![]() |
|
درباره ايران امروز
|
تماس با ايران امروز
|
آگهی در ايران امروز
|
| صفحه اول | خبرهای روز | سياست | انديشه | فرهنگ و ادبيات | جامعه | محیط زیست | RSS | |
![]() آیا باید به هیلاری کلینتون رأی داد؟نیره توحیدی - کاظم علمداری
iran-emrooz.net | Mon, 24.10.2016, 19:40
مجله «نیشن (The Nation) از نامزدی هیلاری کلینتون برای ریاست جمهوری پشتیبانی میکند و باور دارد که پیروزی قاطع او در ماه نوامبر برای پیشبرد مسایل مترقی که ما در طول زمان پیشرو و خواهان آن بودهایم تعیینکننده است. ما در دوره نخست رقابت حزب دمکرات از سناتور برنی سندرز پشتیبانی کردیم، و حال علاقمند به سیاستها و شیوه کشورداری کلینتون هستیم. رقیب کلینتون دیگر سندرز نیست.»(Vol. 303, No. 17, Oct. 24, 2016) هفتهنامه نیشن (The Nation) یکی از قدیمیترین و پرخواننده ترین مجلات مترقی در آمریکا، با ۱۵۰ سال سابقه، شماره این هفته خود را به بررسی انتخابات بیسابقه در آمریکا اختصاص داده است. این مجله، بهعنوان یک مرجع برای نیروهای مترقی، در دوره اول مبارزات انتخاباتی از سناتور برنی سندرز پشتیبانی کرد. اما پس از به پایان رسیدن دوره اول، و در پی پشتیبانی رسمی و قاطع سناتور سندرز از هیلاری کلینتون، مجله نیشن نیز از خوانندگان خود، نیروهای مترقی و چپ، خواسته است که به خانم کلینتون رأی بدهند. سرمقاله این شماره ضمن مقایسه نظرات دو رقیب اصلی انتخابات، استدلال کرده که چرا باید به هیلاری کلینتون رأی داد. دراین نوشته، ضمن تأیید استدلالهای مجله نیشن، که منبع معتبری برای نیرویهای مترقی است، نکات برجسته آن را باز تاب میدهیم. دونالد ترامپ ترامپ میخواهد بیمه بهداشت همگانی قابل دسترس را که در دوره بارک اوباما تصویب شده و بیست میلیون نفر را صاحب بیمه کرده است، پس بگیرد. ترامپ به بهانه اینکه هر قدر میزان مالیات کمتر باشد، سرمایهداران بیشتر سرمایهگذاری میکنند و این امر موجب کارآفرینی میشود، مالیات ثروتمندان را کاهش خواهد داد و برثروت آنها خواهد افزود. این سیاست درگذشته آزموده شده و شکست خورده است. هیچ سرمایهگذاری به خاطر میزان مالیات پولاش را به جای سرمایهگذاری در حساب پس اندازش نگه نمیدارد. این درحالی است که یکی از مشکلات بیمارگونۀ اقتصاد آمریکا، که ترامپ به صورت عارضه آن ظهور کرده و قشرهای فرودست جامعه را بسیج نموده است، شکاف عمیق میان طبقات بالا و پائین جامعه است. ترامپ تا به حال با ترفندهای قانونی از پرداخت مالیات به دولت فدرال طفره رفته و کار خود را نه بیاخلاقی که زیرکی خوانده است. اگر او به قدرت دولتی دست یابد زمینه بیشتری برای فرار ثروتمندان از پرداخت مالیات فراهم خواهد کرد و درعمل طبقات پائین و میانی جامعه متحمل هزینههای بیشتری میشوند و مشکل کنونی جامعه آمریکا عمیقتر خواهد شد. انتخاب ترامپ گامهایی به عقب برای کارگران خواهد بود. او مخالف اتحادیههای کارگری است. افزون بر آن، با کم کردن درصد مالیات ثروتمندان و شرکتهای بزرگ، بیمه تامین اجتماعی، که بودجه آن توسط دولت فدرال تأمین میشود، کاهش پیدا خواهد کرد. ترامپ مخالف بالا رفتن حداقل دستمزد است. او معتقد است میزان کنونی حداقل دستمزدها، یعنی بطور متوسط کمتر از ۸ دلار در ساعت نیز زیاد است. در حالی که کلینتون در توافق با سناتور سندرز حداقل دستمزد فدرال را ۱۲ دلار، و در ایالتهایی که ممکن است ۱۵ دلار در ساعت تعیین کرده است. حداقل دستمزد فدرال در سال ۱۹۶۸ با احتساب میزان تورم، برابر با ۱۰ دلار در ساعت بود. حقوق زنان، از جمله حق تنظیم خانواده و کنترل زاد و ولد مورد حمله قرار خواهد گرفت و آنگونه که ترامپ گفته است زنانی که اقدام به سقط جنین کنند مجازات خواهند شد. پرداخت مزد برابر برای کار برابر زنان، که از جمله خواستهای مشخص کلینتون است مورد یورش قرار خواهد گرفت. همچنین حقوق دگرباشان جنسی نیز به خطر خواهد افتاد. سیاست تأمین انرژی بازیافتی که دولت اوباما گامهای مؤثری دراین راه برداشته، و مقرارتی برای مصرف بیرویه انرژی فسیلی، جلوگیری از آلودگی هوا و آبهای زیر زمینی، مقرر کرده است، توسط ترامپ تهدید به عقبگرد شدهاند. در زمینه سیاست خارجی توافقهایی که بعد از جنگ سرد بدست آمده مورد تهدید قرار خواهد گرفت. از جمله در حالی که کلینتون حامی توافق هستهای با ایران بوده، ترامپ آن را تواقفی ننگین برای آمریکا دانسته و خواهان لغو آن است. سیاست خارجی ترامپ خصمانه و در مسیر برگشت به گذشته سلطهجویانه خواهد بود. در شرایطی که ترامپ مهاجران لاتینتبار و مسلمان ساکن آمریکا را تهدید به اخراج از کشور، و در مورد مسلمانها حتی جلوگیری از ورود به آمریکا میکند. زمینه همکاری و توافق با کشورهای آمریکای لاتین و مسلمان کاهش مییابد. با بدبینی مفرطی که ترامپ نسبت به مسلمانها دامن میزند، شکاف میان گروههای اجتماعی، قومی، و مذهبی عمیقتر خواهد شد. او در تبلیغات خود علیه مسلمانها اعلام کرده است حتا خانوادههای تروریستهای مسلمان را شکنجه خواهد کرد، بطوری که الگویی جز فاجعه «زندان ابوغریب»، لکۀ سیاه و فراموش نشدنی، نمیتوان متصور شد. او ورود مسلمانها به آمریکا را منوط به گذراندن آزمون مذهبی میداند. امری که در سنت، تاریخ و قانون این کشور نمیگنجد. ترامپ خود اعلام میکند که «کارهای غیرقابل تصوری خواهد کرد». در همین رابطه خصمانه نسبت به مسلمانها است که او اعلام میکند زندان گوانتانامو را باز نگه داشته، و آنرا از افراد بد پرخواهد کرد. او قصد دارد که بودجه نظامی آمریکا را به شدت افزایش داده، استفاده از پهپاد (هواییمای بدون سرنشین) را در کشورهای خاورمیانه گسترش دهد. عادیسازی رابطه با کوبا را وارونه کند. تقابل با چین را افزایش دهد، و توافق هستهای با ایران را باطل نماید. اینها همه در شرایطی رخ خواهد داد که آمریکا نیازمند سیاست خارجی بدیل آن است. ترامپ خواهان گسترش سلاحهای هستهای در سطح جهان است. سیاست خارجی او جهان را به مخاطره خواهد انداخت. اینها از جمله مواردی است که نیروهای مترقی نمیتوانند نا دیده بگیرند و نسبت به آنها بیتفاوت باشند. ما باید مراقب باشیم که برخوردمان با این انتخابات میتواند سبب شود در مسئولیت رخداد احتمالی فاجعه ترامپیسم سهم داشته باشیم. خطر ترامپیسم از حد خود او فراتر میرود. ترامپ جریانی را رهبری میکند که میخواهد سیاستهای بیرحمانه و غیرمتداول را منطبق بر احزاب دست راستی اروپا در آمریکا نیز اعمال و عادی کند. ترامپ در سراسر کارزار انتخاباتی ترامپ به زنان توهین کرد، وطندوستی مکزیکی و مسلمانان آمریکایی را زیر پرسش برد، مردم را علیه پناهندهها تحریک کرد، ادای خبرنگار معلول را درآورد و او را مسخره کرد، و با تحقیر سیاه پوستان آمریکایی زندگی آنها را «فاجعه کامل» خواند. نگاه و ارزیابی ترامپ برآمده از کانال تلویزیونی دستراستی فاکسنیوز و «آلترناتیو راست» (Alt-right)، یعنی دست راستیترین گروههای نیمه علنی حزب جمهوریخواه است. برای ترامپ دیکتاتوری پوتین، رئیس جمهور روسیه، و حتا بشار اسد، رئیس جمهور سوریه، الگوی بهتری از رهبری باراک اوباما است. او رابطه نزدیکاش با روسها را اینگونه توجیه میکند. پس از آنکه داستان ارتباط دومین مدیر و گرداننده اصلی کارزار انتخاباتی ترامپ، یعنی پال منافورت، با روسها و دستمزد ۱۲ میلیونی که از ویکتور یانوکوویچ، رئیس جمهور فاسد سابق اوکراین برای مدیریت کمپین انتخابی وی علنی گردید، ناچار از کارش کنار گذاشته شد و جای او را استیو باننن (Steve Bannon)، از چهرههای شناخته شده «Alt-right» گرفت. اینکه ترامپ بطور دائم دستکاری در نتیجه انتخابات را تکرار میکند، تنها برای غیرواقعی خواندن آرای رقیب انتخاباتی و بیاعتبار کردن آرای سیاهپوستان که اکثریت بزرگی از آنها از هیلاری کلینتون پشتیبانی میکنند، نیست، بلکه در عمل حمله به پایه و اساس دمکراسی است؛ همانطور که تلاش و کارزار ترامپ به بهانه مشخص کردن محل تولد باراک اوباما، از زمان انتخاب شدن او به ریاست جمهوری تا یک ماه پیش، با این بهانه که اوباما متولد آمریکا نیست، نشان میدهد که مشکل ترامپ با سیاهپوست بودن اوباما بوده است، نه محل تولدش. تلاشی که با نگاه نژادپرستانه پایگاه اجتماعی او همخوانی دارد. در نهایت باید به این نکته مهم اشاره کرد که رئیس جمهور آینده آمریکا عضو یا اعضای جدید (احتمالا چهار عضو جدید) دادگاه عالی آمریکا را انتخاب و به مجلس سنا معرفی خواهد کرد. در حال حاضر توازنی سیاسی - نظری میان هشت عضو کنونی این نهاد وجود دارد. ترامپ وعده داده است که در صورت انتخاب شدن، دستراستیترین قاضی، همانند آنتونیو اسکالیا، عضو فوت شده دادگاه عالی را به سنا معرفی خواهد کرد. مجله نیشن معتقد است همین واقعیت باید انگیزه کافی به نیروهای مترقی بدهد که نگذارند دونالد ترامپ به کاخ سفید دست یابد. تنها راه مطمئنی که ترامپ پایش به کاخ سفید نرسد رأی دادن به هیلاری کلینتون است. هیلاری کلینتون در سابقه کاری درازمدت، خود هیلاری کلینتون نشان داده است که فردی با هوش، ثابت قدم، با اخلاق کاری قوی، و جدیت در اهداف است. بهعنوان دانشجوی حقوق، او با پوشش انجام آزمون، به ایالت آلاباما رفت و تبعیض گسترده در مدارس خصوصی آن ایالت را افشا کرد. او برای بیست سال قهرمان دفاع از حقوق زنان و دختران در صحنه جهانی بود. در حالیکه ما ممکن است با برخی راه حلهای او موافق نباشیم، اما او مبلغ بسیار مؤثر برای اصلاح بیمه بهداشت در دوره ریاست جمهوری بیل کلینتون بود. همچنین، در این اواخر هم او در صحنه مناظره انتخاباتی بطور مستمر کیفتی را از خود نشان داد که ارنست همینگوی از تعریف شجاعت داه است، «حفظ حرمت انسانی حتی در شرایط زیر فشار.» کلینتون با وقار کامل نشان میداد که میتواند توهینها و دروغهای ترامپ را نا دیده بگیرد و به سخنان خود ادامه دهد. توهین کردن و دروغ گفتن شیوه برخورد ترامپ با مناظره است. شیوهای که ترامپ در دوره اول مناظرهها با رقبای جمهوریخواه خود بکار گرفت و توانست آنها را به دام جنجالبرانگیزیهای خود بیاندازد و به واکنش وادارد. کلینتون مدتها کوشنده حقوق زنان، کودکان، و افراد معلول بوده است. و حال او میخواهد در مقام ریاست جمهوری مشکلات دیگر از جمله مهار ضایعات زیستمحیطی، اصلاح سیستم قضایی، برابری حقوقی دگرباشان، احترام به مهاجران، فراهم کردن آموزش دانشگاهی بدون انباشت بدهی برای دانشجویان، گسترش دامنه سوشال سکیورتی (خدمات امنیت اجتماعی)، تغییر افکار عمومی در باره ضرورت بیمه بهداشت همگانی، و افزایش در حداقل دستمزدها را مدیریت کند. بسیاری از اینها در پرتو موج تودهای گستردهای که به رهبری سناتور سندرز برای این خواستها و گوش فرادادن کلینتون به آن بوجود آمده است. مجله نیشن تأکید میکند که «برنامه انتخاباتی هیلاری کلینتون بر اساس مترقیترین پلاتفرم حزب دمکرات در دوره مدرن استوار است؛» و اضافه میکند «ما در انتظار عملیشدن این پلاتفرمیم. به همین دلیل نه تنها خواهان شکست ترامپ، بلکه حذف کامل او توسط هیلاری کلینتون هستیم. اگر او با فاصله زیادی از ترامپ برنده نگردد و دمکراتها پیشرفت قابل توجهای در کنگره بدست نیاورند ما شاهد موانع بیشماری خواهیم بود که میتواند روزانه سد راه برنامهها و اقدامات کلینتون بشود. اقداماتی که جامعه آمریکا شدیدا به آنها نیاز و برای آنها آمادگی دارد.» مجله نیشن در عین حال نسبت به سیاست خارجی کلینتون، و ائتلاف احتمالی او با دست راستیها ابراز نگرانی کرده است. سیاستی که در مقام وزیر امور خارجه در دوره اوباما نیز نشان داده شد. نیشن ضمن انتقاد از این سیاستها، معتقد است در آینده باید مراقب بود که کلینتون بدان سو کشیده نشود، و به وعدههای فعلی خود وفادار بماند. نقد لیبرترینها و حزب سبز واقعیت این است که حزب سبز در آمریکا (بر خلاف اروپا) به جای کارسیاسی در حوزههای محلی، و ایجاد پایه تودهای برای خواستهای حزب، هربار یک راست به سراغ بالاترین مقام حکومتی، یعنی ریاست جمهوری میرود که بدون شک هیچ شانسی برای کسب آن ندارد. این سیاست اتلاف نیرو تنها میتواند به انتخاب هیلاری کلینتون زیان وارد کند، و به پیروزی فاجعهبار ترامپ کمک نماید؛ بیآنکه امتیازی برای حزب سبز و یا سیاستهای آن بدست آورد. سیاستی که به درستی بسیاری از نیروهای مترقی، از جمله حامیان مجله نیشن و چهرههای مترقی برجستهای چون برنی سندرز، الیزابت وارن، رابرت رایش، مایکل مور، و نوم چامسکی از آن دوری میکنند. سیاست شکست خوردهای که بارها تکرار و تجربه شده است. اما رهبران این حزب درس آموزی نکرده، و در سیاست ناموفق خود تجدیدنظر نمیکنند و طرحی نو نمیاندیشند. مقاله نیشن تأکید میکند که اگر این بار یک انتخابات معمولی بود شاید میشد تلاش حزب سبز را در ایالتهایی که آرا نوسان ندارد، نادیده گرفت. اما حساسیت این انتخابات ایجاب میکند که نیروهای مترقی از هیلاری کلینتون پشتیبانی کنند. مجله نیشن اضافه میکند بدون شک پیروزی ترامپ بیشتر از یک عقبگرد موقتی است. در بهترین حالت جنبشی را که گامهای مستحکمی به پیش برداشته است، به سالهای گذشته برمیگرداند و آن را به موضع دفاعی میاندازد. در بدترین حالت منابع فراوان و انرژی انباشته شده جنبش ممکن است به کلی پراکنده شود، یا فرصت بدست آمده میان نا امیدیها و سرخوردگیها از دست برود. همانگونه که کلینتون نیز خود گفته است، «بدترین چیز که میتواند در دمکراسی، و زندگی شخصی رخ دهد، بدبینی درباره آینده و از دست دادن امید است.» به همین دلیل نمیتوان خطر این سرنوشت احتمالی را نادیده گرفت. در هشت سال گذشته نیروهای مترقی راه دشواری برای ایجاد امید و تغییر طی کردهاند. امید و تغییر به سادگی به دست نمیآید. بنابراین، درحالیکه رأی دادن به کلینتون برسر موضوعات لازم است، اما به سختی میتوان گفت که این سیاست کافی است. فراموش نباید کرد که کلینتون در حال حاضر در کنارنیروهای مترقی ایستاده است. او حتا با نفی میراث همسرش، بیل کلینتون به سمت چپ کشیده شده است. در حوزه سیاست خارجی ما هنوز کار زیادی داریم که انجام بدهیم. بنابراین باید تلاش کنیم سازمانیافته باقی بمانیم. پیروزی کلینتون برای نیروهای مترقی را باید فرصت سازماندهی به حساب آورد، نه صرفاً جشن گرفتن شکست ترامپ. ما باید قدرت دولتی را مدام دیدهبانی و ارزیابی کنیم، از آنچه درست است دفاع کرده و به آن چه درست نیست معترض باشیم، و از قدرت طلبکار باقی بمانیم تا کلینتون مواضع ترقیخواهانه کنونی خود را کنار نگذارد. چیزی که ما نمیدانیم این است که تا چه اندازه میتوانیم او را به سمت خود بکشانیم. همانگونه که فدِریک دگلاس گفته است «قدرت بدون طلبکار ماندن ما تسلیم نخواهد شد.» دولت ممکن است به آرای ما تکیه کند، اما نباید مطمئن بود که طلب ما را نیز پرداخت خواهد کرد. رأی دادن ما نتیجه دیگری هم دارد و آن اینکه ماه نوامبر فرصتی به ما میدهد که این واقعیتها را بهتر بفهمیم. ۲۴ اکتبر ۲۰۱۶ نظر خوانندگان:
■ به نظر میرسد که این رسانه خیلی خوب فضای سیاسی انتخابات امریکا را تحلیل کرده است. این مقاله اصلا ایرادهای خانم کلینتون را لاپوشانی نکرده بلکه معتقد است که با پیگیری و طلبکاری از او بعد از انتخابات میتوان او را به اجرای قولهایش هر چند نه کاملن وادار کرد. این مقاله خطر ترامپ را برای مردم امریکا گوشزد می کند، به حزبهای ترقی خواهی که اکنون با استدلال اینکه سگ زرد برادر شغال است و احتمالن نزدیک ۲۰ درصد آرا را در کیسه دارند، گوشزد می کند که کارشان خطرناک است و با انتخاب ترامپ ممکن است این قدرت فشار آنها نابود شود و در نهایت در اثر ناامیدی از بین بروند. در واقع در سال ۲۰۰۰ اگر نادر رهبر اقلیت ۵ در صدی به الگور پیوسته بود، بوش برنده نمی شد و فاجعههای انسانی و محیط زیستی چنان که هست حداقل محدودتر بود. در سیاست درک موقعیت از گرفتن قدرت مهمتر است. مسئلهی عراق و افغانستان درس تلخی به امریکایی ها داده است که فکر به خاک و خون کشیدن ایران را از سرشان بیرون کنند به خصوص که اکنون روسیه هم در ایران پایگاه نظامی ایجاد کرده است و به این راحتی دست از ایران و منافعی که در ۳۸ سال گذشته به سبد خود ریخته است بر نمیدارد و این هم دلیل دومی است که امریکا خطر حمله به ایران را نکند مگر قیمت گران آنرا قبلا به روسها پرداخته باشد. البته ملت ایران را هم نباید دست کم گرفت، ایران را فقط ایرانی ها میتوانند به خاک و خوی بکشند و آنهم نه برای دراز مدت.
■ آقای رضا شهاب، شما پیش بینی کردهاید: «اگر خانم کلینتون رئیس جمهور شود خاورمیانه و بخصوص ایران به خاک و خون کشیده خواهد شد و اگر آقای ترامپ رئیس جمهور شود شاید جنگ جهانی سوم آغاز گردد. سرنوشت نامعلومی در انتظار بشریت است و آینده بسیار تاریکی در پیش خواهیم داشت.»
■ من نیز چون بخشی از رأی دهنده گان آمریکا هر دو کاندیدای ریاست جمهوری را با مواضع ارزشی خود در تضاد میبینم و در انتخابات مقدماتی به برنی سندرز سوسیال دمکرات رأی دادم. ولی واقعیت این است ک در حال حاضر رقابت برای پست ریاست جمهوری بین دو نامزدی است که یکسان دانستن آنها نفی منطق و تجربه و بیتوجّهی به کارنامه زندگی و اختلاف اساسی در مواضع کنونی آنان است. مقاله مجلّه نیشن و توضیحات نیّره توحیدی و کاظم علمداری جزئیات تفاوتهای مهم بین هیلری کلینتون و دانلد ترامپ را روشن کردهاند. کلینتون از نوجوانی در ترویج نهضت زنان و حقوق مدنی سیاه پوستان فعّال بوده است. در مقایسه، دانلد ترامپ در سراسر زندگی حرفهای خود بازاریاب و قمارخانهدار خودشیفته و هیچگرايی بوده است که داده های مسلّم را انکار میکند و در کتمان آنچه گفته و کرده حد و مرزی نمیشناسد.
■ آیا باید به هیلاری کلینتون رأی داد؟ بعله. رقیب انتخاباتی خانم کلینتون فرد بدون صلاحیتیست که حتا در زمینه فعالیتهای تجاری با سوء استفاده از قوانین مالیاتی و نپرداختن مالیات پیشرفت داشته است.
■
Mr. Rezaian, |
Iran Emrooz
(iranian political online magazine) iran emrooz©1998-2019 e-mail: |
ايران امروز (نشريه خبری سياسی الكترونيك)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میگردند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است. |