|
سه شنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۴ -
Tuesday 11 November 2025
|
فرناز فصیحی و حامد علیعزیز / نیویورک تایمز / ۱۱ نوامبر ۲۰۲۵
در ساعات پیش از سپیدهدم یکی از روزهای اوایل اکتبر، «مهرداد دلیر» خود را در ایستگاه اتوبوس در ایران سرگردان یافت. او به یاد میآورد که نگاه سنگین رهگذران را بر خود حس میکرد و از سرما میلرزید. ظاهرش نامعمول بود — لباسهایی شبیه به پوشش زندان بر تن داشت: شلوار و بلوز ورزشی خاکستری و یک جفت دمپایی پلاستیکی آبی.
حدود دو روز پیش از آن، مأموران اداره مهاجرت آمریکا، آقای دلیر را از مرکز بازداشت واقع در فرودگاه «الکساندریا» در ایالت لوئیزیانا بیرون آورده و او را سوار هواپیمایی به مقصد ایران کرده بودند — بخشی از یک اخراج جمعی غیرعادی به کشوری با سابقه ضعیف در حقوق بشر، کشوری که ایالات متحده در اوایل همین سال آن را بمباران کرده بود تا برنامه هستهایاش را عقب بیندازد.
آقای دلیر، ۳۴ ساله، میگوید که دستبند و پابند به او زده بودند و اجازه ندادند لباس زندان خود را عوض کند. او همان لباسی را بر تن داشت که در دوران بازداشت در اداره مهاجرت و گمرک (ICE) پوشیده بود. پس از رسیدن به ایران، با استفاده از مترو و اتوبوس از فرودگاه بینالمللی تهران خود را به زادگاهش، مشهد در شمالشرق ایران، رساند.
پس از قرض گرفتن یک تلفن همراه، آقای دلیر خبر را به خانوادهاش که هنوز در مشهد بودند رساند: ایالات متحده او را به ایران بازگردانده است. به مادرش گفت: «مامان، بیا دنبالم» — و زد زیر گریه. تمام داراییهایش در یک کولهپشتی آبی جا داشت: چند تکه لباس، گذرنامه، کارتهای مهاجرت، تلفن همراهی با باتری خالی، و یک اسکناس ۲۰ دلاری.
او در مصاحبهای سهساعته از ایران گفت: «احساس میکنم در یک کابوس گرفتار شدهام.»
او تأیید کرد که در ماه آوریل بهطور غیرقانونی وارد ایالات متحده شده بود، اما گفت تصور میکرد پرونده محکمی برای دریافت پناهندگی دارد، چون از منتقدان قانون شریعت اسلامی و فعال سیاسی بوده است. هرگز انتظار نداشت به ایران بازگردانده شود.
دلیر گفت: «هر کاری از دستم برمیآمد انجام دادم تا جلویشان را بگیرم، اما مأموران آیسیای اهمیتی ندادند. به من گفتند: یا خودت سوار هواپیما میشوی، یا ما دست و پایت را میبندیم و میفرستیمت.»
ماهها مذاکره با ایران برای اخراج ۵۴ مهاجر
در ۲۹ سپتامبر، دولت ترامپ پس از دستیابی به توافقی با تهران، گروهی از ایرانیان از جمله آقای دلیر را به ایران اخراج کرد. این پرواز اجارهای ویژه، نخستین مورد از این دست بود. پیشتر، ایرانیانِ مشمول اخراج بهصورت فردی با پروازهای تجاری به ایران بازگردانده میشدند. هماهنگی برای اعزام یک هواپیما به مقصد تهران ماهها مذاکره میان مقامهای آمریکایی و ایرانی در پی داشت.
برای دههها، موجهایی از ایرانیانی که از آزار و تعقیب میگریختند، در ایالات متحده پناه گرفته بودند — از جمله بسیاری که در ابتدا ورود غیرمجاز داشتند اما بعدها موفق به دریافت پناهندگی شدند.

مهرداد دلیر، پس از سفری طاقتفرسا از ایران به ترکیه، برزیل و مرز ایالات متحده، بازداشت و سپس به ایران بازگردانده شد
اما رئیسجمهور ترامپ، اخراجهای جمعی را به یکی از ارکان اصلی سیاست مهاجرتی خود تبدیل کرده و در نخستین روز ریاستجمهوریاش فرمانی اجرایی امضا کرد که بر اساس آن، مهاجرانی که بهصورت غیرقانونی از مرز عبور کردهاند از حق درخواست پناهندگی محروم میشوند. این سیاست بعداً تا حدی توسط دادگاه فدرال متوقف شد. دولت ترامپ اواخر ماه گذشته اعلام کرد که شمار پناهندگانی که مجاز به ورود به آمریکا خواهند بود به رکورد پایین ۷۵۰۰ نفر کاهش یافته است.
در حالی که از نظر تاریخی، مهاجران کشورهای دشوار برای اخراج — مانند ایران و ونزوئلا — معمولاً یا در بازداشت طولانیمدت میماندند یا در داخل آمریکا آزادانه زندگی میکردند، دولت ترامپ اکنون کشورهای سراسر جهان را تحت فشار قرار داده تا اتباع خود را بازپس بگیرند.
«تریشا مکلافلین»، سخنگوی وزارت امنیت داخلی، گفت ۵۴ ایرانی اخراجشده در آن پرواز یا حکم نهایی اخراج داشتند یا داوطلبانه با بازگشت موافقت کرده بودند و همگی از روند قانونی برخوردار شدهاند. او گفت در میان ایرانیان اخراجشده «تروریستها، قاچاقچیان انسان و مظنونان به فعالیت بهعنوان عوامل بیگانه» نیز حضور داشتند.
به گفته خانم مکلافلین، از میان ۵۴ ایرانی اخراجشده، ۲۳ نفر دارای ارتباط با تروریسم، هفت نفر در فهرست مراقبت ضدترور، و پنج نفر دیگر مرتبط با شبکههای قاچاق انسان بودهاند. او نام یک فرد محکوم به همکاری با گروههای تروریستی و دو نفر دیگر را نیز ارائه کرد که به گفته او مرتکب تقلب در بارگذاری عکسهای جعلی و دستکاریشده شده بودند.
«راهی به سوی آمریکا»
«دولت ترامپ همچنان متعهد است که وعده رئیسجمهور را برای اخراج سریع و با بالاترین استانداردها از کشورِ اتباع غیرقانونی عملی کند.» این را «ابیگیل جکسون»، سخنگوی کاخ سفید، گفت.
وزارت خارجه ایران اعلام کرده است که بیش از ۴۰۰ ایرانی در ایالات متحده در معرض اخراج قرار دارند و برنامهریزی برای پروازهای بعدی در دست انجام است.
به گفته آقای دلیر و شماری دیگر از اخراجشدگان، او و دستکم هشت نفر دیگر از مسافران بهشدت در برابر بازگردانده شدن مقاومت کردند. آنان بارها به مقامهای آمریکایی گفتند که در ایران تحت آزار قرار خواهند گرفت و از جان خود بیم دارند. در میان این گروه، افراد تازهمسیحیشده، اقلیتهای قومی و مخالفان سیاسی نیز حضور داشتند.
این گزارش بر پایه گفتوگو با آقای دلیر، یکی دیگر از اخراجشدگان که خواست تنها با حروف اختصاری نامش «اِی.اِی.» معرفی شود (زیرا از بازداشت در صورت انتشار نام کاملش میترسید)، اعضای خانواده هر دو مرد، وکلای آمریکاییِ مدافع برخی از اخراجشدگان، و سه ایرانی در بازداشتگاه اداره مهاجرت و گمرک (ICE) که چند تن از مسافران پرواز را میشناختند، تنظیم شده است.
نه آقای دلیر و نه آقای اِی.اِی. در فهرستی که وزارت امنیت داخلی از افراد دارای ارتباط با تروریسم یا مرتکب تقلب ارائه کرده بود، نامی از آنان برده نشده است.
نیویورک تایمز همچنین سوابق دولتی هر دو نفر را به دست آورده و روایتهای آنان از بازداشت و اخراج را با اطلاعات موجود در پروندهها تطبیق داده است. نیویورک تایمز همچنین بیانیههای کتبی گردآوریشده توسط پدر آقای دلیر از هفت نفر دیگر از مسافران پرواز را بررسی کرده است — کسانی که گفتهاند به اجبار از آمریکا اخراج شدهاند.
خانم «مکلافلین» گفت که آقای دلیر و آقای اِی.اِی. بهصورت غیرقانونی وارد ایالات متحده شده بودند و بهسرعت حکم اخراج دریافت کردند. او افزود که هر دو نفر فرصت داشتند نگرانیهای خود از بازگردانده شدن را مطرح کنند.
به گفته او: «هر دو نفر از روند قانونی برخوردار شدند و تمام ادعاهایشان مورد بررسی قرار گرفت. ادعاها معتبر شناخته نشد و هر دو حکم نهایی اخراج دریافت کردند.» خانم مکلافلین بخشی از روایت آقای دلیر از چگونگی اخراجش به ایران را رد کرد.
هرچند مقامهای ایرانی هنگام ورود هیچیک از دو مرد را بازداشت نکردند، اما هر دو میگویند در ایران همچنان در معرض خطر جدیاند.
«دولت فعلی (آمریکا) هیچ اولویتی برای سرنوشت اخراجشدگان قائل نیست و خطرات سنگینی را که متوجه ایرانیانِ جویای پناه در مرزهای ماست نادیده میگیرد.»
این را «علی هِریشی»، وکیل مهاجرت مستقر در واشنگتن، گفت که نمایندهی آقای اِی.اِی. و همچنین یک زنِ تازهمسیحیشده است که او نیز در همان پرواز اخراج شد.
او افزود: «گریز به ایالات متحده — که دشمن ایران به شمار میرود — این افراد را در کشور خود در معرض آزار و تعقیب قرار میدهد.»
مسیر پناهندگی
سفر آقای دلیر بهعنوان یک پناهجو در سال ۲۰۱۴ آغاز شد، زمانی که، به گفته خودش، همراه با پدر و دو برادر دوقلوی کوچکترش از ایران به ترکیه گریخت.
«حسن دلیر»، پدر ۶۰ ساله خانواده، معلمی بود که میگفت به دلیل انتقاد از اسلام و حکومت زندانی و شکنجه شده است. او میگوید مأموران امنیتی او و خانوادهاش را به خشونت و مرگ تهدید کرده بودند، زیرا پسرانش نیز فعالیت سیاسی داشتند.
در ترکیه، خانواده دلیر در دفتر کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل (UNHCR) ثبتنام کردند تا راهی قانونی برای اسکان در کشوری امن بیابند. کمیساریا در اسناد رسمی که نیویورک تایمز مشاهده کرده، هر چهار نفر را «پناهنده و مشمول حمایت» شناسایی کرده بود.

حسن دلیر، پدر خانواده
اما ترکیب نامناسبی از زمانبندی و تغییر سیاستها نسبت به پناهندگان، خانواده را از هم پاشید. کمیساریا پدر و دو برادر نوجوانتر را برای اسکان در ایالات متحده معرفی کرد، اما مهرداد دلیر را نه — بدون توضیحی روشن. پرونده او بهجای آن به دولت ترکیه ارجاع شد، که سیاستی بازدارنده نسبت به مهاجران منطقه دارد و درخواست پناهندگیاش را رد کرد. مقامهای ترکیه از او خواستند کشور را ترک کند.
دو برادر کوچکتر دو سال پیش در شهر «رالی» ایالت کارولینای شمالی اسکان یافتند و اکنون در فروشگاه زنجیرهای «والمارت» کار میکنند.
بر اساس اسناد بررسیشده توسط نیویورک تایمز، پدر خانواده نیز برای اسکان در ایالات متحده پذیرفته شده بود، اما به دلیل طولانی بودن روند بررسی این پروندهها و نیز موانع جدید — از جمله تعلیق پذیرش پناهندگان — انتقال او از ترکیه متوقف مانده و هنوز تنها اقامت موقت دارد.
پدر خانواده در مصاحبهای از ترکیه گفت: «زندگی ما یک تراژدی واقعی است، هرکدام از ما شکستهایم. خانوادهای ششنفره که در جاهای مختلف پراکنده شدهایم و حتی نمیتوانیم همدیگر را ببینیم.»
همسر و دخترش در ایران ماندهاند و در نهایت این زوج از هم جدا شدهاند.
مسیر فرار
پس از آنکه ترکیه پناهندگی آقای دلیرِ جوانتر را رد کرد، او میگوید به یونان گریخت اما بازداشت و به ترکیه بازگردانده شد. سپس چشم به مرز جنوبی ایالات متحده دوخت. پس از سفری طاقتفرسا از برزیل، عبور از جنگلهای خطرناک «داریِنگپ» تا رسیدن به مکزیک، در ماه آوریل وارد ایالت کالیفرنیا شد و خود را تسلیم نیروهای گشت مرزی کرد.
آقای دلیر چندین بار بین ایالتهای مختلف جابهجا شد و در بازداشتگاههای گوناگون نگهداری شد. هرچند مقامهای مهاجرتی برای ارزیابی پروندهاش مصاحبهای تلفنی با او انجام دادند، درخواستش برای حمایت رد شد و حکم اخراج دریافت کرد.
در ماه مه، او را به فرودگاه لسآنجلس بردند و بلیت پرواز تجاری به ایران به دستش دادند — تنها روشی که اداره مهاجرت و گمرک (ICE) در آن زمان برای بازگرداندن افراد به ایران در اختیار داشت. او از سوار شدن خودداری کرد و دوباره به بازداشتگاه سندیگو بازگردانده شد.
در ماه ژوئن، در بازداشت دست به اعتصاب غذا زد. در پروندههای رسمی آمده که او ۹ وعدهی غذایی پیاپی را نخورد. خودش میگوید پس از آنکه رئیس بازداشتگاه قول داد در صورت پایان اعتصاب برایش کمک خواهد کرد، به خوردن غذا رضایت داد.
بر اساس سوابق دولتی، او در مقطعی از مأموران خواهش کرده بود فرصتی دوباره برای بررسی پروندهاش بدهند تا بتواند زنده بماند.
در ماههای بعد، وکیل و خانوادهاش بهطور بیوقفه تلاش کردند تا برایش جلسهی استماع تازهای بگیرند. «مهرزاد دلیر»، برادر ۲۸ سالهاش، با دفتر سناتور جمهوریخواه ایالت کارولینای شمالی، «تام تیلیس»، تماس گرفت و از او خواست در پرونده مداخله کند.
به گفته مکاتبات و پیامهای صوتیای که در اختیار نیویورک تایمز قرار گرفته، دفتر سناتور تیلیس نسبت به پرونده و خانواده همدلی نشان داده و درگیر موضوع شده بود. دفتر تیلیس به خانواده اطلاع داده بود که با دفتر کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل و اداره مهاجرت تماس گرفته است، اما مقامهای آیسیای از بررسی دوباره پرونده خودداری کردهاند. دفتر تیلیس به درخواستهای تایمز برای اظهارنظر پاسخ نداد.
پرواز
آقای دلیر گفت که او و دیگر بازداشتشدگان ایرانی در لوئیزیانا زمانی متوجه شدند اخراجشان قریبالوقوع است که «ابوالفضل مهرآبادی»، مدیر دفتر حفاظت منافع ایران در واشنگتن، برای دیدار با آنان به بازداشتگاه آمد.
آقای مهرآبادی در گفتوگویی گفت: «ما با آمریکاییها همکاری کردیم تا این پرواز انجام شود، چون سیاست ما این است که حتی یک شهروند ایرانی در بازداشت رنج نکشد.» او افزود به اخراجشدگان اطمینان داده بود که پس از بازگشت به ایران با هیچ مشکلی روبهرو نخواهند شد.
پرواز، روز بعد انجام شد.
آقای دلیر گفت در اقدامی از سر استیصال، در همان روز پرواز در بازداشتگاه اقدام به خودکشی کرده بود. او با تیغ اصلاحصورت که در آستین پنهان کرده بود، رگهای مچ دست خود را برید. به گفته او، مأموران متوجه خونریزی شدند و او را به درمانگاه بازداشتگاه بردند، سپس تا زمان آمادهشدن هواپیما در سلول انفرادی نگه داشتند.
اما خانم مکلافلین، سخنگوی وزارت امنیت داخلی، گفت آقای دلیر دست به خودکشی نزده و در سلول انفرادی نیز قرار نگرفته است.

برادران دوقلوی کوچکتر دgیر، مهران (چپ) و مهرزاد، در خانهشان در رالی، کارولینای شمالی
آقای دلیر به یاد میآورد زمانی که اتوبوس حامل بازداشتشدگان در باند فرودگاه الکساندریا متوقف شد و در برابر پلههای هواپیما ایستاد، دچار وحشت شد. او فریاد میزد و در حالی که گریه میکرد، التماس میکرد: «در ایران مرا میکشند، خواهش میکنم من را برنگردانید، به من رحم کنید!»
او گفت وقتی از سوار شدن امتناع کرد، چند مأمور بازویش را گرفتند و او را به زور از پلهها بالا بردند و روی صندلیاش نشاندند.
به گفتهی آقای دلیر و روایتهای دیگر اخراجشدگان، صحنهی سوار کردن مسافران آشفته بود و مأموران آیسیای با برخی از افرادی که از سوارشدن خودداری میکردند، درگیر شدند. خانم مکلافلین روایتها دربارهی خشونت مأموران را «نادرست» خواند. برخی از اخراجشدگان درخواست کردند به وسایل خود دسترسی داشته باشند تا مدارکی را که میتوانست در ایران علیهشان استفاده شود ــ مانند یک انجیل، صلیب، یا اسناد ارتباط با گروههای مخالف ــ از بین ببرند.
آقای اِی.اِی. که با اتوبوسی جداگانه به محل رسیده بود، گفت از پنجره نگاه کرد و دید که آقای دلیر را بهزور به هواپیما میکشانند. او گفت با قفلکردن در اتوبوس و بستن دستهایش به صندلیها مقاومت کرد. گروهی از مأموران آیسیای درِ اتوبوس را شکستند و او را بیرون کشیدند.
آقای اِی.اِی. که از اعضای یکی از اقلیتهای قومی ایران است، گفت مدام فریاد میزد: «باید اول مرا بکشید، بعد برگردانید!»
همسر او، مینا، دو ماه پیش در ایالت تنسی نخستین فرزندشان را به دنیا آورد — پسری که «اِی.اِی.» هنوز او را ندیده است. مینا در زمان عبور از مرز و ورود به ایالات متحده باردار بود و آن دو هنگام بازداشت از هم جدا شدند. مینا که هنوز پابند الکترونیکی اداره مهاجرت و گمرک (ICE) را به پا دارد، برای زایمان تحت سرپرستی یکی از بستگان آزاد شد.
مینا در گفتوگویی گفت: «شوهرم هرگز، به هیچ وجه، داوطلبانه کشور را ترک نمیکرد، چون بیش از هر چیز در دنیا دلش میخواهد پسرش را ببیند و برای او زنده بماند.» او افزود که به او نیز گفتهاند با خطر اخراج از کشور روبهرو است.
پرواز به ایران نزدیک به ۵۰ ساعت طول کشید و در پورتوریکو، قاهره و دوحه توقف داشت. تمام افراد بازگرداندهشده در طول پرواز تا دوحه در غل و زنجیر و دستبند بودند. وزارت امنیت داخلی آمریکا اعلام کرد که استفاده از وسایل بازدارنده در پروازهای اخراج، یک «رویه دیرینه» و «اقدامی اساسی» برای حفظ امنیت هم بازداشتشدگان و هم مأموران همراه آنان است.
به گفته «اِی.اِی.»، در طول پرواز او به زبان فارسی به دیگران فریاد میزد که باید در دوحه آخرین اقدام جمعی مقاومت را انجام دهند.
هواپیما در یک پایگاه نظامی دورافتاده فرود آمد، جایی که یک هواپیمای دوم چارترشده از خطوط هوایی قطر در انتظارشان بود. آقای دلیر، «اِی.اِی.» و حدود هشت نفر دیگر در جریان انتقال با دراز کشیدن در اتوبوس دست به اعتراض زدند. مأموران امنیتی قطر با بیسیم درخواست نیروی کمکی کردند و سپس به گفته دلیر و «اِی.اِی.»، مردان را کتک زدند و از اتوبوس بیرون کشیدند. زنجیرهایشان باز شد، اما تا زمان رسیدن به تهران همچنان دستبند به دست داشتند.
«اِی.اِی.» گفت: «از شوک الکتریکی استفاده کردند تا مرا آرام کنند، و وقتی جواب نداد، من و یک نفر دیگر را در کتهای مخصوص (تنگکننده) بستند و به صندلیهایمان گره زدند.»
دولت قطر از اظهار نظر رسمی خودداری کرد، اما یک مقام قطری مطلع از جزئیات پرواز گفت قطر هیچ درخواستی برای پناهندگی دریافت نکرده و انتقال بازداشتشدگان کاملاً مطابق با استانداردهای بینالمللی حقوق بشر و پروتکلهای امنیت داخلی انجام شده است.
ترس در ایران
صفی از مقامهای دولتی و مأموران امنیتی با لباس شخصی هنگام فرود هواپیما در تهران در انتظار بازگرداندهشدگان بودند.
آقای دلیر گفت: «همهمان بهشدت ترسیده بودیم، نمیدانستیم با ما چه خواهند کرد. بعضی از مأموران میگفتند: “به خانه خوش آمدید”، انگار همهچیز غیرواقعی بود.»
مقامهای ایرانی فرمی دوصفحهای به آنها دادند که شامل نام، نشانی و شماره تلفن محل سکونت، نام و شماره تماس بستگان در ایران، نشانی ایمیل و شماره واتساپ، علت ترک ایران و مسیر ورودشان به ایالات متحده بود.
به گفته آقای دلیر، او و چند نفر دیگر را به اتاقی بردند تا مأموران امنیتی از آنان بیشتر بازجویی کنند. به آنها گفته شد باید آماده باشند تا برای بازجوییهای بیشتر احضار شوند. از آن زمان تاکنون مأموران اطلاعاتی چند نفر از بازگشتگان، از جمله آقای دلیر و «اِی.اِی.» را تماس گرفته و دستور دادهاند برای بازجویی حاضر شوند.
تلویزیون دولتی ایران نیز مصاحبههای کوتاهی با چند نفر از بازگرداندهشدگان داوطلب پخش کرد. مردی که خود را پرستار معرفی کرد گفت برای یافتن فرصتهای اقتصادی بهتر به آمریکا رفته بود. او افزود: «از همان لحظهای که گفتند “اخراج خواهی شد” خوشحال شدم؛ رنج تمام میشد.» او نامش را اعلام نکرد.
«اِی.اِی.» به توصیه وکیلش، آقای هریشی، یک روز پس از ورود به ایران از بیم بازداشت گریخت. او با کمک قاچاقچیان از مرز به کشور همسایه عبور کرد و اکنون در مخفیگاه است.
به گفته آقای دلیر، از زمان بازگشت، گذرنامه سه نفر از دیگر بازگرداندهشدگان ضبط شده و به آنان گفتهاند از خروج از کشور ممنوع هستند.
آقای دلیر نیز مدام محل اقامتش را تغییر میدهد. او گفت مأموران امنیتی چند بار با مادرش تماس گرفته و گفتهاند باید برای بازجویی در دفتر محلی واحد اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی حاضر شود، اما تاکنون این درخواست را نادیده گرفته است. او گفت میخواهد از ایران خارج شود، اما از زندگی در حال فرار خسته شده است.
او پرسید: «اصلاً کجا بروم؟ در این مرحله کدام کشور مرا خواهد پذیرفت؟»
|
| |||||||||||||
|
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025 | editor@iran-emrooz.net
|