شنبه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
Saturday 27 April 2024
|
محمد خاتمی پس از شنیدن نگرانیها و دغدغه های ایثارگران درباره اتفاقات اخیر کشور با تأکید بر اینکه اعتراض جامعه به ناکارآمدی و نبود امکانات است، مسؤولیتپذیری مسؤولان و تأمین زندگی برخوردار برای اقشار مختلف جامعه را خواستار شد.
بخش هایی از سخنان سیدمحمد خاتمی در دیدار مجمع ایثارگران به این شرح است:
برای من جای خوشبختی و خوشحالی است که ایثارگران چه پیشگامان این عرصه و چه جوانترها با پیروی از منطق جهاد و شهادت - که در تشیع نجاتبخش انسان بوده- تصمیم گرفتهاند که به صورت یک حزب فعالیت کنند و عرصه فعالیت در دفاع مقدس را به عرصه فعالیت مدنی بیاورد و به صورت یک نهاد مدنی حضور داشته باشد و روشنگری کند.
ایثارگری و تلاش ایثارگران در جبهه و پشت جبهه برای چه بود؟ برای این بود که انقلابی شده و حاصلی داشته به نام جمهوری اسلامی (هم جمهوریت هم اسلامیت)؛ اجرای ارزشهای الهی با تأمین شرایطی برای حاکمیت مردم بر سرنوشت خود، شخصیت دادن به تک تک افراد و تبدیل افراد به شهروندان در یک نظامی که مورد قبول حضرت پروردگار باشد. این کار بسیار مهمی است که دوستان به صرافت میافتند که به صورت یک حزب عمل کنند.
اگر جمهوری اسلامی داریم یعنی یک نظام امروزی که با قید اسلام، ارزش های عالی و اساسی اسلامی در آن وجود داشته باشد؛ جمهوری یعنی ما صاحب نظامی هستیم که بشریت در طول تاریخ و تلاش های زیاد به آن رسیده و آن را شکل مناسبتری برای اعمال حق حاکمیت مردم و مدیریت جامعه دانسته است و نیز نشاندهنده این است که بینشی که در انقلاب ما بود، چنین میدید که اسلام در عرصه اجتماعی با جمهوری سازگار است. این مساله مهمی است ممکن است کسانی بگویند اسلامیت و جمهوریت در مقابل هم هستند همچنانکه دو جریان وجود دارد؛ یک جریان میگوید برای داشتن جمهوریت باید اسلامیت که امری کهنه است را کنار بگذاریم و سنت را نابود کنیم و یک عده هم میگویند اسلام با جمهوریت سازگار نیست و برای ماندن اسلام، باید جمهوریت و مردم سالاری و آزادی از بین برود در حالی که انقلاب ما بر جمهوری اسلامی تأکید میکند.
اگر ما جمهوری داریم باید بدانیم که ارکان و پایههای آن چیست که به نظر من با توجه به مطالبی که در اینجا مطرح شد، قانون اساسی و مجلس دو امر مهم هستند که نظام جدید جهانی و بشری جایگاه دارند. قانون اساسی چارچوب نظم را مشخص میکند و مجلس محور و مدار حاکمیت ملی و نماد و نماینده مردمی است که صاحب حقند و باید بر حق خود حاکم باشند و ما باید دغدغه داشته باشیم. قانون اساسی ارزان بهدست نمیآید اما قانون اساسی ابدی و دائمی نیست و ممکن است با گذشت زمان این نتیجه به دست بیاید که میتوان محورهای بهتری در آن دید و با اراده و خواست مردم اصلاح شود.
قانون اساسی ممکن است مورد انتقاد هم باشد اما مبنای نظم است و باید مبنای رفتار افراد، گروهها و حاکمیت باشد. این اصل مهمی است که در دنیا مطرح است و ما هم پذیرفتیم و جمهوریت اسلامی با این امر محقق میشود.
اگر محور و مدار مردم هستند، مجلس مهمترین نهادی است که از مردم نمایندگی میکند و برای اینکه مجلس در راس امور باشد باید شرایطی تحقق یابد: اولا- تنظیمکننده سازو کارهایی است که چرخ مملکت با آن میگردد و قوای مختلف بر مبنای آن فعالیت میکنند و افراد بر اساس آن ارتباط و فعالیت دارند یعنی تنها مرکز قانون گذاری در جمهوری اسلامی است.
دوم اینکه به نمایندگی از ملت، بازخواست کننده همه تشکیلات و نهادهای انتخابی و انتصابی در کشور هستند. مجلس حق نظارت و برخورد دارد و این ویژگی مجلسی است که در راس امور است؛ بخصوص امروز که جامعه التهاب دارد و اعتمادها لطمه دیده، فراهم آوردن یک مجلس اینچنینی که مردم آزادانه بتوانند نمایندگان خود را انتخاب کنند و نمایندگان خود را در عرصه ببینند، نیاز است.
یک مجلس معتبری که مردم دل به او بسته باشند و به آن امیدوار باشند و مجلس بتواند امیدهای مردم را برآورده کند و همه جریانها و گرایشها احساس کنند که میتوانند نماینده داشته باشند، {چنین مجلسی} میتواند ما را از بحران نجات دهد و جلوی بحرانهای دیگر را بگیرد.
من فقط ابراز امیدواری میکنم شاهد انتخاباتی باشیم که مردم بتوانند نمایندگان واقعی خود را انتخاب کنند و آن نمایندگان با شجاعت، کاردانی و عقلانیت بتوانند نقش خود را ایفا کنند و مجلس را به راس امور برسانند.
معتقدم ایثارگران و احزاب باید در این زمینه فعال باشند.
اما در مورد مسایل اخیر، شبهات و بحرانها رابطه دیالکتیکی دارند، یعنی شبهات وقتی رفع نشد، به بحران میانجامد و بحرانها نیز شبههزا هستند.
اینک که التهاب ناشی از حوادث اخیر که زیانهای مادی و معنوی بخصوص برای مردم عزیز به بار آورد تاحدودی فروکش کرده است جا دارد که با تحلیل درست و روشنگری به سوی آنچه انشاءالله خیر است و به نفع جامعه است حرکت کرد.
سخنانم را به کلام حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام متبرک میکنم، آنجا که توصیه می فرماید که انسانهای هوشیار در بحرانها به گونهای رفتار کنند که هیچکس و نیز اطراف قضیه نتوانند بهرهبرداری سوء به نفع خودشان بکنند و پرواضح است که این بهمعنای عدم روشنگری نیست.
بلکه باید کوشید منصفانه امور را تحلیل و روشنگری کرد. ما از موضع اصلاحطلبی چه تحلیلی داریم؟ باید علل پیدایش این مسائل و واقعیتها را بیابیم و درست تحلیل کنیم و آنچه به نفع مردم است (ما ینفع الناس) بماند و بشود و در این لحظه: ”اصلاح امور بدون توسل به خشونت“. اگر ایراد و اشکالی هم در جمهوری اسلامی داریم باید ببینیم چگونه بدون لطمه به اصل جمهوری اسلامی و به ایران و تمامیت ارضی و امنیت و با نگه داشتن اصول و معیارها میتوان اعلام نظر و راهگشایی کرد.
حادثه خیلی تلخی رخ داده، عده زیادی جان خود را از دست دادند که علاوه بر مردم، نیروهای حافظ نظم و امنیت هم جان باختند و آسیبهای فراوانی به تأسیسات و اموال عمومی وارد آمده که نمیتوان با کسانی که در این جریان آسیب دیدهاند، همدلی و همدردی نکرد و نمیتوان نسبت به تخریبها بیتفاوت بود.
مشکل، واقعا وجود دارد و اعتراض، جدی است
دو سطح این جریان را باید از هم تفکیک کرد؛ اعتراضات در نقاطی رخ داد که بیشتر محرومان جامعه بودند یعنی کم درآمدهای جامعه و این نشانه آن است که مشکل، واقعا وجود دارد و اعتراض، جدی است. بخشی از این اعتراضات به خاطر مشکلات ناشی از تحریمهای آمریکاست و ستمی که از این ناحیه به ملت میشود اما نقش خود را در این زمینه فراموش نکنیم. آیا میشد این تحریمها نباشد؟ اینها قابل بحث است. تحریمها هست و اینجا نیز سیاستها و عملکردهایی وجود دارد که اگر نمیبود، مشکلات ما کمتر بود. ما نمیتوانیم نداشتن برنامه یا برنامههای غلط یا بد اجرا کردن برنامههایمان را به گردن دیگران بیندازیم. بخش قابل توجهی از جامعه تحت فشار شدید زندگی است به علاوه اینکه چشمانداز روشنی هم نسبت به بهبود امور ندارد، این دو با هم جمع میشود و اعتراض طبیعی است و آنها هم که اصل نظام و ایران را نمیخواهند سعی میکنند بدبینی را تقویت کنند. این مسأله و نارضایتی وجود دارد که باید مشکلات مردم و حق اعتراض و انتقاد آنها را بپذیریم.
جریانی از نارضایتی و حق اعتراض مردم سوءاستفاده میکند
مسأله دوم وجود جریانیست که بر مظلومیت این بخش میافزاید و از نارضایتی و حق اعتراض مردم سوءاستفاده میکند برای اهداف دیگر خود. البته به نظر من جریانهای بیرون کشور، کوچکتر از آن هستند که بخواهند برنامهریزی کنند اما میکوشند سوار بر موج شوند و در داخل هم هستند کسانی که غارت و تخریب و آشوب ایجاد میکنند و به هر حال جوری وانمود میشود که مسأله، براندازی نظام است و از این موقعیت سواستفاده میکنند در حالی که برای بخش محروم جامعه، اصلاحطلبی و اصولگرایی مسأله نیست و حتی شکل حکومت هم. این بخش میخواهد زندگی حداقلی امن و برخوردار داشته باشد و اگر نتوانند برایش فراهم کنند پیداست که اعتراض میکند.
اعتراض جامعه به ناکارآمدی و نبود امکانات است
بخش فرودست جامعه به خاطر گرایشهایی که دارد ترجیح میدهد حاکمان با دین نسبت ایجابی داشته باشند. اینها در مقابل نظام اسلامی نیستند بلکه در مقابل ناکارآمدی، نبود امکانات و مشکلات موجود هستند. اینها را باید از هم تفکیک کنیم.
فضایی در خارج علیه جمهوری اسلامی ایجاد و از این مسأله بهرهبرداری سوء شد. تقریبا همه جریانات تبلیغی و سیاسی در خارج از ایران چنین وانمود کردند که مردم علیه جمهوری اسلامی قیام کردند و براندازی میکنند. به همان اندازهای که جمهوری اسلامی را کوبیدند، اصلاحطلبان را نیز کوبیدند.
مسألهای که باید بپذیریم این است که نارضایتی در جامعه ما جدی است، دانشجو و دانشگاهی، پزشک و معلم، کارگر و کارفرما، زن و مردم و اقوام و گرایشها همه به نحوی ناراضی هستند و نمیتوان اینها را نادیده گرفت.
در جریان اخیر طبقه متوسط و بالا وارد ماجرا نشد اما نظارهگری بود که با معترضان همدلی داشت و خطر بزرگ این است که نارضایتی معیشتی و فقر و بیعدالتی با نارضایتی سیاسی و اجتماعی بهم گره بخورند و در این صورت با قدرت نظامی و امنیتی و انتظامی هم کاری از پیش نمی رود و عملا کل جامعه در برابر حکومت قرار میگیرد و باید فاصله موجود بین حکومت و مردم را جدی گرفت و آن را ترمیم کرد.
جایگاه رهبری بهعنوان شخص اول مملکت در قانون اساسی کاملا مشخص است که باید آن را ارج نهاد و این جایگاه سبب میشود در پیش آمدهای ناگوار ناگهانی کشور از بحران به در آید؛ البته این به معنای این نیست که نهادهای قانونی تعطیل شوند و کار خود را انجام ندهند. در همین مورد اخیر دولت باید بسیار سپاسگزار رهبری باشد که با موضع گیری خود امواج مخرب سازمان داده شده علیه دولت و ملت را به محاق بردند.
چه کسی باید پاسخ بدهد که چرا برنامه چهارم اجرا نشد؟
درباره مسأله گرانی بنزین -که اگر گرانی بنزین هم نبود یک بهانه دیگری پیدا میشد چون جامعه ما ملتهب است- نمیتوان چوب حراج بر انرژی زد و این طبیعی بود چون یارانهاش میرود در جیب کسانی که نیاز ندارند؛ این باید میشد اما سوالم این است که چه کسی باید پاسخ بدهد که چرا برنامه چهارم اجرا نشد؟ اگر برنامه چهارم اجرا شده بود امروز قیمتهای انرژی کاملا طبیعی شده بود و مشکلی هم ایجاد نمیشد اما دولت بعدی که بیش از ۷۰۰ میلیارد دلار پول نفت داشت؛ دولت را با تورم بالای ۴۰ درصد تحویل دولت کنونی داد. اینها را کسی سوال کند. برنامهی نوشته شده، چرا اجرا نشد؟ اشکال کجا بود؟
اگر جای شما بودم حتما الان بنزین را گران نمیکردم
حالا دولت به اینجا رسیده است، من اگر جای شما بودم حتما الان بنزین را گران نمیکردم بلکه میبردم در بودجه تا بحث و بررسی شود و اگر تصویب می شد، انجام میدادم. در این موقعیت چرا لقمه را دور سر میچرخانند؟ شما میخواهید این پول را بگیرید و به هر حال تورم و گرانی ایجاد خواهد شد و دوباره پول را به مردم برگردانید، خب! میگفتید سوبسید فعلا بماند؛ اگر هم چارهای نبود و حتما لازم بود گران شود لااقل یک اطلاعرسانی درست و یکی دو هفته بحث و صحبت میکردید و قبل از اجرای این کار، اولین سهمیه محرومان را به حسابشان میریختید و بعد این کار را میکردید. این شاید التهابها را خیلی کمتر میکرد.
باید متوجه زمینهها و شرایط باشیم؛ الان ما قبول داریم که تحریمهای آمریکا اثر داشته؛ گرچه اختلاف نظر وجود دارد که آیا همه این مشکلات تاثیر تحریمهاست یا نه؟ ولی اینکه تحریمها اثر تعیینکننده داشته، درست است. منتها همه جهان و دنیا، ترامپ نیست؛ در همین وضعیت فعلی جریانات بسیار قوی مخالف ترامپ در خود آمریکا هستند اما ما از این موقعیت چه استفاده ای کردیم؟ اروپا و بخشهای مهمی از دنیا لااقل در این جریان اخیر در کنار ترامپ نبودند و در کنار ما بودند، ما چگونه باید از این فرصت استفاده کنیم؟
در این موقعیتی که هستیم، موقعیت خوبی است؛ هم سیاست مقاومت و هم سیاست بازدارندگی جواب داده است یعنی ترامپ فکر میکرد که سر ۶ماه ایران یا ساقط یا تسلیم میشود اما نشد. خیلی کار مشکلی بود که مردم و دولت مقاومت کردند و خیلی رنج کشیدند اما ایستادند. گرچه مشکلات زیاد بود ولی این مقاومت نتیجه داد. مهم این است که چگونه باید از این فرصت و موقعیت استفاده کرد.
با همه دنیا که نمیتوانیم مذاکره نکنیم یا درگیر شویم!
بازدارندگی ما و سیاست موشکی در دوره بنده جدیتر مورد توجه قرار گرفت؛ ما بمب اتمی نمیخواستیم اما نیاز به تقویت بنیه دفاعی خود داشتیم و این سیاست در عمل و اجرا گسترده تر و بهتر شد و ثابت شد که ایران به لحاظ تکنولوژی و صنعتی و دفاعی قوی و نیرومند است. ما این قدرت و مقاومت و ثبات را برای چه میخواهیم؟ چه برنامهای داشتیم که بگوییم ما این سیاست و قدرت را برای امنیت منطقه و صلح جهانی می خواهیم و این را در بیان، عمل و رابطه با دیگران ثابت کنیم. با همه دنیا که نمیتوانیم مذاکره نکنیم یا درگیر شویم! ما نمیخواهیم امنیت منطقه را بهم بزنیم، با همسایگان و جهان در این زمینه حرکت کنیم و شرایطی فراهم کنیم که از امکانات داخلی خود استفاده بهتر بکنیم؛ امروز تمام منافذ تنفسی اقتصاد و زندگی را به روی ما بستهاند. هیچ بانکی با ایران معامله نمیکند هیچ شرکت بیمهای ارتباط برقرار نمیکند، صادرات بسته شده است؛ بله اصول و ارزشها داریم اما مگر چین اصول و ارزش خودش را ندارد؟ چین هم FATF را پذیرفته است و الان به لحاظ اقتصادی همتراز آمریکا شده یا رقیب جدی آن و ممکن است در سالهای آینده از آمریکا جلو بیفتد. نمیگویم همه مقررات بینالمللی عادلانه است اما ما در این دنیا داریم زندگی میکنیم و باید با این مقررات به نحوی عمل کنیم که بتوانیم تنفس کنیم و از امکانات موجود و امکاناتی که با تدبیر فراهم می آوریم به نفع کشور و مردم و انقلاب بهرهگیری کنیم.
خارج شدن از برجام یعنی کار کردن به نفع ترامپ
امروز تحریمها، تحریمهای آمریکایی است نه بینالمللی. مثلا همین برجامی که میشد بهتر از این باشد اما متأسفانه به خاطر آمریکا و مشکلات داخلی نتیجه مطلوب نداد، به محض اینکه ما از این برجام خارج شویم، همه این تجریمها، رسمی و بینالمللی میشود و آنوقت دیگر خود شرکتها و مؤسسات مالی و غیرمالی به لحاظ ضوابط بینالمللی حق ارتباط با ایران را ندارند. خارج شدن از برجام یعنی کار کردن به نفع ترامپ و نباید بگذاریم ما را به سمتی ببرند که از برجام خارج شویم و این فضای کم تنفس، تنگتر هم بشود.
در حوادثی که رخ داد، خیلیها کشته شدند و ما متاثریم و آسیبهای زیادی ایجاد شد؛ هیچ حکومتی در برابر آشوبها و تخریبها ساکت نمینشیند اما ممکن است حد و حدودش متفاوت باشد؛ تعداد زیادی دستگیر شدند که امیدوارم مسؤولان همانطور که گفتهاند، به دقت بین عامل و آمر به این خرابیها و مردمی که معترض و تماشاچی بودند، تفکیک قائل شوند حتی اگر مردم تند صحبت کردند یا کار نادرستی از آنها سرزده باشد.
قوه قضائیه قانون حقوق شهروندی را اجرا کند
در این موقعیت رسالت قوه قضائیه این است که در برخورد با موضوع اعتراضات هفته قبل با رعایت عدل و انصاف، هم آرامش را به جامعه بازگرداند و هم حق را جاری سازد. ما خاطره خوبی از موارد گذشته مانند شهادت دانشمندان هسته ای نداریم. در دوره جدید رئیس محترم قوه قضائیه رویکردهای امیدبخشی در زمینه نحوه برخورد با جرائم سیاسی یا عفو محکومان امنیتی و سیاسی و مطبوعاتی داشتهاند که جای سپاس دارد. این نخستین بار است که این حرکت خوب هرچند کوچک انجام می گیرد، در حالیکه سلف ایشان اصلاً منکر وجود مجرمان سیاسی بودند. امیدواریم این حرکت گسترده تر و مداوم باشد که سبب اعتماد سازی بین طبقات فعال جامعه و حکومت میشود و امیدواریم در همین جریان اخیر کار را به دست قضات شریف عادل و مستقل که کمهم نیستند بسپارند تا امید به عدالت در دل مردم بیشتر شود.
راه انسجام این است که دایره خودی را اینقدر تنگ نکنیم
راه نجات این مملکت در وحدت و انسجام است و راه انسجام هم این است که دایره خودی را اینقدر تنگ نکنیم که حتی بسیاری از خوش سابقههای انقلاب و علاقهمندان به امام و نظام از این دایره خارج بمانند حتی ما باید سعی کنیم کسانی که این خصوصیات را ندارند اما معاند و برانداز نیستند هم در داخل نظام باشند.
حقوق شهروندی ایجاب میکند که هر گرایش و قوم و مذهبی و گروهی تا مادامی که در چارچوب قانون عمل کند ولو اینکه انتقاد داشته باشد، شهروند جمهوری اسلامی به حساب آید و هیچ تفاوتی بین شهروندان جمهوری اسلامی نیست یا نباید باشد. باید این حق را برای دگراندیشان هم قائل باشیم که بیایند حرفشان را بزنند و در عرصه سرنوشت حضور داشته باشند و این یعنی وحدت.
چه خوب است که محدودیتها برداشته شود و به نیروهای امنیتی و نظارتی توصیه شود که به افراد به عنوان شهروند جمهوری اسلامی نگاه کنند نه به عنوان افراد ضد امنیت و غیرخودی. در این صورت وحدت خواهد بود.
اصلاحطلبان خواستار این نظام هستند اما میگویند این نظام هم باید اصلاح پذیر باشد و حق و حقوق مردم و زمینههای پیشرفت جامعه تأمین گردد و همه بتوانند برای ثبات و امنیت و پیشرفت کشور و از بین بردن فاصله مردم و حکومت تلاش کنند؛ در این مسأله مقام رهبری میتوانند نقش اول و تعیین کننده در هدایت امور به این سو را داشته باشند.
امیدوارم از این مسائل درس بگیریم
امیدوارم از این مسائل درس بگیریم و به سوی وحدت و انسجام و اصلاح سیاستها و رویکردها و جدی گرفتن همه نیروها و قوای مملکت و برداشتن فشارها از روی مردم و گذر از فضای امنیتی به فضای امن سیاسی و پویایی اقتصادی و اجتماعی و عزت بینالمللی حرکت کنیم.
در ابتدای این دیدار کیانی، از فرماندهان دوران دفاع مقدس یادآور شد: گفتمان کنونی حاکم بر کشور که تصمیمات اساسی را میگیرد، همان گفتمانی است که در دفاع مقدس و در حضور امام نتوانست منویاتش را به منصه ظهور برساند.
وی دفاع مقدس را تنها کار جمعی موثر طی ۴۰ سال گذشته دانست و از اینکه این کار جمعی در شرایط کنونی قطعه قطعه شده و به کار افراد و فرد تقلیل داده میشود، انتقاد کرد.
کیانی فصل مشترک ایثارگران را در نبودن تعریف کرد و گفت نگاه ما این است که ما نباشیم اما وضعیت جامعه و کشور بهتر باشد.
در ادامه میرزایی، سخنگوی مجمع ایثارگران با تشریح شرایط جامعه و اتفاقات اخیر گفت: روزی که ما و رفقایمان رفتیم امنیت کشور را تأمین کنیم، فکر نمیکردیم یک روز دیگر گلوله مغزمان را هدف بگیرد. آن تفکر میتازد و خراب میکند و پیش میرود.
وی با اشاره به اینکه حال مردم از همه بدتر است و تحت فشار هستند، گفت: ما آرام آرام به مرگ تدریجی عادت میکنیم.
میرزایی در بخشی از سخنانش یادآور شد خطاها بسیار بزرگ و عمیق شده و حاکمیت به هشدارهای نخبگان توجهی نمیکند و هر صدایی با برچسب ضدانقلاب و... پاسخ داده میشود.
وی با اشاره به افزایش فضای امنیتی و بازداشتهای رگباری از هر طیف از جمله هنرمندان و خط و نشان کشیدن برای نمایندگان مجلس و افزایش فاصله عمیق طبقاتی، فقر و بیکاری و تورم گفت: از جمع کسانی که دستگیر شدهاند، ۸۱ درصد بیکارند یا شغل کاذب دارند، ۷۳ درصد از ناامیدی و ۶۷ درصد از فقر به خیابان آمدند.
میرزایی در بخش دیگری از سخنانش گفت: استبداد سرکش و تام و تمام در هر بخش ایجاد شده و نهادهای موازی برای نمایندگان مجلس گردن کلفتی میکنند.
وی پیشنهاد کرد: شخص شما نمیتوانید سکوت کنید و حضور نداشته باشید و همراه مردم نباشید و اصلاحات را مصلحتوار به منفعلان فراکسیون امید بسپارید. از شما میخواهم در هوای بس ناجوانمردانه سرد نه همدرد بلکه همدل مردم باشید؛ اگرچه بیانیههای صادره جای سپاس دارد اما انتظار از شما بیشتر از محصوران است. باید در یک رسانه موازی ارتباط مستقیم با مردم داشته باشید.
در ادامه مرشدی، عضو دفتر سیاسی حزب بیان کرد: دوم خرداد نوید میداد که هم جمهوریت و هم اسلامیت و هم قانون اساسی احیا میشود اما چند روز پیش هم جمهوریت و هم اسلامیت و هم قانون اساسی سخت آسیب دید.
وی با یادآوری اینکه قانون اساسی در ۸ لایه حاکمیت مردم را تضمین کرده است، به تشریح این لایهها پرداخت گفت: ولایت آرمانی شیعه به این معنی تعبیر شد که پاسدار حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خود باشد.
مرشدی در ادامه سخنانش با ابراز تأسف از بیمحتوا شدن قانون بر ضرورت احیای اصل رفراندوم در قانون اساسی تأکید کرد و گفت اصل تحقیق و تفحص مجلس به کاغذپاره تبدیل شده و اصلا نمایندگان مجلس اجازه پیدا نمیکنند در امور کشور سرکشی کنند. بسیاری از اصول قانون اساسی برجای مانده و مورد بیتوجهی قرار میگیرد از جمله حق شکایت مردم و به جای آن، در پاسخ به اعتراض مردم گلوله مستقیم به آنها شلیک میشود.
قانون اساسی ما برای اولین هرم قدرت را معکوس تعریف کرد اما این هرم دوباره برگشت به جای خودش و الان یک عده ولی نعمت شدهاند که نیستند و یک عده با اینکه صاحب مملکت هستند اما آواره شدهاند. این آوارگی الان سرنوشت فرزندان انقلاب است و با انواع اتهام ها مواجهند و صاحبان انقلاب به حصر و خانه نشینی مجبور شدهاند.
رضایی، مسؤول شعبه لرستان در ادامه این دیدار با انتقاد از سوءاستفادههای ابزاری مشمئزکننده از عناوین ارزشها و دفاع مقدس و ایثارگری بیان کرد: فضا در احزاب فضای خوبی نیست.
وی با انتقاد ار اینکه مطالبات حزبی به مطالبات فردی و گروهی تنزل پیدا کرده، گفت: فعالیتهای احزاب معطوف به قدرت شده و نظام نیز تکلیف خود را در مورد منافع ملی روشن نکرده است. منافع ملی ما با چه سیاستی تأمین خواهد شد؟ قرار است با دنیا چه ارتباطی داشته باشیم.
رضایی گفت: ما دنبال اصلاحات و توسعه سیاسی و جامعه مدنی هستیم اما تا وقتی سیاست خارجی مشخص و انتخابات آزاد نداشته باشیم که سایر مسایل در سایه این دو مورد اصلاح میشود و تا وقتی بستر لازم فراهم نشده، انتخابات را تحریم نکنیم اما ورود هم نکنیم.
وی افزود: به هر قیمتی نباید در انتخابات باشیم. در حال حاضر توضیح خوبی برای مردم نداریم و خودمان را نیز نمیتوانیم قانع کنیم.
در این دیدار بهرام سمیع، از شعبه چهارمحال و بختیاری گفت: ایثارگران آنچه باید برای این نظام انجام دهند را انجام داده اند و حاضرند این مسیر را ادامه دهند اما امروز شاهدیم که حاکمان در نازلترین مرتبه اعتماد مردم قرار گرفتهاند و ما حاصل زحمات خود را از دست رفته میبینیم.
وی افزود: از طرفی اصلاحطلبان آنچه داشتند در طبق اخلاص قرار دادند و در سالیان گذشته برای نظام و کشور آوردند اما متأسفانه به به دلیل رفتار غیرقابل پسند برای مردم از سوی دولت و مجلس به سرمایه اصلاح طلبان چوب حراج زده شد و امروز متأسفانه ما رویی نداریم که در بین مردم حاضر شویم و از اصلاحات و انتخابات سخن بگوییم و این ما را میآزارد. از طرفی دیگر در بین اصلاحطلبان نیز کسانی که تازه به دوران رسیدهاند اظهاراتی میکنند که آزادهنده است و سازی مینوازند که خوش نیست و صدای تفرقه شنیده میشود.
وی با تأکید بر اینکه باید چارهای اندیشید گفت: باید به فوریت کمیتهای تشکیل و کار شود که چگونه رابطه مردم و حاکمیت را بهبود ببخشیم و چگونه با مردم سخن بگوییم.
| |||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|