جمعه ۱۶ خرداد ۱۴۰۴ -
Friday 6 June 2025
|
الهه حسیننژاد، دختر ۲۴ ساله ساکن اسلامشهر که از تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۴ پس از ترک محل کار خود در سعادتآباد بهطرز مشکوکی ناپدید شده بود، متأسفانه پیکرش پیدا شد.
به گزارش رکنا، او در روز حادثه بهتنهایی از سالن زیبایی محل کارش خارج شد و پس از تماس تلفنی با خانوادهاش در مسیر بازگشت به اسلامشهر، دیگر اثری از او یافت نشد. تلاشها و پیگیریهای خانواده، رسانهها و پلیس آگاهی برای یافتن او، با حمایت چهرههای شناختهشده، از جمله هادی حجازیفر، در شبکههای اجتماعی گسترده شد.
در نهایت، طبق اعلام منابع رسمی، جسد او صبح امروز در حاشیه یکی از مناطق اطراف تهران کشف شد. تحقیقات برای شناسایی عوامل احتمالی این حادثه تلخ همچنان ادامه دارد.
قاتل الهه حسیننژاد دستگیر شد
سردار کامیار گودرزی، رئیس پلیس آگاهی تهران، درباره این پرونده گفت: «پیرو اعلام گزارش مفقودی خانم الهه حسیننژاد و بررسیهای صورتگرفته، مشخص شد وی به قتل رسیده است. با آغاز اقدامات پلیسی گسترده، تلاش برای شناسایی و دستگیری عامل این جنایت در دستور کار قرار گرفت که در نهایت با پیگیری شبانهروزی مأموران، قاتل دستگیر شد.»
رئیس پلیس آگاهی تهران درباره جزئیات قتل الهه حسیننژاد دختر ۲۴ ساله گفت: این خانم ساعت ۱۹:۳۵ دقیقه از میدان آزادی سوار یک دستگاه خودرو عبوری به مقصد اسلامشهر میشود. در مقصد، قصد پرداخت کرایه داشته و راننده بعد از رویت گوشی همراه این خانم که گران قیمت بوده قصد سرقت گوشی را داشته، اما با مقاومت جدی این خانم، چند ضربه چاقو به او وارد میکند و در لحطه فوت میکند. قاتل سپس جسد را به بیابانهای اطراف تهران منتقل میکند.
او افزود: شب گذشته این فرد شناسایی و دستگیر شد.
تحقیقات برای روشن شدن ابعاد دقیق ماجرا همچنان ادامه دارد و جزئیات بیشتری از انگیزه قتل و هویت قاتل در آینده منتشر خواهد شد.
قاتل مسافرکش عبوری بود
خبرگزاری رکنا: قتل تلخ الهه حسیننژاد، دختر ۲۴ سالهای که تنها میخواست از محل کار به خانه بازگردد، بار دیگر واقعیتی دردناک را پیش چشم جامعه نهاد؛ ناامنی ساختاری در حملونقل شهری تهران. الهه قربانی مسافرکشی شد که هیچ نهاد رسمی او را نمیشناخت؛ نه شهرداری، نه تاکسیرانی، نه پلیس. اینبار فقط یک قاتل محاکمه نمیشود؛ مجموعهای از نهادهای مسئول در نظارت، ساماندهی و ایمنی حملونقل شهری نیز باید پاسخگو باشند. وقتی خیابانها به جولانگاه رانندگان ناشناس تبدیل شده و سازوکار قانونی بازدارنده وجود ندارد، امنیت نهتنها تهدید، بلکه قربانی میشود.
شهری با هزار چهره، اما چهرهی حملونقل آن، سالهاست که زخمیست. زخمی که اینبار قربانیاش دختر ۲۴ سالهای به نام الهه حسیننژاد شد.
الهه حسیننژاد، دختری ۲۴ ساله، روزی معمولی از سر کار خود بازمیگشت تا در خانه از برادر معلول خود نگهداری کند. در میدان آزادی تهران، آخرین پیام یا تماسش را با پدرش برقرار کرد و اعلام کرد که تا بیست دقیقه دیگر به خانه میرسد. اما آن “بیست دقیقه” هرگز به پایان نرسید. از آن لحظه تا یازده روز بعد، الهه دیگر دیده نشد. میلیونها ایرانی در شبکههای اجتماعی، با عکسهایی که دست به دست میچرخید، چشمانتظار بازگشت او بودند. امید، هر روز رنگ میباخت، تا آنکه پلیس اعلام کرد جسد الهه کشف شده و قاتلش مردی جوان، رانندهی مسافرکش عبوری، بوده است.
این خبر، جامعهای را عزادار کرد. نه تنها به خاطر مرگ تلخ یک دختر جوان، بلکه به دلیل شکستی دوباره در اعتماد عمومی به امنیت اجتماعی، به خدمات شهری، و به نظمی که وظیفه دارد شهروندانش را سالم به خانه بازگرداند.
یک فاجعه
حادثهی قتل الهه، در ظاهر، یک فاجعهی شخصی و جناییست، اما لایههای عمیقتری از ناکارآمدی را نمایان میسازد. او در دل پایتخت کشور، در یکی از شلوغترین و پایششدهترین نقاط شهر، به دست فردی که صرفاً یک خودرو در اختیار داشته برای مسافرکشی کشته شد.
آیا الهه تنهاست؟ آیا این اتفاق استثناست؟ قطعاً نه. این حادثه، چکیدهای تلخ از واقعیتیست که شهروندان تهرانی، به ویژه زنان، روزانه در مواجهه با “مسافرکشهای غیررسمی” تجربه میکنند.
تهران؛ پایتخت بیسامانی حملونقل شهری
تهران سالهاست با پدیدهای به نام «مسافرکشهای عبوری» روبهروست؛ خودروهایی بدون مجوز، بینظارت، بیهویت و پرریسک. این خودروها، نه وابسته به تاکسیرانیاند، نه به شرکتهای اینترنتی، و نه حتی به شهر تعلق دارند. برخی از آنها از شهرهای دیگر آمدهاند، شبها در خودرو میخوابند و روزها در خیابانها بهدنبال مسافر میچرخند. هزینهی نبود مدیریت برای این رانندگان، امروز به شکل خون الهه، به جامعه تحمیل شده است.
آنچه خطر این رانندگان را دوچندان میکند، نبود هیچ سازوکار شناسایی یا حتی بازدارنده برای فعالیت آنهاست. پلیس، شهرداری، و نهادهای قانونگذار، تا امروز هیچ پاسخی عملی برای این بخش پرخطر از حملونقل عمومی ارائه نکردهاند.
امنیت در حملونقل شهری، نه یک دغدغه لوکس، بلکه نیاز ابتدایی هر شهروند است. بااینحال، در تهران، نشانههای ناامنی روزبهروز پررنگتر میشود. حملات کلامی، تهدید، آزارهای جنسی و حتی قتل، دیگر استثنا نیستند، بلکه بخشی از تجربه روزمرهی بسیاری از زنان شهر شدهاند.
مردان سایه؛ مسافرکشهای ناشناس در شهر
در گزارش رسمی پلیس آمده است که قاتل نه راننده تاکسی رسمی بود و نه عضو تاکسیهای اینترنتی. بلکه یکی از هزاران مسافرکش عبوری و بیهویت بود که بدون هیچگونه نظارت، مجوز یا ثبتنام، در معابر شلوغ تهران پرسه میزنند. برخی از این افراد حتی ساکن تهران نیستند و خودروخواباند؛ فاقد هرگونه شناسایی، پرونده قضایی، آموزش یا حتی شماره تماس ثبتشده.
در سالهای اخیر، بارها رسانهها و فعالان اجتماعی نسبت به ناامن بودن این بخش از حملونقل شهری هشدار داده بودند، اما حادثه الهه حسیننژاد آن را به یک بحران واقعی و خونین بدل کرد.
نقش نهادهای نظارتی؛ مسئولیتهایی که بر زمین ماندهاند
مجموعهای از نهادها و دستگاههای دولتی در این فاجعه، مستقیم یا غیرمستقیم مسئولیت دارند:
شهرداری تهران و سازمان تاکسیرانی: مسئول ساماندهی و صدور مجوز برای حملونقل عمومی هستند. اما همچنان بخش قابلتوجهی از حملونقل شهری، خارج از چارچوب مجاز و بدون نظارت انجام میشود.
پلیس و پلیس آگاهی: انتظار میرود در پیگیری ناپدیدشدن افراد، فناوریهایی چون ردیابی تلفن همراه و بررسی دقیقتر دوربینهای شهری را سریعتر و هدفمندتر بهکار گیرند. که پلیس آگاهی تهران در این مورد مهم رسیده است.
وزارت کشور و فرمانداریها: مسئول نظارت کلان بر تردد خودروها و ورود و خروج غیرمجاز از شهرها هستند. ورود خودروهای غیربومی و بدون شناسنامه که به صورت خودروخواب فعالیت میکنند، یک زنگ خطر امنیتی جدی است.
امنیت تاکسیهای شهری
اگر بخواهیم حملونقل شهری در تهران را به سه دسته تقسیم کنیم، باید گفت:
الف) تاکسیهای رسمی تحت نظارت تاکسیرانی
اگرچه دارای مجوز و شناسه هستند، اما بهدلیل نبود آموزشهای اخلاقی و رفتاری کافی، همچنان گزارشهایی از تخلفات دیده میشود. نارضایتی عمومی از رفتار برخی رانندگان، نبود رسیدگی به شکایات مردمی، و فرسودگی ناوگان از معضلات عمده در این بخش است.
ب) تاکسیهای اینترنتی
هرچند ورود آنها به حملونقل شهری یک تحول محسوب میشد، اما امروز در غیاب نظارت کیفی واقعی، شاهد افزایش نارضایتیها هستیم. ثبت تخلفات، ارزیابی روانی رانندگان، پیگیری شکایات و پاسخگویی حقوقی در موارد بحران، همه نیازمند بازنگری فوری است.
ج) مسافرکشهای عبوری
اینجا دقیقاً خلأ مرگبار شهر است. افرادی که بدون کوچکترین نظارت، تنها با بوق زدن یا ایستادن در گوشهای از خیابان، در نقش راننده ظاهر میشوند. هیچ نهادی مسئول پاسخگویی درباره آنها نیست و هیچ ضمانتی برای سلامت روان، سابقه کیفری، یا حتی صحت خودروشان وجود ندارد. قتل الهه تنها یک نمونه است؛ اما احتمال دارد دهها یا صدها مورد آزار، سرقت، یا حتی خشونت دیگر رخ داده باشد که رسانهای نشدهاند.
اصلاح، نه تکرار
افکار عمومی پس از مرگ الهه در شوک فرو رفته است. میلیونها نفر که تا دیروز با امید، تصویر او را در فضای مجازی به اشتراک میگذاشتند، حالا تنها یک خواسته دارند: این قتل، آخرین باشد.
اصلاح ساختار حملونقل شهری، پاکسازی خیابانها از مسافرکشهای ناشناس، استفاده هوشمندتر از فناوریهای ردیابی، و شفافیت در رسیدگی به پروندههای ناپدیدشدن، اقداماتی است که در صورت بیتوجهی، میتواند به یک زنجیره حوادث تلخ تبدیل شود.
پایان یک زندگی؛ آغاز یک مطالبه
الهه حسیننژاد دیگر زنده نیست، اما شاید مرگ او نقطه عطفی شود در ساماندهی این بیسامانی دیرینه. وقت آن رسیده که مسئولان با مردم صادق باشند، و با شجاعت، نقاط ضعف را بپذیرند و برای اصلاح آن برنامه دهند.در غیر این صورت، این شهر همچنان قربانی خواهد گرفت.
| |||||||||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025 | editor@iran-emrooz.net
|