پنجشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۳ - Thursday 28 March 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Wed, 30.08.2006, 9:07

پرخاش ...


پيرايه يغمايی

چهارشنبه ٨ شهريور ١٣٨٥


کاش هرگز نمی‌بست ، نطفه‌ی کين پرخاش
يا نمی‌ديدم او را ، پشت پرچين پرخاش

در تنی آتش اندود ، گرگ ديوانه‌ای بود،
عشق را می‌درانيد ، با تبرزين پرخاش

سرخ و سبز آمد و زرد ، تا فلک خيمه زد گرد
ناصبورانه رو کرد ، دست رنگين پرخاش

هر چه در چنته‌اش بود ، گفت و آخر برآسود
تا که آمد به پايان ، نقد خورجين پرخاش

او به لالای روباه ، خواب بد ديده بود ، آه ...،
شعله‌ای گشت و برداشت ، سر ز بالين پرخاش

او گرفتار کابوس ، من سراشيب افسوس
بين ما ايستاده ، ابر سنگين پرخاش

آنچه را می‌شنيدم ، کی سزاوار ديدم؟
کی مرا آشنا بود ، چشم کج بين پرخاش؟

تيره جان و محقر ، در پليدی شناور ،
در تنش خانه کرده ، روح مسکين پرخاش

اُف بر اين آشنايی ، پر زدم تا رهايی
هسته‌ی اوج من شد ، موج نفرين پرخاش ...




نظر شما درباره این مقاله:


 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024