اسناد ارتباط مشایی با فساد ۳هزارمیلیاردی!
وزیر دادگستری اعلام کرد: اسناد ارتباط مشائی با فساد ۳هزارمیلیاردی!
آرمان امروز
این روزها بار دیگر احمدي‌نژاد و یارانش به صدر اخبار روز تبدیل شده‌اند كه البته بر خلاف تمایلشان این بازگشت برای آنها شیرین نیست؛ چراكه از یك سو احمدي‌نژاد با نهی برای حضور در انتخابات اردیبهشت ۹۶ مواجه شد و از سوی دیگر روز گذشته برخی تخلفاتش اعلام شد؛ چنانکه وزیر دادگستری با تاكید بر نقش اسفندیار رحیم مشایی در پرونده فساد ۳ هزار میلیاردی، مي‌گوید: این مساله واقعیت دارد و نمي‌شود آن را كتمان كرد. دستوراتی درباره پروژه‌های واگذار شده به افراد وجود دارد و در دفتر دولت سابق نیز ثبت شده است. ارتباط اینها با فساد ۳ هزار میلیاردی قابل كتمان نیست و سند همه آنها موجود است.
مصطفی پورمحمدی كه قبلا درباره مشایی و ارتباطش با پرونده سه هزار میلیاردی مطالبی را عنوان كرد و آن اظهارات با تكذیب مشایی مواجه شده بود، دیروز به ایران گفت: «من این موضوع را شنیده بودم، حتی آنها مي‌خواستند از من شكایت كنند كه بعد منصرف شدند. البته ما برای پاسخگویی همیشه آماده‌ایم. نكته قابل ذكر این است كه این مساله واقعیت دارد و نمي‌شود آن را كتمان كرد. وقتی دستوراتی درباره پروژه‌های واگذار شده به افراد وجود دارد و در دفتر دولت سابق نیز ثبت شده، پس ما چه چیزی را خلاف گفته‌ایم؟»
وزیر دادگستری افزود:«ارتباط اینها با فساد ۳هزار میلیاردی قابل كتمان نیست، سند همه آنها موجود است، فولاد خوزستان را با چه توصیه به چه كسی داده‌اند. ببینید موضوعات متفاوت است، مثلا در موضوع پرونده ۲ هزار و ۸۰۰ میلیاردی (موسوم به ۳ هزار میلیاردی)، ما نه سرنخی از آقای مشایی داشتیم و نه آقای احمدي‌نژاد و نه هیچ مسئول دیگری. آن فساد بزرگ ۳ هزار میلیاردی متعلق به تیم اقتصادی امیرمنصور خسروی (مه‌آفرید) بود، علاوه بر آن شعبه بانك صادرات در فولاد خوزستان و پول‌های زیرمیزی كه به یك سری افراد و شعب بانك‌ها پرداخت شد تا «ال‌سي‌ها» خرد و تنزیل و تبدیل به پول شود تا چرخش پیدا كند. این عملیاتی كه ما درباره ۲ هزار و ۸۰۰ میلیارد داشتیم، این است، اما مطلب مهم این است كه همه این كارها با توصیه انجام شده است.»
پورمحمدی با تاكید بر اینكه «همه كارها با توصیه ایشان (مشایی) بوده است» ادامه داد: این اتفاقات در دولت قبل انجام شده است، نامه آقای رئیس‌جمهوری وقت و همچنین نامه آقای مشایی كه نوشته‌اند و موضوع را تایید كرده‌اند، جزو اسناد و مدارك است. ایشان نوشته است كه فلان كارخانه را خارج از مزایده به آنها (متهمان ۳ هزار میلیاردی) بدهید. یعنی توصیه‌ها و حمایت‌های اینچنینی به آنها شده كه شایستگی آن را نیز نداشتند. آنها نیز از حمایت مدیران ارشد و مسئولان وقت استفاده و رشد كردند. این عمل نامش «رانت» است. رانت به چه مي‌گویند؛ به همین حمایت‌ها. به كسی پروژه یا كارخانه‌ای بزرگ بدهید، او صاحب یك دنیایی از امكانات مي‌شود و اگر اهل فساد هم باشد، پرونده ۲ هزار و ۸۰۰ میلیاردی شكل مي‌گیرد. خیلی از آدم‌های فاسد و خلافكار كه مي‌خواهند كارهای خلاف بزرگ انجام دهند، نیاز به پشتیبان و حمایت كننده دارند. با این شیوه تیم مه‌آفرید خسروی توانست در دستگاه‌های دولتی نفوذ كند. در حقیقت شما این امكان را در اختیار عده‌ای گذاشته‌اید تا آنان در شعبه اختصاصی بانك صادرات مستقر در فولاد خوزستان با اسناد جعلی فساد كلان بانكی و تخلفات دیگر انجام بدهند.
وی درباره نقش مشایی در پروژه جاده رامسر تا نور هم توضیح داد: یك بخش از پروژه‌ها، دو طبقه شدن جاده رامسر به نور بود كه اسناد آن هم وجود دارد و ایشان یادداشت و توصیه هم كرده‌اند كه این كار به صورت تهاتری انجام بشود، جالب اینكه تهاتر بدون ارزیابی، قیمت‌گذاری و بدون بازار مناقصه بود. مسائل زیاد است. یكی از آنها، فروش كارخانه بدون برگزاری مزایده است. مبنای مزایده فروش كارخانه این است كه باید قیمت گذاری و كارشناسی شود و سپس در حضور سایر متقاضیان خرید و همچنین خریداری كه قیمت مناسب داد كه دولت هم ضرر نكند، باید به او تعلق گیرد، نه اینكه بدون برگزاری مزایده، كسی قیمت پایین بدهد و كارخانه را به او بدهیم، این كار چه معنایی دارد؟ درباره مناقصه نیز به همین شیوه عمل شده، بدون قیمت‌گذاري‌ها، بدون تقویم روشن، بدون شركت دیگران، بیایید این را انجام بدهید.
پورمحمدی در بخش دیگری تصریح كرد: از معاون اول رئیس‌جمهوری قبل، همچنین از دو تا دیگر از معاونان رئیس‌جمهوری و سه وزیر شكایت مي‌شود و آنها نیز احضار مي‌شوند، حتی از آقای رئیس‌جمهوری سابق نیز شكایت شده، همه این پرونده‌ها در حال رسیدگی است. اینكه قوه قضائیه جسارت داشته باشد، مي‌بینیم پرونده معاون اول رئیس‌جمهوری كه در زندان تحمل كیفر مي‌كند یا برای معاونان رئیس‌جمهوری و مقامات ارشد پرونده تشكیل بدهد و آنها را محاكمه و بازداشت كند، این مهم است.
پور محمدی درباره اینكه «رستم‌اف» شریك تجاری بابك زنجانی گفته من در صورتی حاضرم وثیقه ۱۰ هزار میلیارد را بگذارم كه همزمان بابك زنجانی نیز آزاد شود، گفت: پول‌ها باید به بیت‌المال بازگردد و تاكنون این فرد هیچ اقدام موثری برای بازگرداندن اموال خود از خارج كشور انجام نداده و فقط با دروغ‌پردازی وعده داده است و این را كه گفته مي‌شود فردی در خارج از كشور مطرح كرده، یكی از دروغ‌های دیگر است كه مطرح شده، چون شاكی (وزارت نفت) و دستگاه قضائی با شدت پیگیر قضیه هستند تا پول‌ها از متهم پس گرفته شود. البته یك بخش از اموال نامبرده كه در داخل كشور بوده ضبط شده و به شاكی داده شده، اما این میزان پاسخگوی بدهی وی نیست.
پورمحمدی درباره حمایت جامعه روحانیت از روحانی هم اظهار داشت: جامعه روحانیت هنوز تصمیمی نگرفته، ولی وارد بحث‌های اولیه شده‌ایم و باید صبر كنیم تا بتوانیم به یك جمع‌بندی برسیم. وی در واكنش به اینكه «قطعا به جمع‌بندی نهایی كه نرسیده، ولی این طور كه مشخص است، دو طیف وجود دارد: موافق و مخالف؛ درست است؟» اظهار داشت: حتما همین‌طور است. هیچ كدام از نهادهای اصولگرا در قبل به‌طور مشخص از آقای روحانی حمایت نكردند و عمدتا موضعشان سكوت بود.
پور محمدی اظهار داشت: در ابتدا شناخت زیادی روی جناب روحانی نبود و در فضای رقابت انتخاباتی این اتفاق افتاد. وی درباره حمایت رئیس دولت اصلاحات و آقاي‌هاشمی رفسجانی از روحانی در سال ۹۲ هم گفت: در آن ایام و در رقابت‌های انتخاباتی و تا كنار نرفتن آقايهاشميرفسنجانی اتفاق خاصی نیفتاد، در یك مقطعی چند حادثه بزرگ اتفاق افتاد و ذهن‌ها را مشغول كرد. البته حمایت این افراد موثر بوده است. آقای روحانی را قبل از راي‌گیری انتخابات سال ۹۲ در نظر بگیرید. اگر ما شخصیت‌ها را با دولت‌های مستقر بخواهیم بسنجیم، متوجه مي‌شویم كه اینها خیلی فاصله دارند و موازنه‌ها را به هم مي‌ریزند. سال ۸۴، احمدي‌نژاد آمد رقیب آقايهاشميرفسنجانی شد، اصلا ایشان در مقابل آقايهاشميرفسنجانی مي‌توانست حرف بزند؟ آقای لاریجانی، ولایتی و محسن رضایی از احمدي‌نژاد جلو بودند، اما در یك معادله تبلیغاتی ۳-۲ ماهه موازنه‌ها به هم ریخت. یا رئیس دولت اصلاحات تا اسفند سال ۷۵ تقریبا ۴۰-۳۰ درصد با آقای ناطق فاصله داشت، ناگهان از اسفند ۷۵ تا خرداد ۷۶ به سرعت تغییر جهت داده شد و رئیس دولت اصلاحات سریعا بالا آمد.
پورمحمدی درباره پرونده حصر هم گفت: اتفاق خاصی نیفتاده است. حداقل من چیزی نشنیدم.
