پنجشنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - Thursday 25 April 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Mon, 21.12.2015, 8:33


شهروند: ایران امشب بیدار است تا پاسی از شب، پای سفره یلدا که پر است از انار و هندوانه و هر کسی در هر کجا طوری به استقبال امشب می‌رود که سهمی از جشن تولد خورشید از خاطره طولانی‌ترین شب‌ سال برایش بماند.  شب‌چله، شب‌یلدا، شب ‌میلاد خورشید، آخرین شب پاییز و دیرپا‌ترین شب ‌سال است. ساکنان فلات ایران، از چندین ‌هزار ‌سال پیش این شب را گرامی داشته‌اند و هنوز که هنوز است سفره یلدا به راه و چراغ خانه‌ها در شب تولد خورشید روشن است.‌ خوراکی‌های یلدا بازار داغ دارد و وقتِ چله‌برون و هدیه نوعروسان است.

بماند که در سال‌های اخیر بازار نقد و نظر درباره گرانی‌های شب یلدا بالا گرفته و خیران زیادی شب یلدا را در کنار سفره‌هایی در مناطق محروم یا در میان کودکان فقر و کمتر برخوردار می‌گذرانند اما با همه اینها شب یلدا در ایران هنوز همانقدر یلداست که بود و هنوز از خانه‌ها صدای آدم‌هایی می‌آید که در آخرین روز پاییز، شاهنامه می‌خوانند، کتاب حافظ باز می‌کنند و نقل و گفت‌و‌گوها در خانه‌هایشان هر چه هست از سر شادی است، از سر شور است...

مسعود عتیقی، مدیر انجمن نجوم آماتوری ایران می‌گوید: شامگاه امروز ٣٠ آذر ١٣٩٤، لحظه غروب خورشید ساعت ١٦ و ٥٥ دقیقه و طلوع خورشید در بامداد سه‌شنبه اول دی‌ماه، ساعت ٧ و ١٢ دقیقه خواهد بود، با این حساب طولانی‌ترین شب ‌سال با مدت زمان ١٤ ساعت و ١٧ دقیقه رقم می‌خورد.

به گفته او، ایرانیان از گذشته‌های دور از این تفاوت کوتاه شب یلدا با شب‌های قبل و بعد از آن آگاهی داشتند و این درحالی است که شب یلدا تنها به اندازه یک دقیقه و گاهی کمتر با شب‌های قبل و بعد از خود تفاوت دارد. روز سه‌شنبه ساعت ٨ و ١٨دقیقه خورشید به نقطه انقلاب زمستانی می‌رسد و در پایان طولانی‌ترین شب سال، روز اول دی‌ماه کوتاه‌ترین روز ‌سال در نیمکره شمالی خواهد بود. این در شرایطی است که ساکنان نیمکره جنوبی زمین کوتاه‌ترین شب و بلندترین روز را در این زمان تجربه خواهند کرد و آغاز فصل تابستان در نیمکره جنوبی زمین رقم می‌خورد.

به گفته مدیر انجمن نجوم آماتوری ایران، این نکته اهمیت دارد که زودترین غروب خورشید در تاریخ ٢١ آذر‌ سال ٩٤ ساعت    ٥٢: ١٦ دقیقه بود و دیرترین طلوع خورشید در روز ١٤ دی ١٣٩٤ ساعت ٧:١٦ خواهد بود. بنابراین تقریبا ٢ هفته قبل و بعد از یلدا زودترین غروب خورشید و دیرترین طلوع خورشید را در نیمکره شمالی خواهیم داشت. اما این نکته بدان معنی نیست که یلدا بلندترین شب‌ سال نباشد، زیرا از ٢٤ ساعت شبانه‌روز با کم کردن طول روز از ٢٤ ساعت طول شب به دست می‌آید که در حقیقت همان فاصله میان زمان غروب خورشید تا لحظه طلوع در بامداد روز بعد است و در شب یلدا این فاصله بیشترین زمان خواهد بود.

کهن‌ترین جشن، دوست‌داشتنی‌ترین جشن

جشن شب چله از کهن‌ترین جشن‌های ایرانی است اما این تنها یک روی ماجراست چرا که شب یلدا در میان انواع جشن‌های باستانی ایرانی یکی از دوست‌داشتنی‌ترین آنهاست. ایرانی‌ها برای دوست داشتن یلدا، ‌هزار و یک دلیل دارند، اصلا به‌ازای هر یک نفرشان می‌شود، صدها خاطره و دلیل برای ماندنی بودن یلدا نوشت. مثلا امیر یکی از آنهاست که می‌گوید: «من فکر می‌کنم دلیلش این است که ما از قدیم همه دور هم جمع می‌شدیم و شب خوبی را با هم می‌گذراندیم و تکرار آن شب برای ما به نوعی مرور خاطرات خوش گذشته است به‌خصوص وقتی پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌های ما زنده بودند یلدا رونق دیگری داشت و همه ما در خانه آنها جمع می‌شدیم و شاید امروز به همین دلیل است که این جشن برای ما این‌قدر دوست‌داشتنی است چون پشت ‌سر آن فقط خاطرات خوب است.»

اما «مریم» از یک حس متفاوت حرف می‌زند و می‌گوید: «شب چله برای من همیشه یک حس آشنا بوده که دوران کودکی‌ام را برایم تداعی می‌کند. هر‌ سال یادم می‌آید که کنار پدربزرگ و مادربزرگم می‌نشستیم و فال حافظ می‌‎گرفتیم. کتاب حافظ در طول ‌سال کمتر در خانه باز می‌شود اما شب یلدا حتما حافظ می‌خوانیم.»

شب یلدا با این‌که آداب و اصول مشابهی دارد اما نه‌تنها در نقاط مختلف ایران با تفاوت‌هایی برگزار می‌شود که با توجه به تنوع فرهنگی در میان ایرانیان، خانواده‌ها بعضا راه و رسم‌های متفاوتی در این شب دارند. «مینا» می‌گوید: «ما روز یلدا در یک ظرف آب برای هر کدام از اعضای خانواده یا فامیل یک نشانه می‌اندازیم؛ مثلا این نشانه می‌تواند یک مروارید یا دکمه باشد، یعنی هر نفر برای خودش یک مهره‌ای دارد. صبح یلدا وقتی مهره انداختن در آب تمام شد، در ظرف را می‌بندند و کنار می‌گذارند و وقتی زمان جشن شب یلدا در شب می‌رسد، این ظرف آب را می‌آورند و یک بچه یا یک نفر از اعضای خانواده این مهره را از داخل آب برمی‌دارد. قدیم‌ها وقتی بزرگترهای خانواده شب چله شعر می‌خواندند این مهره‌ها را هم برمی‌داشتند و آن شعر به نام آن افراد می‌شد الان هم این رسم در میان ما ادامه دارد و البته شعری هم که خوانده می‌شود عمدتا حافظ است.»

اما «علی» می‌گوید شب یلدا که می‌شود، یاد خیلی چیزها می‌افتد مثلا این‌که مادر جونش زمانی که در قید حیات بود همیشه می‌گفت: «هندونه بخور تا توی گرمای تابستون جیگرت خنک بشه.» «مهدی» اما حرف‌های دیگری می‌زند و می‌گوید: «خیلی‌ها فلسفه یلدا را نمی‌دانند اما به آن احترام می‌گذارند چون سنت است، همین را می‌توانم بگویم.»

هر چه که هست، یلدا از گذشته‌‌های دور تاکنون و تا سال‌های دور نیامده‌ای که در راه است، بخشی از زندگی و آیین‌های ایرانیان بوده و خیلی‌ها می‌گویند، خواهد بود.

درباره تاریخچه و سابقه یلدا روایت‌های گوناگون و متنوعی هست اما یکی از آنها این‌که ایرانیان پیش از ماندگاری در فلات كنونی ایران، از جایی آمده‌اند که بر پایه «وندیداد»، ۱۰ ماه آن زمستان بود و ۲ ماه دیگر تابستان. در آن سرزمین سرد، فروغ خورشید گرمابخش زندگی بود. از این رو هر آنچه مربوط به خورشید بود، برای ما گرامی به‌حساب می‌آمد. بخشی از آن به رنگ سپیده‌دم، یعنی رنگ ارغوانی بازمی‌گشت. به همین دلیل است که می‌گویند، اهمیتی كه رنگ قرمز در شب یلدا دارد و رنگ دو میوه انار و هندوانه هم به آن بازمی‌گردد، از باور به رنگ ارغوانی سپیده‌دم برمی‌خیزد و خرید ایرانیان در شب یلدا، یادكرد از رنگ‌ سپیده‌دم ایزد‌مهر، در چندین‌هزار ‌سال پیش است.

از سوی دیگر و بر مبنای روایتی دیگر، مردم روزگاران دور و گذشته، که کشاورزی، بنیان زندگی آنان را تشکیل می‌داد و در طول‌ سال با سپری شدن فصل‌ها و تضادهای طبیعی خوی داشتند، بر اثر تجربه و گذشت زمان توانستند کارها و فعالیت‌های خود را با گردش خورشید و تغییر فصول و بلندی و کوتاهی روز و شب و جهت و حرکت و قرار ستارگان تنظیم کنند. آنان به تجربه دریافتند در بعضی ایام و فصول روزها بسیار بلند می‌شود و در نتیجه در آن روزها، از روشنی و نور خورشید بیشتر می‌توانستند استفاده کنند و همان وقت بود که این اعتقاد پدید آمد که نور و روشنایی و تابش خورشید نماد نیک و موافق بوده و با تاریکی و ظلمت شب در نبرد و کشمکش‌اند. ایرانیان آن شب را شب زایش خورشید (مهر) نامیدند و آن‌ را آغاز ‌سال قرار دادند.

نظر خوانندگان:

■ با سپاس و شادباش زايش خور و نور. خواستم از پست تلنگر براي واژه ي “چله” در تالش نيز سپاسگزاري كنم. بسيار جالب و مفيد بود.
پايدار باشيد.
ايوا

■ سلام دوستان و خسته مباشید
می‌بینم واژهِ ایرانی چله را بر عکس بسیاری دیگر، هم بکار برده اید و هم بدرستی، چله را زایش خورشید نامیده‌اید.
واژهِ ایرانی «چیلَه» = «چله»(دِگر شده) همانند واژهِ سریانی «یلدا» به معنی زایش خورشید است، و ربطی، هیچ ربطی به «چهل» ندارد. اولین روز نمی‌تواند چهلمین باشد.
جشن سده را می‌شد چهله نامید که می‌بینیم گذشتگان ما آن کار را نیز نکرده‌اند. راستی چرا؟ زیرا تقویم کهن ایرانیان چهل و پنج روزه بود که هنوز در شمال ایران بطور شفاهی رایج است که دهقانان و چوپانان هنوز از آن سود می‌جونید.
اصلِ آن واژه «چیلَه شَو» = چله شب، است، که اگر به فارسی امروز برگردانیم می‌شود شبِ چله، یعنی فتحه ی مضاف کهن به کسرهِ مضاف نوین بدل می‌شود.
پوست، واژه‌ای کلی ست. ولی در فرهنگ ایرانی پوست‌ها دارای نام‌های مختلف‌اند. پوست آدمی و حیوانان همان پوست است. اما پوست شلتوک، گردو، تخم مرغ و... «چیل» است(تالش هنوز هنگام بیان، این دسته بندی‌ها را دقیق رعایت می‌کند). «چیلَ شب»، یعنی شبی که جوجه ی خورشید پوست تخم افق(چیل) را می‌شکند تا دوباره زاده شود و جهانی به کودک نور دلداده.
هنوز وقتی جوجه تخم را می‌شکند تا بیرون آید، تالش می‌گوید: چیل زده، یعنی چیل شکسته برای تولد یافتن. هنوز وقتی خورشید سر می‌زند از افق، ولی کامل بیرون نیامده، تالش می‌گوید: «آفتاوی کیجَه گلَه چیل ژَندَه» =جوجهِ خورشید برای تولد یافتن چیل زده، چیل شکسته.
پس، چیلَ شب(شبِ چله)، یعنی شبی که در صبح آن جوجهِ خورشید چیل شکسته زاده می‌شود.
پیروز و شاد باشید
لیثی حبیبی - م. تلنگر

 



 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024