سه شنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۴ - Tuesday 16 December 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Tue, 16.12.2025, 13:01

اتحاد اپوزیسیون راست-افراطی و دیکتاتوری ملاها


کارن ایزدی

اتحاد اپوزیسیون راست-افراطی و دیکتاتوری ملاها در سرکوب فعالین مدنی درون کشور

روز جمعه در مراسم هفتم خسرو علی‌کردی وکیل حقوق‌بشری در مشهد ما شاهد یک همسویی بسیار عجیب توسط اپوزیسیون راست-افراطی و رژیم جمهوری اسلامی در سرکوب فعالین مدنی درون کشور بودیم!

در روز جمعه در مراسم هفتم خسرو علی‌گردی وکیل حقوق‌بشری که با حضور مردم و فعالان مدنی مانند نرگس محمدی، سپیده قلیان، عالیه مطلب‌زاده و.... برگزار شد جمهوری اسلامی دست به سرکوب خشن شرکت‌کنندگان در مراسم زد!

اما این سرکوب مانند همیشه نبود بلکه از شعارهای «جاوید شاه»، «کینگ رضا پهلوی» استفاده شد تا فعالان مدنی مانند «نرگس محمدی» و «سپیده قلیان» را تخریب و سپس با ضرب و شتم بازداشت کنند!

پس از این حمله موجی از محکومیت جهانی علیه این سرکوب صورت گرفت، نیروهای دموکراسی‌خواه آن را محکوم کردند، در شبکه‌های اجتماعی عموم جامعه آن را محکوم کرد اما تنها یک جریان سیاسی بود که از آن حمایت کرد! بله جریان سیاسی سلطنت‌طلب یا پادشاهی‌خواه و حتی رضا پهلوی فرزند دیکتاتوری سرنگون شده سابق ایران محمدرضا پهلوی هم بدون محکوم کردن حملات از شعاردهندگان تشکر کرد!

بله! نه تنها سرکوب را تشویق کردند، نه تنها فعالین مدنی را تخریب کردند بلکه حتی در شبکه‌های اجتماعی از حامیان جمهوری اسلامی هم تشکر کردند! وحدتی مشخص از روحانیت و سلطنت! همان‌هایی کودتا ۲۸ مرداد را باهم محقق کردند و پیش از انقلاب ضدسلطنتی هم در پیوند باهم علیه اپوزیسیون چپ همدیگر را تقویت کردند! حال مجدد در سرکوب فعالان مدنی داخل به همدیگر یاری می‌رسانند و خبرگزاری فارس وابسته به سپاه پاسداران هم آنان را تشویق می‌کند!

اما در حوادث روز جمعه فقط به سرکوب حاضران خلاصه نشد بلکه در همکاری اپوزیسیون راست-افراطی و ماموران امنیتی به حاضران در مراسم از جمله نرگس محمدی فعال مدنی با شعار حکومتی «جاوید شاه» سنگ‌پراکنی شد

پس از این واقعه حامیانش سامانه پادشاهی که این روزها در شبکه اجتماعی به اسم «فرقه نئونازی پهلوی» مشهور شده‌اند با خوشحالی ویدیو سنگ‌پراکنی به «نرگس محمدی» را منتشر کرده و گفتند بوسه می‌زنیم بر دست کسی که این اقدام را انجام داد!

دیگر حتی نقاب هم نمی‌زنند و آشکارا از حملات به فعالان مدنی حقوق‌بشری با افتخار حرف می‌زنند و مسئولیت آن را می‌پذیرند! حتی نمی‌گویند این اقدام حکومتی بوده بلکه با افتخار می‌گویند ما سلطنت‌طلبان این اقدام را کردیم و تنها جایی است که از دستگاه امنیتی بابت این بازداشت تشکر می‌کنیم!

اپوزیسیون راست-افراطی در حالی با افتخار از سنگسار زنی سخن می‌گوید نه سلاح داشت و نه حالت جنگی، بلکه در حال سخن گفتن از «مجیدرضا رهنورد» جان‌باختگان خیزش انقلابی ژینا و «فاطمه سپهری» زندانی سیاسی بود و سپس شعار «پاینده ایران» و «قسم به خون یاران، ایستاده‌ایم تا پایان» همان شعار خانواده‌های دادخواه را سر داد!

اما این سنگسار فقط حمله به «نرگس محمدی» نبود، سنگسار خیزش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» بود، سنگسار جنبش مدنی درون کشور بود، سنگسار فعالان حقوق‌بشر بود، سنگسار مقاومت مدنی در مقابل دیکتاتوری جمهوری اسلامی بود، سنگسار جنبش سرنگونی‌طلبی بود و در نهایت سنگسار برای هموار کردن راه جهت سرکوب مبارزان درون کشور توسط مزدوران تا بن دندان مسلح رژیم ولایت‌فقیه بود!

اما اپوزیسیون راست-افراطی فراموش کرده که جنبش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» همچون کوهی استوار ایستاده است! فراموش کرده‌اند که «زن، زندگی، آزادی» را اعدام جمهوری نکبت اسلامی از بین نبرده است و سنگسار اپوزیسیون راست-افراطی در همراهی با نیروهای امنیتی که در ۱۴۰۱ دست کم ۷۰۰ تن از جوانان ایران را به خاک و خون کشید از بین نخواهد برد!

اما پس از سرکوب‌های روز جمعه در مراسم هفتم خسرو علی‌کردی وکیل حقوق‌بشری با شعارهای سلطنت‌طلبانه نظیر «جاوید شاه» و «مرگ بر سه فاسد، ملا، چپی، مجاهد» بسیاری متعجب شدند چرا یک جریان مخالف رژیم همسو و متحد با حکومت شده و مخالفان دیگر را مورد حمله قرار می‌دهد و بازداشت می‌کند و خود سلطنت‌طلبان با افتخار آن را هم بیان می‌کنند!

در پاسخ باید گفت اصولاً جنبش سلطنت‌طلبی در میدان عمل در مقابل جمهوری اسلامی وجود خارجی ندارد! سلطنت‌طلبان در شبکه‌های اجتماعی مخالفان دیگر را همراه با ارتش سایبری رژیم ملاها ترور شخصیتی می‌کنند و همزمان در میدان عمل سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات اپوزیسیون در میدان را سرکوب می‌کند! پست‌های مشترک تلویزیون سلطنت‌طلب «منوتو» و خبرگزاری «فارس» وابسته به سپاه پاسداران علیه «نرگس محمد» و تشویق بازداشت او، به عیان همه این موارد را نشان می‌دهد!

حتی برون از مرزهای ایران هم این تقسیم وظایف بین اپوزیسیون سلطنت‌طلب و رژیم ملاها صورت گرفته است! سلطنت‌طلبان به محافل دیگر اپوزیسیون حمله می‌کنند و جمهوری اسلامی با ارتش سایبری و رسانه‌های حکومتی دست به مبارزان فعال در عرصه‌های میدانی می‌کند!

اما این تقسیم وظایف چگونه ممکن شده است؟ مگر رژیم ملاها و سلطنت‌طلبان راه‌های ارتباطی دارند که این‌گونه هماهنگ پیش می‌روند! جواب سوال ساده است! رژیم ملاها فعالین خود را به اسم ریزشی به صفوف سلطنت‌طلبان ارسال می‌کند و در چارچوب آن سیاست‌های خود را پیش می‌برد!

نگاهی به فهرست اعضای سامانه سلطنت‌طلبان به خوبی موارد مهمی را برای ما روشن می‌کند! امیرحسین اعتمادی، سعید قاسمی‌نژاد و علیرضا کیانی که مشاور رضا پهلوی لیدر سامانه سلطنت‌طلب هستند از اعضای سابق دفتر تحکیم وحدت اسلامی بودند! عرفان قانعی‌فرد تاریخ‌نگار حکومتی بود که با سپاه پاسداران و پاسدار محسن رضایی همکاری می‌کرد، وحید بهمن نویسنده‌ی سایت وزارت اطلاعات آذری‌ها بود که اکنون نویسنده مطالب سلطنت‌طلبان شده است! هم‌چنین هنربندان حکومتی مثل محبوبه بیات، اشکان خطیبی، مهناز افشار، برزو ارجمند، احسان کرمی و فرخ‌نژاد که با موسسه اوج سپاه پاسداران همکاری می‌کردند و فوتبالیستی مانند علی کریمی پس از آن که در انتخابات فدراسیون فوتبال حکومتی رژیم ملاها موفق نشد یک باره در خیزش انقلابی ژینا به خارج از کشور رفته و سلطنت‌طلب شدند و به بازوی رسانه‌ای تخریب سایر جریانات تبدیل شده‌اند!

به خوبی می‌بینیم سامانه سلطنتی تبدیل به پناهگاه امن پایوران جمهوری اسلامی شده است و هر آن فردی تا زمانی در خدمت ولی‌فقیه بوده اکنون در خدمت شاهزاده قرار می‌گیرد و به جای کمک به جنبش سرنگونی‌طلبی با پروژه‌هایی مانند «وکالت می‌دهم» و تشویق و تایید حمله با سنگ به «نرگس محمدی» به شکاف بیشتر جنبش سرنگونی‌طلبی کمک می‌کنند که خود نقش نفوذی‌های رژیم ملاها در اپوزیسیون راست-افراطی سلطنت‌طلب را نمایان می‌کند!

بدین شکل ما با یک اپوزیسیون سرنگونی‌طلب در سامانه سلطنتی روبرو نیستیم بلکه به وضوح ما شعبه دوم و برون مرزی جمهوری اسلامی را شاهد هستیم که همانند اسب تروای ولی‌فقیه عمل کرده تا فعالان در میدان مبارزه با دیکتاتوری ملاها را به حاشیه برده، تخریب کرده و حتی مقدمات بازداشت آنان را توسط مأموران امنیتی فراهم کند!

بدین شکل در زمان کنونی با این شرایط نمی‌شود نه‌تنها اتحاد تاکتیکی با اپوزیسیون سلطنتی در جهت مبارزه با رژیم جمهوری اسلامی داشت بلکه حتی نمیشود با سکوت و آتش‌بس با آن کار خود را پیش برد! چرا که ما ناچاریم برای مبارزه با رژیم ملاها با شاخه برون مرزی آن با پوشش سلطنت هم مبارزه کنیم! از همین رو مبارزه مشترک با رژیم جمهوری اسلامی حاکم بر ایران با تمام دسته‌جات اصلاح‌طلب و اصول‌گرای آن به همراه ایستادن مقابل اپوزیسیون سلطنتی و افشای آن خط مشی است که نه تنها می‌تواند دیکتاتوری حاکم بر ایران را براندازد بلکه نقشه مسیر آینده روشن سکولار، دموکراتیک و تکثر را پیشاروی جامعه قرار می‌دهد!

هم‌چنین حوادث روز جمعه بار دیگر ثابت کرد که درگیری اپوزیسیون راست-افراطی و رژیم جمهوری اسلامی حاکم بر ایران بر سر دموکراسی نیست بلکه بر سر این است چه کسی دیکتاتور و سرکوبگر ایران شود و برای مردم ایران تعیین و تکلیف کند! اکنون خطوط شفاف و روشن شده‌اند! دموکراسی‌خواهان و استبدادطلبان مشخص شده‌اند! اکنون دیگر مثل روز روشن است که یک ایران دموکراتیک متکثر نه تنها از سرنگونی جمهوری اسلامی عبور می‌کند بلکه باید با دیکتاتورهای اپوزیسیون مانند جریان سلطنت‌طلب هم همانند جمهوری اسلامی مبارزه کرد! نباید گذاشت که پنج دهه دیگر دیکتاتوری دیگر این بار با فاشیسم ملی خود را بر جامعه آوار کرده و جایگزین فاشیسم مذهبی شود!

از همین رو در مقابل این استبدادخواهان باید گفت «زن، زندگی، آزادی» نه یک کلمه بیشتر نه یک کلمه کمتر! چرا که این شعار همان سدیست که نه تنها فاشیسم جنسی-مذهبی جمهوری اسلامی را با همه دسته‌جات اصلاح‌طلب و اصول‌گرای آن سرنگون می‌کند بلکه اجازه نمی‌دهد فاشیسم-ملی اپوزیسیون راست-افراطی سلطنت‌طلب خود را بر جامعه تحمیل کند بلکه می‌رود تا آینده یک ایران سکولار-دموکراتیک متکثر را رقم بزند!

از همین رو همراه با هم در مقابل اسلامیسم و راسیسم یکصدا و همصدا شعار می‌دهیم و می‌گوییم: «زن، زندگی، آزادی/ ژن، ژیان، ئازادی»

————————
* کارن ایزدی، فعال مدنی کوئیر-فمینیست چپ-ترقی‌خواه است.



نظر شما درباره این مقاله:









 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025 | editor@iran-emrooz.net