سه شنبه ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۴ -
Tuesday 13 May 2025
|
لایحه دفاعیه ۱۵ شهروند بهایی شیراز تقدیم دادگاه شد+متن کامل لایحه
سحام نیوز
در بهمن ماه سال ۸۹ بود که عدهای از هموطنان بهایی به جرم مسافرت به کشورهای هند و امارات دستگیر و همه آنان پس از بازجوییهای مکرر در اداره اطلاعات شیراز٬ روانه زندان عادل آباد این شهر شدند.
اما پس از پیگیریهای خانوادهها و تلاش وکیل٬ این ۱۵ تن به قید وثیقه آزاد شدند.
بنا به گزارش خبرنگار سحام٬ بنا به آنچه مطرح شده جرم اکثر آنان مسافرت به دبی و نیز کشور هند و بازدید از معبدشان در این کشور بوده است.
همچنین از دیگر اتهاماتی که به این افراد زده شده میتوان به تشکیل کلاس برای کودکان زیر پنج سال و نوجوانان و جوانان بهایی اشاره نمود.
با انجام پیگیریهای مکرر توسط گیتی پورفاضل٬ وکیل این متهمان٬ سرانجام آخرین دفاع از ایشان در جلسه هشتم اردیبهشت ماه سال جاری صورت گرفت و خانمپور فاضل نیز لایحه دفاعیهای را تقدیم دادگاه نموده است.
به گزارش سحام نکته قابل تامل این بود که درست در همان روز دادگاه٬ قبرستان بهاییان در شیراز توسط افرادی خاص تخریب و زیر و رو شده بود.
در حال حاضر علاوه بر گیتی پورفاضل٬ سه تن از وکلای شیرازی نیز به نامهای رفوگران٬ طراوت و دادفر از این افراد و اتهامات وارده به ایشان دفاع میکنند.
متن این لایحه که نسخهای از آن به دست خبرنگار سحام رسیده بدین شرح است:
ریاست محترم شعبه سوم دادگاه عمومی وانقلاب اسلامی شهرستان شیراز
بازگشت به پرونده شماره ۹۱/۱۳۶۵ درپیوند با اتهامهای موکلان بهایی که نامشان درزیرمی آید:
خانمها ۱- یکتا فهندژ ۲ – مژده فلاح ۳- مژگان عمادی ۴ – سُمیترا ممتازیان و آقایان ۵ – هومن زارعی ۶ – نیما دهقان ۷ – کاووس صمیمی ۸ – کامبیزحبیبی ۹- محمد صادق نوریان ۱۰ – فریدعمادی – ۱۱- فرشید یزدانی ۱۲- سام جابری ۱۳- سینا ساریخانی ۱۴- پیام تسلیمی ۱۵- ایمان رحمت پناه، به استحضارمیرساند.
ازآنجا که یک کیفرخواست برای همه متهمان پرونده درپیوندباعنوان یک جرم وانطباق آن باماده ۴۹۸ قانون مجازات اسلامی صادرگردیده وهمه دریک پرونده ویک جا برای حضوردردادرسی نیزاحضارشدهاند لذابا نگاهی به کیفرخواست درمقام دفاع ازنامبردگان اشعارمیدارد:
نخست ناگزیرازتعریف جرم وعناصرتشکیل دهندآن میباشم تاروشنگراین باشد که آیا اعمال وکردار انتسابی به موکلان میتواندعنوان جرم گیرد یا نه؟ در تعریف جرم آورده شده که فعل یا ترک فعلی که موجبات اضراربه جامعه یا افرادی را فراهم کند عنوان بزه دارد وآن دارای عناصر زیر است:
نخستین عنصر تشکیل دهندهرجرمی عنصر قانونی است یعنی کلیه افعالی که قانون به روشنی زیرچنبره خودگردآورده وارتکاب آن افعال راجرم دانسته وبرایش مجازات تعیین کرده است لذا «عقاب بلابیان» جرم محسوب نمیشود پس هرگاه فعل یا ترک فعل فردی با عنوانهای موجود درقانون مطابقت پیدا کند بزه بشمار میآید. دوم عنصرمادیست، باعنایت باصل برائت هرگاه بگونهای ازرفتارانسانی فعلی مثبت سرزندکه اورامتهم جلوه دهدبایسته است اتهام بادلایل ومدارک قانونی غیرقابل انکارکه درعنصرقانونی تعریف شده است انطباق داشته باشد درغیراینصورت اتهام نمیتواند ثابت گردد.
سومین عنصرتشکیل دهندجرم رکن معنوی وآن داشتن انگیزهای ویژه وسوء نیت است که لازمه اثباتش داشتن دلایل ومدارک معتبریست که علت ارتکاب جرم را آشکارسازد.
اکنون باید درجستجوی این سه عنصردرپرونده متهمانی باشیم که افعال وکردارشان بیوجود هیج دلیل و مدرکی عنوان جرم یافته ودرکیفرخواست با ماده ۴۹۸ منطبق گردیده است.
باخوانش وژرف نگری درپرونده هیچ مدرکی که نشانگراتهامهای آورده شده درکیفرخواست باشد نه تنها یافته نشد بلکه به گمانه زنی ضابطان نسبت به متهمان بسنده شده است نوشته هاودفترهاوابزارهای بدست آمده بهنگام زیروروکردن خانههای دستگیرشدگان ازسوی ماموران اطلاعات هیچیک دلیلی بربزهکاری موکلان این پرونده نیست زیراهمه آن نوشتهها ودفترهادرپیوندباچگونگی نیایش وستایش خداوند یکتا ویا شیوه پرورش کودکان ونوجوانان ودرسفارش به پاک ماندن ودوری گزیدن آنان ازکردارهای ناپسندیست که درجامعهی آلوده امروزماروبه گسترش است، میدانیم اعتیاد وفحشاء (مُروسیگری وروسپیگری) در جهان بویژه درکشورما که ثبات اقتصادیش رااز دست داده چه بیدادمی کند. هنجارشکنی وروبه فزونی بودن بزهکاری درمیان نوجوانان وجوانان سرچشمه درتنگناهای مالی با تورم روزافزون یاداشتن پدرو مادرمعتاد یاجدایی درخانوادههای نابسامان است.
خانوادههای هممیهنان بهایی ما برخوردارازروشی نیکودرگرامیداشت پیمان زناشویی ودارای نگرشی ویژه برای آموزش وپرورش کودکان وجوان است این شیوه تربیتی سبب گردیده تا درمیان ایشان معتاد یاخلافکاردیده نشوداین روش نه تنهابرای جامعه آلوده مابلکه برای جامعه بشری که شوربختانه ازنگاهی دچارفقرمادی وبه تبع آن فقرفرهنگی شده که هوده آن گسترش مروسیگری وروسپیگریست راه وروشی بس کارسازبشمار میآید، امروزجامعه جهانی درهنجارشکنی ورواج تباهی زندگی جوانان دراوج نکبت و شوربختی بسرمی بردبنابراین هرشیوه خوب آموزشی که بتواندهنجارشکنی را کاهش دهد بسیار ارزنده است که باید آموخت وآن را گسترش داد تا شاید جامعه بشری ازگرداب اعتیاد وفحشا که هرروزبر دامنهاش افزوده میشودرهایی یابد، اندیشه وکرداروگفتارنیکورا ازهرکس که باشد جدای ازاینکه آیین وباورش چیست بایدآموخت وبکارگرفت مگرکشورمسلمان ایران ازشیوههای فن آوری ملل غیرمسلمان که حتی برخی بت پرست هستندبرای پیشبردآماجهای انسان دوستانه بهره نمیگیرد؟
چگونه است که ما دراین برهه از زمان نبایدبرای تندرستی جامعه ازارزشهای تربیتی هممیهنان غیرمسلمان خویش که آشکارا موفق هم بوده بهره نجوییم و برای این امرآنان رابه دادگاه بکشانیم که چرا این روش پسندیده را بکارمی برند. اتهام موکلان وجرایم انتسابی به ایشان فاقد عناصر تشکیل دهند جرم آنگونه که درتعریف بالا آمده است بدلایل زیرمی باشد:
۱ – گردآمدن افرادخانواده دورهم ویاچندنفرازدوستانی که دارای رفت وآمدخانوادگی هستند بدون داشتن هدف سیاسی ویاسوء نیت ویاعنادباسیستم موجوددرایران جرم بشمارنمی آیدبویژه اگراینگونه گردآمدنها تنهابرای آموزش دادن جوانانشان وگرامیداشت آنچه خداوندازنیکیها دراختیارشان گذاشته است باشد که از آنهابه شیوهای درست بهره جویندوآینده روشنی رابرای خودرقم زنند، ازسویی دیگرنوشتهها ودفترها و وآنچه توقیف ودردسترس دستگاههای قضایی واطلاعاتی گذاشته شده است درمحتوایشان نشانی ازدشمنی بادستگاه حاکمه یاترغیب بشورش ویا تبلیغ علیه نظام نیست بلکه محتوایشان ایجادمهروصلح وآشتی میان بندگان خداست، افزون براین تشکیل گروه زمانی ازموجبات بهم زدن امنیت کشوربه حساب میآید که ترویج فتنه وآشوب کند وجوانان رابه بیراهه کشاند.
۲– خواندن پیامهای بیت العدل باکسانی که مادران وپدرانشان به این آیین درسدههای پیشین گرویده وبا دستورها وباورهایش رشد یافته وبالیدهاند راکه نمیتوان عنوان جرم داد به ویژآنکه دراصل بیست وسوم قانون اساسی تفتیش عقاید ممنوع وهیچکس را نمیتوان بصرف داشتن عقیدهای مورد تعرض ومواخذه قرارداد، چگونه است که بهاییان بدلیل داشتن باوری وعقیدهای که تنها بوی انسانیت میدهد گروه گروه دستگیروبه دادگاه کشانیده وموردایذاء قرارمیگیرند؟
۳- گزارشهای ضابطان دادگستری تنها استنباطِ بدون سندومدرک است ایشان درپندارخویش اعمال وکردا کردارمتهمان را بصِرف مسافرت به خارج که برخی بیشتربرای سیاحت یا دیدارهای خانوادگی بوده است جرم دانسته وبازهم درپندارخویش بدون درنظرگرفتن اصل برائت باروشهای غیرانسانی درگرفتن اقرار ازهیچ فشاری نه تنها فروگذارنبوده اندکه حتی برخی ازآقایان اظهارمیدارند افزون برفشارهای روحی بر خورد فیزیکی هم دربازجوییهابا آنان شده است زهی افسوس شاهدچه بیدادی دراین برهه اززمان هستیم ارزشها وکرامت انسانی چگونه لگدکوب میشود ومردمی که بباورخویش برای حفظ حقوق ونگهبانی از شأن انسانی میکوشند چه میبینند.
۴- یکی ازجرایم انتسابی بموکلان راه اندازی شبکه وارتباط با بیت العدل است، با توجه به اینکه از سال ۱۳۸۵ بهاییان هیچ تشکیلاتی ندارند، پیامهای بیت العدل را دررایانه میبینند ویایکی ازافراد بهایی پیامهاراپرینت گرفته ودرجمع خویش میخوانند که این امرعنوان تشکیلات بخودنمیگیرد زیرا راه اندازی تشکیلات مستلزم ابزارهایی است که این متهمان ندارندازجمله داشتن جای مشخص وعضوگیری وانتشار خبرنامه وغیره که چنین موردی درپرونده بچشم نمیخورد، کتابها ونوشتهها واشیاء توقیف شده همه وهمه شخصی بوده است که باید به صاحبانشان بازگردانیده شود.
۵- تقسیم بندی شهرنیزازجهت این بوده که بهاییان هرمنطقه بتوانند با یکدیگرآشنا شده ومراوده داشته باشند، هیچگاه نیزدرپی تغییرباوریک غیربهایی ونیزترغیبش به بهاییت نبودهاند درپرونده نام کسی که خانوادهاش بهایی نبوده وبهایی شده باشدیافته نمیشود زیراموکلان درپی تبلیغ باورهایشان نبوده ونیستند.
۶- درکیفرخواست چنین آمده که شماری مسلمان شیعه جذب اهداف بهاییت شدهاند بیآنکه حتی از یک نفرنام برده یا کسی ادعا کرده باشد که یکی ازموکلان درصدد تغییردرباورش بوده ورفتاری داشته که او را جذب کند، شوربختانه دراینگونه پروندهها وهم وخیال نقشی پررنگ ترازواقعیت وسند ومدرک متقن دارند زیرا ضابطان باگزارشهای غلیظ میکوشندافکارواندیشه وبرداشتهای شخصی خویش را بدون ارائه دلیل ومدرک محکمه پسند درپرونده بگنجانند تا به هرطریق ممکن مجرم بودن متهم را به دادگاه بقبولانند
۷- ازآنجاکه هرایرانی جدای ازاندیشه وباوری که داردازحقوق شهروندی برخورداراست ونیزبرابراصل سی وهشتم قانون اساسی هیچکس رانبایدباشکنجه روحی یا جسمی واداربه اقرارکرد واینگونه اقرارهای زوری فاقدارزش واعتبارقانونیست ومتخلف ازاین اصل باید طبق قانون مجازات شود لذا موکلانی که در هنگام بازجویی درفشارروحی قرارگرفته یابابرخوردفیزیکی روبروبودهاند درخواست محاکمه وکیفرباز جویانشان رادارندهرگونه کوتاهی دراین خصوص مردم جامعه رانسبت بعدالت اسلامی بدبین خواهدکرد. شوربختانه پس ازانقلاب بدلیل سلیقهای عمل کردن برخی از دستاند کاران بویژه دردستگاههای حساس قضایی واطلاعاتی کشور، مردم شاهد رخدادهای ناموجهی بودهاند که با گذرزمان هرچند زخم آن التیام لیکن چون سالکی برپیکرجامعه نشسته که یادشان نمیرود این روندتلخ که همچنان ادامه دارد نه تنهاموج نارضایتیها راهرروزگسترده ترمیسازد بلکه روزی چشم میگشاییم که دیگرجای سالمی برپیکرپُرسالک و رنجدیده سراغی نیست.
ازنظرماموران گزارشگر، بااقرارهای گرفته شده آنچنان که دربالا اشاره شد جرم ازدیدگاه آنان محرز و متقن شناخته شده است لیکن آنجا که پرونده نزد قاضی که انسانی است سردوگرم چشیده وآگاه به امور میرود تا سلامت شاخصههای اینگونه احرازها روشن شود برای متهمان ایجاد دلگرمی میکند ومیدانند که هرحرکت یا کرداری نمیتواند عنوان جرم گیرد وزندگی بیگناه ویا بیگناهانی را تباه سازد.
درساختارپروندههایی ازاین دست باگزارش بیسند ومدرک ویا مدارکی که وجه قانونی ندارندازسوی ماموران اطلاعات که تنها به سلیقه وباورواستنباط شخصی وبرداشت سلیقهای بازمیگرددنقش پررنگی راایفا میکند، بیان اینکه دلایل محرمانه وقابل بازگویی حتی درمحضردادگاه نیست این نقش مجهول در سیستم قضایی روند دادرسی رابیش ازپیش مخدوش میسازد زیرا متهم نمیداندباکدام دلیل مستندگناهکار ومستوجب کیفرگردیده است زیراهراتهامی بایدبامدرک ویامدارک مستندوقابل رویت باشخاص واردآیدتا بتوان متهم رابه محاکمه کشید وتنها اطلاع دادرس ازمدارک بدون رویت متهم ووکیل اوکافی ووافی برای دادرسی نیست درغیراینصورت فرشته عدالت نمیتواندباچشمان بازوبیناشاهد یک دادرسی دادگرانه باشد. خوشبختانه واژههای زبان شیرین پارسی دارای بارمعنایی ژرفی است کهگاه ازنگرش به آنها غفلت میشودمانند واژه دادیا دات به معنی قانون پس دادرس کسی است که بداد ستمدیدهای میرسد ودرمحلی بنام دادگاه دادخواهیاش مورد بررسی وبرایش دادنامه نوشته میشود ویا دادستان، دادیاروغیره … که همه واژههای جداشده باپسوندویا پیشونداز «داد» برای هرکسی که با این واژهها سروکاردارد وخویشکاری ویژهای بدوشش گذاشته شده رابایدبشیوهای خداپسندانه بانجام برساندتا مبادابردادخواهی بیداد رود.
اینک باتوجه بگفتاربالاومتن کیفرخواست که برمبنای گزارش ماموران اطلاعات برای موکلان صادرشده بدفاع ازتک تک موکلان خود میپردازم.
۱- آقای محمد صادقی نوریان فرزند حبیب الله
به اتهام برهم زدن امنیت براساس داشتن رابطه مخفی با دیگرهمکیشان خودورابطه با تشکیلات خارج ازکشور.
موکل درکلیه بازجوییهای بعمل آورده شده اظهارداشته است ارتباط من با پویاموحداززمانیست که خانواده پویا درکرج ساکن شدندوبدوران نوجوانی وجوانی من بازمیگرددوچون متولد شیرازاست خانوادهاش با بهاییان شیرازخویشاوندویادوست بودندوهرازگاهی هم با خانوادهاش بشیرازسفرمی کردمن نخست با آقای آکاووس صمیمی درجریان کاری بوسیله پویا آشناشدم وسپس چندتنی را نیز دررفت وآمدکاری شناختم تا آنکه دستگیرشدم واکنون همه متهمان دستگیرشده را میشناسم، چندی بعدپویا موحد برای ادامه تحصیل بخارج رفت ومن دراثردوستی بابرخی مانندهومن زارعی وپیام تسلیمی باهم بسفررفتیم وباپویاهم دیدار تازه کردیم، پویا عضوهیچ گروه وتشکیلاتی نیست ما پیام بیت العدل را جمعی میخواندیم وباهم به نمازونیایش مانندهربهایی دیگری میپرداختیم.
دردفاع ازمتهم بالابایدبعرض دادگاه محترم برسانم که همه خانوادههای بهایی ساکن هرشهری که باشندبه دلیل کم بودن شمارشان یکدیگررامیشناسندوبرای خواندن نمازونیایش گردهم میآینداین عمل نمیتواند جرم تلقی گرددزیراهرگزبرهم زننده امنیت جامعه یاکشورنیست چون اصول قانون اساسی وازسویی نیزحقوق شهروندی انجام فرایض دینی رابرای اقلیتهاپذیرفته است، سفرموکل به دوبی یاهند ونیزدیدارازپویاموحد که سرگرم درس خواندن است حتی اگرعضویک گروه دینی هم باشدچه زیانی میتواندبرای کشورایجادکند وقتیکه این گروه فاقدهرگونه تشکیلاتی درایران است، درپاسخ وپرسشی که دادگاه ازموکل بعمل آورد گفته شدازخط قرمزهاعبورکرده است درحالیکه مرزبین خط قرمزباسایررنگها راقانون مشخص نکرده و ازآنجاکه مابا مّرقانون سروکارداریم نمیتوانیم خط قرمزهارابسلیقه خویش ترسیم وتعیین کنیم چون ممکن است کسیکه باورهایش به افراط رسیده حتی نفس کشیدن راهم برای بهاییان خط قرمزبداند، اگردراحکام آنان حقوق اجتماعی زن ومردمساوی اعلام وهیچ یک رابردیگری برتری نداده برای برخی از مسلمانان طالبانی ویا القاعده که باورهای افراطی خارج اززمان کنونی دارند خط قرمزاست این خط راموکل من ایجادنکرده بلکه دریکصدوشست سال پیش درکتابهای دینیشان آمده که درزمان خودونیزبرای افراطیهای مسلمان امروزهم ناروا وپذیرفتنی نیست، اگربپذیریم که قوانین بایدباخواست ونیاززمان جامعه را متحول سازندبایدنگاهی به پیرامون خویش بیاندازیم وببینیم درکجای زمان تاریخی ایستادهایم، کشوری با چندین هزارسال مدنیت وفرهنگی پربارکه افتخارصدورنخستین اعلامیه جهانی حقوق بشرراداردآنهم بدست مرد بزرگی که چشم جهانیان حتی امروزیان راباباورهایش شگفت زده کرده وآرامگاهش درآژگاه این استانِ پُربرکت قراروچهارگوشهاش نشان ازکرامت واقعی انسان دارد وباین سرزمین شکوهی دیگربخشیده آیا سزاواراست گروهی ازفرزندانش بسایرفرزندانش تنهابه گناه داشتن باوری دیگرکه موردپسندنشان نیست ستم روادارندوآنان رابجرم عقایدوباورهایشان به زندان بکشانند وغل وزنجیربه دست وپایشان بندند؟
۲-آقای هومن زارعی کُدویی فرزندنعیم
موکل درمحضردادگاه اتهام خویش رانپذیرفته وبراین باوراست که دوستی با آقای محمد صادق نوریان ودیگرانی که با اوهمسفردوبی وهند بوده ودرجریان سفرتفریحی باآقای پویا موحددیداری تازه کردهاند جرم محسوب نمیشود وهیچ فعل یا ترک فعلی که مخالف قانون باشدازوی سرنزده است. وی خودرامطیع قانون جاری کشورمیداندوازآنجاکه پیوسته اصل بربرائت است مگرخلافش ثابت شود لذا اگردردادگاه مدرک یامدارکی دال برثبوت جرم ارائه نشود متهم ار اتهام بری میگردد. درپرونده مدرک استواری که ثابت کند کردارموکل که تنها مسافرت با دوستان هم کیش خودبه دوبی وهند بوده جرم است دیده نشده تابرآن پایه دفاع محقق وجنبه قانونی آن رعایت گردد درپرونده هیچ سندی مبنی بروقوع جرم دیده نمیشودجزاتهام زنی یکطرفه واستنباط ازاینکه پویاموحدبشمابهاییان آموزش میدهد، در حالی که هموندی شخص مذکوردرهیچ تشکیلاتی بامدرک ودلیل ثابت نشده است.
موکل وبرادش قهرمانان جودوی ایران هستند لیکن بجرم بهایی بودن ازانتخاب برای مسابقه گزینش نمیشوند، بیاددارم قاضی محترم درآخرین جلسه دادگاه بموکلانم درحضوردیگروکلا فرمودند: «شماها بجرم عقیده محاکمه نمیشویدبلکه کردارتان غیرقانونی بوده است» اما درراستای اثبات این اعمال هیچ مدرک و دلیل محکمه پسندی ارائه نکردندوامابایدبه استحضارآن مقام عالی که شغلی خطیر بعهده دارندبرسانم مرز باریکی میان «داد وبیدا» موجودوبایسته آنست دادرس گرامی آنرا دریابندکهئموکلان درحقیقت امربجرم عقیده وباوروآیینشان ازحقوق اجتماعی محروم وحق شهروندی راازدست داده ومیدهندزیراموکل مذکور درآزمون سال ۱۳۸۶دانشگاه آزاددررشته گارگردانی وتاترقبول لیکن اجازه ثبت نام نمییابد ونیز برادر کوچکش خشایاردرسال ۱۳۹۰که دانشجوی رشته معماری دانشگاه غیرانتفاعی آپادانابوده بجرم بهاییگری اخراج میشودوهمچنین نامبرده عضوتیم ملی جودوی نوجوانان وجوانان بوده که ازآنجا نیز بیرون رانده میشود. ریاست محترم دادگاه جامعه با وجودانسانهای سالم وفرهیخته اعتلا مییابد بویژه اگرتعاطی وبر خوردافکاردرآن جریان داشته باشد، دریک جامعه ایستا که علم وعالم محل جولان ندارند نمیتوان انتظار توسعه وپیشرفت داشت هرجامعهای بوسیله دانشمندانی که نظریهای تازه ارائه میدهندمتحول میشود. جوانان هرکشوری سرمایههای بیبدیلی هستندبرای توسعه پایدارودلیل آنکه ماپس ازشصت واندی سال که ازنخستین برنامه توسعه میگذرد نتوانستهایم تواناییهای خودرا بمنصه ظهوربرسانیم وکشورراازفقر روزافزون نجات دهیم آنست که ازمغزهای خلاق جوانانمان بهره کافی نبرده وپیوسته تعهدرابرتخصص و تعقل برتری داده ونتوانستهایم مدیران مدبرومردان وزنان آفرینگررابا برنامهای کارساز تربیت کنیم. برخی ازموکلان من درزمره همان آفرینگران هستند که ببازی گرفته نشده وازیارمندیشان جامعه بیبهره مانده است درخصوص آقای هومن زارعی بایدبگویم که نه تبلیغ علیه نظام کرده ونه علیه امنیت کشورگام برداشته که مستوجب مجازات باشدتنها گناهش خواندن پیام بیت العدل وانجام دعاونمازباهمکیشانش است.
۳ – آقای نیما دهقان منشادی فرزند سعید
موکل اتهامهای انتسابی را نپذیرفته وبراین باوراست که کشورش رادوست دارد وهرگز عملی که دال برتبلیغ علیه نظام یا علیه امنیت باشدبرنداشته است اوبه کودکان ونوجوانان بهایی درس میداده وهرگزدر صدد جذب کسی به بهاییت نبوده ونیست، شوربختانه دربازجوییهای اطلاعات هرمتهمی که منزلش در محلهای ازمحلههای شیرازاست یکی ازاتهامها واردهاش اداره آن بخش ازشهربوده که باواقعیت فاصله زیادی داردزیراتنها اتفاقی که درمحل رُخ میداده جمع شدن بهاییان آن منطقه درخانههای هم برای انجام نماز ونیایش بوده وهست واین اتهام به تک تک متهمان زده شده است، آقای دهقان ازدوستان پویا موحد وهمسن وسال اوست وهیچ یک درگروه یا تشکیلاتی عضو نیستندوارتباط ندارنداووهمسرش خانم ژینوس فناییان با فرزندشان برای گردش به دوبی میروندوچون قصدماندن یکماهه داشته اندبا ورودبرخی دیگراز دوستان مواجه میشوند وبرابرمعمول پیامهای بیت العدل را خوانده وسپس به دعا میپرداخته اندبرای ثبوت اتهام ایشان هیچ مدرک قابل قبولی درپرونده نیست تا ملاک جرم قرار گیرد.
۴ – خانم مژده فلاح فرزندعلی
اتهام اونیزمانند دیگرمتهمان تبلیغ علیه نظام واقدام علیه امنیت عنوان شده است، نامبرده اتهام را نپذیرفته واعلام داشته که پویاموحد راتازمانی که برای گردش باهمسرش آقای فریدعمادی به دوبی نرفته بوده نمیشناخته است اوبا فرزند دوسالهاش درهیچ یک ازنشستهای خوانش پیام بیت العدل ونمازونیایش به سبب بیتابی کودکش نمیتوانسته شرکت کندزیرابایدازبچه نگهداری میکرده است اوعضویت درهیچ گروه ودسته وحلقهای ندارد وچون ان ازسال ۱۳۸۶منحل اعلام شده لذاهیچیک ازبهاییان کارتشکیلاتی نمیتوانند داشته باشند ازآنجا که بهاییان کارسیاسی نمیکنندوبه ایشان دستورداده شده است درسیاست کشوردخالت نکنند لذا حتی یک بهایی دیده نشده درمسایل سیاسی شرکت داشته باشد، درمورد نامبرده نیزدلیل ومدرک مناسب اتهام درپرونده دیده نشده است.
| |||||||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025 | editor@iran-emrooz.net
|