|
پنجشنبه ۸ آبان ۱۴۰۴ -
Thursday 30 October 2025
|
تجارت نیوز: پدیده «تبدیل بدن انسان به ابزار امرار معاش»، در سالهای اخیر رشد چشمگیری داشته است. بسیاری از افراد برای تامین معاش خود به فروش یا اجاره اعضای بدن روی میآورند. در این بین زنانِ بسیاری بهویژه از طبقات فرودست، به عنوان «مادر جایگزین» در ازای دریافت مبلغی حاضر میشوند نُه ماه بارداری را برای خانوادهای دیگر تجربه کنند. از سوی دیگر، بازار خرید و فروش کلیه یا بخشهایی از بدن در سایه قانون مبهم، همچنان فعال است. گزارشهای میدانی نشان میدهد که بخش عمده کسانی که آگهی میدهند، زنان یا مردان کمدرآمدیاند که زیر فشار اقتصادی به مرز فروپاشی رسیدهاند.
مرگ یک اهداکننده تخمک؛ آرزویی که بر باد رفت
چندی پیش در خبرها به مرگ دختر جوانی که برای بار چهارم اقدام به اهدا تخمک در یک مرکز پزشکی، تخصصی کرده بود، اشاره شد. همین یک خبر کافی است تا بدانیم هر کدام از این عملهای جراحی چه عواقبی میتواند برای اهداکننده داشته باشد اما وقتی پای تامین هزینههای زندگی و رسیدن به آرزوها در میان باشد، سلامتی هم در درجه پایینی از اهمیت قرار میگیرد.
فرشته میخواست با پول اهدای تخمک راهی برای رسیدن به آرزوهایش هموار کند. او از یک خانواده کمبرخوردار بود و آرزوهای بزرگی در سر داشت. مهاجرت از ایران و شروع فعالیت مدلینگ در کشوری دیگر. اما همه این آروزها، جوانی، زیبایی و جانش را در برابر ۳۰ میلیون تومان باخت. او فقط 23 سال داشت.
فروش و اجاره عضو انتخاب نیست، نتیجه ساختار اقتصادی بیمار است
اما چرا این پدیده در جامعه ما چنین گسترش یافته است؟ و چه عواملی باعث شده که بدن انسان، بهویژه بدن زن، به کالایی قابل معامله تبدیل شود؟فریبا خورشیدی، جامعهشناس و پژوهشگر اجتماعی، در این باره میگوید: وقتی بدن زن به بنگاه اقتصادی تبدیل میشود، یعنی جامعه از ایفای نقش حمایتی خود بازمانده است. در واقع، پدیده اجاره رحم یا فروش عضو، تنها انتخاب فرد نیست، بلکه نتیجه ساختار اقتصادی و اجتماعی است که انسان را در تنگنای مطلق قرار داده.
او میافزاید: در دهه اخیر، شرایط اقتصادی به گونهای پیش رفته که بسیاری از خانوادهها در تأمین نیازهای اولیه مانند مسکن، خوراک، درمان و تحصیل فرزندان درماندهاند. در جامعهای که شغل پایدار وجود ندارد، تورم مدام بالا میرود و نظام تأمین اجتماعی ضعیف است، طبیعی است که افراد به راههای فوری و دردناک برای تأمین معاش فکر کنند. زنان به دلیل موقعیت نابرابر جنسیتی و دستمزدهای پایینتر، بیشتر از مردان در معرض چنین انتخابهاییاند.
بدن فقیر برای رفاه ثروتمند معامله میشود
این پژوهشگر اجتماعی در ادامه اظهار میدارد: اجاره رحم شاید در ظاهر به نوعی همکاری انسانی تعبیر شود اما در واقعیت، پشت بیشتر این قراردادها فقر است، نه نوعدوستی. اغلب زنانی که رحم خود را اجاره میدهند، از طبقات پایین جامعه هستند، نه از طبقات متوسط یا مرفه. آنها این کار را برای بقا انجام میدهند، نه برای کمک.
خورشیدی در مورد چرایی افزایش چنین پدیدههایی در جامعه امروز ما میگوید: ما با چند عامل همزمان روبهرو هستیم. نخست بحران معیشت است؛ دوم، ضعف نظام رفاه اجتماعی و نبود حمایت مؤثر از زنان سرپرست خانوار؛ سوم، نابرابری جنسیتی در بازار کار و چهارم، تغییرات فرهنگی و ارزشهای جامعه که در نتیجه فقر، نوعی بیتفاوتی نسبت به کرامت بدن ایجاد کرده است.
او با اشاره به افزایش آگهیهای فروش اعضا در فضای مجازی میافزاید: در شرایطی که دولتها باید خدمات حمایتی ارائه دهند، مردم خودشان برای بقا به بازار میآیند؛ اما بازاری که مشتری آن نه دولت، بلکه طبقات مرفهاند. در واقع، بدن فقیر برای رفاه ثروتمند معامله میشود. این یعنی بازتولید نابرابری در عریانترین شکل ممکن.
زنان بیش از بقیه وارد بازار اجاره و فروش اعضا میشوند
مهتاب بابایی، روانشناس بالینی، نیز در مورد تاثیرات فروش و اجاره اعضای بدن میگوید: متاسفانه طی سال های اخیر مشکلات اقتصادی باعث شده تا زنان بیش از بقیه وارد این بازار شده و برای تامین معیشت خود و خانوادهشان دست به اهدا تخمک یا اجاره رحم بزنند. در واقع برای بسیاری از زنانی که وارد این چرخه میشوند، انتخاب میان بد و بدتر است.
او در پاسخ به این سوال که چه عواملی باعث شده آگهیهای اجاره رحم یا فروش عضو چنین فراگیر شود؟ اظهار میدارد: پاسخ، ترکیبی از اقتصاد و فرهنگ است. از یک سو، تورم و بیکاری، فقر را به لایههای میانی جامعه هم کشانده است. از سوی دیگر، فضای مجازی امکان دیده شدن این نوع آگهیها را فراهم کرده و تابوی گفتوگو درباره آن را شکسته است.
وقتی در جامعه فقر نهادینه میشود، حتی فروش عضو هم دیگر عجیب به نظر نمیرسد
این روانشناس بالینی ادامه میدهد: در گذشته چنین پدیدههایی پنهان بودند. اما امروز با رشد شبکههای اجتماعی، افراد به راحتی آگهی میگذارند. این یعنی نوعی نرمال شدن پدیده. وقتی در جامعه فقر نهادینه میشود، حتی فروش عضو هم دیگر عجیب به نظر نمیرسد.
مهتاب بابایی همچنین از «فرهنگ مصرفگرایی» به عنوان یکی از عوامل فرهنگی بروز چنین پدیدههایی در جامعه یاد میکند و میگوید: در جامعهای که ارزشها به سمت ثروت و ظاهرگرایی رفته، فشار روانی برای داشتن زندگی بهتر افزایش مییابد. بسیاری از این افراد نه برای نان، بلکه برای شأن اجتماعی دست به فروش عضو میزنند؛ چون میخواهند عقب نمانند. این پدیده در لایههای شهری کاملاً مشهود است. از سوی دیگر، ضعف نظامهای حمایتی و بیاعتمادی به دولت نیز نقش مهمی دارد.
او میافزاید: وقتی فرد به مرحلهای میرسد که بخشی از بدن خود را میفروشد یا اجاره میدهد، یعنی از درون احساس بیقدرتی مطلق کرده است. او دیگر بدنش را جزو «خود» نمیداند؛ چنین فردی بدنش را به عنوان دارایی میبیند، نه هویت.
بابایی با تاکید بر اینکه وضعیت موجود نتیجه مستقیم فشارهای روانی ناشی از فقر و ناامنی اقتصادی است، بیان میکند: در روانشناسی فقر، ما با پدیدهای به نام «اضطراب بقا» روبهرو هستیم. وقتی ذهن درگیر تأمین نیازهای اولیه است، قضاوت اخلاقی و احساس تعلق به بدن کاهش مییابد. فرد فقط میخواهد زنده بماند، حتی اگر به قیمت از دست دادن بخشی از وجودش باشد.
این روانشناس با اشاره به اینکه پیامدهای روانی چنین تصمیمهایی معمولاً دیرتر خود را نشان میدهند، میگوید: بسیاری از زنانی که رحم خود را اجاره دادهاند، بعد از زایمان دچار افسردگی شدید، احساس گناه یا پوچی میشوند. بدنشان حامل تجربهای است که از آن خودشان نیست. از نظر روانی، این نوع بارداری «بیمالکیت بر بدن» نوعی جدایی دردناک میان جسم و روان ایجاد میکند.
فروش اعضای بدن برای بقا یک بحران اجتماعی است
مهتاب بابایی در پایان هشدار میدهد: ما نمیتوانیم با سکوت از کنار این پدیده بگذریم. لازم است نظامهای حمایتی قوی برای زنان کمدرآمد و سرپرست خانوار ایجاد شود. وقتی زن درآمد پایدار و بیمه داشته باشد، کمتر حاضر میشود بدنش را به ابزار بقا تبدیل کند. در واقع اجاره رحم یا فروش کلیه فقط مشکل فردی نیست، بحران اجتماعی است. هر آگهی از این نوع، نشانه شکاف طبقاتی است. جامعهای که در آن بدن فقیر ابزار رفاه ثروتمند میشود، دیر یا زود با بحران اخلاقی عمیق روبهرو خواهد شد.
|
| |||||||||||||
|
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025 | editor@iran-emrooz.net
|