسیار پیچیده است و این که آیا بشر توانایی این کار را دارد یا نه؟ آیا ما می توانیم جنگل های خود را گسترش دهیم؟ آیا می توانیم به تکنولوژی هایی برسیم که این گاز را از محیط خارج کند؟ این سوال های فناوری است که جواب روشنی ندارند و تا وقتی جواب روشنی وجود نداشته باشد نمی توانیم افقی را تصور کنیم که به عقب بازگردیم.

ایران برای کاهش تغییر اقلیم چه برنامه‌ای دارد؟

ناصری: مطابق با کنوانسیون بین المللی تغییر اقلیم ما متعهد شدیم که تا سال ۲۰۳۰، ۱۲ درصد کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای بدهیم، ۴ درصد ما کاملا داوطلبانه است و ۸ درصد پس از حذف تحریم‌ها و کمک های فناوری است. در حال حاضر به نظر می رسد قسمتی که ۸ درصد را مشروط کرده رفع شده است یعنی باید برنامه‌ریزی ۱۲ درصد داشته باشیم.

آیا میزان کمی متعهد نشدیم؟

ناصری: ببینید به هر حال وقتی پولی وارد کشور می شود، ضریبی برای آن در نظر گرفته می شود به عنوان ضریب جذب که چقدر می توانیم از آن استفاده کنیم. درواقع امکان عملیاتی کاهش میزان بیشتری گاز گلخانه ای برای ما وجود دارد اما باید متوجه توان جذب کشور هم باشیم. اگر عددی که اختیار کردیم کمتر از پتانسیل واقعی کشور است، متاثر از توان جذب ما است؛ توان جذب مالی، توان جذب فناوری و...

شما فکر کنید امروز تمام درهای مالی و فناوری به ایران باز شود، آیا می توانیم از همه این فرصت ها استفاده کنیم؟ واقغا نمی توانیم زیرا یک ضریب کاهنده ای وجود دارد که به آن ضریب جذب می گویم که متناسب با آن باید حرکت کنیم. با چنین نگاهی ما سعی کردیم یک عدد واقع بینانه ای متعهد شویم.

مطرح شده است که تا ۵۰ سال آینده خاورمیانه جای زندگی نیست، چقدر می توان اطمینان کرد به این موضوع ؟

ناصری: من علاقه ای ندارم که پاسخ این سوال ها را به شکل کمیتی بدهم، اما به شکل کیفی این کاملا ملموس است، اکنون در شرق کشور مناطقی وجود دارد که جمعیت کاملا تهی شده است. این اتفاق در طول ۲۰ سال اخیر افتاده. بخش هایی وجود دارد که در آن نگرانی های کاملا امنیتی وجود دارد. بنابراین این چیزی که داریم می بینیم را می توان بیرون یابی کرد به سمت آینده، این که به این سمت در حال حرکت هستیم کاملا ملموس است و شکی در آن نداریم. شاید ۶۰ سال پیش زابل، انبار غله ایران بود اما الان یک لیوان آب در آنجا نریخته تبخیر می شود. بنابراین توسعه این اتفاق به بقیه مناطق بعید نیست و کاملا یک ذهن علمی آن را تصدیق می کند، سرعت پیشرفت این توسعه به فهم ما از محیط، به میزان سازگاری ما و .. بستگی دارد.

برخی گزارش ها وجود دارد که اگر این روند ادامه پیدا کند تا سال ۲۱۰۰ خاورمیانه غیر قابل زندگی است و برخی گزارش ها هم وجود دارد که انقدر تخریب زیاد بوده است دیگر نمی توانیم خاورمیانه را احیا کنیم، از سوی دیگر می گوییم صنایع جایگزین داشته باشیم به نظر من این ها یک تناقض است که یا در حال نابودی است یا باید نوسازی کنیم، اکنون تکلیف ما چه چیزی است؟ آیا باید فرار کنم چون تا ۵۰ سال دیگر فرزند من نمی تواند اینجا زندگی کند؟

لیاقتی: مشکلات خاورمیانه از تئوری ها و مفهوم های غلط توسعه بهره می گیرد. سواد من به من اجازه می دهد که بگویم کشورهای خاورمیانه با در نظر گرفتن مدل های غلط توسعه اقتصادی ما را به اینجا رسانده اند، الان در مصر می بینید با مدل های توسعه اقتصادی غلط رودخانه نیل تخریب شده است. در ایران هم برخی از تخریب ها به وجود آمده است مثلا در زمینه آب. در مورد آب در خاورمیانه می بینید که علاوه بر مصرف آب، فاجعه های زیادی در خاورمیانه به وجود آمده است.

آیا این فرایند نابودی خاورمیانه می تواند متوقف شود؟

ناصری: به نظر من چون موضوع کاملا رابطه علت و معلولی با انتشار گازهای گلخانه ای دارد، وقتی توانستیم آن را متوقف کنیم این هم متوقف می شود.

لیاقتی: درست است که رابطه علت معلولی با گازهای گلخانه ای داریم، اما با روشی مثل دیپلماسی محیط زیست، دیپلماسی آب، تقسیم درست منابع می توانیم بسیاری از این مسائل را حل کنیم. برای مثال اگر در بحران تالاب هامون را با دیپلماسی محیط زیست حل کنیم و حقابه ایران را از افغانستان بگیریم، کمک کردیم به فرایند ببهبود شرایط.

جنگ هایی که هم اکنون در خاورمیانه در حال رخ دادن است چه ربطی با گرمایش جهانی دارد؟

لیاقتی: من فکر می کنم گسترش افراد رادیکال و نارضایتی در خاورمیانه که منجر به نفوذ داعش شد به از بین رفتن بافت روستا باز می گشت. یعنی مردم روستایی شهرنشین شدند و نارضایتی به وجود آمد نه تنها این ها افرادی که در بافت روستاها بودند در اثر فقر و بیکاری به استخدام سازمان‌های تروریستی در آمدند، تروریسم بستر خود را در فقر جستجو می کند. درست است که ایده داعش فریبنده است، اما فقر هم می تواند یک عامل باشد، اگر ترکیه سد های عظیم را نبسته بود، آیا به این راحتی گروه های تروریستی در سوریه و عراق ایجاد می شدند ؟ این ها سوال هایی است که برای من هم مطرح است که پاسخ آن را نمی دانم.

مسئله تغییر اقلیم در تغییر در بافت سیاسی کشورها هم تاثیر داشته، زمانی که فقر شدید می شود موقعی که کشاورزها آب کافی ندارند، هنگامی که بازار برای فروش ندارند و... بافت اجتماعی از بین می رود و در نتیجه مشکلات اقتصادی به وجود می آید. در این زمان گروه های تروریستی و رادیکال بستر خوبی را برای نفوذ پیدا می کنند. همچنین در اثر مشکلات اجتماعی که مهاجران عرب در کشور اروپایی دارند، داعش گسترش یافته است. این بحران های زیست محیطی باعث می شود افراد زندگی طبیعی نداشته باشند، زندگی طبیعی هم با یک سیستم درست اجتماعی، اخلاقی و اقتصادی همراه است. همین مسئله را در حاشیه های تالاب های کشور خودمان ببینیم، مثلا وقتی تالاب هامون خشک شد بافت اجتماعی اطراف آن از بین می رود، منابع اقتصادی مردم از بین می رود پس قاچاق اضافه می شود. شما این پدیده را الان در لیبی هم می بینید.

ناصری: در خصوص این که گرمایش جهانی، مهمترین عامل جنگ است یا نه من نظری ندارم. اما من تصدیق می کنم که گرمایش جهانی عاملی در کنار باقی عوامل مهم در زمینه جنگ است. در پدیده های اجتماعی شما نمی توانید ۹۰ درصد یک اثر را به علت یک حقیقت مشخص بدانید. چند مورد کنار هم عمل می کنند و شرایط اجتماعی را به نقطه لبریز می رساند.

می‌توانیم پیش بینی کنیم که اگر ایران هاچ اقدامی برای مقابله خشکسالی نشود و جنگ آب راه بیافتد، ما هم مثل سوریه و عراق جنگ داخلی خواهیم داشت؟

لیاقتی: من چند روز پیش در اصفهان بودم، مطلبی شنیدم از بین اختلافات داخلی بین مردم اصفهان، یزد، کرمان و کهگیلویه بر سر انتقال آب. تنش هایی هم وجود داشته است، اگر این تنش ها بیشتر و بیشتر شود، من نمی خواهم بگویم جنگ های داخلی داریم، اما قطعا تنش های داخلی وجود خواهد داشت. من نمی خواهم از روی احتیاط صحبت کنم و یا سیاه نمایی کنم، اما اگر وضعیت استفاده منابع آب و خاک را حل نکنیم قطعا تنش هایی داریم. این تنش ها هم می تواند مورد سوء استفاده افراد مخرب و تروریست قرار بگیرد  و می تواند بستری برای تروریسم در آینده فراهم کند.

ناصری: من می خواهم در این خصوص کمی صریح تر صحبت کنم، رقابتی که برای تنازل بقا در برخی قسمت های کشور ما شروع شده است. در استان هایی مثل فارس و کرمان وضعیت بسیار وخیمی وجود دارد و تصور من بر این است که شرایط  در این استان ها وجود دارد به این راحتی ها قابل حل نیست، همین چند وقت پیش شنیدم در درگیری هایی که بر سر آب وجود دارد یک نفر در اصفهان کشته شده، قبل از این هم چندین دوره مناقشه در حوزه زاینده رود وجود داشته. بنابراین بدون اغراق می توانیم بگویم رقابت پر تنشی در حال شکل گیری است. اگر مراقب نباشیم این موضوع در دیگر حوزه های آب ریز ما و در بقیه محدوده ها هم بروز می کند. درست کردن شرایط موجود احتیاج به دو مورد دارد؛ یکی  اداره شرایط و یکی کمک برای برگرداندن به حال تعادل.

اداره شرایط موجود با این نگاه که جمعیتی کثیر نیاز به کار داریم، منابع پایه ما در قسمت زیادی کاهش یافت است و محیط زیست کشش این بار توسعه را ندارد و در مناطق روستایی افراد شغل خود را از دست داده اند، صورت می گیرد. با توجه به راندمان کشاورزی به ازای هر متر مکعب آب ۴۰ تا ۶۰ سنت ارزش افزوده تولید می کنیم در بهترین حالت در دنیا چیزی حدود 2.5 دلار امکان ایجاد ارزش افزوده وجود دارد اما کشور ما پتانسیل را دارد که تقریبا ۲۲ دلار ارزش افزوده ایجاد کند.

در هر صورت هنوز در کشور ما فشار عمده ای را بر توسعه کشاورزی قرار می دهیم و این یک تعارض است بین شرایط و بحران های ما و واقعیت هایی که در همین زمینه می توان از آن برداشت کرد. حال چرا این اتفاق رخ می دهد؟ من گمان می کنم در این خصوص برخی دستگاه ها مثل سازمان مدیریت یا سازمان محیط زیست نگاه جامع نمی توانند داشته باشند. این نگاه را باید در کشور بشکنیم.

برنامه ایران درمورد آب چه چیزی است ؟

ناصری: ما هنوز تکلیفمان در خصوص استفاده از منابع آب دریایی روشن نیست و از یک سو می دانیم استفاده از آب دریایی مشکلات جدی دارد در عین حال نیازهایی در کشور داریم که اگر آن را تامین نکنیم جوامع محلی ما کاملا ترک می خورند. در کنار این هیچ اقدام روشنی برای به حداقل رساندن مصرف در مناطق شکل نگرفاه. اگر در یک جایی مصرف به صفر رسیده چون دیگر آبی وجود نداشته، یعنی کشاورز یا صنعت گر با یک فضای خشک روبرو شده و رفته است؛ برنامه مدونی ایجاد نکردیم. گمان می کنم این سال ها آخرین سال هایی است که می توانیم به شکل سیتماتیک با مسئله روبرو شویم و واقع بینانه با مسئله روبرو شویم.

یک نکته دیگر هم وجود دارد؛ ما در مشهد مسئله آب مرزی داریم، در سیستان آب مرزی داریم ولی همین بالا دست بودنی که افغانستان نسبت به ما در شرق دارد، ما نسبت به عراق در غرب داریم. نگاه ما باید متواضع باشد؛ اگر معتقدیم اثرات محیط زیست همه جانبه است، فراگیر است و مرز نمی شناسد باید حواسمان به نوع تصمیم گیری هایمان در شرق و غرب باشد. تازه این مناطق را اگر از کشور حذف کنیم باز بخش زیادی از مسئله حل نمی شود، عمده مناطق کشور متاثر از سیاست کلان برنامه ریزی آب در داخل کشور است. باید حواسمان باشد پشت داستان آب های مرزی قرار نگیریم و کل مسئله را فراموش نکنیم.

از ابتدای دوران دولت آقای روحانی در داخل و خارج کشور بحثی مطرح شد به نام شکستن سدها، این طرح چه تاثیری دارد؟

ناصری: ما از این طرح  فقط در ورودی شمالغرب تاثیر می بینیم، در گرد و خاک اما تاثیر می بینیم. در مورد شکستن سدها در داخل کشور هم حقیقتا باید منصف باشیم. اینکه تمام مشکلات را تقصیر توسعه سد ها بدانیم برخورد منصفانه ای نیست. اتفاقا من مستندی را دیدم که در خصوص منابع آب ایران بود، در آن مستند آدرس غلطی داده می شود. اگر همه چیز را بخواهیم بندازیم تقصیر سدها کار اشتباهی است. مثلا در گتوند سیلی که سد مهار کرد تقریبا ۴ میلیارد متر مکعب آورد داشت و اگر این سیل در دشت خوزستان پخش می شد از همان محل تا دریا هرچه که بود را با خود می برد. این وسعت بسیار عظیم است، آب قابل برنامه ریزی کشور ۸۷ میلیارد متر مکعب است. یعنی اگر بخواهیم همه مشکلات در خصوص توسعه وجود دارد را به یک سری گزینه های محدود کنیم و از روش های غلط خود در گذشته غافل بشویم، به مسئله بی انصافی کرده ایم. بعضی سد ها لازم و مورد نیاز هستند.

لیاقتی: من حرف های آقای ناصری را قبول دارم که موقع بررسی توسعه، سپید و سیاه نباید ببینیم. اما یک نکته از حرف های ایشان درباره کشاورزی است، اما این بحث طولانی است که چرا ما به کشاورزی سالم و اهمیت غذایی و خودکفایی غذایی نیاز داریم. من به کسانی که می گویند در زمینه غذا واردات انجام دهیم انتقادهایی دارد، در مورد سد باید همه چیز کاملا بررسی شود. اما یک واقعیت هم باید دید؛ علاوه بر دنیا ما هم در مسیر توسعه نامتوازن پا گذاشته ایم. همچنین باید به بحث تکنولوژی های جدید هم دقت زیادی کنیم و الگو های مصرف سنتی مثلا: قنات. ما با نابودی قنات ها ضرر زیادی به منابع آبی شهر خود زدیم، مثلا شهر تهران که شهر قنات ها بوده. در مورد مسئله قنات دنیا الان درحال کار کردن روی آن است. ما بسیاری از سنت های قدیمی خود را نابود کردیم. درحالی که با تکنولوژی جدید جایگزینی برای آنها نداریم.

در مورد سد ها در اطراف تهران چطور؟

ناصری: برخی از دوستان می گویند اگر سدها در تهران ساخته نمی شد تمرکز جمعیت اتفاق نمی افتاد. اتفاقا تمرکز جمعیت رخ داده و سپس سد ساخته شده است. من مدافع سد نیستم اما هر موردی را در یک زنجیره علت معلولی باید نگاه کنیم. ما هیچ ترسی نباید داشته باشیم که بگوییم، برنامه ریزی کلان توسعه در ایران اشتباه بوده است، ما مسیر غلطی را رفته ایم. در راستای این مسیر غلط تامین زیر ساخت کرده ایم، پول هزینه کرده ایم حال سد هم از این جنس است. پس نمی توان بگوییم همه سد ها را باید از بین ببریم.

علت مسئله ریزگردها چه بود؟

لیاقتی: نمی توانیم بگوییم مسئله خشک شدن تالاب ها تاثیری در گرد و غبار نداشته است. ببینید به فرمایش استاد ما دکتر مخدوم مسئله بلند شدن ریزگرد ها از صحرای عربستان و از مناطق شمال آفریقا به روی ایران بوده است اما جنگل های زاگرس هم حداقل دو سوم بیشتر بودند، جنگل های زاگرس این گرد و غبار را می گرفتند، درست است این مطلب وجود دارد اما خشک شدن عظیم تالاب ها توسط صدام حسین و علاوه بر آن کارهایی که ما انجام دادیم مثل تالاب هورالعظیم و ... تاثیر داشته اند.

و سوال آخر این که ما چقدر باید این تغییرات را جدی بگیریم؟

ناصری: اوضاع خیلی وخیم است، وظیفه من این نیست که گزارش خوشبینانه صادر کنم چون وقتی بدبینانه آن صادر شد می گویند چرا این را گفتی. بدبینانه این موضوع این است که در بعضی از حوزه‌ها بیش از ۶۰ درصد منابع آب را از دست می دهیم، ما در بخش کشاورزی خسارت هایی را خواهیم دید که ۱۲ و ۱۳ هزار میلیارد تومان است. ما شرایطی را خواهیم داشت که بیماری هایی که آن ها ریشه کن کردیم باز می گردند و طبیعتا وقتی بیماری بر گردد، اوج می گیرد و مهار کردن آن راحت نیست. واقعیت این است که اگر شرایط بحرانی تر شود کشورهای صادر کننده نفت مجبور می شوند در سناریو انتشار گاز های گلخانه ای بازبینی های جدی انجام دهند و این بازبینی ها تاثیر جدی بر روی رفاه عمومی می گذارند. یک مشکلی در ایران وجود دارد که آن توهم فراوانی است؛ عادت کردیم بگوییم آب زیاد داریم و... ولی اینگونه نیست، کشور ما از لحاظ منابع در دنیا کشور متوسطی است. من یادم است وقتی آقای زنگنه وزارت نفت را تحویل دادند یک سال بعد مصاحبه ای کردند با مجله ای، اعلام کردند ما اگر بخواهیم به موقعیتی که اوپک برای ما در نظر گرفته ۸۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری فوری نیاز داریم.



 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024