شنبه ۷ تير ۱۴۰۴ - Saturday 28 June 2025
ايران امروز
iran-emrooz.net | Fri, 27.06.2025, 14:42

تهران دوباره جان می‌گیرد، اما تهرانی‌ها نگرانند


گزارش Lyse Doucet خبرنگار سرویس جهانی بی‌بی‌سی از تهران

در قلب پایتخت ایران، کافه «بوف» در یک روز داغ تابستانی نوشیدنی‌های سرد و گوارایی سرو می‌کند. این کافه احتمالاً خاص‌ترین قهوه‌های آمریکانوی یخی تهران را عرضه می‌کند – چراکه در گوشه‌ای پردرخت از محوطه سفارت آمریکا قرار دارد که سال‌هاست بسته مانده است.

دیوارهای بلند سیمانی سفارت از زمان قطع روابط واشنگتن با تهران در پی انقلاب ۱۹۷۹ ایران و بحران گروگان‌گیری، با نقاشی‌های ضدآمریکایی پوشیده شده‌اند – رویدادهایی که همچنان سایه‌ای سنگین بر این رابطه پرتنش انداخته‌اند.

در داخل کافه دل‌نشین بوف، امیر، متصدی کافه، می‌گوید که مایل است روابط میان ایران و آمریکا بهبود یابد.

او حین ریختن یک فنجان دیگر از قهوه سرد، در حالی که تابلوی چوبی سرزنده‌ای پشت سرش دیده می‌شود که روی آن نوشته: «آرام باش و قهوه بنوش»، تأمل می‌کند: «تحریم‌های آمریکا به کسب‌و‌کارهای ما آسیب می‌زنند و سفر رفتن در دنیا را برای‌مان دشوار کرده‌اند.»

تنها دو میز اشغال شده است – یکی توسط زنی که با چادری سیاه خود را پوشانده، و دیگری توسط زنی با شلوار جین آبی و موهای بلند و رها که در کنار دوست‌پسرش نشسته و آشکارا مقررات مربوط به پوشش زنان را نادیده گرفته است.

این، تصویری کوچک اما گویا از پایتختی است که با آینده‌ای عمیقاً نامعلوم روبه‌روست.


امیر صاحب کافه «بوف»

کمی آن‌سوتر، در مجموعه ساختمان صداوسیمای جمهوری اسلامی، روز پنج‌شنبه سخنرانی ضبط‌شده‌ای از رهبر جمهوری اسلامی، آیت‌الله علی خامنه‌ای، برای مردم پخش شد.

او اعلام کرد: «آمریکایی‌ها از همان اول با جمهوری اسلامی ایران مخالفت کردند.»

رهبر ۸۶ ساله، که گفته می‌شود پس از آغاز موج بی‌سابقه حملات اسرائیل علیه سایت‌های هسته‌ای و موشکی ایران و ترور فرماندهان و دانشمندان ارشد، به پناهگاهی زیرزمینی منتقل شده، ادامه داد: «در اصل، ماجرا همیشه یک چیز بوده است: آن‌ها می‌خواهند ما تسلیم شویم.»

ما این سخنرانی – نخستین سخنرانی او پس از آن‌که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، به‌طور ناگهانی در روز سه‌شنبه اعلام آتش‌بس کرد – را از تلویزیونی کوچک در تنها دفتر باقی‌مانده سالم از یک بخش وسیع ساختمان صداوسیما تماشا کردیم. چیزی که از آن بخش باقی مانده، تنها اسکلت سوخته‌ای از فولاد است.

وقتی در ۱۶ ژوئن یک بمب اسرائیلی به این مجموعه اصابت کرد، آتش شدیدی استودیوی اصلی را که قرار بود سخنرانی رهبر را پخش کند، دربر گرفت. حالا تنها خاکستر بر جای مانده است.

بوی تند و زننده‌اش هنوز در فضا هست؛ تمام تجهیزات تلویزیونی – دوربین‌ها، نورافکن‌ها، سه‌پایه‌ها – به توده‌ای از فلزهای درهم‌پیچیده بدل شده‌اند. زمین با فرشی از شیشه‌های خردشده پوشیده شده است.

اسرائیل اعلام کرد که بازوی تبلیغاتی جمهوری اسلامی را هدف گرفته و مدعی شد عملیاتی نظامی در درون این مجموعه پنهان شده بود – ادعایی که خبرنگاران آن را رد کرده‌اند.

این سازه شکاف‌خورده و خالی، اکنون نماد یکی از تاریک‌ترین دوران‌ها برای ایران به نظر می‌رسد.

نشانه‌های آن را همچنین می‌توان در بیمارستان‌های شهر دید؛ جایی که همچنان مجروحان ایرانی جنگ ۱۲ روزه اسرائیل را مداوا می‌کنند.

اشرف برقی، سرپرستار بخش اورژانس بیمارستان طالقانی، در گفت‌وگو با من می‌گوید: «می‌ترسم دوباره حمله کنند.»

او می‌گوید: «ما اطمینان نداریم که این جنگ واقعاً تمام شده باشد» — جمله‌ای که بازتابی است از نگرانی ملموسی که از بسیاری از مردم این شهر شنیده‌ایم.

زمانی که اسرائیل در روز ۲۳ ژوئن درب ورودی زندان اوین را بمباران کرد، مجروحان – هم نظامی و هم غیرنظامی – به سرعت به بخش اورژانس تحت مسئولیت پرستار  اشرف برقی منتقل شدند.

او با ناراحتی‌ای که هنوز در چهره‌اش هویداست، تعریف می‌کند: «این بدترین جراحاتی بود که در طول ۳۲ سال فعالیتم به‌عنوان پرستار دیده بودم.»

حمله به این زندان بدنام، جایی که بسیاری از زندانیان سیاسی ایران در آن نگهداری می‌شوند، از سوی اسرائیل «نمادین» توصیف شد. به نظر می‌رسید این حمله، پیامی تکراری از سوی نخست‌وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، به مردم ایران را تقویت می‌کرد: «برای آزادی‌تان بایستید.»

اما مرتضی، از تخت بیمارستانی‌اش می‌گوید: «اسرائیل می‌گوید فقط به زندان نظامی و هسته‌ای حمله کرده، ولی همه‌اش دروغه.» او هنگام اصابت موشک در بخش حمل‌ونقل زندان مشغول کار بوده است. اکنون، جراحات هر دو دست و نشیمن‌گاهش را به ما نشان می‌دهد.

در بخش مجاور، سربازان تحت درمان هستند، اما اجازه ورود به آن بخش را نداریم.

در سراسر این کلان‌شهر گسترده، مردم ایران مشغول ارزیابی بهای این تقابل هستند. به‌گفته وزارت بهداشت، تا کنون ۶۲۷ نفر کشته و نزدیک به ۵۰۰۰ نفر مجروح شده‌اند.

تهران آرام‌آرام به زندگی بازمی‌گردد و حداقل در ظاهر، به ریتم‌های همیشگی خود نزدیک می‌شود. ترافیک سنگین همیشگی دوباره در بزرگراه‌های مرتفع شهر و خیابان‌های فرعی درخت‌کاری‌شده‌اش دیده می‌شود.

مغازه‌های بازارهای زیبای تهران یکی‌یکی باز می‌شوند، درحالی‌که مردم به شهری بازمی‌گردند که برای فرار از بمباران‌ها ترک کرده بودند. عملیات نظامی فشرده ۱۲روزه اسرائیل، همراه با حملات آمریکا به تأسیسات اصلی هسته‌ای ایران، بسیاری را دچار شوک کرده است.

مینا، دختر جوانی که با ما صحبت می‌کند، به محض آغاز حرف‌هایش از شدت ناراحتی در هم می‌شکند و بغضش می‌ترکد.
او از میان اشک‌هایش می‌گوید: «روزهای خوبی نبود... خیلی دل‌شکن بود. خیلی تلاش کردیم که زندگی بهتری بسازیم، ولی این روزها هیچ آینده‌ای نمی‌بینیم.»

ما در محوطه برج آزادی – یکی از نمادین‌ترین بناهای تهران با سنگ‌ مرمر سفید و بلندبالایش – با او ملاقات کردیم. در آن شب گرم تابستانی، جمعیتی بزرگ گرد آمده بودند و همراه با نوای قطعات میهن‌دوستانه‌ای که در کنسرت فضای باز ارکستر سمفونیک تهران نواخته می‌شد، تکان می‌خوردند. این کنسرت تلاشی بود برای آرام‌کردن شهری که همچنان بر لبه اضطراب ایستاده است.

هواداران و منتقدان نظام روحانیت حاکم در کنار یکدیگر بودند – گردآمده به‌واسطه نگرانی مشترکشان از آینده کشور.

وقتی از علی‌رضا می‌پرسم چه توصیه‌ای به دولتش دارد، قاطعانه می‌گوید: «باید صدای مردم را بشنوند. ما آزادی‌های بیشتری می‌خواهیم؛ فقط همین را می‌گویم.»

اما نشانه‌هایی از ایستادگی هم دیده می‌شود. حامد، دانشجوی ۱۸ساله، می‌گوید: «پای قدرت‌هایی در میان است. حمله به پایگاه‌های هسته‌ای ما برای اینکه نشان بدهند “باید هرچه ما می‌گوییم انجام دهید” خلاف دیپلماسی است.»

با وجود محدودیت‌ها و قوانینی که سال‌هاست زندگی‌شان را شکل داده، ایرانی‌ها همچنان با صراحت سخن می‌گویند – درحالی‌که چشم به راه گام‌های بعدی حاکمان‌شان و رهبران در واشنگتن و سایر نقاط جهان دوخته‌اند؛ تصمیم‌هایی که می‌تواند سرنوشت زندگی‌شان را رقم بزند.



 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2025 | editor@iran-emrooz.net