پنجشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۳ - Thursday 28 March 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Sun, 24.01.2016, 11:25

برده‌ی داستان‌پرداز


برگردان: اشکان آویشن

«اِزوپ»(Aesop) برده‌ی داستان‌پرداز یونانی که در فاصله‌ی سال‌های ۶۲۰ تا ۵۶۰ قبل از میلاد می‌زیسته، در جزیره‌ی «ساموس»(Samos) در یونان زندگی می‌کرده‌است. از جزئیات زندگی او، اطلاعات چندانی در دست نیست جز آن‌که در خدمت اربابی به نام «آیدامون»(Idamon)، به خدمتگزاری مشغول بوده است. این شخص به علت زبان تلخ و گزنده‌ای که داشته، کینه‌ی شماری از مردمان روزگار را علیه خود، برمی‌انگیخته‌است. به دلیل همین کین‌ورزی‌های مخالفان، ظاهراً در یکی از دیدارهایش از معبد «دِلفی»(Delphi) و افشاگری آزمندی‌های ساکنان آن، به وسیله‌ی مخالفانش که از ساکنان همان معبد بوده‌اند، کشته شده‌است.

در مورد مرگ او، روایت دیگری نیز وجود دارد بدین شکل که یکی از مخالفانش، یکی از جام‌های مسابقات ورزشی را جزو وسایل او قرارداده و سپس به دزدی متهمش کرده‌است. آن‌گاه در محاکمه‌ای که برای این دزدی صورت‌گرفته، او را به اعدام محکوم کرده‌اند. ناگفته نماند که هر مقدار فاصله‌ی زمانی او با ما بیشترشده، شایعات گوناگون در پیرامون او افزایش یافته است. گفته می‌شود که وی، یونانی نبوده و اصلیت «بَربَر»‌داشته‌ که می‌تواند بردگی او را در آن دوران، بیشترتوجیه‌کند.

شماری، او را از اهالی «فریقیه» یا «سارد» در آسیای صغیر می‌دانند. وی مورد توجه «کروسوس»(Kroisos) پادشاه «لیدی» نیز بوده‌است. او با «سولون»(Solon) که از قانون‌گذاران آتن و از حکمای هفتگانه‌ی یونانی بوده، گفتگوهای مهمی داشته‌است. «اِزوپ» اجازه داشته در همه‌جا حضور یابد و با داستان‌هایی که در اختیار داشته، می‌توانسته، خود و یا دیگران را به شکلی از مخمصمه نجات‌دهد. بعدها تصویرهایی از او رسم کرده‌اند که از یک‌سو، نشانگر فقر مالی نیاکانش باشد و از سوی دیگر، چهره‌ای از یک مرد گوژپشت  ارائه‌دهد. این نکته مسلّم بوده است که او توانایی آن‌را داشته که هرگونه داستانی را به بیان درآوَرَد. خاصه داستان‌هایی که رنگ و بوی طنز و تَسخر داشته‌باشد. هنوز بر پژوهشگران روشن نیست که کدام‌یک از داستان‌های باقیمانده از آنِ او بوده‌است. این‌که او آن داستان‌ها را خود بیان‌کرده یا نوشته و یا به کسی دیگر دیکته کرده‌باشد، بر ما آشکار نیست. هرچند این نکته قطعی‌است که از داستان‌های آغازین او، با همان سبک و سیاقی که شیوه‌ی وی بوده، چیزی باقی نمانده‌است.

از مجموعه‌هایی که متعلق به اوست و تا زمان حال به جا مانده، از دو اثر می‌توان نام برد. یکی به یونانی نوشته‌شده با گردآورنده‌ای به نام «بابریوس»(Babrios) که در سده‌ی نخستین پیش از میلاد می‌زیسته. دیگری کتابی‌است که به لاتین نوشته‌شده و به وسیله‌ی برده‌ای به نام«فائدروس»(Phaedrus) گردآوری گردیده است. این شخص در زمان امپراتور رم، همزمان با تولد عیسی مسیح زندگی می‌کرده‌است. داستان‌هایی که از او در باره‌ی حیوانات نقل‌شده، قاعدتاً باید قدیمی‌تر از دوران زندگی او باشد. باید گفت که قدمت چنین داستان‌هایی، به قدمت تاریخ‌است. این‌گونه داستان‌ها، حالت بین‌المللی دارند و مانند دیگر داستان‌های مردمی، از یک سرزمین، به سرزمین دیگر راه یافته‌اند.

با وجود این، انکار کردنی نیست که ویژگی‌های خاصی در داستان‌هایی از این دست وجود دارد که آن‌ها را با محیط ِهلِنی‌ها بیشتر انطباق می‌دهد. به همین جهت، تصادفی نیست که آفریینده‌ی آن‌ها را یک برده بدانند که ششصد سال قبل از میلاد، زندگی می‌کرده‌است. باید گفت که همه‌ی داستان‌های «اِزوپ» مربوط به زندگی حیوانات نیست. برخی از آن‌ها، زندگی گیاهان را دربردارد و پاره‌ای دیگر، به انسان، خدایان و نیروهای فراطبیعی ارتباط می‌یابد. برخی نیز به مفاهیم انتزاعی می‌پردازد. شخصیت‌های دیگر در این داستان‌ها تا آن‌جا مطرح هستند که کار و رفتارشان در رابطه با حیوانات قرار می‌گیرد.

باید این نکته را یادآورشد که میان حیوانات و دیگر عناصر جاری در داستان‌های او، چندان دیوار آهنینی وجود ندارد که آن‌ها را از یکدیگر کاملاً جدا سازد. همه‌ی عناصر نقش‌دارنده در این داستان‌ها، جایگاه برابری دارند. به طور عام، همه‌ی آنان می‌توانند به یک‌زبان صحبت‌کنند. شیری نامزد یک دختر می‌شود و یا یک درخت برای یک جفت سوارکار، سخنرانی آگاه‌گرانه انجام‌ می‌دهد. چنین نمونه‌هایی در داستان‌های او کاملاً زنده و محسوس‌است. داستان‌های وی، سرشار از آموزه‌های گوناگون زندگی‌است که خواننده را به سوی خود می‌کشاند.

واقعیت آن است‌که داستان‌های حیوانی، حالتی نمادین دارند که تجربه‌های زندگی را به ما انتقال می‌دهند. هر حیوانی که در داستانی ظاهر می‌شود، نماینده‌ای است برای نوع خود و هرنوع حیوان دیگر که از نظر شخصیتی، ساختاری دگرگونی‌پذیر دارد. به همین‌دلیل‌است که آدم‌های حاضر در این داستان‌ها، بی‌آن‌که نامشان آورده‌شود، در عمل، نماینده‌ی گروه‌های اجتماعی معینی هستند که شغل، طبقه و یا شیوه‌ی زندگی خاصی را بازتاب می‌بخشند. حوادثی که در زندگی حیوانات رخ می‌دهد، به معنی تسویه‌حساب، میان موجودات گوناگون نیست بلکه چیزی‌است میان اصول مشخص زندگی و باورهای عام انسانی.

این تفاوت، وقتی شدیدتر می‌شود که حالتی غافلگیرانه، آنی  با رنگ و بویی از طنز، پیدا می‌کند. بسیاری از ویژگی‌های این داستان‌ها، هِلِنی هستند. زیرا کشش خاصی به درگیری، مسابقه، پاسخ‌های مؤثر، ابتکار عمل در کارها، طنزهای گزنده و تلخ در آن‌ها جاری‌است. تخیل هِلنِی در این داستان‌ها در هیأت داستان‌های جذاب حیوانی، جلوه‌ی خوشایندی دارد. واقع گرایی هِلِنی نیز از دانایی معین در باره‌ی زندگی، رنگ و بوی خاصی به خود می‌گیرد. داستان‌های حیوانی این دوران، از طبیعت هِلِنی در سده‌ی پانصد میلادی، کاملاً تأثیر پذیرفته‌است.

این دوران، مقارن با آغاز پیدایش فلسفه در یونان‌است. فلسفه‌ای که هنوز شکل علمی به خود نگرفته و بیشترین تجلی آن، در بیان تجربه‌های زندگی‌است. می‌توان گفت که فلسفه‌ی مزبور، بیشتر به بیان دانایی‌های عملی زندگی پرداخته تا نگرش‌های تفسیری و بیان‌گرانه‌ی جهان. چنان فلسفه‌ای به سادگی می‌توانست داستان‌های حیوانی را وسیله‌ای برای بیان ادبی خود برگزیند. داستان‌های حیوانی «اِزوپ»، نشانه‌های آشکاری از مناسبات اجتماعی سده‌ی پانصد میلادی به جا گذاشته‌است. دوران مورد نظر، دوران شورش‌ها و اضطراب‌هاست. درگیری‌هایی که در سده‌ی ششم پیش از میلاد، میان صاحبان قدرت و مردم، میان ثروتمندان و افراد کم‌درآمد وجود داشته و سپس تبدیل به شورش شده، هنوز این جا و آن‌جا ادامه داشته‌است بی‌آن‌که منجر به خون‌ریزی و کشتارگردد.

فردی همچون «هزیودوس»(Hesiodos) که در سده‌ی ششم پیش از میلاد زندگی می‌کرده و پدر شعر تعلیمی یونان به شمار می‌آید، مضمون شورش‌های اجتماعی را در افسانه‌های حیوانی، وسیله‌ای می‌دانست برای تحریک مردم. وی در یکی از کارهایش به نام «کارها و روزها» از عقابی سخن می‌گوید که بلبلی را به چنگ انداخته‌است. زمانی‌که بلبل از رفتار خشونت‌آمیز او شکایت می‌کند، عقاب بر سرِ وی فریاد می‌کشد:«چرا اعتراض داری. تو مجبور هستی به هرکجا که می‌روم با من باشی. من می‌توانم هرزمان که اراده‌کنم ترا بخورم. علتش نیز آن است که من از تو قوی‌ترم.»

«هِزیودوس» از این داستان، به نفع کشاورزان آزاد اما بی‌قدرت در برابر صاحبان ثروت و مالکان بزرگ، استفاده می‌کرده‌ است. «اِزوپ» که مشکل بردگی او، بزرگ‌تر از موضوع فقر و آزادی بود، حق‌داشت که در زمینه‌ی مضمون قدرت و رابطه‌ی آن با عدالت، فلسفه‌پردازی‌کند. در واقع بایدگفت که داستان‌های او، بازتاب شرایط اجتماعی یک برده‌ی شاعر‌ است. در جوهر داستان‌های وی، مسأله‌ی قدرت، یک پدیده‌ی مرکزی است. آن‌که ضعیف است هرگز نمی‌تواند حقی داشته‌باشد یا هرگز نمی‌تواند خِرَد را به یاری بطلبد.

در حالی‌که فرد قدرتمند، هرچه را که تمایل داشته‌باشد، انجام می‌دهد. فلسفه‌ی او آنست که شرایط حاکم، چنین است و چنین نیز خواهدبود. این‌که او به حرکت و پیروزی مردم فقیر باور داشته‌باشد و سرزمین عدالت و آزادی را در چشم‌انداز خود ببیند، نکته‌ای است بسیار دور از ذهن. او حتی به تلاش محرومان که در پی احقاق حق خویشند به دیده‌ی حقارت می‌نگرد. وی براین نکته تکیه می‌کند که زندگی را به همان شکلی که هست باید پذیراباشیم و در پی دگرگون کردن آن برنیاییم. تنها با این تفاوت که دشواری‌ها و نادلپسندی‌های آن را برای خود، آسان و دلپسندسازیم.

به اعتقاد او، محرومان جامعه، ابزاری در اختیار دارند که به وسیله‌ی آن می‌توانند به مبارزه‌ی خود، علیه ثروتمندان ادامه دهند. این ابزار، شیوه‌های زیرکانه و به کاربردن حیله در مقابله با آنان‌است. باید دانست که زورمندی زورمندان نیز امری کاملاً نسبی ‌است. هر زورمندی در برابر یک ناتوان‌تر از خویش، زورمند است اما در برابر زورمندتر از خود، ناتوان به شمار می‌آید. شخص قدرتمند نیز به شکلی در معرض فشار از سوی افراد قدرتمندتر از خویش قراردارد.

از این روست که او نیز در جریان زندگی، در پی انتقام از کسانی‌است که او را تحت فشار قرار داده‌اند و بر رنج و دردش افزوده‌اند. چنین اندیشه‌ای، بخش مهمی از تفکرات هلنی‌است که در افسانه‌های حیوانی، چندان نمایان نیست. در آن‌ها، آرمان‌های فلسفی و تلاش خستگی‌ناپذیر برای یک جامعه‌ی بهتر، چندان نمودی ندارد. حتی شجاعت و مقاومت در برابر سرنوشت و صاحبان قدرت را در آن‌ها نمی‌توان دید. نگاه فرسوده و غیرپویا به زندگی، تسلیم‌شدن به مکر و فریب، تمایل به انتقام و همچنین فلسفه‌ی قدرت، از خصیصه‌های فلسفه‌ی هلنی‌هاست. تردید نیست که این برده‌ی افسانه‌پرداز و شاعر، توانسته‌است برتارهای احساسات قدرتمندان تلنگر بزند. این کار، در ردیف کمترین موفقیت‌های اوست.

ادامه‌ی حیات پیروزمند افسانه‌های هلنی که در واقع توسط «اِزوپ» و یا هرکس دیگر به قلم آمده، مدیون ریشه‌های عمیق آن‌ها در ویژگی‌های مشترک انسانی‌است. این مسأله در باره‌ی داستان‌های مورد نظر نیز مصداق‌ دارد. هرچند در آغاز، نمی‌توانست در ردیف برجسته‌ترین و زیباترین رشته‌های هنری به شمار آید. بلکه بیشتر به یک سرگرمی و برپاساختن مجلس جشن و سرور شباهت داشته‌است. البته گاه از آن‌ها به عنوان وسیله‌ای نام می‌برده‌اند که می‌توانسته، سخنرانان را در جهت آگاه‌کردن مردم و یا حتی فریب آنان، کمک‌کند.

از آن‌جا که این اثر، به وسیله‌ی یک برده به وجود آمده‌، ارزش چندانی برایش قائل نبوده‌اند و به همین دلیل، ارائه یک ارزشیابی درست و عادلانه از آن، کار ساده‌ای نبوده و یا حتی علاقه‌ای به ارائه‌ی آن وجود نداشته‌است. هرچند بعدها، سخنرانان از آن تجلیل به عمل‌آورده‌اند و داستان‌هایی از این دست را، مشتاقانه به عنوان مواد درسی، مورد استفاده قرارداده‌اند. بر اساس دلایل ذکرشده، داستان‌های مورد نظر و همچنین داستان‌هایی که به صورت شعر درآمده‌بود، هرگز ارزش کلاسیک پیدانکردند.

داستان‌های «اِزوپ»، شیوه‌ی نوشتاری معینی داشته که پیش از همه با کوتاهی جمله‌ها، مشخص می‌شده‌است. این نکته را نباید از نظر دورداشت که آموزش‌های اخلاقی، جزو هدف داستان‌های حیوانی نبوده‌است. گردآورنده‌ی داستان‌های او به لاتین، اجازه می‌دهد که پاره‌ای از داستان های وی، در عمل زندگی روزانه، مورد استفاده قرارگیرد. در حالی‌که گردآورنده‌ی داستان‌های وی به یونانی، چنین موردی را ارائه نداده‌است.

آن‌چه را که او عرضه کرده، شباهت به داستان‌های بی‌اصل و نَسَب دارد که توسط راهب‌ها نوشته شده‌باشد. چه بسا چنین داستان‌هایی، به داستان‌های «اِزوپ» نیز راه یافته‌باشد که طبعاً در بستر زمان، شکل دیگری به خود گرفته‌است. ضرورت دارد که ما آموزه‌های این‌گونه قصه‌ها را از یاد نبریم. آن‌ها بازتابی از یک سنت همیشه زنده هستند بی‌آن که ظاهراً تغییرپذیر به جلوه درآیند. با وجود این، می‌توان در آن‌ها، بارگیری مجدد به عمل‌آورد. در این میان، می‌توان از تفسیر انگلیسی «ورنون جونز»(Vernon Jones) نام‌ بُرد که نقاشی‌های «رکام» (Rackham/ 1682-1720) نه تنها به آن زیبایی خاصی داده، بلکه به درک آن، کمک‌های بسیار کرده‌است.

..........................................
برگردان از مقدمه‌ی بسیار قدیمی کتاب داستان‌های «اِزوپ»  نوشته‌ی «اریک هدن/Erik Heden/1875-1925
پنجشنبه دوم نوامبر ۱۹۸۹ میلادی




نظر شما درباره این مقاله:


 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024