جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
Friday 26 April 2024
|
دکتر احسان اشراقی استاد تاریخ دانشگاه تهران چهره در نقاب خاک فرو برد. او را فقط یک بار در زندگیاش دیدم اما همان یک بار، چنان تأثیر شیرین و مطبوعی بر من گذاشت که ذکر آن را به مناسبت خاموشی چراغ عمرش وظیفه میدانم.
به گمانم سال ۸۳ بود. زمانی که در دور نخست انتشار روزنامۀ شرق به سردبیری محمد قوچانی، من به حسب اتفاق، دبیر سرویس تاریخ آن روزنامه شده بودم. در همان ایام، یک روز جوانی پایاننامۀ دورۀ کارشناسی ارشد خود در رشتۀ تاریخ را نزد من آورد و درخواست کرد که برخی از فصول آن را در صفحۀ تحت نظرم منتشر کنم. من پایاننامه را مرور کردم و تنها یک فصلاش به نظرم بسیار عالی آمد. بدون آنکه به این نکته دقت کنم که چرا یک فصل پایاننامه با دیگر فصول آن تفاوت کیفی بسیار فاحشی دارد، همان یک فصل را به اسم آن جوان فارغالتحصیل مقطع فوق لیسانسِ رشتۀ تاریخ در روزنامۀ شرق منتشر کردم.
چند روز بعد تلفن سرویس تاریخ روزنامه به صدا در آمد. در آن سوی خط پیرمردی با صدایی لطیف و موقر خود را دکتر احسان اشراقی و از همکاران همشهری من دکتر محمد ابراهیم باستانی پاریزی معرفی کرد و گفت که آنچه در صفحۀ تاریخ روزنامه به چاپ رسیده بخشی از یکی از کتابهای اوست!
او سپس گوشی را به دست دکتر باستانی پاریزی داد. با دکتر باستانی قراری سه نفره برای بررسی چند و چون ماجرا در دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تهران هماهنگ کردیم.
روز موعود، من به دفتر کوچک و شلوغ دو استاد رفتم. دکتر اشراقی بر خلاف استاد همشهری من که بلندبالا و سخت سبزهرو بود، قامتی به نسبت کوتاه و چهرهای سفید و روشن داشت. او با فروتنی و مهربانی و وقار خاصی یکی از کتابهای خود را گشود و به من نشان داد که مقالۀ مندرج در شرق مو به مو و حتی بدون تغییر یک ویرگول یا نقطه از آن کتاب کپیبرداری شده است! هر سهمان از این داستان به خنده افتادیم! خطاب به دکتر باستانی گفتم؛ در دانشگاهها چه خبر است؟ لبخندی بسیار تلخ به لب آورد و سری از سر تأسف تکان داد و گفت؛ ای آقا! خودت که بهتر میدانی!
به هر حال، سلوک بزرگوارانه و منش متواضعانه و چهرۀ باز و متبسم استاد اشراقی برای من بسیار مطبوع و جذاب جلوه کرد. جالب اینکه حتی گرد کمترین کدورتی از این سرقت ادبی نیز به دل و جانش راه نیافته بود.
به دو استاد وعده دادم که ماجرا را در صفحۀ تاریخ روزنامۀ شرق توضیح میدهم و به شفافترین صورت ممکن هم توضیح دادم! صاحب پایاننامه که از این توضیح به خشم آمده بود زنگ زد و با ناراحتی گفت که نام کتاب دکتر اشراقی را در کتابنامۀ رسالهاش ذکر کرده است! به او گفتم؛ اگر فقط ذکر نام یک کتاب در کتابنامۀ یک رساله یا پژوهش، توجیهگر کپی کردن یک فصل تمام از آن کتاب باشد که هر فرد بیسوادی هم میتواند روزانه صدها کتاب تولید و تألیف کند!
به هر صورت، خداوند روح دکتر اشراقی و دکتر باستانی پاریزی را غریق آرامش ابدی و رحمت بیکران خود گرداند که استادانی نمونه بودند.
| |||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|