جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - Friday 29 March 2024
ايران امروز
iran-emrooz.net | Wed, 23.11.2005, 15:19

دوم آذر سالروز درگذشت غلامحسين ساعدی

ساعدی ، اسطوره مقاومت ، علم و ادبيات


ايلنا / مريم آموسا


"غلامحسين ساعدی" ، در ٢٤ دی ماه ١٣١٤ در تبريز در خانواده‌‏ای متوسط متولد شد. در هفده سالگی پيش از كودتای ٢٨ مرداد ، به سازمان جوانان فرقه دموكرات پيشه وری پيوست و مسوول نشرياتش شد ، ديری نگذشت كه به همين جرم به زندان افتاد ، پس از كودتای ٢٨ مرداد در دانشگاه تبريز پزشكی می‏خواند و دكترايش را در رشته روانپزشكی می‏گيرد .

در سال ١٣٣٩ برای گذراندن خدمت سربازی به تهران می‏آيد و در همين سال‏ها نمايشنامه‏ها و داستان‏هايش را در نشريه "سخن " چاپ می‏كند . در آغاز دهه ٤٠ مطب دلگشا را باز می‏كند و درگير طبابت فقرا و كارهای ادبی ، سياست و راه انداختن نشريات ادبی دهه چهل می‏شود ، دهه ٤٠ و ٥٠ دوران اوج و شكوفايی ساعدی است ،تمام مجموعه‏های درخشان او در اين دهه منتشر می‏شود .
او در حين پزشكی ، روزنامه نگاری هم می‏كند و دوازده شماره نشريه " الفباء" - شش شماره در ايران و شش شماره در فرانسه - را منتشر می‏كند . همچنين كارهای تحقيقی را با همكاری شاملو در اين دوران منتشر می‏كند ، ساعدی دردهه ١٣٤٠ به همراه جلال آل احمد برای مبارزه با سانسور به ملاقات هويدا می‏رود و طرحی ارائه می كند كه به نتيجه نمی رسد ، ولی خود اين حركت چندی بعد منجر به تشكيل كانون نويسندگان ايران می شود .
او ، دراوج خفقان با بيشتر مبارزان سياسی ارتباط داشت . آدم‏هايی كه بعدها به اسطوره استقامت ومبارزه در برابر رژيم شاه تبديل شدند . همين امر باعث می‏شود كه او بارها و بارها توسط ساواك دستگير شود, ولی در آخرين بار ، ساواك به او ضربه وحشتناكی می‏زند و پس از آزادی ساعدی ، ساواك متن توبه نامه‏ای كه منسوب به ساعدی است را منتشر می‏كند كه اين موضوع بر روحيه ساعدی تاثير سويی می‏گذارد . اين توبه نامه از بدترين شكنجه‏هايی بود كه بر پيكره ساعدی فرود آمد و او را از پا انداخت . ساعدی منكر اين موضوع می‏شود .
او در سال ١٣٥٦ با ديگر نويسندگان شب‏های شعر كانون را به راه می‏اندازد و در همين سال به دعوت انجمن‏های ادبی و دانشگاهی آمريكا به آنجا می‏رود و همراه كنفدراسيون دانشجويان ، دست به افشا گری درباره شكنجه می‏زند . در سال ١٣٥٧ به ايران باز می‏گردد و از اين زمان تا وقتی كه مجبور می‏شود ايران را ترك كند ، مانند تمام روشنفكران و نويسندگان فعال دوره پهلوی ، خواسته يا ناخواسته پيگير امور سياسی و مطبوعاتی می‏شود.
ساعدی در سال ١٣٦٠ مجبورمی‏شود ايران را ترك كند . او در دوم آذرماه ١٣٦٤ در اثر خون ريزی داخلی در پاريس فوت می‏كند و در كنار نويسنده محبوب خويش صادق هدايت به خاك سپرده می‏شود .
دنيای داستان ساعدی ، دنيای غم انگيز نداری ، خرافات ، ‏جنون ، وحشت و مرگ است . دهقانان كنده شده از زمين ، روشنفكران مردد و بی‏هدف ، گدايان و ولگردانی كه آواره در حاشيه اجتماع زندگی می‏كنند و به شكلی زنده و قانع كننده در آثارش گرفتار ترس از حكومت و عدم اعتماد متقابل بوده‏اند .
در آثار او ، جای طنز را خشم ، وحشت و ترس گرفته است . ساعدی برای بيان بسياری از پيچيدگی‏ها ، از مرزهای تثبيت شده می‏گذرد و به نوعی رئاليسم جادويی پناه می‏برد تا در داستان‏هايش فضايی خاص را به تصوير بكشد .
شخصيت داستان‏های او افرادی نظير كارمندان دون پايه هستند كه به دليل فقر، ناداری و عدم امنيت ، كارشان به جنون می‏كشد ، و آينده‏ای پر اضطراب در انتظار آنهاست .
شخصيت‏های ساعدی به نوعی بيمارند و به فضای موجود تن داده‏اند ، هيچ وارستگی از خود نشان نمی‏دهند . اين شخصيت‏ها بازگو كننده زندگی روشنفكرانی هستند كه پس از كودتای ٢٨ مرداد ١٣٣٢ به نوعی دچار سرخوردگی و عدم امنيت شده‏اند ، شخصيت‏های داستان او در واقع هيچ اميدی برای رهايی نمی‏بينند و خود را بی‏چون و چرا به تقدير می‏سپارند . ساعدی از نويسندگانی است كه به مساله فقر به صورت جدی می‏پردازد و به شرح و بررسی لايه‏هايی جامعه می‏پردازد كه فقر در آنجا بيداد می‏كند . بسياری از شخصيت‏های داستان‏های او را گداها و افراد درمانده‏ای تشكيل می‏دهند كه هيچ بوده‏اند.
بيشتر داستان‏های ساعدی مايه‏ای اقليمی دارند: "عزاداران بَیَل" , " توپ " , " ترس و لرز "از سفرها و پژوهش‏های وی در نقاط جنوبی ايران مايه می‏گيرند . ساعدی در "واهمه‏های بی‏نام و نشان " و " گور و گهواره " اضطراب زندگی در تهران را به نمايش می‏گذارد . قهرمانان اين داستان‏ها بيشتر روشنفكران آرمان باخته و سرخورده‌‏ای هستند كه با غمگينی به مقابله دنيا می‏روند .
با اينكه غلامحسين ساعدی داستان‏های طراز اولی به جامعه ادبی تقديم كرده‏است ، اما آثاری نيز در ميان نوشته‏هايش خودنمايی می‏كند كه در سطح پايين‏تری قرار دارند . نثری كه او برای بيان داستان‏هايش انتخاب می‏كند ، عاری از ايجاز است و گاهی اين نثر به سمت و سوی اطناب به پيش می‏رود كه گاه خسته كننده است . او نويسنده‏ای توانا است ، اما آنچنان به تكنيك‏هايی مرسوم داستان‏نويسی توجه نمی‏كند ، با ايجاد فضای خاص در داستان‏هايش و باحفظ كشش داستان ، تا پايان خواننده را مرعوب خود می‏كند و از همين رو از او نويسنده‏ای صاحب سبك می‏سازد .



آثار غلامحسين ساعدی :

مجموعه داستان‏ها :
١- خانه‏های شهر ری ، تبريز، ١٣٣٤
٢- شب نشينی باشكوه ، ١٣٣٩
٣- عزاداران بَیَل ، ٨ داستان پيوسته ١٣٤٣
٤- دنديل ، ٤ داستان ١٣٤٥
٥- گور و گهواره ، ٣ داستان ١٣٤٥
٦- واهمه‏های بی‏نام و نشان ٦ داستان ، ١٣٤٦
٧- ترس و لرز ، ٦ داستان پيوسته ١٣٤٧
٨- آشفته حالان بيدار بخت ، ١٠ داستان ، ١٣٧٧

رمان :
٩- توپ ١٣٤٨
١٠- تاتار خندان ، ١٣٥٣
١١- غريبه در شهر ١٣٥٥
نمايشنامه
١٢- كار بافك‏ها در سنگر ١٣٣٩
١٣- كلاته گل ، ١٣٤٠
١٤- ده لال بازی ،١٠ نمايش نامه پانتونيم ، ١٣٤٢
١٥- چوب به دست‏های ورزيل ، ١٣٤٤
١٦ - بهترين بابای دنيا ، ١٣٤٤
١٧- پنج نمايشنامه از انقلاب مشروطيت ١٣٤٥
١٨- آی با كلاه ، آی بی كلاه ،‏ ١٣٤٦
١٩- خانه روشنی ، ٥ نمايشنامه ١٣٤٦
٢٠- ديكته و زاويه ، ٢ نمايشنامه ،١٣٤٧
٢١- پرواز بندان ١٣٤٨
٢٢- وای بر مغلوب ، ١٣٤٩
٢٣- ما نمی‏شنويم ، ٣ نمايشنامه ١٣٤٩
٢٤- جانشين ١٣٤٩
٢٥-چشم در برابر چشم ١٣٥٠
٢٦- مار در معبد ١٣٥٢
٢٧- عاقبت قلم فرسايی ، ٢ نمايشنامه ١٣٥٤
٢٨- هنگامه آرايان ١٣٥٤
٢٩- ضحاك ، ١٣٥٥
٣٠- ماه عسل ١٣٥٧

فيلمنامه
٣١- فصل گستاخی ١٣٤٨
٣٢- گاو ، ١٣٥٠
٣٣- عافيتگاه ١٣٥٧
٣٤- مولوس كورپوس ١٣٦١
تك‏نگاری‏ها :
٣٥- ايلخچی ١٣٤٢
٣٦- خياو يا مشكين شهر ١٣٤٣
٣٧- اهل هوا ١٣٤٥

ترجمه :
٣٨- شناخت خويش (آرتور جرسيلد) با محمد نقی براهنی ، ١٣٤٢
٣٩- قلب ، بيماری‏های قلبی و فشار خون ( ه . بله كسلی) با محمد علی نقشينه ١٣٤٢
٤٠- آمريكا آمريكا (الياكازان) با محمد نقی براهنی ١٣٤٣
--------------
منابع وماخذ :
١- صد سال داستان نويسی جلد ١ و ٢ حسن مير عابدينی نشر چشمه
٢- غلامحسين ساعدی ، كورش اسدی نشر قصه




نظر شما درباره این مقاله:


 

ايران امروز (نشريه خبری سياسی الکترونیک)
«ايران امروز» از انتشار مقالاتی كه به ديگر سايت‌ها و نشريات نيز ارسال می‌شوند معذور است.
استفاده از مطالب «ايران امروز» تنها با ذكر منبع و نام نويسنده يا مترجم مجاز است.
Iran Emrooz©1998-2024