جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ -
Friday 26 April 2024
|
عصر ایران - پایان تعطیلات عید فطر، برای بسیاری از مردم ایران، تلخ و مرگبار بود. سیل و توفان، ناگهان از راه رسید، ساختمانها را ویران کرد، جادهها را شست و برد، خودروها را بلعید و بسیاری را کشت و مجروح کرد و بی خانمان ساخت.
مردم از آمدن سیل و توفان خبردار نبودند. درست مانند آن بود که این کشور، سازمان عریض و طویلی به نام “هواشناسی” نداشت.
بحران نیز به حال خود رها شد تا آن که همان گونه که آمده بود، برود و مسؤولان “ستاد بحران” نیروهایی را برای جمع آوری خودورهای له شده و جسدهای قربانیان اعزام کنند!
وقتی جاده چالوس را سیل برد و مسافران را به کشتن داد، جاده را یک طرفه کرده بودند و نیروهای امدادی مجبور شدند با حمایت و پیشقراولی پلیس، بر عکس جریان خودروها حرکت کنند تا به محل حادثه برسند و وقتی نوشدارو را رساندند که سهراب مرده بود. این یعنی بیتدبیری محض که در یکی از پرترددترین جادههای ایران، ایستگاههای امدادی به حدی کم است که مجبور میشوند از سمت تهران نیرو بفرستند و البته بر میخوردند به ترافیک ماشینهایی که از روبرو میآیند!
برخی سازمانها و نهادها در کشور، بودجه میگیرند که به طور روزانه به مردم سرویس دهی کنند، مانند وزارت نیرو که اگر لحظهای کار نکند، کشور دچار مشکل آب و برق میشود. اما برخی دستگاهها ۱۲ ماه سال بودجه میگیرند و کار شاقی ندارند تا در فقط لحظات حساس که کشور بدانها نیاز دارد وارد عمل شوند، مانند سازمان هواشناسی که مأموریت اصلی و حیاتیاش پیش بینی وقایع مهم آب و هوایی، مانند توفان و سیل است تا مردم غافلگیر نشوند و نمیرند.
ستاد بحران نیز همین طور است و تنها در مواقعی که بحرانی بروز میکند، باید کاراییاش را نشان دهد. هلال احمر نیز همین گونه است و انتظار میرود هنگام بحران خودی نشان دهد.
با این حال، در ماجرای سیل و توفان اخیر، دستگاههای مرتبط، عملکرد بسیار شرم آوری را از خود بروز دادند.
سازمان هواشناسی که گویا وظیفه خود را برگزاری شوهای تلویزیونی میداند، عمده تمرکز خود را بر روی این گذاشته است که با گرافیکهای جذاب رایانهای، درباره تودههای پر فشار و کم فشار و وضعیت ابری و کمی تا قسمتی ابری سخن بگوید، درباره توفان و سیلی که در راه بود، لام تا کام حرف نزد تا مردم بیخبر از همه جا، کشته شوند و آقایان خم به ابرو نیاورند.
اگر وظیفه هواشناسی همین است، بهتر است آن را تعطیل کنند و به جایش به سایتهای هواشناسی بین المللی رجوع کنند که بسیار دقیق تر از اینها ، اطلاعات هواشناسی را عرضه میکنند.
طنز تلخ ماجرا این است که سازمان هواشناسی، “بعد از توفان” هشدار عمومی داد که توفان خواهد آمد که نیامد!
۱۲ خرداد سال گذشته هم که توفان تهران ۵ کشته داد، هواشناسی پیش بینی نکرده بود و باز هم “بعد از توفان” هشدار عمومی داد که توفان خواهد آمد که نیامد!
معلوم نیست این سازمان عریض و طویل، چه میکند و مردم و شعور و جان مردم را چه حساب کرده است؟
جالب اینجاست که مدعیاند فقط به مراکز مربوطه اعلام هشدار کرده بودند، گو این که آمدن سیل و توفان، امری محرمانه و امنیتی است که نباید عموم مردم را در جریان بگذارند که اگر چنین کرده بودند، مردم به کنار رودخانهها نمیرفتند یا در برنامه سفرشان تغییر ایجاد میکردند تا بعد از گذر سیل و توفان راهی جاده شوند.
ستاد بحران نیز که گویا خود درگیر بحرانی در مدیریتاش هست، نتوانست این بحران را مدیریت کند و مردم به حال خود رها شدند.
تأمل برانگیز است که رئیس ستاد بحران در برنامه زنده تلویزیونی بدون هیچ شرمساری میگوید که “همه دستگاههای مربوطه کارشان را به خوبی انجام دادند!” و این در حالی است که در همان برنامه، یکی از گرفتار شدگان در سیل گفت که تا ۸ ساعت، کسی به دادشان نرسید!
جای تأسف است که خودروهای ستاد بحران که باید در این مواقع ، وارد عمل شوند و به کمک آسیب دیدگان بروند، در اختیار استاندار و فرماندار قرار گرفتهاند و رئیس ستاد بحران میگوید که آنها چون رئیس هستند میتوانند این خودروها را در اختیار داشته باشند! معلوم نیست این خودروها برای امدادرسانی هستند یا برای سواری دادن به آقایان رؤسا؟!
هلال احمر نیز که برنامه تلویزیونی گفت و گوی ویژه خبری سیما، متهم شد که پد هلی کوپتر (که باید هلی کوپتر از آنجا برخیزد و بنشیند) را به عنوان پارکینگ اجاره داده بود! قرار شد رئیس ستاد بحران این موضوع را پیگیری کند که اگر صحت داشته باشد باید تأسف خورد به حال هلال احمری که به جای آماده باش دائمی برای مقابله با پیامدهای حوادث، پد هلی کوپتر اجازه میدهد تا برای چندمین بار ثابت شود که در این کشور دستگاهها به جای انجام وظایف ذاتی خود وارد کسب و کار و درآمدزایی شده اند! و البته بعد از تأسف باید با مدیران این سازمان برخورد کرد که چنین بی مبالاتی بزرگی را مرتکب شدهاند.
تأسف آور است که در پی حادثهای که به اذعان رئیس ستاد بحران، حادثهای کوچک بود، این همه آشفتگی و سردرگمی به وجود آمده است و مشخص است که اگر حادثهای بزرگ تر پیش آید، چه مصیبتهایی رقم میخورد.
سیل و توفان آمد، مردم قربانی شدند، مسؤولان توجیه کردند و بر زخم مردم نمک ریختند و حتی یک عذرخواهی خشک و خالی هم نکردند ولو آن که دستکم ۱۵ نفر به دلیل بی لیاقتی شان جان خود را به دردناک ترین وضع ممکن از دست دادند.
این یک ماجرای تکراری است و اگر حوادث قبلی و ادبیات مسوولان را در آن حوادث مرور کنیم ، همین حرفها و توجیهات را خواهیم شنید و این طور که پیش میرود ، قرار است این سناریو تا همیشه تکرار شود و در این میان آنچه اهمیتی ندارد، جان و مال مردمی است که اینک نیک میدانند نه سازمان هواشناسی شان کارآمد است، نه ستاد مدیریت بحران و نه هلال احمرشان و این یعنی “خودِ فاجعه” ، بدتر از هر سیل و توفان!
| |||||||
ايران امروز
(نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايتها و نشريات نيز ارسال میشوند معذور است. استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024
|