iran-emrooz.net | Mon, 04.09.2006, 10:41
«فاطمه رجبی» همسر غلامحسين الهام، رئيس دفتر احمدینژاد و سخنگوی دولت ، در جديدترين يادداشت خود كه در سايت «نوسازی» (يكی از تريبونهای حامی احمدینژاد) منتشر شده، بشدت به محمد خاتمی رئيس جمهور پيشين، حمله كرده و اورا مزدبگير آمريكا ناميده است. همسر سخنگوی دولت ، صدور رواديد سفر خاتمی به امريكا را دستمزد ٨ سال تلاش او به عنوان عامل اصلی اجرای اصلاحطلبی عنوان كرده است. اظهارات همسر سخنگوی دولت چنان هتاكانه است كه واكنش منفی برخی از همجناحان خودرا نيز برانگيخته است.
متن يادداشت رجبی به شرح ذيل است.
ايران اسلامی و ميهمانی كاخ سفيد
٨ سال خون دل خورديم كه «توسعه برنامهای آمريكايی» است و در صدد حاكميت فرهنگ و سياست و اقتصاد امريكای جنايتكار در ايران است. همچنان كه در ديگر نقاط جهان شوم آن را دنبال كرده است. ٨ سال ديگر فرياد برآورديم كه اصلاحطلبی برنامه برونمرزی است و اصلاحطلبان وابستگان يا مزدوران فكری و سياسی آمريكا هستند كه جز فروپاشی اساس نظام و اصالت باورهای دينی و فرهنگی را در عرصه سياست مدنظر ندارند و جز اين راه، طريقی را نمیپيمايند، اما ثمرهاش از سوی دارندگان حزب و گروه، باند و جناح، پست و مقام يعنی همان مجريان دارنده مسئوليت، ايراد اتهام و برچسب فراوان و گوناگون بود.
يا تند رو شديم يا افراطی، يا خشونتطلب بوديم يا بنيادگرا يا توهم توطئه داشتيم و از محافلی دستور میگرفتيم. به تازگی هم كه بینزاكت و پرخاشگر گرديدهايم.
انتظاری از سردمداران مافيای قدرت و ثروت نبوده و نيست، و عناصر ذليلی هم كه از ته مانده غارت و چپاول آنان سفرههای خود را رنگين میكنند، مورد توجه نيستند. اما جاهلان يا مقدس نماهای بیشعور يا به فرموده حضرت امام، رفاه طلبان و عافيت جويان بیدرد را نبايد مبرا كرد كه با تجمع برگرد رقيب دكتر احمدینژاد در معجزه هزاره سوم ـ انتخابات نهم ـ تصميم گرفتند تا فاسدان و مفسدان و دزدان بيتالمال و جاسوسها و ابتذالگرايان را برای شب اول قبر خود بسيج كنند كه به جای آنها پاسخگوی نكير و منكر باشند! اين افراد كه سران توسعه و اصلاحات را با توجيه منافقانه تنها به دليل داشتن لباس روحانيت، محترم میدانستند و به همين دليل آنان را از گام نهادن در مسيرخيانت به دين و كشور و ملت تبرئه میكردند.
امروز كه خيل برانداز با انديشه و گفتمان، تئوری و عملی و مجری و مسئول، در رستاخيز الهی مردم، قهرآميز رانده شدهاند و اسلام و انقلاب اسلامی و استقلال كشور و عزت ملت از تندباد امريكايی نجات يافته است، آن عافيتطلبان يا جاهلان به روشنی شاهد باطن پليد حركت ضداسلامی و ضدملی آنان میباشند كه در راهكارها و مراكز و محافل خارج از دولت دنبال میشود.
واقعيت آن است كه رفتن محمد خاتمی به واشنگتن با استقبال كاخ ننگين سفيد در صدور ويزا و مهياسازی شرايط برای سخنرانی و دعوت و ميهمانی در دانشگاهها حتی در مخيله وابستگان رژيم ننگين پهلوی هم نمیگنجيد.
واقعيت آن است كه محمد خاتمی به عنوان عامل اصلی اجرای اصلاحطلبی امروز دستمزد ٨ سال تلاش خود را از آمريكايیها به ويژه كاخ سياه میگيرد. اگر چه اين گام هم در كارنامه درخشان انديشهگری وی نمرهای ديگر را اضافه میكند، اما اگر او همگام با عناصری چون اكبر گنجی، شيرين عبادی و... به حساب آيد نه تنها گردی از عملكردش بر دامن نظام اسلامی و ملت ايران نمینشيند بلكه بيانگر عظمت بيش از پيش ملتی است كه بالاخره پس از ٨ سال و بلكه ١٦سال عقبه آمريكايی ويرانگریها را به درستی شناخت و با امداد حضرت ولی عصر (عج) به طرد و اخراج آن از عرصه حاكميت رای داد اما:
١- بر حوزههای علميه، از مرجعيت عظيمالشان تا جامعه محترم مدرسين، به ويژه وارستگان اين تشكل كه قداست روحانيت شيعه را فراتر و بالاتر از همگرايی صنفی و سياسی میدانند و طيف عظيم بالنده طلاب حقيقی مكتب امام صادق(ع) است كه پيشگام قشرهای ملت گرديده تكليف اين دارنده لباس روحانی را در اين حركت ضدملی روشن كنند. آيا روحانيت و مرجعيت شيعه در ستيز با اسلامستيزان و دشمنان قسم خورده اسلام و مسلمين در عرصه نظر وعمل همواره سربداران عزت و شرف و عظمت اسلام و تشيع نبودهاند و آيا دولت آمريكا و كليساهای دين سوز وابسته آمريكا، سياسيون و به اصطلاح انديشهگران تدوين كننده برنامههای جنايتكارانه كاخ سفيد و كشيشهای خائن به مسيح (ع) و مسيحيت آن، امروز جنايت بارترين حملات را عليه بشريت به ويژه مسلمانان در سراسر جهان به اجرا نگذاردهاند؟ اشغال و جنايت در افغانستان و عراق و فجايع و نسلكشی حزبالله لبنان بر كدام بشر آزاده پوشيده است و كدام انسان در اقصی نقاط جهان آمريكای جنايتكار را عامل اصلی تئوريك و عملی آن نمیداند؟ آيا حضور و جولان «محمد خاتمی» در شهرهای آمريكا و سخنرانیهای او پيرامون «اسلام مدرن» - اسلام مورد قبول وی- كه اسلام تعيش و تكسب، اسلام اشرافيت، اسلام رفاهطلبی، اسلام عافيت جويی و در يك كلمه اسلام آمريكايی است، عذر بدتر از گناه برای يك دارنده لباس روحانيت شيعه نيست؟
٢- مجمع تشخيص مصلحت به دليل جايگاه خاص بايد در پيشگاه ملت پاسخگو باشد. اين مجمع و تك تك اعضای آن كه نسبت به ايجاد «مثلث ناميمون» در مركز تحقيقات استراتژيك سكوت و بیتفاوتی پيشه كردند، از سوی ملت امروز مورد مواخذهاند، كه چرا «محمد خاتمی» در حركت ضدملی خود برای ورود به خاك آمريكا با استقبال بی سابقه كاخ ننگين سفيد، به عنوان «يك مقام رسمی» اعلان میشود. آيا اين «مقام» به معنای حضور او در آن «مثلث» نيست؟ و آيا برنامه اين حركت از سوی آن مثلث مورد قبول واقع نشده است؟ آيا مجمع تشخيص مصلحت هرگونه پيوند فكری و اعتقادی و سياسی با ملت را قطع كرده كه به گفته روزنامه «واشنگتن پست» در «شديدترين برخورد آمريكا عليه دولت جديد ايران»، «خاتمی» منادی «عشق و محبت» نسبت به آمريكا شده است؟
٣- خانوادههای عزيز شهدای انقلاب اسلامی، به ويژه شهيدان ماهها، روزها و شبها و لحظههای خونبار سال ٥٦ و ٥٧، و در راس آنان، وارثان آزاده شهدای ١٧ شهريور، به طور قطع اين هديه زهرآلود «خاتمی» را در آستانه سالگرد «١٧ شهريور» با خشم و قهر به خود وی و همفكران آمريكائيش باز خواهند گردانيد. آيا «محمد خاتمی» در استمرار لگدمال كردن اصول و ارزشهای انقلاب اسلامی و بنيانگذاریهای فكری و عملی حضرت روحالله (س)، در آستانه «هفدهم شهريور» با ورود به آمريكا، چه پيامی به ملت ايران ابلاغ میكند؟ آيا استقبال گرم دولت حيوان صفت «بوش جنايتكار» از «خاتمی» در شهريور ماه، نشانه تمسخر خاتمی نسبت به شهدايی نيست كه مظلومانه توسط هلی كوپترهای آمريكايی و اسرائيلی به رگبار مستقيم بسته شدند؟ بالاتر آن كه اگر جيمی كارتر قصاب اصلی ملت ايران درسالهای ٥٦ به بعد، تماس خاتمی برای ديدار را بپذيرد، بايد گفت كه خانوادههای شهدای انقلاب و شهدای ١٧ شهريور بزرگترين هديه مسموم را از محمد خاتمی دريافت كردهاند، كه البته هديه ويژهای نيز هست.
٤- وفاداران به حضرت روحالله، حزبالله اين فرزندان معنوی رسولالله به فرموده حضرت امام، چگونه میتوانند با آرامش و تحسين جولان خاتمی را در شهرهای امريكا نظاره كنند و سخنوریهای تكراريش را در مدح و ستايش انديشه و تمدن و تجدد غرب به سركردگی آمريكا در دانشگاههای تئوری پرداز جنايات آمريكا، تمجيد نمايند و آنها را در راستای صلح اسلامی و گفتگوی دينی و ملی تلقی نمايند؟
آيا حزب الله چگونه میتواند فريادهای پيامبرگونه حضرت خمينی (ره) را به فراموشی بسپارد كه آمريكا دشمن شماره يك بشريت است و آمريكا تروريست بالذات است و كارتر دشمن ملت ايران و منفورترين افراد نزد ملت ايران است، همان گونه كه كندی در جنايات خود عليه ايران چنين بود؟ آيا حزب الله همچون اصلاحطلبان آن چنان محو جمال آمريكا و كاخ سفيد و جنايات سياه تمدنی آن شدهاند كه از خاطر بردهاند فرياد رهايی بخش امام را كه «اگر آمريكا لا اله الا الله هم بگويد ما پذيرای او نيستيم و باور نخواهيم كرد.»
٥- دانشگاهيان آزادانديش از هر گروه و جناح و با هر سليقه و عقيده بايد نسبت به حركت ضد ملی خاتمی برخورد قهرآميز داشته باشند، آيا انبوه توهين و تحقير ملی آمريكاييان نسبت به ايرانی بالنده برای آنان احساس دردی به وجود نياورده است؟
آيا دانشگاههيان كه در روزهای گذشته از سوی آدمكشان آمريكايی اجازه ورود علمی به خاك آن كشور و حضور علمی در دانشگاههای آن را نيافتند، نسبت به احترام ويژه و دوستی انحصاری كاخ سفيد و دولت جنايتكار بوش برای شخص محمد خاتمی ابراز تنفر و انزجار ندارند؟ آيا خاتمی نماينده دانشگاهيان و دارای جايگاه علمی است؟ آيا نبايد دانشگاهيان در اين عرصه، با يك حركت ملی عرق ايرانی بودن خود را به ارزيابی ملی بگذارند؟
٦- ملت از وزارت خارجه كه يك سال گذشته هرگز همپا و همگام با مواضع عزتمند و خردمندانه دكتر احمدینژاد حركت نكرده، انتظار دارد تا اگر خبر منتشره ايسنا درباره ضيافت شام ظريف برای خاتمی صحت دارد، نماينده ايران در سازمان ملل را كه هنوز سر در هوای اصلاحطلبی برانداز دارد، چرا كه وی منتخب دولت خاتمی است، به دليل برپايی ضيافت ضداسلامی و ضدملی برای خاتمی در نيويورك سريعا عزل كند. تنها در اين صورت است كه ملت خط ميان خيانت و امانت را در مركز ديپلماسی ترسيم كرده و نسبت به آن اعتماد خواهند داشت زيرا اين نماينده سياسی جشن ورود خاتمی به ديار كاخ سفيد را در حالی از جيب ملت برپا كرده كه نسبت به عدم صدور ويزا برای وزير بهداشت كه نماينده حقيقی ملت ايران است و دانشگاهيان دانشگاه شريف كه فرزندان نخبه ايران اسلامی هستند، هيچ اخمی بر ابرو نيانداخت و قانونمند! از كنار ددمنشی آمريكايیها عليه ملت خود گذشت.
٧- از مجلس انتظاری نيست. عملكرد دوبخشی و دوگانه مجلس هفتم با دولت خاتمی و احمدی نژاد برای عموم ملت، اصول و تعهدات آن را آشكار كرده است. مجلس به راه خود برود، رئيس آن به سفرهای استانی برود و به مردم القا كند كه مجلس دولت را مكلف میكند كه چه بكند و چه نكند؟! و يقيناً ملت راه خود را خواهد رفت.