جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
Friday 26 April 2024
|
روزنامه شهروند
هزینه سنگین تحصیل دانشجویان ایرانی برگشت ندارد. براساس گزارش مرکز آمار ایران، درحال حاضر حدود ۵ میلیون دانشجو و ۷ میلیون نفر دانش آموخته دانشگاهی وجود دارد و سالانه ۵ هزار میلیارد تومان از بودجه کشور صرف تحصیل دانشجویان میشود. از این میان، آموزش هر فارغ التحصیل در دانشگاههای دولتی به طور میانگین ۸ میلیون تومان برای کشور هزینه دارد. این در شرایطی است که ۵۴ درصد دانشجویان در دانشگاههای دولتی تحصیل میکنند.
با این وجود آمارها نشان میدهند که از ۷ میلیون فارغ التحصیل دانشگاهی تنها حدود نیمی از آنها یعنی ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر جذب بازار کار میشوند و سرمایه آموزش خود را به ارزش افزوده اقتصادی تبدیل میکنند. براساس آمارهای رسمی، درحال حاضر نرخ رشد بیکاری در کل کشور ۱۲ درصد است، نرخ بیکاری فارغ التحصیلان ۱۹ تا ۲۵ ساله بیش از ۲۵ درصد برآورد شده است.
حالا به گفته کارشناسان، آموزش در ایران بیشتر از آن که در خدمت کسب مهارت و تولید اقتصادی باشد، تبدیل به محل درآمد برای فعالان بازار آموزش شده است و از این رهگذر سرمایه قابل توجهی از کشور هدر میرود.
میثم هاشمخانی، اقتصاددان در گفت وگو با «شهروند» سرگرم کردن جوانان به تحصیل و دانشگاه را به نوعی ترفند دولتها برای خریدن فرصت میدانست تا بازار کار با تأخیر با حجم بالایی از تقاضای کار مواجه شود و مهدی پازوکی دیگر اقتصاددان به «شهروند» میگوید؛ نظام آموزشی کشور تا جایی بیراهه رفته است که نخبگان دانشگاههای تراز اول کشور از سهمیه استخدامی و امکانات شغلی پایین تری نسبت به فارغ التحصیلان دانشگاههای سطح پایین و ضعیف تر مانند دانشگاههای تربیت معلم برخوردارند.
و البته جعفرخیرخواهان کارشناس اقتصاد توسعه هم با اشاره به مهاجرت گسترده نخبگان به «شهروند» تأکید میکند: سرمایه کشور برای آماده کردن نیروهای نخبه برای کشورهای پیشرفته هزینه میشود.
ارزش افزوده اقتصادی دانشگاهها نزدیک به صفر
به گفته میثم هاشمخانی، اقتصاددان در سال جاری به ازای هر دانشجوی دانشگاههای دولتی، حدود ۸ میلیون تومان بودجه دولتی اختصاص داده شده و این درحالی است که براساس برآوردهای مرکز آمار ایران، هم اکنون به طور سرانگشتی ۵ میلیون دانشجو داریم.
میثم هاشمخانی، اقتصاددان و مدیر موسسه مطالعاتی «حامیان فردا» به «شهروند» میگوید: براساس برآوردهای مرکز آمار ایران، هم اکنون به طور سرانگشتی ۵ میلیون دانشجو و ۷ میلیون فارغ التحصیل دانشگاهی داریم که از ۷ میلیون فارغ التحصیل دانشگاهی، فقط ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر یعنی حدود ۵۵ درصد آنها شاغل هستند، ۹۰۰ هزار نفر «بیکار در جست وجوی شغل» هستند و ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر هم «بیکار بدون جست وجوی شغل» هستند که جزو جمعیت غیرفعال اقتصادی قرار میگیرند. بنابراین حتی اگر کیفیت مشاغل فارغ التحصیلان دانشگاهی دارای شغل را درنظر نگیریم، به لحاظ کمی هم کارنامه نظام دانشگاهی ما در زمینه آماده سازی فارغ التحصیلان برای بازار کار، بسیار ضعیف بوده است.
هاشمخانی ریشههای نحیف شدن کیفیت سیاست گذاری در نظام دانشگاهی را به این شکل شرح میدهد که چهار معضل باعث شده که سیاست گذاری آموزش دانشگاهی ما را به سمتی پیش برده که رقابت دانشگاهها در تولید انبوه مدرک را تشویق میکند، نه رقابت دانشگاهها در ارایه آموزش باکیفیت و کاربردی را.
به گفته او، معضل نخست این است که سالهاست رشد جمعیت دانشجویی کشور تقریبا مهمترین شاخص ارزیابی عملکرد نظام آموزش دانشگاهی ما در قوانین بودجه سالانه و نیز برنامههای توسعه پنج ساله بوده است. معضل دوم این که سالهاست که آیین نامههای دولتی مختلف، مزیتهای متنوعی را برای فارغ التحصیلان دانشگاهی درنظر میگیرند، مانند آیین نامههای مربوط به اولویت در استخدام، اولویت در دریافت وام اشتغالزایی و امثال آن. این موضوع از یک طرف مدرک زدگی دانشگاهی را تشدید کرده و از طرف دیگر باعث شده که دانشگاهها بدون نیاز به بهبود کیفیت آموزشی، از پرشدن صندلیهای خود مطمئن باشند.
آن طور که این اقتصاددان میگوید، سومین معضلی که کیفیت آموزشی نظام دانشگاهی را تخریب کرده، به انگیزههای اندک رقابتی در میان مدیران دانشگاهها مربوط میشود. در دانشگاههای رایگان دولتی تا زمانی که مدیر هر دانشگاه بقای خود را در جلب رضایت مدیران ارشد دولتی- حاکمیتی بداند و نه در جلب رضایت مصرف کنندگان آموزش دانشگاهی؛ یعنی دانشجویان و فارغ التحصیلان آن دانشگاه، بعید است انگیزه چندانی برای بهبود کیفیت آموزش دانشگاهی وجود داشته باشد.
در دانشگاههای پولی غیردولتی هم که بخش اعظم بازار در اختیار یک بنگاه انحصارگر یعنی دانشگاه آزاد است تا زمانی که منفعت اصلی مدیریت دانشگاه آزاد در حفظ موقعیت انحصاری به هر قیمت ممکن است، بعید است انگیزهای برای تحولات بهبوددهنده کیفیت آموزشی ایجاد شود. به گفته هاشمخانی، اگر هم فرضا انگیزه شخصی در میان مدیران برخی دانشگاههای کشور برای بهبود کیفیت آموزش دانشگاهی داشته باشند، ولع دیوانه وار سیاست گذاران دولتی در کنترل تک تک بخشهای سیاست گذاری دانشگاهی، امکان هرگونه خلاقیت را از مدیران دانشگاهی میگیرد.
این اقتصاددان در مورد چهارمین معضل لطمه به کیفیت آموزشی دانشگاهها میگوید: متاسفانه درچند سال اخیر، نگاه مخربی در میان سیاست گذاران اقتصادی کشور رواج یافته که سرگرم کردن جوانان به تحصیلات دانشگاهی هرچه بیشتر با هدف ورود هرچه دیرتر آنها به بازار کار را تجویز میکند. نتیجه چنین نگاهی، توسعه بی رویه ظرفیتهای دانشگاهی کارشناسی ارشد و دکتری و ترغیب جوانان به حضور وسیع در این دورهها بوده است.
به گفته هاشمخانی، این سیاست فاجعه بار و غیراخلاقی، شاید ظرف چند سال فایدهای اندک داشته باشد، اما به زودی ما را با انبوه جوانانی مواجه میکند که به واسطه طرف بخش عمده جوانی خود در تحصیلات دانشگاهی توقع بالایی در بازار کار دارند که به هیچ عنوان قابل برآورده شدن نیست. نتیجه تأسفبار چنین سیاستی، تولید نسلی از جوانان سرخورده و افسرده خواهد بود.
مدیر موسسه مطالعاتی «حامیان فردا» ضمن تأکید بر تغییر زیربنایی کارکرد دانشگاهها در قرن ۲۱ تأکید میکند که برای بهبود سیاست گذاری در نظام آموزش دانشگاهی، ضمن اصلاح چهار کژاندیشی مذکور، باید توجه کنیم که شرایط پیچیده اقتصاد قرن ۲۱ و به ویژه انفجار تکنولوژیهای مرتبط با فناوری اطلاعات، جنبههای ارزش آفرینی دانشگاهها را به سرعت دگرگون کرده است.
به گفته هاشمخانی، اگر زمانی ماموریت محوری دانشگاهها «آموزش» بود، اکنون آموزش هر موضوعی که قابل یادگیری از طریق دنیای مجازی باشد، چندان مزیتی برای دانشگاهها به شمار نمیرود. در عوض ارزش افزوده محوری دانشگاهها به سمت مواردی چون یادگیری، مهارت یادگیری، یادگیری مهارتهای کار تیمی و نیز توسعه تعاملات هم افزا بین دانشجویان و فارغ التحصیلان و کارفرمایان پیش میرود.
تعداد دانشگاههای ایران ۵ برابر کشورهای پیشرفته
دانشگاههای دولتی، دانشگاه آزاد، دانشگاهها و موسسات آموزش عالی غیرانتفاعی، دانشگاه پیام نور و دانشگاههای جامع علمی- کاربردی؛ اینها لیست دانشگاههای ایران است که تعداد زیادی دانشجو را در دل خود جا داده اند و هر سال هم تعدادی فارغ التحصیل دارند. طبق آخرین گزارش وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در ایران ٢ هزار و ٦٤٠ دانشگاه وجود دارد؛ به این ترتیب کشورمان ۵ برابر کشورهای پیشرفته دانشگاه دارد.
رشد قارچ گونه دانشگاهها در کشورمان وقتی بیشتر مشخص میشود که بدانیم بنا به اعلام موسسه اسپانیایی CISC تعداد دانشگاهها در اغلب کشورهای پیشرفته جهان زیر ٥٠٠ دانشگاه است؛ به طوری که آلمان ٤١٢، انگلیس ٢٩١، کانادا ٣٢٩، ایتالیا ٢٣٦ و هلند ٤٢٣ دانشگاه دارند. نکته جالب اینجاست که چین هم با یک میلیارد و ٣٩٧ میلیون نفر جمعیت تنها ٢ هزار و ٤٨١ دانشگاه دارد و هند با جمعیت یک میلیارد و ٢٧٤ میلیون نفری هزار و ٦٢٠ دانشگاه دایر کرده است.
از این میان برزیل با ٢٠٢ میلیون نفر جمعیت یعنی چیزی بیشتر از دو برابر جمعیت ایران تقریبا نصف ما دانشگاه دارد؛ نکتهای که باز هم مدرک گرایی بیش از حد ما ایرانیها و شاید منفعت طلبی عدهای از تب بالای مدرک گرایی جوانان را گوشزد میکند.
اما در شرایطی بیشتر از ۵ هزار میلیارد تومان از بودجه کل کشور صرف این دانشگاهها میشود که این دانشگاهها نزدیک به ٥٠درصد از جمعیت بیکار کشور را تولید میکنند.
مهدی پازوکی، اقتصاددان هم در گفت وگو با «شهروند» با اشاره به گستردگی دانشگاهها در سالهای اخیر میگوید: نمونهای از این موضوع دانشگاه فرهنگیان است که مصوبه ستاد انقلاب فرهنگی بوده و در ۳۱ استان، ۳۱ دانشگاه فرهنگیان احداث شده است.
به گفته پازوکی مراکز تربیت معلم سابق در استانها به دانشگاه فرهنگیان تبدیل شده و از روز اول به دانشجویان خوابگاه و غذای رایگان و حقوق داده شده و دوره تحصیل آنها هم به عنوان سابقه کارشان محسوب میشود که این کار اثرات بسیار منفی دارد و نشان دهنده تصمیم گیری نابخردانه ستاد انقلاب فرهنگی است.
این اقتصاددان تأکید میکند که ایجاد چنین دانشگاههایی به جز پایین آوردن سطح فرهنگی کشور و عدم ایجاد تحول در آموزش و پرورش، هیچ عایدی دیگری ندارد و نتیجه آن هزینههای بسیار بیهودهای است که دولت میکند؛ زیرا فارغ التحصیلان دانشگاههایی مانند شریف، تهران، شهید بهشتی، شیراز، اصفهان، مشهد، تبریز که دانشگاههای تراز اول دولتی هستند، هم بیکارند چه برسد به دانشگاههایی مثل فرهنگیان.
پازوکی با بیان این که نرخ رشد بیکاری در کل کشور ۱۲ درصد است، نرخ بیکاری فارغ التحصیلان ۱۹ تا ۲۵ ساله را بیش از ۲۵ درصد برآورد میکند.
او به هزینه زا بودن مراکز فنی و حرفهای برای دولت اشاره میکند و اظهار میدارد: با وجود این مراکز، خانمهای منشی و مشغول در دبیرخانهها هم اقدام به دریافت مدارک کیلویی میکنند و از این طریق هزینه دولت را افزایش میدهند و حتی تایپیستها هم تبدیل به کارشناس میشوند و دیگر نه حاضر به انجام کار قبلی خود هستند و نه کارشناسی بلد هستند و حالا این افراد، تبدیل به مشکلی برای اقتصاد ایران شده اند.
افراد با دکتری از محل کارشان فارغ التحصیل میشوند
به گفته پازوکی در همه جای دنیا ابتدا فرد تحصیل میکند و بعد وارد بازار کار میشود، ولی در کشور ما فرد دیپلم میگیرد و وارد بازار کار میشود و درنهایت با مدرک دکترای از محل کارش فارغ التحصیل میشود و برای دولت هزینه ایجاد میکند. این اقتصاددان تأکید میکند که در حال حاضر اکثر مقامات دولتی از دانشگاههای پیام نور و واحدهای دورافتاده در شهرستانها مدارک فوق لیسانس و دکتری گرفته اند و به این ترتیب سیستم اداری ما به سمت مدرک گرایی رفته است و این بشدت فاجعه است.
پازوکی در عین حال معتقد است که سطح هوش و سواد مدیران قبل از انقلاب از مدیران فعلی بیشتر بوده است؛ زیرا آنها از دانشگاههای معتبر مدرک گرفته بودند. این اقتصاددان همچنین عنوان میکند که بسیاری از افرادی که از کشور مهاجرت میکنند، باسواد هستند و مصداق بارز این موضوع آن است که اکثر فارغ التحصیلان دانشگاه شریف جذب اقتصادهای توسعه یافته میشوند.
برای کشورهای پیشرفته نخبه تربیت میکنیم!
جعفر خیرخواهان، کارشناس اقتصاد توسعه هم به «شهروند» توضیح میدهد که هجوم به دانشگاهها برای تحصیل در ۱۰ سال اخیر بشدت افزایش یافته که شاید یکی از دلایل آن را بتوان بیکاری دانست.
خیرخواهان با اشاره به این که نخبههای فارغ التحصیل به رغم هزینههایی که برای تحصیل آنها میشود، کشور را ترک میکنند، میگوید: بدی قضیه هم این است که این افراد ارتباط خود را با داخل کشور قطع میکنند و از علم و دانش آنها بهرهای برده نمیشود و درواقع ما برای کشورهای پیشرفته نخبه تربیت میکنیم.
به گفته خیرخواهان در جهان رشتههای علمی، سال به سال تخصصی تر و پیچیده تر میشوند که این مسأله، مشاغل را به گرایشهای بیشتر و تخصصی تر برده است. این در حالی است که کیفیت آموزش در ایران به نوعی قربانی کمیت شده، زیرا آموزش در ایران تبدیل به بازاری برای درآمدزایی شده است.
به گفته این کارشناس این نگاه به آموزش موجب شده پدیده مدرک گرایی و حتی خرید مدرک رواج بگیرد؛ بی آن که تخصص، صرف توسعه اقتصادی و افزایش بهره وری شود. در چنین شرایطی افراد با مدرک بالاتر، کمکی به چرخه تولید و اقتصاد نمیکنند و چون بهره وری افزایش ندارد، کارفرما حقوق متناسب با تخصص به افراد پرداخت نمیکند و در نتیجه این قبیل افراد بی انگیزه و سرخورده میشوند.
| |||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|