سه شنبه ۱۷ تير ۱۴۰۴ - Tuesday 8 July 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Sun, 06.07.2025, 8:39

«خامنه‌ای زنده ماند، اما نباید می‌ماند»


ایلان پومرانتس / اورشلیم پست / ۶ ژوئیه ۲۰۲۵

«شوک و حیرت»، نامی که به حملات اولیه آمریکا در جنگ دوم عراق در سال ۲۰۰۳ داده شد، در مقایسه با این رویداد کم‌رنگ به نظر می‌رسد. حمله گسترده اولیه دولت اسرائیل علیه ایران در ماه گذشته، که ترکیبی از روش‌های متعارف و مخفیانه بود، جهان را شگفت‌زده کرد. این حمله در تاریخ جنگ بی‌سابقه و بی‌نظیر بود.

در عرض چند ساعت، اورشلیم (بیت‌المقدس) دستگاه‌های نظامی و اطلاعاتی مختلف ایران را فلج کرد و چهره‌های کلیدی برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی را حذف نمود. تنها در چند روز، اسرائیل تأسیسات هسته‌ای نطنز و اصفهان را غیرفعال کرد و دیگر سایت‌ها و مواد حیاتی برای برنامه گسترده‌تر هسته‌ای جمهوری اسلامی را نابود ساخت. ارتش اسرائیل (IDF) در این فرآیند به سرعت برتری هوایی بر فراز ایران را به دست آورد.

این تسلط هوایی به ارتش اسرائیل اجازه داد تا مقادیر عظیمی از تسلیحات مختلف ایران و بخش‌های قابل‌توجهی از صنعت دفاعی آن را هدف قرار داده و نابود کند.

اسرائیل در مسیر دستیابی به یک موفقیت حیرت‌انگیز و تکان‌دهنده دیگر بود که جایگاهی افتخارآمیز در تاریخ پرافتخار خود به دست می‌آورد. با این حال، این دستاورد تاریخی به دلیل دو اشتباه تضعیف شد؛ یکی بسیار جدی و دیگری قابل‌اصلاح‌تر.

اشتباه جدی در ۲۲ ژوئن رخ داد، زمانی که اسرائیل به ایالات متحده اجازه داد در حملات مستقیم علیه ایران مشارکت کند. اقدام آمریکا، هرچند بسیار محدود و کم‌دامنه بود، هم سابقه بی‌نقص اسرائیل در انجام عملیات جنگی به تنهایی را خدشه‌دار کرد و هم منجر به خنثی‌سازی کمتر مؤثر و کمتر کامل تأسیسات فوردو، جواهر تاج برنامه هسته‌ای ایران، شد.

اصل استوار بازدارندگی اسرائیل

بازدارندگی اسرائیل، و در عمل بقای آن، بر اصل اساسی استوار است که این کشور به تنهایی و در برابر هر دشمن یا گروهی از دشمنان از خود دفاع خواهد کرد. تنها زمانی که نیروهای خارجی نقشی مستقیم و تهاجمی در جنگی که اسرائیل در آن درگیر بود ایفا کردند، در جریان کارزار سینا در سال ۱۹۵۶ بود. فرانسه و بریتانیا از پیش با اسرائیل برنامه‌ریزی کرده بودند تا به طور جداگانه اما موازی در آن درگیری شرکت کنند. کشورهای اروپایی به دنبال تصرف کانال سوئز بودند، در حالی که اسرائیل شبه‌جزیره سینا را فتح می‌کرد.

تفاوت کلیدی بین سال ۱۹۵۶ و اقدام محدود اما بسیار پررنگ آمریکا در کارزار ایران اسرائیل این است که بریتانیا و فرانسه از نظر جغرافیایی و عملیاتی جدا از نیروهای اسرائیلی و با هدفی متفاوت عمل کردند.

بریتانیا و فرانسه همچنین در هدف خود ناکام ماندند و این تنها موفقیت بزرگ اسرائیل در شکست سریع و کامل مصری‌ها در سینا و تسلط بر آن را برجسته‌تر کرد.

در مورد حمله آمریکا در ایران، پرسش‌های فزاینده‌ای درباره میزان اثربخشی حمله هوایی آمریکا به فوردو وجود دارد. گزارش‌های اخیر از مکالمات تلفنی رهگیری‌شده بین مقامات ایرانی نشان می‌دهد که آن‌ها از محدود بودن اثربخشی حمله آمریکا شگفت‌زده و آسوده‌خاطر بودند.

دست‌کم در کوتاه‌مدت، پیامد اجازه دادن اسرائیل به یک قدرت خارجی برای اقدام – حتی اگر به صورت محدود – به جای آن، قدرت بازدارندگی اسرائیل را کاهش داده است، صرف‌نظر از اینکه اقدام آن قدرت خارجی به‌ویژه مؤثر بوده یا نه.

این موضوع به‌ویژه از آن جهت صادق است که فوردو به عنوان مستحکم‌ترین و ارزشمندترین سایت هسته‌ای ایران شناخته می‌شود. علاوه بر این، برای ایجاد این تصور که تلاش آمریکا جامع‌تر بوده است، ارتش آمریکا همچنین تسلیحاتی را به سوی سایت‌های نطنز و اصفهان شلیک کرد که پیش‌تر توسط اسرائیل غیرفعال شده بودند. این در حالی است که گزارش‌هایی از سطحی از آلودگی رادیواکتیو در سایت نطنز پس از حملات ارتش اسرائیل وجود دارد.

در جریان کارزار اسرائیل علیه ایران، پیش، حین و پس از آن [توسط مقامات ارتش و دولت اسرائیل] فاش شد که اورشلیم البته برنامه‌های عملیاتی برای برخورد با تأسیسات فوردو داشت. در واقع، به نظر می‌رسد بخشی از دارایی‌هایی که قرار بود در این برنامه‌ها نقش داشته باشند، فعال شدند، اما نه برای اجرای مأموریت اصلی خود یعنی خنثی‌سازی فوردو، بلکه برای بررسی نتایج حمله بمب‌افکن‌های B-2 نیروی هوایی آمریکا به این تأسیسات.

گزارش‌هایی از حملات اسرائیل که مسیرهای دسترسی به فوردو را قطع کردند و اظهارات غیررسمی رئیس‌جمهور دونالد ترامپ درباره حضور پرسنل اسرائیلی در محل برای ارزیابی خسارات نبرد، گوشه‌ای از برنامه‌های اصلی آبی‌وسفید اسرائیل برای از بین بردن فوردو را نشان می‌دهد.

در مورد ایالات متحده، برعکس این موضوع صادق است. مشارکت در این کارزار سود هنگفتی برای دولت کنونی واشنگتن به همراه دارد، اما در عین حال مبنایی نادرست و تأسف‌بار برای دشمنان کنونی و آینده اسرائیل ایجاد می‌کند تا این پرسش را مطرح کنند که آیا این همان اسرائیل سال‌های گذشته است که آماده، مایل و قادر به دفاع از خود به تنهایی در هر شرایطی است یا خیر؛ که البته قطعاً چنین است.

رئیس‌جمهور ترامپ، که استاد تبلیغات است، به‌طور قابل‌فهمی تلاش می‌کند پیام‌رسانی عمومی مثبتی درباره اقدام آمریکا در ایران به حداکثر برساند. اقدامی که دولت اسرائیل برای او مهیا کرد و خطر برای هواپیماهای آمریکایی را تقریباً به صفر رساند.

دولت ترامپ به دنبال تقویت بازدارندگی آمریکا است، به‌ویژه پس از موفقیت‌های نظامی بسیار محدود علیه حوثی‌ها، و همچنین ناکامی‌های گذشته در عراق و افغانستان. و البته، برای تثبیت چهره خود رئیس‌جمهور.

با این حال، رئیس‌جمهور آمریکا در این تلاش روابط عمومی با مشکلاتی مواجه شده است، زیرا رسانه‌های اصلی مخالف ترامپ و مغرضانه به‌راحتی با او همراهی نمی‌کنند – علاوه بر این، نتایج حمله آمریکا به فوردو به نظر کمتر از حد ایده‌آل بوده است.

دومین اشتباه اسرائیل

در بازگشت به دومین اشتباه اسرائیل، که به‌راحتی قابل اصلاح است، نیروهای اسرائیلی در جریان کارزار چندروزه خود در ایران، علی خامنه‌ای و پسرش مجتبی، که گزینه احتمالی جانشینی اوست، را حذف نکردند.

تهران توسط یک ایدئولوژی متعصبانه و آخرالزمانی هدایت می‌شود که جاه‌طلبی‌های هسته‌ای خود را به‌عنوان ابزاری الهی در خدمت نابودی اسرائیل در «آخرین روزها» و ایجاد یک امپراتوری اسلامی نو-پارسی می‌بیند.

بنابراین، اگر نه برای سرنگونی رژیم، دست‌کم برای تضعیف شدید آن در کوتاه‌مدت، حیاتی است. حذف خامنه‌ای و محتمل‌ترین جانشین/جانشینان او به تحقق این هدف کمک بزرگی می‌کرد.

با توجه به نقش آیت‌الله که تقریباً به‌عنوان نماینده الله و پیامبر عمل می‌کند، حذف خامنه‌ای همچنین نمادی از یک شکست متافیزیکی می‌بود، چیزی که در آگاهی خاورمیانه‌ای اهمیت زیادی دارد.

با توجه به دو خطایی که اسرائیل در آنچه در غیر این صورت لحظه‌ای طلایی از پیروزی تاریخی بود مرتکب شد، این حس وجود دارد که کار، به‌اصطلاح، تمام نشده و ما تنها حدود سه‌چهارم راه را تا خط پایان طی کرده‌ایم.

با توجه به اینکه یمن همچنان جبهه‌ای باز است و ایران ظاهراً مایل و قادر به نجات بخش‌هایی از برنامه هسته‌ای خود است، دولت اسرائیل فرصت کافی و نیاز اساسی برای اصلاح این دو خطا را دارد. شاید آنچه در ژوئن ۲۰۲۵ شاهد آن بودیم، تنها اولین جنگ اسرائیل و ایران بوده باشد.


* نویسنده یک کارآفرین فناوری پیشرفته اسرائیلی و عضو انجمن رهبری اسرائیل است. او در فعالیت‌های مختلف حمایت از اسرائیل، از جمله همکاری با صهیونیست‌های مسیحی و گروه‌های نوحی حامی اسرائیل، مشارکت دارد.



 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025 | editor@iran-emrooz.net