جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - Friday 26 April 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Sat, 13.06.2009, 17:58

مهندسی انتخابات و پاسخ به «چه باید کرد؟»


محمد پایدار

انتخابات ۲۲ خرداد امسال به نتایجی انجامید که جز برای کسانی که به مهندسی آن پرداخته بودند مایه شگفتی و بهت فراوان بود. سرعت شگرف وزارت کشور در اعلام نتایج در ساعات اولیه شمارش آرا و شتاب بی‌سابقۀ آقای خامنه‌ای در تایید عملکرد آنان خود از وجود دست‌هایی در پس پرده برای تغییر آرای ملت ایران خبر می‌دهد.

حالا شاید تاکید احمدی نژاد و جریان حامی او بر انتصاب کردان، با آن سابقۀ معلوم، و معرفی صادق محصولی به عنوان جانشین او بیشتر قابل فهم باشد. اما بیایید نتیجۀ انتخابات را بپذیریم و به جای تسلیم شدن به یاس و خشم، به تحلیل واقعیت‌های پیرامون پدیدۀ انتخابات دهم ریاست جمهوری بپردازیم تا از مسیر این تحلیل به «چه باید کرد؟» امروز دست یابیم.

۱- آنچه در این انتخابات به بار نشست، همانطور که همگان شاهد بودند، محصول مهندسی انتخابات در وزارت کشور یا سازمانی دیگر از یک سو، و تایید شتابزدۀ آقای خامنه‌ای بوده است. همین امر ما را به دو واقعیت اساسی در صحنۀ سیاست امروز ایران رهنمون می‌سازد: نخست آنکه نیرویی که به مهندسی انتخابات پرداخت از چنان قدرتی برخوردار است که می‌تواند تمام مؤلفه‌های جمهوری اسلامی و نیروهای تأثیرگذار بر آن، از جمله روحانیت، را به حاشیه براند. آیا می‌‌توان باور کرد که این مهندسی در وزارت کشور صورت پذیرفته است؟ قطعاً چنین نمی‌‌تواند باشد؛ اما سابقۀ صادق محصولی به عنوان سردار سپاه و تیم همراه او، و نیز دیگر اعضای دولت احمدی ‌نژاد چیزی بیشتر از یک سرنخ در اختیار ما قرار می‌‌دهد. سپاه پاسداران که با اتمام جنگ ایران و عراق، محوریت خود را در جهت ‌گیری‌های اساسی کشور از دست رفته می‌دید، خیزی را برای تصاحب قدرت آغاز کرد. و ما پس از بیست سال اکنون شاهد به ثمر رسیدن آن تلاش‌ها هستیم: سپاه اکنون نقش یگانه نیروی تصمیم گیرنده در عرصۀ کشور را ایفا می‌کند. در کنار این نیرو مقامی قرار دارد با اختیارات گسترده و پاسخ‌گویی تقریباً هیچ. به عنوان نمونه می‌توان به تأیید انتخابات ریاست جمهوری این دوره بدون توجه به شکایات و گلایه‌ها و فریادها اشاره کرد. در این مجال، بر آن نیستم که به نحوۀ تعامل این دو نیروی تأثیرگذار بپردازم اما آنچه هست امروز این هر دو یک هدف را نشانه گرفته‌اند. بنابراین هر نیرو و جریانی که می‌خواهد به نحوی بر نحوۀ مدیریت کشور یا تعامل با دنیای خارج تأثیر بگذارد باید به صورت روشن تکلیف خود را با این دو عنصر تأثیرگذار روشن کرده باشد. اگر زمانی از تقسیم بندی‌هایی چون اصلاح‌طلب و محافظه‌کار بهره گرفته می‌شد، امروزه می‌توان شاهد صف ‌آرایی سپاه و آقای خامنه‌ای در مقابل همۀ آنانی بود که قیمومت اینان را نپذیرفته‌اند.

۲- زمانی یکی از فرماندهان سپاه به من می‌گفت که جمهوری اسلامی و رژیم صدام حسین هر کدام یک درس از حریف خود در جنگ گرفتند: صدام از حکومت ایران آموخت که باید رهبر را در همۀ شئون زندگی مردم وارد کرد؛ از دیوار خانه‌شان تا محفل عروسی‌شان. حاکمان ایران نیز از صدام آموختند که می‌توان با حدود دو میلیون مزدور بر ملتی بزرگ به نحو ظالمانه‌ای حکومت کرد. آنچه در صحنۀ سیاست امروز ایران شاهدیم تبلور این آموزه است. نمی‌خواهم بگویم همۀ اعضای سپاه و بسیج مزدورانی در خدمت حاکمیت امروزند؛ می‌خواهم به نگاه حاکمان به جریانی مثل بسیج اشاره کنم یا آنچه در جهان خارج به وقوع پیوسته است. سیاست‌مداران دلسوز مردم و آیین‌مان به نظر نمی‌رسد در مقابل این پدیده حتی حاضر به اظهار نظر شفاف باشند. من همچنان که در بند قبل اشاره کردم برون‌شد از بن بست فعلی به موضع گیری شفاف در برابر این جریان سرکش منوط است.

۳- همۀ ما طی چند سال گذشته مطالبی دربارۀ ویروس‌های جهش یافته خوانده یا شنیده‌ایم. این ویروسها با جهش به سطح بالاتری از پیچیدگی، سیستم دفاعی بدن و نیز تدابیر بهداشتی و درمانی را پشت سر می‌گذارند. نظام جمهوری اسلامی پس از پیروزی دوم خرداد مردم ایران شباهت بسیاری به یک ویروس جهش یافته دارد. درس حاکمان از دوم خرداد آن بود که به جای آنکه در مقابل خواست مردم حالت تدافعی داشته باشند باید به طراحی صحنۀ تقابل و حملۀ مداوم به نیروهای حافظ منافع ملت مبادرت ورزند. این است که می‌بینیم در انتخابات ریاست جمهوری دورۀ پیشین روش‌های جدیدی را به کار گرفتند و در غیاب کسانی که انتخابات را تحریم کرده بودند به پیروزی دست یافتند. این بار هم باز برنامه جدید و پیچیده تری را به کار گرفتند تا به رغم حضور تحریمیان باز هم پیروز شوند؛ چنان که گویی تحریمیان به صحنه آمده بودند تا تماماً به احمدی نژاد رای دهند.

مطمئناً در ادامه این مسیر برنامه‌های جدیدی برای سرکوب خواست مردم خواهند داشت. اینها بخشی از واقعیت کشور ماست که در مقابل آن، شاهد تیزبینی و تدبیر اندیشی سیاستمداران و مخالفان جریان حاکم نیستیم. از جمله این بی‌تدبیری‌ها به دیرهنگامی تشکیل کمیته صیانت از آرا اشاره کرد. گویی همه در خواب بودند و تنها دو ماه پیش از انتخابات به ضرورت نظارت بر انتخابات پی بردند. گرفتاری در دام دگم‌هایی مثل ناپسند بودن دعوت از ناظران بین‌المللی، یکی دیگر از نشانه‌های فقدان اندیشه سیاسی منسجم و پایدار است. فرا خواندن مردم به شرکت در انتخابات از سوی اصلاح‌طلبان و فراهم نیاوردن هیچ تمهید جدی‌ای برای جلوگیری از تقلب و دستکاری از آرا چیزی نیست که از سیاستمداران ما پذیرفتنی باشد. اما تحریمیانی که در این دوره به صندوق‌های رای روی آوردند نیز نباید از عمل خود شرمنده باشند. آنان با این ایده به صحنه آمدند که پرشماری آرای مخالفان تقلب را ناممکن می‌سازد. این آموزۀ دوم خرداد ۷۶ بود. اما حاکمان امروز پیچیده تر و خطرناک تر از گذشته‌اند؛ آنان حتی میتوانند شمار آرای دو کاندیدا را با یکدیگر عوض کنند.

۴- یکی دیگر از ویژگی‌هایی که تحلیل آن در روزهای آتی مثمر ثمر خواهد بود عدم استواری و پایداری جریان خواهان دموکراسی در ایران است. اگر اندکی از استواری‌ای که جریان حامی احمدی نژاد در پیگیری راه باطل خویش از آن برخوردارند را جریان مقابل آنها داشت، این انتخابات به این نتیجه رهنمون نمی‌شد. اکنون هم دیر نشده است. تقلب آن هم در سطحی گسترده و فراتر از آنچه در مخیله بگنجد، روی داده است. آیا برای کسانی چون کروبی، موسوی، خاتمی و حتی ‌هاشمی رفسنجانی کاری جز پایداری پیش رو مانده است؟ اینان اگر امروز جریان قدرت طلب حاکم را رسوا نسازند نه خود و نه ملت ایران هرگز از این خطا نخواهند گذشت. زمانی امام علی اطرافیان خویش را چنین مخاطب قرار داد که دشمنان شما در باطل خویش استوارترند تا شما در حق خویش. آیا امروز ما مخاطب این کلام مولا نیستیم.



نظر شما درباره این مقاله:









 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024