چهارشنبه ۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - Wednesday 24 April 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Sat, 12.08.2006, 17:41

بلوغ چهل


مهسا تاجبخش


پر رنگ،
       بی‌رنگ،
               کم رنگ ...
دريا،
    صحرا،
           جنگل ...
بی‌جان ، بی‌بو
يک صدا، يک فصل، يک ماه
بار ديگر بر می‌گردد 
         و به گيره‌ی ديوار می‌چسبد.

از پشت پنجره‌ی عادت صبح؛
طوطی رنگ رنگ ديروز را 
                                 ديدم 
بر شاخه‌ی افتاده‌ی مهربانی نوک می‌زد.
صدای قوقو را؛ 
از عمق سيّال صبح شنيدم.

عشق را بی‌صدا،
                   بی‌کلام،
به آغوش عادت چشيدم.

لاله‌های گلی را هزار بار 
                      با آينه خواندم 
                                  بوييدم ...

در صحرای صحنه دويدم. 

ديوار ، پنجره
پنجره ، ديوار
ترس شنيدن
ترس نديدن
ترس رفتن
ترس نرفتن
ترس ندانستن
ترس فراموشی امروز،
لحظه ای شادی بودنم را 
                         هدر کرد؛
پيراهن صورتی پُف دار را،
غفلت زنگ ناهار را،
شلوغی کوچه را،
گرمی قهوه‌ی تُرک ، مزه‌ی فال جوانی را،
خانه‌ی کوچک سبزم را، 
وسعت شب اتاق را،
لباس عروسی توی صندوق 
کفش‌های کوچک پسرم را
                               گذاشتم.


با وسواس جوييدم 
رأس خطوط را يافتم
تارهای ناهمگون را جدا کردم.
بلوغ را ديدم
              تو را ديدم

و برای دايره‌ی هاشور زده‌ی معلم،
کسر متعارفی نوشتم ...




نظر شما درباره این مقاله:


 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024