سه شنبه ۱۱ شهريور ۱۴۰۴ -
Tuesday 2 September 2025
|
امید در آستانه مرگ؛ اعدامی دیگر برای نمایش قدرت پوشالی
مهدی محمودیان/زندان اوین
من این روزها در کنار جوانی زندانی هستم که نامش امید تباری مقدم است. گذشته از آنکه او نیز مانند بسیاری از ما قربانی یک پرونده سازی پر از تناقض و دروغ شده، اکنون در آستانهی مرگ قرار گرفته است؛ مرگی که نه بر اساس قانون، نه بر اساس عدالت، بلکه صرفاً محصول ارادهی جنایتکارانه نهادهای امنیتی و سیاسی است.
امید در مهرماه سال گذشته در تهران بازداشت شد، به خانههای امن منتقل شد، و بعد از هفتهها بازجویی و بلاتکلیفی، دادگاه قم حکم برائت او را صادر کرد؛ به صراحت اعلام کرد هیچ دلیلی برای ادامهی تعقیب این جوان وجود ندارد. وزارت اطلاعات بلافاصله پس از آزادی او را دوباره بازداشت کرد و اینبار به تهران منتقل کرد؛ گویی قانون و حکم دادگاه هیچ اعتباری ندارد.
بعد از انتقال به اوین و تشکیل پروندهی جدید، بازهم بازپرس جدید به او میگوید نهایتاً حکم یک سال زندان در انتظار اوست. نماینده دادستان در جلسات اول محاکمه نهتنها در خواست حکم اعدام نمیکند، بلکه با توجه به عدم سوسابقه امید و قاعدتا محتویات پرونده از دادگاه درخواست حداقل مجازات را میکند.
به ناگاه و درست پس از آغاز جنگ اخیر، همه چیز تغییر میکند. قاضی صلواتی که در این سالها بارها نشان داده احکامش تابع سیاست است نه عدالت، در جلسه سوم که پس از جنگ برگزار میشود با دست علامت بریدن گردن را به امید نشان داده و میگوید: «میکشمت بالا.»
امروز امید تباری مقدم در حالی محکوم به اعدام است که پروندهاش از آغاز تا امروز مملو از تضاد و بیمنطقی بوده. او هیچ مدرکی علیه خود ندیده، هیچ فرصت دفاع واقعی نداشته و تنها قربانی شرایط سیاسی و نیاز دستگاه امنیتی به «قربانی گرفتن» است.
آنچه این روند کثیف و جنایتبار را سخیف تر و غمبارتر میکند این است که این روزها و پس از صدور حکم اعدام، با فشار و تهدید، او را بارها به اتاقهای بازجویی بردهاند و خواستهاند مقابل دوربین بنشیند و چیزهایی بگوید که نه ربطی به پروندهاش دارد و نه هیچ ارتباطی با او. چیزهایی از پیش نوشتهشده که تنها قرار است در سناریوی رسانهای نهادهای امنیتی مصرف شود؛
همان نمایشهای تکراری که سالها برای توجیه بازداشتها و اعدامهای غیرقانونی ساختهاند.
امید در برابر این فشارها تا امروز مقاومت کرده و حاضر نشده تن به اعترافات دروغین بدهد، اما هیچکس نمیداند تا کی میتواند در برابر این شکنجهی روانی و تهدید به مرگ ایستادگی کند. آنها بهخوبی میدانند که اگر پرونده را بر اساس واقعیات بسنجند، حتی یک روز زندان هم برای او قابل توجیه نیست؛ به همین دلیل به دروغ و اعتراف ساختگی متوسل شدهاند تا بعداً حکم اعدامش را به «مدرک» تبدیل کنند.
اعدام امید، تنها پایان زندگی یک جوان نیست؛ بلکه نشانهای است از تداوم همان چرخهی سیاهی که دهههاست در این کشور جان بهترین فرزندانش را گرفته است. امروز نوبت امید است، فردا میتواند نوبت هر کدام از ما باشد کافی است در زمان و مکانی باشیم که مطلوب سناریوی جنایکتاران امنیتی است.
اعدام امید نه یک حکم قضایی، بلکه قتل حکومتی است، قتلی که تنها به خاطر بقا و نمایش این قدرت پوشالی انجام میشود.
امید تباری مقدم امروز میان مرگ و زندگی ایستاده است. مرگ او تنها یک تراژدی شخصی نیست، بلکه نمادی است از شکستن قانون، لگدمال شدن عدالت و تحقیر کرامت انسانی در برابر چشم همهی ما. اگر اعدام شود، نه فقط جان یک بیگناه گرفته شده، بلکه لکهی ننگی بر وجدان جمعی ما باقی خواهد ماند؛ بر سکوتها، بیتفاوتیها و تأخیرهای ما. حفظ جان او تنها مطالبهای انسانی نیست، بلکه محک جدی برای جامعهای است که باید تصمیم بگیرد.
میخواهد در برابر این چرخهی مرگ بایستد یا همچنان نظارهگر قربانی شدن انسانهای بیگناه بماند.
تلگرام مهدی محمودیان
t.me/MahmoudianMehdi
| |||||||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025 | editor@iran-emrooz.net
|